امتیاز موضوع:
  • 34 رأی - میانگین امتیازات: 4.15
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انجمن شبانه روزی

پرنده ها با من رفیقند
شکنجه چیه
میگم نازشون میکردم
اونا هم منو دوس داشتند Hanghead
 سپاس شده توسط
(1395 تير 18، 23:48)Queen نوشته است: پرنده ها با من رفقیند
شکنجه چیه
میگم نازشون میکردم
اونا هم منو دوس داشتند Hanghead

نخیر شما باید بیایین در حضور قاضی از کار خودتون ابراز پشیمونی کنین و بگین که دیگه از این کارها انجام نمیدین وگرنه همینطور فوج فوج پیام های منفیه که سمتتون روانه میشه  4chsmu1

تازه به قول رند چرخه زندگیشون رو هم ریختین به هم وابسته بار آوردینش ، فردا تو جامعه سرخور میشه  65
[تصویر:  a7f963e5e050.gif]
‌‌‌‌
تاخودت کاری نکنی چیزی تغییر نمیکنه ..
 سپاس شده توسط
(1395 تير 18، 23:46)sin-sin نوشته است:
(1395 تير 18، 23:43)Queen نوشته است:
(1395 تير 18، 23:40)sin-sin نوشته است:
(1395 تير 18، 23:37)Queen نوشته است: نه سین سین جون
من روزی ده بار به لونشون سر میزدم
سری اولو که روزی چندبار جوجه هاشو می آوردم پایین و نازشون میکردم مامان دومشون بودم خب 4chsmu1
ولی مامان و باباشون مرتب بهشون سر میزدن و براشون غذا میاورد ن با این که من و دیده بودن پیش اومده بود که بهم حمله کنند  که فرارمی کردم 65

با چشم های خودم دیدم ها , چند سال پیش همچین چیزی برای یه لونه ی یاکریم که لبه ی پنجره مون خونه ساخته بود پیش اومد , یه گیجی وقتی مادرشون روی بچه ها خوابیده بود نمیدونم چی پیش خودش فکر کرده بود که مادرشون رو نوازشش کرد و مادرش هم رفت و وقتی برگشت و دوباره رفت دیدیم شکم بچه اش پاره شده و کشتتش ...

چه بی رحم  Swear1
اما یاکریم های الان با آدما خو گرفتند و شهری هستند و زیاد وحشی نیستند

اتفاقا بی رحم نبود فقط خنگ بازی در اورد, وقتی مادرشون نبود میتونست حداقل بچه شون رو اروم نوازش کنه , مرغ نبود که اخه ...
بعدش کلی ناراحت شد چون همش براشون دونه میریخت

منظورم از بی رحم مادرشون بود
وگرنه خودم بارها بهشون دست زدم

اعتراف میکنم که مادرشون رو فراری میدادم که بتونم نگاهشون کنم
 سپاس شده توسط
(1395 تير 18، 23:53)رامین. نوشته است: تازه به قول رند چرخه زندگیشون رو هم ریختین به هم وابسته بار آوردینش ، فردا تو جامعه سرخور میشه  65

به اطلاعات عمومی من می خندی؟ Khansariha (58) Khansariha (58)
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
چه جالب 4chsmu1

یاکریم خیلی نازه
من دوست دارم

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
کلا کباب خوبی هم دارن 65
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
Tears



4
اصلا هم پشیمون نیستم خیلی هم خوب کاری کردم

منم یک بار در دوران کودکی هنوز مدرسه نمیرفتم
رفتم یه گنجشک از تو لونش برداشتم
آخه دیدم زیادن بعد یکی شو برداشتم که تو بزرگ کردن و تربیتشون به مامانش کمک کنم
خلاصه گنجشکه رو آوردم خونه هرچند مامانم دعوام کرد اما من نبردم بزارم سرجاش
آقا هرچی به این غذا میدادیم دهنش همجنان باز بود شبها همش جیک جیک میکرد نمیذاشت بقیه بخوابن
اون موقع ها تازه یاد گرفته بودم قلاب بافی کنم رفتم یه سبد خیلی کوچولو براش بافتم و با زنجیرزنی دسته هم براش گذاشتم
بعدازظهرها میذاشتمش تو سبدش که حکم کالسکشو داشت و میبردمش بیرون گردش کلی هم برای دوستام کلاس میذاشتم
اما بعد یه مدت مرد Tears

فکر کنم حکم اعدامم هم صادر شد 22
 سپاس شده توسط
(1395 تير 19، 0:04)Queen نوشته است: Tears



4
اصلا هم پشیمون نیستم خیلی هم خوب کاری کردم

منم یک بار در دوران کودکی هنوز مدرسه نمیرفتم
رفتم یه گنجشک از تو لونش برداشتم
آخه دیدم زیادن بعد یکی شو برداشتم که تو بزرگ کردن و تربیتشون به مامانش کمک کنم
خلاصه گنجشکه رو آوردم خونه هرچند مامانم دعوام کرد اما من نبردم بزارم سرجاش
آقا هرچی به این غذا میدادیم دهنش همجنان باز بود شبها همش جیک جیک میکرد نمیذاشت بقیه بخوابن
اون موقع ها تازه یاد گرفته بودم قلاب بافی کنم رفتم یه سبد خیلی کوچولو براش بافتم و با زنجیرزنی دسته هم براش گذاشتم
بعدازظهرها میذاشتمش تو سبدش که حکم کالسکشو داشت و میبردمش بیرون گردش کلی هم برای دوستام کلاس میذاشتم
اما بعد یه مدت مرد Tears

فکر کنم حکم اعدامم هم صادر شد 22

خیلی بی رحمی Swear1
[تصویر:  sms-rooz-pedar.jpg]
از بی رحمی نبود از دوست داشتن زیاد بود Hanghead
(1395 تير 19، 0:10)Queen نوشته است: از بی رحمی نبود از دوست داشتن زیاد بود Hanghead

منم پرنده دوست دارم ولی خب گناه دارند
دلم نمیاد از مادرشون جداشون کنم
[تصویر:  sms-rooz-pedar.jpg]
 سپاس شده توسط
(1395 تير 19، 0:04)Queen نوشته است: Tears



4
اصلا هم پشیمون نیستم خیلی هم خوب کاری کردم

منم یک بار در دوران کودکی هنوز مدرسه نمیرفتم
رفتم یه گنجشک از تو لونش برداشتم
آخه دیدم زیادن بعد یکی شو برداشتم که تو بزرگ کردن و تربیتشون به مامانش کمک کنم
خلاصه گنجشکه رو آوردم خونه هرچند مامانم دعوام کرد اما من نبردم بزارم سرجاش
آقا هرچی به این غذا میدادیم دهنش همجنان باز بود شبها همش جیک جیک میکرد نمیذاشت بقیه بخوابن
اون موقع ها تازه یاد گرفته بودم قلاب بافی کنم رفتم یه سبد خیلی کوچولو براش بافتم و با زنجیرزنی دسته هم براش گذاشتم
بعدازظهرها میذاشتمش تو سبدش که حکم کالسکشو داشت و میبردمش بیرون گردش کلی هم برای دوستام کلاس میذاشتم
اما بعد یه مدت مرد Tears

فکر کنم حکم اعدامم هم صادر شد 22

این خودش یه ملو درام شد که Gigglesmile
برا گنجیشکه چی درست کردین؟ Gigglesmile
حتما براش فلافل دو نونم میگرفتی Gigglesmile
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
چرا بحثو از لاک پشت من کشوندین به پاختریا؟ Swear1
53
 سپاس شده توسط
(1395 تير 19، 0:12)آقای ضربتی نوشته است:
(1395 تير 19، 0:10)Queen نوشته است: از بی رحمی نبود از دوست داشتن زیاد بود Hanghead

منم پرنده دوست دارم ولی خب گناه دارند
دلم نمیاد از مادرشون جداشون کنم

من لمس کردن پرنده ها اینکه بگیرم تو دستم نازشون کنم خیلی حس خوبی بهم میده

بخاطر همین اگه بتونم بهشون دست میزنم
(1395 تير 19، 0:15)جناب خان :) نوشته است: چرا بحثو از لاک پشت من کشوندین به پاختریا؟ Swear1

پوختاری منظورده Gigglesmile
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
(1395 تير 19، 0:15)جناب خان :) نوشته است: چرا بحثو از لاک پشت من کشوندین به پاختریا؟ Swear1

مگه لاکپشته برا شماست که زودی صاحبش شدید 65
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 10 مهمان