1399 بهمن 30، 21:04
(1399 بهمن 30، 20:43)آرمین نوشته است:نقل قول: پ ن 2: تو این مدت همه چیز همونه ؟؟؟؟ ب جز گروه ها تغییراتی نداشتیم ؟تغییرات زیرپوستی بوده.
به عنوان نمونه قوانین درسیجات رو ببینید.
نظر سرپرست تاپیک چیه؟
(1399 بهمن 30، 20:43)آرمین نوشته است:نقل قول: پ ن 2: تو این مدت همه چیز همونه ؟؟؟؟ ب جز گروه ها تغییراتی نداشتیم ؟تغییرات زیرپوستی بوده.
(1399 بهمن 30، 20:51)مهدوی نوشته است: سلام خانم یاقوت
خوش برگشتین
آره!
طوفان تغییر رویه داد و مثل ریشه گیاهان به سایر گروه ها رخنه کرد تا اونا رو تصاحب کنه
اوضاع درس چطوره؟
در ضمن سوغات فراموش شد
باقلوا لطفاً
(1399 بهمن 30، 21:03)یاقوت نوشته است: نمیشه گذشت از شام مخصوص مدیر کل که از جیب خودش خرج کرده ، دوستان قدیمی ک میدونن مدیر کل سالی ی بار از جیب خودشون شام میارن بقیه ی موارد و از حقوق ما کسر میکنن
میگم آفتاب از کدوم طرف دراومده آقا آرمین ؟؟؟؟؟چطور شده شما غذای اصیل ایرانی آوردین؟؟؟همیشه بیف استراگانوف بود که
نقل قول: صبح بیدار میشیم تا آخر شب در حال دویدن ک علم کسب کنیم .
خب این مدت تقریبی دوماهه خیلی اتفاقات افتاد ک برای اینکه رخ ندن کاری از دستم برنمیومد ولی خب تونستم ک خودم و مدیریت کنم و اشتباهات گذشته رو انجام ندم : )
انشالله ک 1400عالی میشه
نقل قول: مگه میشه مدیریت کاری انجام بده و عالی نتیجه نده؟؟؟؟؟؟
خدارو شکر عالیه .
فقط ی سوالی داشتم . نوشته کسانی ک زیر 18 سال هستن برن گروه استوا .شما مگه 19 نبودین ؟
نقل قول: چقدر خوبه آدم بهانهای داشته باشه که صبح تا شبش رو به خاطرش بدوه.
بیانگیزگی یکی از بدترین چیزهایی هست که آدم میتونه دچارش بشه.
نقل قول: قانون به زیر 20 سال تغییر پیدا کرد و جای ما هم باز شد.
فقط سال دیگه که سنم رد میکنه رو نمیدونم چه کنم.
(1399 بهمن 30، 21:23)یاقوت نوشته است: بی انگیزگی از بی برنامگی میاد ، بی برنامه بودن از سردرگم بودن سردرگم بودن از حاشیه ، حاشیه از اطراف ، اطرافم از آدم ها و دنیای مجازی که باعث شلوغ شدن ذهن میشه و خراب شدن زندگی الی آخر : )این بخش عالی بود.
نقل قول:نقل قول: قانون به زیر 20 سال تغییر پیدا کرد و جای ما هم باز شد.
فقط سال دیگه که سنم رد میکنه رو نمیدونم چه کنم.
کاری نداره ک
شما غمتون نباشه ، ب مدیر کل میگیم قانون گروه و تغییر بده و سن بشه زیر 21 سال
خرجش ی شام هست
نقل قول: این بخش عالی بود.
کپی کردم که باز هم در روزهای بعد بهش نگاه کنم.
فکر میکنم اتفاقیه که برای من افتاده و من حاضر نیستم بپذیرمش.
نقل قول: بچههای استوا شاهد هستن. چای گردهمایی رو هم دیگه ندارم بدم. کفگیر ته دیگه خورده.
کاش بدون پول و شام هم آدم کارهاش راه میافتاد.
نقل قول: اگه آدم عاشق خدا بشه و خدا رو در نظرش جوری بزرگ کنه که باقی چیزها در نظرش کوچیک و بیمقدار بشه،
خدا خودش از سفرهی کریمانهاش روزیها رو میبخشه؛ جوری کارهات راه میافته که نمیفهمی چه چیزی از کجا درست شد.
که البته این نیز راه درازی دارد.
(1399 بهمن 30، 22:39)مهدوی نوشته است: توی این شب مبارک بهترین ها رو برای همه کانونی ها آرزو میکنم
تنتون سالم، دلتون خوش و روحتون هم پاک
پ.ن: وی در حالی دارد آرزوهای خوبی میکند که تنها در خانه نشسته و همه جا تاریکه ولی لامپ اتاق بغلی لحظه به لحظه در حال خاموش روشن شدن است
خوبی بدی دیدین حلال کنید
پیش پیش هم فاتحه بخونید جای دوری نمیره
نقل قول: پ.ن: وی در حالی دارد آرزوهای خوبی میکند که تنها در خانه نشسته و همه جا تاریکه ولی لامپ اتاق بغلی لحظه به لحظه در حال خاموش روشن شدن است
خوبی بدی دیدین حلال کنید
پیش پیش هم فاتحه بخونید جای دوری نمیره
(1399 بهمن 30، 22:51)پشتکار نوشته است: نکنه واقعا براش اتفاقی بیوفته
هر اتفاقی بیوفته,قسمته.کاریش نمی شه کرد
شتری هست که در خونه همه می خوابه.
مهدوی تحمل کن.این راهیه که همه میرن
نقل قول: خانم یاقوت احیاناً اون آقا اول اسمش م نبود؟