امتیاز موضوع:
  • 34 رأی - میانگین امتیازات: 4.15
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انجمن شبانه روزی

(1399 آذر 13، 22:39)رامین.. نوشته است: سلام
لحظاتی پیش عمو شدم  haha
قبلا دایی بودم . الان هم عمو شدم  Khansariha (69)
خدایا پس کی بابا میشم؟  65
میخوام خدا رو شکر کنم . اول بابت اینکه این پسر خوشگل و شیرین به خانواده ما اضافه شده
دوم میخوام خدا رو شکر کنم که فقط میتونم عمو و دایی بشم . هیچوقت این قابلیت رو ندارم که عمه بشم  65
انقدر که این عمه ها مظلومن  4chsmu1 سر منشأ تمام سلام ها و درود ها ..
خداروشکر .. خیلی حس خوب و قشنگیه  49-2


ببین ببین کی اینجاست 317


سلام آقا رامین 303
مبارک باشه داداش عزیز Khansariha (18)
ان شاءالله به عزت عموش بزرگ شه 303


البته اینم بگم که بسی دلتنگ شما بودیم 302
خدا رو شکر چشممون به جمالتون روشن شد  Khansariha (18)
چرخ گردون گر ندارد سازگاری با دلت
دست در جیبت کن و جدی نگیرش، بیخیال [تصویر:  4chsmu1.gif]
(1399 آذر 13، 22:57)مهدوی نوشته است:
(1399 آذر 13، 22:39)رامین.. نوشته است: سلام
لحظاتی پیش عمو شدم  haha
قبلا دایی بودم . الان هم عمو شدم  Khansariha (69)
خدایا پس کی بابا میشم؟  65
میخوام خدا رو شکر کنم . اول بابت اینکه این پسر خوشگل و شیرین به خانواده ما اضافه شده
دوم میخوام خدا رو شکر کنم که فقط میتونم عمو و دایی بشم . هیچوقت این قابلیت رو ندارم که عمه بشم  65
انقدر که این عمه ها مظلومن  4chsmu1 سر منشأ تمام سلام ها و درود ها ..
خداروشکر .. خیلی حس خوب و قشنگیه  49-2


ببین ببین کی اینجاست 317


سلام آقا رامین 303
مبارک باشه داداش عزیز Khansariha (18)
ان شاءالله به عزت عموش بزرگ شه 303


البته اینم بگم که بسی دلتنگ شما بودیم 302
خدا رو شکر چشممون به جمالتون روشن شد  Khansariha (18)

22 
یاد اون شب افتادم ، کارهای اعضای مکتب رامینیسم  22 
میخوام ب همه منفی بدم الان  22 
اقا رامین طرفدار پیدا کرده  Gigglesmile  جمال اقا رامین ک همیشه تو کانونه دیگه  65 دلتنگ شده بودین ی پیام میدادین 4fvfcja کو پیامتون؟
نقل قول: پسر خوشگل و شیرین 
جاست اوغلان اوشاغی
تبریک میگم 317
بسم الله الرحمن الرحیم

این یه درد و دله. جاش شاید اینجا نباشه، اما حرف مهم هم هست. جای دیگه ای نبود بزنم.
بعضی وقتا از این که می بینم یه کاربری تاریخ عضویتش بر می گرده به چند سال قبل، غصه می خورم.

این چند سال درگیر این داستانه؟ تا کی می خواد این دور باطل ادامه پیدا کنه؟
راه دور چرا؟

دیشبی فکر می کردم. گذشته و خاطراتم رو از روی عکسای گوشیم مرور می کردم.
کار جالبیه. انجامش بدین.
«عه یادش بخیر این سفر شیراز که با خانواده رفتم»
«این جا یه سفر کاری داشتم»
«این جا رفتم بهشت زهرا»
«اینجا رفته بودم کهف الشهدا»

بعد یه چیزی نظرم رو جلب کردم.
«بعد از این شیراز، شکست خیلی بدی داشتم که سفر رو بهم زهر مار کرد»
«این سفر کاری خیلی خوش گذشت، اما روز آخر که هم اتاقیم رفت شهرشون، من توی اتاق تنها شدم و شکست داشتم و کل سفر خراب شد»
«این بهشت زهرا رو وقتی رفتم که به خاطر شکست هام داشتم می ترکیدم از غصه و رفتم یه کم سبک شم»
«قبل از کهف سریالی شده بودم، از خونه زده بودم بیرون که نشکنم و راهی کهف شدم، از شهدا خواستم که نجاتم بدن»

توی تمام عکسای گوشیم، شبح خودارضایی اون گوشه وایستاده بود توی سایه. فقط هم چشماش و لبخند هیستریکش معلوم.
بهترین روزای زندگیم رو خودارضایی نابود کرد.



یه خبر دارم براتون. اما قول بدید که این پست رو تا آخر بخونید.
هیچ می دونستید نیاز جنسی جزو نیازهای اولیه انسانه. در کنار آب و غذا.

جزئی از شماست.
نمی تونید باهاش بجنگید.
اصلا حق شماست.
قرآن بخونید. سوره نساء رو بخونید. این حق هر انسان هست که ازدواج کنه. می گه ازدواج خوب کنید، با آدم درست.
اما اگر نشد با کسایی که سطح پایین تری هستن توی جامعه ازدواج کنید. اصلا صیغه کنید.
علت اینه که انسان در برابر نیاز جنسی ضعیف آفریده شده. این حرف من نیست. حرف قرآنه. ضعیفه انسان.

خبر بد دوم، قول دادید تا آخر می خونید دیگه.
اگر نیاز جنسی تون برآورده نشه، هر چقدر هم که خوب زندگی کنید و جنبه های دیگه زندگیتون رو قوی کنید،
احساس کمبود می کنید، آرامش ندارید، حسش می کنید که یه چیزی انگاری کمه.

پس اینبار که به خاطر شکست و سریالی شدن، به مرز جنون رسیدید،
خودتون رو سرزنش نکنید.

خب یه سوالی اینجا مطرح می شه.
آقای عاشق خان، نیاز جنسی حق مسلم هر انسان، ما هم شرایط ازدواج نداریم، خ.ا می کنیم دیگه،
خدا هم شرایط ما رو درک می کنه دیگه.
عزیز دلم،‌ فکر می کنی چند درصد کسایی که به کانون مراجعه می کنن، به خاطر خدا میان؟
طرف نماز نمی خونه، اومده کانون ترک کنه. طرف لاییکه و به خدا اعتقاد نداره و اومده اینجا ترک کنه.

عزیز دلم، تو گشنه ای می فهمم.
اما خودارضایی، فیلم و عکس، داستان جنسی، روابط غیر مشروع،
حتی صیغه کردن در شرایطی (اگر مثل ازدواج نباشه و هدف رابطه بلند مدت با مسئولیت نباشه)
غذای مسمومه، آب شوره. تو فکر می کنی غذاست، می ری سمتش، اما بعد بالا میاری، گشنه تر می شی، آب شور می خوری، تشنه تر می شی.

پس عاشق خان ما چه کنیم؟
نه می تونیم خ.ا کنیم.
نه می تونیم نیاز جنسی مون رو سرکوب کنیم. که عواقب بدی داره.

جواب یه چیزه:
خدا

می خوای اسمش رو بذار نیروی برتر،‌ فرقی برای من نداره. تنها چاره تو دست اونه.

اینی که میارم قرآنه. تجربه است، واقعیته.

نقل قول: پسران و دختران بى‌همسر خود را همسر دهید. و [نیز] غلامان وکنیزان شایسته [ازدواج] را.
[و از فقر نترسید که] اگر تنگدست باشند،
خداوند از فضل خود بى‌نیازشان مى‌گرداند. خداوند، گشایشگر داناست. (۳۲)
و کسانى که [امکان] ازدواج نمى‌یابند، پاکدامنى و عفّت پیشه کنند،
تا آن که خداوند از فضل و کرم خویش، آنان را بى‌نیاز کند.


وعده خداست. شک که نداری؟ تو پاکدامنی پیشه کن، خدا از فضلش تو رو بی نیاز می کنه.
یعنی دیگه احساس کمبود نداری، آرومی. نیازی جنیست برآورده نمیشه، اما شادی، زندگیت پرقدرت جلو می ره.
تو پاکدامنی پیشه کن.
توی یوتویوب الکی نچرخ، فیلم سانسور نشده نبین، چشمت رو توی خیابون درویش کن، غذات رو رعایت کن، دوستات رو درست انتخاب کن.
(همین کارهایی که ما توی کانون می خوایم انجام بدیم)
و از خدا بخواه که تو رو بینیاز کنه و به وعده اش ایمان داشته باش، درست میشه. حداقل قسمت نیاز جنسی زندگیت درست میشه. می ری دنبال بقیه اش.
(یه شرط دیگه هم داره ها، این که واقعا امکان ازدواج نداشته باشی، نه این که از ترس فقر و چیزای دیگه ازدواج نکنی)

باور نمی کنی؟ یه مثال می زنم باور کنی.
اوج گرمای تابستون روزه گرفتی؟
دیگه نیاز جنسی از آب و غذا که مهم تر نیست.

گرسنگی و تشنگی رو حس می کنی، اما آرومی، اما لذت می بری.
اصلا خودت هم باورت نمیشه چطور ۱۷ ۱۸ ساعت آب و غذا نمی خوری و راحت می گذره.
حالا سعی کن روزی غیر از ماه رمضون اینکار رو بکنی، تفاوتش خیلی معلوم میشه.

توی ماه رمضون همه با هم روزه می گیرید.
وقتی یه جمعی دور هم باشن، گروه که باشن، ترک کردن خیلی براشون شیرین تر می شه.

پس اگر رابطه تون با کانون ضعیف شد، یه مقداری توی مسیری که می رید بازنگری کنید.
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

(1399 آذر 14، 4:34)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: بسم الله الرحمن الرحیم

این یه درد و دله. جاش شاید اینجا نباشه، اما حرف مهم هم هست. جای دیگه ای نبود بزنم.
بعضی وقتا از این که می بینم یه کاربری تاریخ عضویتش بر می گرده به چند سال قبل، غصه می خورم.

این چند سال درگیر این داستانه؟ تا کی می خواد این دور باطل ادامه پیدا کنه؟
.
.
.
.
.


یه خبر دارم براتون. اما قول بدید که این پست رو تا آخر بخونید.
هیچ می دونستید نیاز جنسی جزو نیازهای اولیه انسانه. در کنار آب و غذا.

جزئی از شماست.
نمی تونید باهاش بجنگید.
اصلا حق شماست.
قرآن بخونید. سوره نساء رو بخونید. این حق هر انسان هست که ازدواج کنه. می گه ازدواج خوب کنید، با آدم درست.
اما اگر نشد با کسایی که سطح پایین تری هستن توی جامعه ازدواج کنید. اصلا صیغه کنید.
علت اینه که انسان در برابر نیاز جنسی ضعیف آفریده شده. این حرف من نیست. حرف قرآنه. ضعیفه انسان.

خبر بد دوم، قول دادید تا آخر می خونید دیگه.
اگر نیاز جنسی تون برآورده نشه، هر چقدر هم که خوب زندگی کنید و جنبه های دیگه زندگیتون رو قوی کنید،
احساس کمبود می کنید، آرامش ندارید، حسش می کنید که یه چیزی انگاری کمه.


پس اینبار که به خاطر شکست و سریالی شدن، به مرز جنون رسیدید،
خودتون رو سرزنش نکنید.

خب یه سوالی اینجا مطرح می شه.
آقای عاشق خان، نیاز جنسی حق مسلم هر انسان، ما هم شرایط ازدواج نداریم، خ.ا می کنیم دیگه،
خدا هم شرایط ما رو درک می کنه دیگه.
عزیز دلم،‌ فکر می کنی چند درصد کسایی که به کانون مراجعه می کنن، به خاطر خدا میان؟
طرف نماز نمی خونه، اومده کانون ترک کنه. طرف لاییکه و به خدا اعتقاد نداره و اومده اینجا ترک کنه.

عزیز دلم، تو گشنه ای می فهمم.
اما خودارضایی، فیلم و عکس، داستان جنسی، روابط غیر مشروع،
حتی صیغه کردن در شرایطی (اگر مثل ازدواج نباشه و هدف رابطه بلند مدت با مسئولیت نباشه)
غذای مسمومه، آب شوره. تو فکر می کنی غذاست، می ری سمتش، اما بعد بالا میاری، گشنه تر می شی، آب شور می خوری، تشنه تر می شی.

پس عاشق خان ما چه کنیم؟
نه می تونیم خ.ا کنیم.
نه می تونیم نیاز جنسی مون رو سرکوب کنیم. که عواقب بدی داره.

جواب یه چیزه:
خدا

می خوای اسمش رو بذار نیروی برتر،‌ فرقی برای من نداره. تنها چاره تو دست اونه.

.
.

توی یوتویوب الکی نچرخ، فیلم سانسور نشده نبین، چشمت رو توی خیابون درویش کن، غذات رو رعایت کن، دوستات رو درست انتخاب کن.
(همین کارهایی که ما توی کانون می خوایم انجام بدیم)
و از خدا بخواه که تو رو بینیاز کنه و به وعده اش ایمان داشته باش، درست میشه. حداقل قسمت نیاز جنسی زندگیت درست میشه. می ری دنبال بقیه اش.
(یه شرط دیگه هم داره ها، این که واقعا امکان ازدواج نداشته باشی، نه این که از ترس فقر و چیزای دیگه ازدواج نکنی)

باور نمی کنی؟ یه مثال می زنم باور کنی.
اوج گرمای تابستون روزه گرفتی؟
دیگه نیاز جنسی از آب و غذا که مهم تر نیست.
.
.
.
پس اگر رابطه تون با کانون ضعیف شد، یه مقداری توی مسیری که می رید بازنگری کنید.

اقای عاشق چقدر اینا حرفای دلم بود...منتظر بودم چنین چیزی ببینم تا از سکوت در بیام!

دردآوره ولی واقعیت همینه.

قسمت اخری که آبیش کردم یکم جای صحبت داشت. این ترس از فقر واقعا هست . اعتراف میکنم دلیل منم برای ازدواج نکردن همینه.

اگه ریسک برای زندگیه خودم باشه مشکلی نیست ولی در شرایطی که جامعه  ی ما داره نمیشه پای یه نفر دیگه رو درگیر این ریسک کرد.

مسئولیت بزرگیه وگرنه فقط به آمار طلاق اضافه میشه!

جامعه ی ما کلا داره بر اساس ترس حرکت میکنه! 

هرچیزی که گرون میشه حمله میکنن برای خریدش! درصد زیادیش به خاطر ترسه.

حق رو به شما میدم....

اولش به صورت کلی به این صحبت شما نگاه میکنیم میبینیم انگار یه بازیه دوسر باخته. ولی وقتی دقیق بشیم روش هنوز یه راهی هست برای

ادامه دادن....

مرسی از صحبتتاتون. 53
وقتی بعد از سالهای طولانی هوس کردم کتاب غیر درسی بخونم، یا وقتی فکرم درگیر چیزهای منفی نیست، تنها تغییری که دورو برم دیدم اینه که امید به بهبود وضع مالی ام پیدا کردم.
واقعا تعجب میکنم چطور رفاه اقتصادی این همه میتونه در روحیه یک نفر تاثیر گذار باشه در حالی که تا قبل از این اگر حالم بد بود اصلا نمیدونستم در مورد خودم یک دلیل مهمش همین بوده که هر چی دویدم به جایی نرسیدم و تهش سرخوردگی به دنبال داشته، جالبه وقتی اون تو داری دست و پا میزنی نمیدونی دلیلش چیه، اصلا انگار زندگی اینطوری تو ذهن نقش میبنده که فقط باید بدوی و نرسی ، زندگی یعنی این، اگرم یک روز تو فکر لغزشی با فکر های پوچ میاد سراغ آدم فکر میکنی زندگی یعنی همونه، 
حتی روزهایی که تو جیبم مقدار قابل توجهی پول بوده بازهم نتونسته روحیاتم رو عوض کنه ولی وقتی امید داری که روزهای بهتر احتمالا تو راهه خیلی تاثیرگذاره
سلام
این چند روز کانون چقد خلوت شده
جریان چیه؟
آرمین هم پیداش نیست.
کسی می دونه چی شده؟


اسارت نفس،اراده را قوی می کند

فهمیدم هنگامی که فقط نصف نون می خورم ارادم قوی تره تا موقعی که هر چی دلم بخواد می خورم

برای نا امید شدن دلیلی وجود ندارد

[تصویر:  final%201.png][تصویر:  05_blue.png]
(1399 آذر 15، 17:13)پشتکار نوشته است: سلام
این چند روز کانون چقد خلوت شده
جریان چیه؟
آرمین هم پیداش نیست.
کسی می دونه چی شده؟


سلام داداش عزیز

درست میگی کلاً بچه‌ها اکثراً نیستن

آرمین هم چند روزه که خیلی مشغوله؛ خیلی وقت نمیکنه بیاد ولی حتماً سر میزنه 4chsmu1

گروه ما که کلاً فقط خودم موندم، با خودم میگم، میخندم و چای تعارف میکنم Gigglesmile

امیدوارم همه حالشون خوب باشه 53258zu2qvp1d9v
چرخ گردون گر ندارد سازگاری با دلت
دست در جیبت کن و جدی نگیرش، بیخیال [تصویر:  4chsmu1.gif]
(1399 آذر 15، 17:23)مهدوی نوشته است:
(1399 آذر 15، 17:13)پشتکار نوشته است: سلام
این چند روز کانون چقد خلوت شده
جریان چیه؟
آرمین هم پیداش نیست.
کسی می دونه چی شده؟


سلام داداش عزیز

درست میگی کلاً بچه‌ها اکثراً نیستن

آرمین هم چند روزه که خیلی مشغوله؛ خیلی وقت نمیکنه بیاد ولی حتماً سر میزنه 4chsmu1

گروه ما که کلاً فقط خودم موندم، با خودم میگم، میخندم و چای تعارف میکنم Gigglesmile

امیدوارم همه حالشون خوب باشه 53258zu2qvp1d9v


رسم گروه اینه که وقتی حامی نیست،
اعضا جاش رو پر کنن.

اصلا درستش اینه که اعضا اینقدر گروه رو گرم نگه دارن که بودن و نبودن حامی فرق خاصی نکنه. 302
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
چیزی به ذهنمون نمیرسه که راجبش حرف بزنیم.
کسی ایده ای چیزی نداره که حرف بزنیم؟
بلکه یکم کانون جون بگیره.
بیاین وسط کمی حرف بزنیم


اسارت نفس،اراده را قوی می کند

فهمیدم هنگامی که فقط نصف نون می خورم ارادم قوی تره تا موقعی که هر چی دلم بخواد می خورم

برای نا امید شدن دلیلی وجود ندارد

[تصویر:  final%201.png][تصویر:  05_blue.png]
(1399 آذر 15، 20:35)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: رسم گروه اینه که وقتی حامی نیست،
اعضا جاش رو پر کنن.

اصلا درستش اینه که اعضا اینقدر گروه رو گرم نگه دارن که بودن و نبودن حامی فرق خاصی نکنه. 302


حرفت کاملاً درسته و هیچ کامنتی ندارم جز... 4chsmu1

همونطور که هممون زندگی داریم حامی هم زندگی خودشو داره و باید بهش برسه
کارای حامی تو کانون کم نیست و گروه یه بخششه
حالا حالاها هستیم تا وقتی که حامیمون بتونه بیاد 128fs318181

پاکی هم باید روال باشه که اومد تو ذوقش نخوره 128fs318181

ممنونم داداش عاشق 302
چرخ گردون گر ندارد سازگاری با دلت
دست در جیبت کن و جدی نگیرش، بیخیال [تصویر:  4chsmu1.gif]
خدایا اخه این چه امتحانیه  Badbakht
اسم بچه رو گذاشتن آرمین  Swear1
آرمین چرا ولم نمیکنی  Khansariha (60)
چرا دست از سرم برنمیداری  Khansariha (60)
چرا نمیذاری این بازی تموم شه؟  Khansariha (60)
65
یه قنداق سبز رنگ هم داره ادم وقتی میبینه قشنگ یاد آرمین میوفته  4chsmu1
اسم خواهر زاده م هم اسم یکی از بچه ها ی کانونه
اسم برادر زاده م هم شد آرمین
همه ی ترسم اینه نکنه اسم بچه ی بعدی بشه عاشق فاطمه زهرا  65
حالا همه اینا به کنار ...
اگه اسم دخترم رو بذارن b52 من چه خاکی تو سرم بریزم  Khansariha (60)
[تصویر:  a7f963e5e050.gif]
‌‌‌‌
تاخودت کاری نکنی چیزی تغییر نمیکنه ..
(1399 آذر 15، 23:42)رامین.. نوشته است: خدایا اخه این چه امتحانیه  Badbakht
اسم بچه رو گذاشتن آرمین  Swear1
آرمین چرا ولم نمیکنی  Khansariha (60)
چرا دست از سرم برنمیداری  Khansariha (60)
چرا نمیذاری این بازی تموم شه؟  Khansariha (60)
65
یه قنداق سبز رنگ هم داره ادم وقتی میبینه قشنگ یاد آرمین میوفته  4chsmu1
اسم خواهر زاده م هم اسم یکی از بچه ها ی کانونه
اسم برادر زاده م هم شد آرمین
همه ی ترسم اینه نکنه اسم بچه ی بعدی بشه عاشق فاطمه زهرا  65
حالا همه اینا به کنار ...
اگه اسم دخترم رو بذارن b52 من چه خاکی تو سرم بریزم  Khansariha (60)


و کانون از رگ گردن به شما نزدیک تر است 4chsmu1
چرخ گردون گر ندارد سازگاری با دلت
دست در جیبت کن و جدی نگیرش، بیخیال [تصویر:  4chsmu1.gif]
نقل قول: و کانون از رگ گردن به شما نزدیک تر است [تصویر:  4chsmu1.gif]
Khansariha (13) 24
اسم کی رو خواهر زادتون هست؟ 4
بسم الله الرحمن الرحیم 


خدایا ب امید تو  63

اومدیم رسیدیم ب پاتوق خودمون ، شبانه روزی قشنگم ،قشنگم شبانه روزی.. Confetti

تا حالا با معده خالی نارنگی خوردین؟! 65
اگر خوردی میفهمی جریان چیه[تصویر:  yahoo%20(56).gif]
توصیه ما ب شما عزیزان ای هست ک اگر از گرسنگی تلف شدین و شخصی از راه رسید و نارنگی تعارف کرد ، ب روی خود نیاورده و فورا از محل دور شوید[تصویر:  y%20(567).gif]
.
.
.
دارم فکر میکنم کدوم یکی از ثابت های پست گذاریم و استفاده کنم دیدم خیلی وقته از نوشت ها استفاده نکردم  53258zu2qvp1d9v

.
پس یاقوت نوشت 4chsmu1 :

تبریک نوشت : روز دانشجورو ب دانشجوهای کانونی تبریک میگم [تصویر:  yahoo%20(83).gif]، انشالله ک همه چ عالی باشه براتون 302
.
خبر نوشت : آقای مجاهد بهمون سر زدن ، کاش شب یلدا بیان برای تفال گیری و جمع باشیم  53258zu2qvp1d9v
.
نگران نوشت : آقا آرمین چندروزی هست نیستند ، انشالله ک حالشون خوب باشه .اینطوری بی خبر نمیان من یاد اون 6 ماه میوفتم  65 یادتونه ؟!البت من اینم یادمه تنهایی شلوغ میکردم  9
.
اعتراض نوشت : چندروزه بازی گذاشتن اما هیچ مشارکتی نیست ؟!چرا؟؟؟بازی ب این خوبی .لینکش هست ، گوشی دستتون هست،سرپرست هست ، اینهمه زحمت کشیده با وجود درس و مدرسه براتون بازی پیدا کرده پست فرستاده بعد شما ی سپاسم نزدین . کم لطفی هست اینطوری Hanghead
دلمون میگیره بعد فشرده میشه بعد میشکنه بعد کی میاد جمعش میکنه این دل شکسته رو؟ [تصویر:  yahoo%20(12).gif]
.
شوخی نوشت: اقا رامین اونی ک اسمش میشه عاشق ک آسونه . تو شناسنامه میشه محمد خونه عاشق صدا میزنین  53258zu2qvp1d9v در ضمن b52اسم دخترونس؟ 65
و اما ی سوال شما چندتا خواهر و برادر زاده دارین؟ماشالله چهارتاش و اینجا گفین  106
پیر شدین ها  65
.
شوخی نوشت شماره 2: برای این عکس نوشته نزدیک ترین تجربه من به موسیقی 4 فکر کنم تجربه خیلی ها باشه.

.
جدی نوشت : وقتی میبینین کانون ساکته یعنی بقیه کار دارن ، درگیرن ، نتونستن بیان . چون کانون صفا و صیمیتی داره قطعا آدم تایمش ک خالی میشه خب سرمیزنه.
وقتی میبینین سکوته اصلا نیازی نیست بگین چون همه میبینن دیگه 53258zu2qvp1d9v
دراین مواقع شروع کنین ب فعالیت کردن های طوفانی(گروه طوفان نه ها 22  ) ، ب غایب ها پیام بدین ، حال بقیه رو بپرسین، تو تاپیک ها فعالیت کنید .اینطوری بقیه  بیان همه اسم شمارو میبینن و بیشتر معروف میشین Khansariha (69)
و من تو این چند سال بازم میگم و بازم کسی گوش نمیده ، این تک بعدی فعالیت کردن و بیخیال بشین . ب همه ی تاپیک ها سربزنید .برنامه ریزی،سرگرمی،مذهبی،درسی ...همه و همه زحمت کشیده شده براشون.قطعا میتونه موثر باشه 53258zu2qvp1d9v

و در آخر عشق نوشت[تصویر:  yahoo%20(65).gif] : مرا تا جان بود جانان تو باشی/ ز جان خوش تر چه باشد؟ آن تو باشی... #خاقانی(خطاب ب عکس پایین)

[تصویر:  ueHK9a.jpg]


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان