امتیاز موضوع:
  • 34 رأی - میانگین امتیازات: 4.15
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انجمن شبانه روزی

سلام 1
یکی از زیبایی های ادب فارسی ما در طول قرن ها، جوابیه هایی بوده که شعرا به همدیگه دادن 53258zu2qvp1d9v
یه نمونه جالبش رو دیدم... بی فایده ندیدم در موردش صحبت کردن رو
اصل ماجرا بر میگرده به این ماجرای قرانی که موسی کلیم (ع) بالا کوه "طور" به خداوند میگه که خودت رو به من نشون بده... میخوام ببینمت به کلام قران « اَرانی»
و خدا هم در جوابش میگه « لَن ترانی»... نمیتونی منو ببینیا...میدونم که دوست داری... ولی توانشو نداری
تا همین جای ماجرا واسه ما کافیه... میخوام سه تا برخورد رو مقایسه کنم
بر خورد سه نوع دین داری با این قضیه
سعدی در نقش "دیندارِ معیشت اندیش"
حافظ در نقش " دیندارِ معرفت اندیش"
و مولانا در نقش " دیندارِ تجربت اندیش "
البته ناگفته نمونه که این ابیات منسوب به این شعرا هستند و تو دیوان هاشون تا جایی که من گشتم نبود، از نظر زمانی هم این جوابیه ها ممکنه کمی مشکل داشته باشه
ولی خب... هیچ کدوم اینا دلیلی نمیشه بر کم کردن اهمیت موضوع

اما این سه تا شاعر، شروع میکنن به نصیحت موسی (ع)

سعدی اینطوری شروع میکنه

چو رسی به طور سینا "ارنی" نگو و بگذر

  که نیرزد این تمنا به جواب "لن ترانی "

میگه  تو که میدونی جواب رد میگیری... بیخودی خودتو واسه معشوق سبک نکن
سعدی ما، اینجا تازه اول راه خداشناسیه... بعضی وقتا با خداش قهر میکنه... تازه کاره هنوز

بعدش حافظ میاد... جواب سعدی رو اینطوری میده



چو رسی به طور سینا "ارنی" بگو و نگذر

  تو صدای دوست بشنو نه جواب "لن ترانی "
این یه گام عمیق تر در خداشناسیه...  حافظ میگه اصن کاری ندارم چی میگه... همین که صداش رو بشنوم واسم کافیه 53258zu2qvp1d9v
این حالتیه که توی بیشتر عرفا میبینیم ... بخاطر همینم هست که بهش میگیم دینداری معرفت اندیش

اما خوشا به اون لحظه ای که نوبت به مولانا جلال الدین بلخی میرسه 53258zu2qvp1d9v 
میدونید جواب مولانا به دو نظر قبلی چیه؟!
میگه

«اَرَنی کسی بگوید که تو را ندیده باشد

   تو که با منی همیشه... چرا تَرا... چه لن تَرانی»
مولانا خداشناس تجربت اندیش ه... وجود خدا رو در اعماق وجود خودش تجربه کرده 1 
میگه این بازیا چیه... ارنی کدومه... ارنی واسه تازه کاراس... من که دارم خدا رو هر آن میبینم... دیگه دلیلی نداره بگم خودتو بهم نشون بده 53258zu2qvp1d9v
اینطور نگرش هاییه که مولانا رو برجسته میکنه... حرفای تازه میاره... به قول خودش « هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود ... »

خوبه که تو زندگیمون اگه دینداری مون تجربت اندیش نیست، حداقل معرف اندیش باشه
باور کنید زندگی این طوری قشنگ تر میشه
خطابه آخر بود واسه کانونی های دوست داشتنی 302 
شادکام باشین 53258zu2qvp1d9v 
پ.ن: در ابیات ترکیب« ارانی » بخاطر وزن شعرا به صورت«ارنی » در اومده
[تصویر:  1516091_1378333602425510_322294495_n.jpg]

535353
[تصویر:  05_blue.png]
نقل قول: مولانا خداشناس تجربت اندیش ه... وجود خدا رو در اعماق وجود خودش تجربه کرده
تو همه ی شعر های مولانا معشوقه ش خداست .
فقط بعضی وقتا گه گداری میزده تو فاز خال کنج لب یار 65
ولی اکثر شعر هاش برای خداست

هرشاعری یه راه مشخصی داشته .. مثلا فردوسی ... قشنگ معلومه صبح تا شب میشسته جومونگ میدیده 65

باز فردوسی که خوبه . سعدی خیلی هیز بوده ؛ همیشه تو نخ دختر همسایه بوده هیچوقت هم بهش نمیرسه 65 
حتی مورد داشتیم لب یار ؛ دختر همسایه رو به قند و شکر تشبیه کرده 65
کلا سعدی مشکوک میزنه ؛ تو یکی از شعر هاش میگه : لذت ترک اگر لذت بدانی ؛ دگر شهوت نفس  لذت نخوانی ..
قشنگ معلومه این شعر رو بعد از بیرون اومدن از حموم گفته ؛ عذاب وجدان داشته 65
.
.
.

پ.ن : شوخی های مارا شوخی بخوانید  53
این قطعه از مولانا قشنگه . حامد همایون خونده . گوش بدین و کیف کنین 49-2

[تصویر:  a7f963e5e050.gif]
‌‌‌‌
تاخودت کاری نکنی چیزی تغییر نمیکنه ..
(1395 بهمن 8، 12:09)روزبه نوشته است: سلام 1
یکی از زیبایی های ادب فارسی ما در طول قرن ها، جوابیه هایی بوده که شعرا به همدیگه دادن 53258zu2qvp1d9v
یه نمونه جالبش رو دیدم... بی فایده ندیدم در موردش صحبت کردن رو
اصل ماجرا بر میگرده به این ماجرای قرانی که موسی کلیم (ع) بالا کوه "طور" به خداوند میگه که خودت رو به من نشون بده... میخوام ببینمت به کلام قران « اَرانی»
و خدا هم در جوابش میگه « لَن ترانی»... نمیتونی منو ببینیا...میدونم که دوست داری... ولی توانشو نداری
تا همین جای ماجرا واسه ما کافیه... میخوام سه تا برخورد رو مقایسه کنم
بر خورد سه نوع دین داری با این قضیه
سعدی در نقش "دیندارِ معیشت اندیش"
حافظ در نقش " دیندارِ معرفت اندیش"
و مولانا در نقش " دیندارِ تجربت اندیش "
البته ناگفته نمونه که این ابیات منسوب به این شعرا هستند و تو دیوان هاشون تا جایی که من گشتم نبود، از نظر زمانی هم این جوابیه ها ممکنه کمی مشکل داشته باشه
ولی خب... هیچ کدوم اینا دلیلی نمیشه بر کم کردن اهمیت موضوع

اما این سه تا شاعر، شروع میکنن به نصیحت موسی (ع)

سعدی اینطوری شروع میکنه

چو رسی به طور سینا "ارنی" نگو و بگذر

  که نیرزد این تمنا به جواب "لن ترانی "

میگه  تو که میدونی جواب رد میگیری... بیخودی خودتو واسه معشوق سبک نکن
سعدی ما، اینجا تازه اول راه خداشناسیه... بعضی وقتا با خداش قهر میکنه... تازه کاره هنوز

بعدش حافظ میاد... جواب سعدی رو اینطوری میده



چو رسی به طور سینا "ارنی" بگو و نگذر

  تو صدای دوست بشنو نه جواب "لن ترانی "
این یه گام عمیق تر در خداشناسیه...  حافظ میگه اصن کاری ندارم چی میگه... همین که صداش رو بشنوم واسم کافیه 53258zu2qvp1d9v
این حالتیه که توی بیشتر عرفا میبینیم ... بخاطر همینم هست که بهش میگیم دینداری معرفت اندیش

اما خوشا به اون لحظه ای که نوبت به مولانا جلال الدین بلخی میرسه 53258zu2qvp1d9v 
میدونید جواب مولانا به دو نظر قبلی چیه؟!
میگه

«اَرَنی کسی بگوید که تو را ندیده باشد

   تو که با منی همیشه... چرا تَرا... چه لن تَرانی»
مولانا خداشناس تجربت اندیش ه... وجود خدا رو در اعماق وجود خودش تجربه کرده 1 
میگه این بازیا چیه... ارنی کدومه... ارنی واسه تازه کاراس... من که دارم خدا رو هر آن میبینم... دیگه دلیلی نداره بگم خودتو بهم نشون بده 53258zu2qvp1d9v
اینطور نگرش هاییه که مولانا رو برجسته میکنه... حرفای تازه میاره... به قول خودش « هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود ... »

خوبه که تو زندگیمون اگه دینداری مون تجربت اندیش نیست، حداقل معرف اندیش باشه
باور کنید زندگی این طوری قشنگ تر میشه
خطابه آخر بود واسه کانونی های دوست داشتنی 302 
شادکام باشین 53258zu2qvp1d9v 
پ.ن: در ابیات ترکیب« ارانی » بخاطر وزن شعرا به صورت«ارنی » در اومده

سلام داداشی
مطلب جالب و خواندنی بود
کما اینکه خودت هم میگی که تو شعرهای شاعرهایی که گفته شده نیست ولی خب جالب بود و چندتا نکته هم داشت
ما که ندیدیم ولی میگن دنیای عشق بی انتهاست و برای هر کس این سفر یه جوره
یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب
کز هر زبان که میشنوم نامکرر است
نکته ی بعدی اینه که
یه جایی نوشته بود عاشق کسیه که از آب دریا بنوشه و بازم زبانش از تشنگی بیرون دهنش باشه
پس با توجه به این نکته من شخصا موردی رو که برا حافظ نوشتی رو ترجیه میدم
دلم میخواد یک موضوعش رو باز کنم

تو صدای دوست بشنو نه جواب لن ترانی

دیدی عاشق حرف زدن یکی هستی و دوست داری حرف بزنه ولی اون ساکته بعد یه سوالی ازش میپرسی که جوابش رو خودت بلدیا ولی دوست داری از دهن اون بشنوی برا همین ازش میپرسی و کیف می کنی که برات توضیح بده.
نکته اینجاست اخوی دنیای عشقه دیگه کسی معرفت و معلوماتش برات هیچ اهمیتی نداره.
پس خواهشا یه عاشق رو با دیده ی ظاهر قضاوت نکنید.
یه نکته دیگه هم بودا اما یادم رفت 4chsmu1
[تصویر:  05_blue.png]
(1395 بهمن 8، 12:09)روزبه نوشته است: سلام 1
یکی از زیبایی های ادب فارسی ما در طول قرن ها، جوابیه هایی بوده که شعرا به همدیگه دادن 53258zu2qvp1d9v
یه نمونه جالبش رو دیدم... بی فایده ندیدم در موردش صحبت کردن رو
اصل ماجرا بر میگرده به این ماجرای قرانی که موسی کلیم (ع) بالا کوه "طور" به خداوند میگه که خودت رو به من نشون بده... میخوام ببینمت به کلام قران « اَرانی»
و خدا هم در جوابش میگه « لَن ترانی»... نمیتونی منو ببینیا...میدونم که دوست داری... ولی توانشو نداری
تا همین جای ماجرا واسه ما کافیه... میخوام سه تا برخورد رو مقایسه کنم
بر خورد سه نوع دین داری با این قضیه
سعدی در نقش "دیندارِ معیشت اندیش"
حافظ در نقش " دیندارِ معرفت اندیش"
و مولانا در نقش " دیندارِ تجربت اندیش "
البته ناگفته نمونه که این ابیات منسوب به این شعرا هستند و تو دیوان هاشون تا جایی که من گشتم نبود، از نظر زمانی هم این جوابیه ها ممکنه کمی مشکل داشته باشه
ولی خب... هیچ کدوم اینا دلیلی نمیشه بر کم کردن اهمیت موضوع

اما این سه تا شاعر، شروع میکنن به نصیحت موسی (ع)

سعدی اینطوری شروع میکنه

چو رسی به طور سینا "ارنی" نگو و بگذر

  که نیرزد این تمنا به جواب "لن ترانی "

میگه  تو که میدونی جواب رد میگیری... بیخودی خودتو واسه معشوق سبک نکن
سعدی ما، اینجا تازه اول راه خداشناسیه... بعضی وقتا با خداش قهر میکنه... تازه کاره هنوز

بعدش حافظ میاد... جواب سعدی رو اینطوری میده



چو رسی به طور سینا "ارنی" بگو و نگذر

  تو صدای دوست بشنو نه جواب "لن ترانی "
این یه گام عمیق تر در خداشناسیه...  حافظ میگه اصن کاری ندارم چی میگه... همین که صداش رو بشنوم واسم کافیه 53258zu2qvp1d9v
این حالتیه که توی بیشتر عرفا میبینیم ... بخاطر همینم هست که بهش میگیم دینداری معرفت اندیش

اما خوشا به اون لحظه ای که نوبت به مولانا جلال الدین بلخی میرسه 53258zu2qvp1d9v 
میدونید جواب مولانا به دو نظر قبلی چیه؟!
میگه

«اَرَنی کسی بگوید که تو را ندیده باشد

   تو که با منی همیشه... چرا تَرا... چه لن تَرانی»
مولانا خداشناس تجربت اندیش ه... وجود خدا رو در اعماق وجود خودش تجربه کرده 1 
میگه این بازیا چیه... ارنی کدومه... ارنی واسه تازه کاراس... من که دارم خدا رو هر آن میبینم... دیگه دلیلی نداره بگم خودتو بهم نشون بده 53258zu2qvp1d9v
اینطور نگرش هاییه که مولانا رو برجسته میکنه... حرفای تازه میاره... به قول خودش « هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود ... »

خوبه که تو زندگیمون اگه دینداری مون تجربت اندیش نیست، حداقل معرف اندیش باشه
باور کنید زندگی این طوری قشنگ تر میشه
خطابه آخر بود واسه کانونی های دوست داشتنی 302 
شادکام باشین 53258zu2qvp1d9v 
پ.ن: در ابیات ترکیب« ارانی » بخاطر وزن شعرا به صورت«ارنی » در اومده
یاد این سخنرانی های الهی قمشه ای تو شبکه 4 افتادم   4fvfcja
ولی واقعا قشنگ بود  303
 سپاس شده توسط
پول نیاز دارم و بیکارم ...  Hanghead
پولو که همه نیاز داریم ...
من فهمیدم برای پول درآوردن باید خودم صاحب شغل باشم نه کارمند 
یعنی اصل کار از خودم باشه
حالا شایدم اشتباه میکنم
ولی الان ایده م اینه

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
(1395 بهمن 9، 13:47)می توانم نوشته است: پولو که همه نیاز داریم ...
من فهمیدم برای پول درآوردن باید خودم صاحب شغل باشم نه کارمند 
یعنی اصل کار از خودم باشه
حالا شایدم اشتباه میکنم
ولی الان ایده م اینه
موافقم،کلی تایپ کرده بودم نمی دونم چی شد پرید ، قطعا سودی که فرد به عنوان صاحب اصلی کسب و کار به دست میاره خیلی بیشتره 
چه کنم که هوش لازم برای داشتن چنین کسب و کاری رو هم ندارم 
اصلا درس و دانشگاه من یه جوریه که تا دو سال و نیم هیچ کاری نمی شه کرد
 سپاس شده توسط
سایت های ترجمه و تایپ که گفتم سر زدید؟
تو رشته خودتون می تونین شروع به ترجمه مقاله کنین و ترجمه تحت اللفظی شونو بذارید تو سایت واسه فروش

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
آقای دریل خان
سلام علیکم
خوبید؟
می گم شما که وقت آزاد دارید امشب نظر بدید
دلتون می خواد مسابقه امضا برقرار شه یا مسابقه آواتار؟

[تصویر:  nasimhayat.png]
سلام آبجی میتوانم. خوبم الحمد الله
شما خوبید؟
والا جفتش خوبه. نمیشه جفتشو با هم برگزار کنید؟ 4chsmu1
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
 دایما یکسان نباشد حال دوران غم مخور 
 سپاس شده توسط
همه چیز خوب عالی
یعنی بهترین از این نمیشه
 سپاس شده توسط
من که میگم یه تشت آب بزاریم وسط شبانه روزی مسابقه ی آب پاشی بزاریم
آب بپاشیم به همدیگه یخ بزنیم بمیریم
خیلی حال میده 65
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
یه نکته دارم که خواهش میکنم گوش بدین و اگه دوست دارین در موردش بیایم با هم بحث کنیم و راه کار بدیم
اول از همه ما برای چی اینجاییم؟! جواب این سوال بسیار واضح هست همه ما برای ترک خ ا اینجاییم
دوم ایا اینجا بودن به ما کمکی هم میکنه؟! جواب این سوال برای خیلی از دوستان میدونم متفاوته و بهشون حق میدم ولی تجربه بنده حقیر رو در این ضمینه بپذیرین چون بنده فعالیت های بسیار زیادی رو در انواع فروم ها داشتم کاملا نسبت به موضوع ها و نوع فعالیت میتونم حدس بزنم مثلا میپ واقعا بدنبال چی هست اومده ترک کنه یا نه اینجا هم اومده مثل بقیه جاها خوش خوشکانش باشه و باز هم همون بازیای قبلی توی فروم های قبلی رو ادامه بده
درواقع ما به دنبال کمک از کانون هستیم اما اینگار اینجا هم مثل بقیه جاها نسبت به خ ا اصلا حساسیتی نداره .
نه انصافا اگه بگم نداره دروغ گفتم ولی باز هم چیزی که حداقلش هست رو نداره متاسفانه(این به معنی ضعف نطلق کانون نیست)
البته بنده این رو هم متوجه میشم که همه جا یک فضای شوخی و سرگرم کننده ای لازم داره و کاملا با این موافقم 
اما بعضی مواقع فرع از اصل در کانون جلو میزنه 
من همچنان دارم سعی میکنم به جواب این سوالم برسم که ایا کانون واقعا میتونه به من کمک کنه یا نه؟!
خب اینجا شاید خیلیا بگن پس چی که میتونه مگه ندیدین بچه ها چقدر فعالیت میکنن و روحیه میدن و تشویق میکنن بله حق با شماست اما دوستان به سوال بنده یکم بیشتر دقت کنین من پرسیدم ایا کانون قراره به ما کمک کنه یا نه؟!
کاملا قبول دارم که دوستانی که دارن اینجا زحمت میکشن جزئی از سیستم کانون هستن اما نه بصورت رسمی
اما راه کاری که کانون برای ترک ما از خ ا داره ارائه میده چیه؟!
متاسفانه کانون فقط یک روش رو دنبال کرده و اون هم ترک با استفاده از فاصله انداختن هست باز هم اینجا یه پرانتز باز کنم(بله ما در کانون تاپیک هایی نظیر ختم صلوات و قران و غیره رو هم میبینیم که این نشون دهنده اسفاده از روش معنویت هست اما بسیار نق کمرنگی داره و دلیلش رو هم این میدونم که در هر 24 ساعت حداقل یکی از تاپیک های ترک با استفاده از اصل فاصله اندازی بالا هست و تاپیک های ختم صلوات یا قران بصورت هفته ای یک بار یا ماهی یکبار بالا میان که این بخوبی نشون دهنده توجه اعضا به اصل اول یعنی اصل فاصله اندازی هست )
پس تا به داینجای کار از 2 روشی که در کانون استفاده شده یک روشش اون بسیار بهتر از روش ها و یا روش های احتمالی دیگه مورد استقبال قرار گرفته و متاسفانه کانون هم رو همون روشدتاکید بیشتری وارد کرد
در اینجا دوستان یک بار دیگه این سوال رو از خودتون بپرسید 
ایا کانون امدن قرار هست به من کمکی کند؟!
و این سوال رو با این سوال مقایسه کنید 
فرض کنید دچار بیماری سرماخوردگی شده اید
در اینجا به مطب دکتر میروید و در صف انتضار می ایستید نگاهی به دیگر مریض ها می اندازید و متوجه میشوید که افرادی با بیماری های مختلفی در صف ویزیت یک دکتر هستند
این سوال رو از خودتون بپرسید
ایا دکتر امدن من میتواند باعث خوب شدن من بشود؟؟
جواب خیلی ساده است 90 درصد بله چون دکتر نسبت به علائم بیماری شما حساس است و داروی مربوط به بیماری شما را تجویز میکند ما به دکتر اعتقاد داریم چون علم دکتر برای ما ثابت شده است میدانیم که این دکتر هیچ وقت برای ما که سرما خورده ایم دارو های مریض قبلی که عمل قلب باز داشته است را تجویز نمیکند 
کانون رو دکتر در نظر بگیرین ما همه به این دکتر داریم مراجعه میکنیم اما ایا این دکتر علم کافی برای درمان انواع بیماران رو داره؟! 
جواب منطقی خودم بدون رو در وایسی با دوستانم نه هست
همه این هارو گفتم دوستان تا متوجه بشین دوستان اول از همه ما باید خودمون به دانش این دکتر پاک دل که ممکنه خیلی علمش زیاد نباشه اما با تموم دلش اومده تا مریضاشو خوب کنه باید کمک کنیم بخدا بقران کانون به تاپیکایی مثل نظرت ر مورد امضای قبلیت و یه جمله برای نفر بعدیت و این بازیای رایج تو فروم ها نیازی نداره 
این دکتر نیاز به دوره داره باید بفهمه درد من چیه که بتونه برسیش کنه و بهترین دارو رو به من مریض بده تا خوب بشم این دکتر الان دیگه میدونه که مریضاش مریضیای خیلی مختلفی دارن و دارو هاشون هر کدوم متفاوتن
شرمنده از دوستان که اینقدر زیاد شد این حرفا مدت خیلی زیادیه تو دلم مونده مونده بودم که چطوری بگم 
از طرفی هم میبینیم که بحث های فرعی داشت کم کم جای بحثای اصلی رو تو کانون میگرفت
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
خب اخوی چرا خودتو ناراحت می کنی
لازم نبود هم خودتو ازیت کنی و اینا رو تایپ کنی
یه کلمه بگو اینجا رو جمع کنید تا ما هم جواب بدیم 302
خب شما حالا جواب منو بده
شما و من یه درگیری داریم اونم خ ا
درسته؟
حالا باید چیکار کنیم که ترک کنیم؟
مثلا 24 ساعت شبانه روز نماز بخونیم ترک کردیم؟
یا مثلا یه تایپیک بزنیم بنویسیم اینجا فقط گریه کنید
ترک کردیم؟
خب اخوی فک نکنم کسی توی کانون باشه که این روشها رو قبول داشته باشه
بر عکس به نظر من بهترین روشهایی که به ترک کمک می کنه شاد بود و شاد موندنه
اجتماعی شدنه 
تو اینه که بتونی از تو لاکت بیای بیرون و با چند نفر حرف بزنی و بخندی
و همین تاپیک هایی که شما الان گفتین تعطیل بشن به آدم کمک می کنه تا بهتر و راحتر این مسیر رو طی کنی
خواهشا از همه ی جنبه ها به یه موضوع نگاه کن
امیدوارم رک حرف زدنم ناراحتت نکرده باشه 302 303
[تصویر:  05_blue.png]
اتفاقا داداش خیلی هم خوب هست چرا ناراحت بشم بلاخره دارم حرف حساب میزنیم دیگه لازمه بحث جدیت در نظریه که میدیم

اما لطفا اجازه بدین رو جوابی که دارم فکر کنم درسته و اون موقع جواب بدم
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 8 مهمان