1395 آذر 26، 1:14
چقدر هم سرعتتون بالاست
من برای این 11 تا پست یه هفته وقت لازم دارم
تاخودت کاری نکنی چیزی تغییر نمیکنه ..
(1395 آذر 26، 20:42)رامین. نوشته است: سلام
این ویدئو قشنگه
برنامه ی ویتامین 3 ؛ صحبت های علی ضیا با کسی که کما رفته بود و برگشته
همه چیز از اون دنیا یادشه و تعریف میکنه
حجم زیادی نداره ؛ 13 مگ ؛ اگه میتونین ببینین خیلی تاثیر گذاره
ترس میاد تو جون آدم ! اون دنیا چه شکلیه واقعا ؟ من که میدونم هیچوقت بنده ی خوبی نبودم . کاش هیچوقت دنیا نمیومدم
(1395 آذر 28، 0:49)meep نوشته است: بازم باختم :( حالم بازم زیاد خوش نیست ظورمو زدم یک هو و بیکاری اومد سراغمو دوباره . . . .
(1395 آذر 28، 22:59)همساده نوشته است:اتفاقا امروز منم داشتم همین رو می گفتم : گفتم خدایا تسلیمم.امروز داشتم فکر میکردم که مشکل من کجاست. با چی حل میشه با یه عشق جدید با تمام شدن سربازی با دکتری قبول شدن با یه شغل خوب با پولدار شدن.اما واقعا با دست یافتن به هدفها و آرزوها حال من بهتر میشه؟ خوب خیلی هدفها و آرزوها داشتم که بهشون رسیدم ولی باز روزگار تغییری نکرد و زندگیم بهتر نشد. تا به این پیام بهبودی رسیدم. به درد خودم که خیلی خورد دیدم نزدیک ۵۰ تا مهمان داریم تو کانون گفتم شاید به درد اونا هم خورد.پیام بهبودیاکثر ما هر کاری که فکرش را میکردیم، امتحان کرده ایم و حداکثر توان خود را به کار گرفته ایم تا خلأ روحانی درون خود را پر کنیم. هیچ چیز—نه هر گونه تماس مجازی یا حقیقی با جنس مخالف، نه کنترل و مدیریتخود و دیگران، نه ارضای جنسی، پول، مال یا پرستیژ—این خلأ را پر نکرده است. ما عاجز هستیم؛ زندگی ما حداقل از جانب خود ما غیر قابل اداره است. انکار ما این حقیقت را تغییر نمیدهد.بنابراین تسلیم میشویم؛ از نیرویی برتر میخواهیم از اراده و زندگی ما مراقبت کند. گاهی اوقات در هنگام تسلیم نمیدانیم نیرویی برتر از ما وجود دارد که میتواند سلامت عقل را به ما باز گرداند. گاهی اوقات مطمئن نیستیم خداوندی که درک میکنیم از زندگی غیر قابل اداره ما مراقبت میکند. با این حال، تردید ما واقعیت را تغییرنمیدهد: ما عاجز هستیم. زندگی ما غیر قابل اداره است. باید تسلیم شویم. تنها از طریق این کار میتوانیم خود را به قدر کافی پذیرای از میان رفتن عقاید کهنه و خرابی گذشته و ورود نیرویی برتر در زندگی خود کنیم.
فقط برای امروز: بیقید و شرط تسلیم میشوم. میتوانم این تسلیم را به هر اندازه که میخواهم برای خود آسان یا دشوار کنم. در هر حال، این کار را انجام میدهم.