انجمن شبانه روزی

[عاشق فاطمه زهرا]

دوستان منم یه سوال دارم:
چطور می شه خدا در نظر انسان بزگتر از هر چیزی باشه؟
خب هر عقل سلیمی می گه اگر خدایی باشه بزرگتر از هر چیزیه.
اما در عمل آدم خیلی اذیت می شه.

مثال می زنم.
مثلا شما امتحان سخت داری و باید صبح تا شب درس بخونی.
از سر صبح که بیدار می شی ، وسوسه هم داری برای خ.ا.
می دونی بری سر کتاب ، نفس اذیت می شه و وسوسه شدت می گیره.
و در این حال تنها راه این که خ.ا نکنی اینه که درس نخونی و خودت رو با یه کاری که بهش علاقه داری سرگرم کنی.

یه مثال دیگه.
شما باید شب زود بخوابی تا صبح سر حال بلند شی بری سر امتحان.
از اون طرف وسوسه هم می شی و می دونی اگر در حال وسوسه بری توی رخت خواب افکار بد می آن سراغت و نهایتا مقاومت تو رو می شکنند.
و تنها راه مبارزه با وسوسه اینه که تا رفع کامل وسوسه توی رخت خواب نری و خودت رو سرگرم کنی.
اما فردا امتحان داری.

خب شما باشین چی کار می کنید؟

[روزبه]

داداش بحث خیلی خوبیه
ولی نمیتونم با مثال ارتباط برقرار کنم
اگه بزرگان موافقن، بحث رو به میز گرد منتقل کنیم
که مثه موضوع قبلی بی نتیجه نمونه

[تـــواب]

صفر مطلق کانون منم
لعنت خا و اهل بیت بر من روسیاه بی ابرو

[soheil70]

صفر مطلق کانون منم
لعنت خا و اهل بیت بر من روسیاه بی ابرو

آقا شما اینجوری صحبت می کنی ما میریزیم بهم....
نشد ما یه پیام ببینیم شما خودتو اینجوری اذیت نکرده باشی...


واژه تاثیرگذاره.....
من الان بیام بهت بگم لعنت به تو....تا چار روز میریزی بهم...چ برسه خدا....

بحث امیدوار بودن و اینام نیست....
شما تا جوونیتو داری و صبح پا میشی زنده ای خودش موهبتیست!

ایشالله عمر 120 ساله کنی ولی وقتی 50 سالت شد خیلی به کارهایی که تا الان کردی فک نمیکنی ...
بلکه حسرت کارهایی که نکردی رو میخوری....

[عاشق فاطمه زهرا]

داداش بحث خیلی خوبیه
ولی نمیتونم با مثال ارتباط برقرار کنم
اگه بزرگان موافقن، بحث رو به میز گرد منتقل کنیم
که مثه موضوع قبلی بی نتیجه نمونه

چرا ارتباط برقراری نمی کنی؟
شما کنکور می خواستی بدی ، اذیت نشدی سر در خوندن؟
چطور مدیریت می کردی اوضاع رو؟

[نمیدانم]

دیشب ی یه باری دلم کشید "کوکو سبزی"،
آخرین باری که خورده بودم رو یادم نمی اومد. 
پریدم، دو بسته سبزی خورد شده رو از فریزر بیرون آوردم تا یخ ش باز شه.
توی یک کاسه بزرگ، یکی تخم مرغ رو شکستم و هم زدم،
نمک، فلفل و زرشک هم بهش اضافه کردم.
بعد سبزی ها رو اضافه کردم و هم زدم.
دیدم خبری از چسبندگی معهود در مخلوط حاصل نشد،
کار تخم مرغ همینه دیگه!
کمی تامل کردم ... و یافتم:
اون سبزی های تازه-از-یخ-درآمده، مقداری آب داشتند؛
باید قبل از اضافه کردن شون به تخم مرغ، اون آبِ همراه با سبزی رو می گرفتم 
چی کار کنیم حالا !؟
کاسه رو کج کردم،
مخلوط آب-تخم مرغ یک طرف کاسه جمع شد، ریختم ش دور.
ی تخم مرغ دیگه رو جدا هم زدم و به سبزی ها اضافه کردم.
درست شد 
یه مخلوط با چسبندگی لازم که کوکو حین پختن وا نده خودش رو.
ریختم توی تابه و خوب هم در اومد آخر کار.
بیش از انتظار بود برای اولین بار.
Chef Shefard تسلیم نمی شود 

[عاشق فاطمه زهرا]

این کلمه Chef Shefard روی توی گوگل ترانسلیت سرچ کردم ، ترکید

[سها]

سلام
از قضا منم گشتم دنبال ترجمه اش.. نبود!
فکر کنم برگرفته از نام آقای نمیدانم باشه..

و
وقتی پست رو خوندم ی دعایی اومد تو ذهنم..
ان شاء الله اجابت بشه..

در پناه خدا..
یاعلی.

[عاشق فاطمه زهرا]

منم دعا می کنم ، دعایی که توی ذهنتون اومد در حق تمام دوستان اجابت بشه

[Man Mitavanam]

سلام
از قضا منم گشتم دنبال ترجمه اش.. نبود!
فکر کنم برگرفته از نام آقای نمیدانم باشه..

و
وقتی پست رو خوندم ی دعایی اومد تو ذهنم..
ان شاء الله اجابت بشه..

در پناه خدا..
یاعلی.

فکر کنم یا اسم یه اشپز معروف باشه یا اصطلاح تو اشپزی باشه
راستش منم با پست سها خانوم دعایی اومد ذهنم 
انشاالله همه دعا ها اجابت بشن

[نمیدانم]

سلام
از قضا منم گشتم دنبال ترجمه اش.. نبود!
فکر کنم برگرفته از نام آقای نمیدانم باشه..

و
وقتی پست رو خوندم ی دعایی اومد تو ذهنم..
ان شاء الله اجابت بشه..

در پناه خدا..
یاعلی.

فکر کنم یا اسم یه اشپز معروف باشه یا اصطلاح تو اشپزی باشه
راستش منم با پست سها خانوم دعایی اومد ذهنم 
انشاالله همه دعا ها اجابت بشن

یکی بار،
یکی جایی،
یکی مالزیایی پسر.

وارد شدم،
با خوشحالی و استقبال گفت: های شِفِرد! 
و ما که چه قدر خنده مون گرفت 
اسم م رو درست خاطرش نمانده بود   

کنجکاو شدیم از پی ِ دعاهاتان!

[سها]

سلام
  ب حدسی ک زدم..

دعای خیر بود.. شما هم دعا کنین اجابت بشه..

یاعلی.

[می توانم]

سها جونم در گوش من بگو


به نمیدانم خان نمیگم
قول

[قاصدک]

سلام

فکر کنم منظور اون مالزیاییه این کلمه بوده >>> chefer

chef  معنی اشپز میده  ولی کلمه ای به نام chefer نداریم ..

احتمالا منظورش  همون اشپز بوده ..

و

فکر کنم دعا این بوده : ان شالله زن بگیری

با تشکر

[تـــواب]

در دیاری که درونیست کسی  یاری کسی ...