امتیاز موضوع:
  • 34 رأی - میانگین امتیازات: 4.15
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انجمن شبانه روزی

(1400 خرداد 13، 23:02)CHAKAVAK نوشته است: بحث انتظار شد ذهن سرکش عزیز،انتظار چیز بدی نیست ولی به شخص کمک گیرنده و کمک دهنده و نوع کمک ربط داره،اول از جانب کمک گیرنده صحبت کنم:
وقتی من از کسی کمک میگیرم و اون به من کمک می کنه و کار من راه میفته،در صورتی که جای من با اون عوض بشه،من با کمک بهش اعتمادش رو نسبت به خودم افزایش دادم و همین سبب میشه که اگه دوباره من کمک بخوام،با انگیزه و تلاش بیشتری بهم کمک کنه.(مدار پاداش)
نقل قول: درود شاین عزیز
نکته خوبی اشاره کردی.
ولی می تونیم از بُعد دیگه به قضیه نگاه کنیم.
شما می تونید به یک نفر یک لطف کنید و انتظار جبران نداشته باشید.  ولی می توانید در خواست کمک کنید.
اگر پاسخ مثبت دریافت کردیم.  که هیچی.
اما اگر پاسخ منفی دریافت کردیم. پیامد اش این است که دیگر ناراحت نمی شویم.




حالا راجع به کمک بدون چشمداشت بگم که ایده آله اما خطر آفرین هم هست،اصولا کمک ها بی بازگشت برای روابط اجتماعی موقتی و روابطی که درهم تنیده نیستن خوبه(که البته چنین روابطی 100 درصد شاید وجود نداشته باشن،بالاخره چند درصد احتمال برخورد دو نفر غریبه هم هست:همون کوه به کوه نمی رسه،آدم به آدم می رسه به معنای مثبت) یعنی شما به آدمی که اصلا نمیشناسی یا شناخت کمی داری و در واقع نسبتی باهات نداره،کمک می کنی و انتظار هم نباید داشته باشی چون احتمالا دیگه باهم برخوردی در آینده حداقل نزدیک ندارید،اینجوری اگه طرف مقابل روزی نبود که بهت کمک کنه یا بود و بهت کمک نکرد،برات مهم نیست.
ولی این رفتار (کمک ایده آل) برا آدم هایی که روابط نزدیکی باهاشون داری یا به عبارتی باهات نسبت دارن،اگه از حد تعادل خارج بشه خطرناکه و تبدیل میشه به جمله:لطف دائم،حق مسلم!
طرف لطف تو رو حق خودش میدونه و اگه یه بار انجام ندادی،داستان میشه و دلخوری پیش میاد و ...
نقل قول: پیرامون کمک کردن به دیگر می‌توانیم به  چند بخش تقسیم کنیم.
۱_کمک های کوچک: . هل دادن ماشین ، سفره پهن کردن و ....
که اینها  نه تایم انچنانی می گیره نه سرمایه زیاد

۲ کمک های متوسط: تایم گزاشتن برای یک نفر به خاطر تدریس ،  کمک در اسباب کشی ها ، کمک های نقدی اندک و‌‌‌...

در این نوع کمک ها به نسبت  قبلی تایم بیشتر و انرژی بیشتری می گیره ولی کار هایی نیست که  اگر ادم انجام بده از مابقی کارها سر باز بزند.



۳_کمک های بی جا: در اینجا فرد  از کسی که درخواست کرده انتظار های بزرگ را دارد. بع عنوان مثال درخواست وجه نقد خارج از توان ، کار هایی که دردسر بزرگ دارد درخواست از رفیق برای رفتن به دعوا و .....

در اینجا کمک ها گاها  باعث میشه  فرد دچار دردسر  بشود.چه از لحاظ نقدی و جسمی هم دچار اسیب می شود.



معمولا در مواجه  با مردم عادی با کمک های دسته یک یا دو روبه رو می شویم.  من این قبیل کار ها را بدون چشم داشت انجام می دهم.  نه به خاطر قانون پاداش
بلکه زمانی که به دیگران ادم کمک کنه  حال خوب کسب می کنه که نه با پول می توانه بخره نه با جیز دیگری

اما کمک های دسته سوم 
که به نکته خوبی اشاره کردید. روابط صمیمی و خانوادگی
خب معمولا در اینجا باید  کمک کرد . به عنوان مثال برادرتان  به مشکل مالی بر خورد کرده یا به علت خلافی که انجام داده دچار دردسر و  نزاعی شده در اینجا   اغلب اوقات  کمک می کنند.
ولی در اینجا هم به طور ناخود اگاه بحث معامله مانند بودن از بین می ره.
شما حتی اگر  بدانید برادرتان ممکن است هیچ وقت اون پولی را که گرفته  پس ندهد. ولی باز کمک را خواهید کرد‌.



تنها تبصره ایی که می توان برای قانون معامله و پاداش انجام داد  کمک های دسته سوم  به  کسانی که در  شعاع روابط  نزدیک نیستن است .   که خیلی کم اتفاق می افته.


اما گفتی انتظار از ناتوانی سرچشمه میگیره،حرفت تا حدی درسته اما دقیق نیست،هیچ انسانی توانایی هر کاری رو نداره شاید یکی از دلایل انتخاب زندگی جمعی به وسیله انسان،همین نیاز به هم نوع باشه،هر انسانی هر چقدر قوی روزی به کمک نیازه داره،فردگرایی افراطی تو زندگی،آسیب زا هست.

نقل قول: بحث من پیرامون  رفع همه نیاز های بشر    توسط خود فرد نبود.

بحث در  طی کردن زندگی بود. 
اینکه شما حتی اگر به تنهایی در یک خانه زندگی‌کنید باز هم می توانید ان را اداره کنید.
خودمان می توانیم کسب درامد کنیم.
می توانیم وسایل مورد نیاز بخریم.
می توانیم جاهایی که دوست داریم بریم.
و .....
و اگر اشکال  دستوری داشت ببخشید.
فک کنم داشته باشه 49-2
 سپاس شده توسط
(1400 خرداد 13، 21:25)ذهن سرکش نوشته است:
(1400 خرداد 13، 21:17)Rashel نوشته است:
(1400 خرداد 13، 21:14)ذهن سرکش نوشته است:
(1400 خرداد 13، 21:10)Rashel نوشته است: Smiley-face-thumb  بسیار زیبا

معمولا  اونهایی که بسیار زیبا هستن را   اعتبار می دن

گفتم معمولا 
شاید این دفعه جزو معمولا نبوده 49-2

اعتبارم پره تا فردا   Shy

خب  فک کنم هر چه  دیر بشه 
سود دارد Khansariha (13) یک  اعتبار دیگه افزایش می یابد
والا این حرف من نیست 
حرف قدیمی های کانون 49-2
 عجب   117
.
.
.
 سپاس شده توسط
نقل قول: درود شاین عزیز
نکته خوبی اشاره کردی.
ولی می تونیم از بُعد دیگه به قضیه نگاه کنیم.
شما می تونید به یک نفر یک لطف کنید و انتظار جبران نداشته باشید.  ولی می توانید در خواست کمک کنید.
اگر پاسخ مثبت دریافت کردیم.  که هیچی.
اما اگر پاسخ منفی دریافت کردیم. پیامد اش این است که دیگر ناراحت نمی شویم.

دوست عزیزم ذهن سرکش جان،از اینکه به این خوبی استدلال می کنی خوشحالم،سعی من در بحث کردن با تو و به چالش کشیدنت این هست که از هم یاد بگیریم و یادگیری از تو برام خیلی ارزشمنده.

اما راجع به نکته ای که در بالا گفتی،لطف بدون چشمداشت،غیر ممکن نیست و ایده آله،اما آدمش هم نیازه ایده آل باشه،اکثریت جامعه از عوام تشکیل شده و خواص در اقلیت هستن وقتی روابط اجتماعی تعریف میشن،باید به شکلی باشه که تعادل رو در اکثریت برقرار کنه،اقلیت خودشون معمولا متعادل هستن(گزاره دقیقی نیست،اما برا بحث ما کافیه).

نقل قول:
نقل قول: معمولا در مواجه  با مردم عادی با کمک های دسته یک یا دو روبه رو می شویم.  من این قبیل کار ها را بدون چشم داشت انجام می دهم.  نه به خاطر قانون پاداش
بلکه زمانی که به دیگران ادم کمک کنه  حال خوب کسب می کنه که نه با پول می توانه بخره نه با جیز دیگری

اما کمک های دسته سوم 
که به نکته خوبی اشاره کردید. روابط صمیمی و خانوادگی
خب معمولا در اینجا باید  کمک کرد . به عنوان مثال برادرتان  به مشکل مالی بر خورد کرده یا به علت خلافی که انجام داده دچار دردسر و  نزاعی شده در اینجا   اغلب اوقات  کمک می کنند.
ولی در اینجا هم به طور ناخود اگاه بحث معامله مانند بودن از بین می ره.
شما حتی اگر  بدانید برادرتان ممکن است هیچ وقت اون پولی را که گرفته  پس ندهد. ولی باز کمک را خواهید کرد‌.



تنها تبصره ایی که می توان برای قانون معامله و پاداش انجام داد  کمک های دسته سوم  به  کسانی که در  شعاع روابط  نزدیک نیستن است .   که خیلی کم اتفاق می افته.

تقسیم بندی کمک ها،مفید بود،اما چند نکته:

اصل پاداش،یک لفظ عامه،وقتی میگی کمک می کنم تا حالم خوب بشه،یعنی داری مطابق همین اصل عمل می کنی،حال تصور کن کمک کنی حالت بد بشه،باز هم حاضر به کمک خواهی بود؟!(شاید نوشته های قبلیم رو خوب نخوندی).

درباره کمک های خانوادگی،که معمولا انسان در هر شرایطی مجبور به انجامشون هست،اینجا مفهوم انتظار به تنهایی نمیتونه این رابطه رو توضیح بده،مفاهیم دیگه ای هم نیازه،مثل مفهوم رضایت،مثل مفهوم خویشاوندی،مثل عذاب وجدان ولی باز هم در روابط نزدیک و صمیمی اصل باید بر رعایت تعادل باشه که بی مسئولیتی در شخص نیازمند کمک،نهادینه نشه(بر اساس تجربه شخصی،اصل پاداش در روابط صمیمانه،پررنگ تره،احتمالا چون افراد از اصل پاداش برداشت عاطفی دارن و مبنایی برای میزان ارزشمندی خودشون برای هم قرار میدن)

نقل قول: بحث در  طی کردن زندگی بود. 
اینکه شما حتی اگر به تنهایی در یک خانه زندگی‌کنید باز هم می توانید ان را اداره کنید.
خودمان می توانیم کسب درامد کنیم.
می توانیم وسایل مورد نیاز بخریم.
می توانیم جاهایی که دوست داریم بریم.
و .....

تمام نکاتی که در بالا گفتی،درسته شما تمام کارهای روزمره رو میتونی تنها انجام بدی آنهم تا زمان مشخص،اما همین که از روزمره فراتر بری دیگه تنهایی برات میشه معضل،وقتی نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن داشته باشی،وقتی نیاز به گفتن و شنیدن داشته باشی و ... اینا چیزهایی نیست که آدم به تنهایی از پسش بر بیاد.
 سپاس شده توسط
آرزو دارم، ناخواسته به دست آورید آنچه‌ را که بیصدا طلبش می‌کنید   : )

عصر رو به شبتون بخیر  53258zu2qvp1d9v
.
.
.
 سپاس شده توسط
نقل قول: دوست عزیزم ذهن سرکش جان،از اینکه به این خوبی استدلال می کنی خوشحالم،سعی من در بحث کردن با تو و به چالش کشیدنت این هست که از هم یاد بگیریم و یادگیری از تو برام خیلی ارزشمنده.
معمولا  از کسانی که موافق نظرمان باشن چیزی یاد نمی گیریم
من  هم خوشحالم که با  تعامل  اطلاعات
دانش ما هم افزایش می یابد. ممکن است جا هایی من هم اشتباه کنم. 49-2




اما راجع به نکته ای که در بالا گفتی،لطف بدون چشمداشت،غیر ممکن نیست و ایده آله،اما آدمش هم نیازه ایده آل باشه،اکثریت جامعه از عوام تشکیل شده و خواص در اقلیت هستن وقتی روابط اجتماعی تعریف میشن،باید به شکلی باشه که تعادل رو در اکثریت برقرار کنه،اقلیت خودشون معمولا متعادل هستن(گزاره دقیقی نیست،اما برا بحث ما کافیه).


ولی خوب در هر کشور این معیار متفاوته
اکثریت را چه جور ادم هایی تشکیل بدهند  و اینکه  خواص و  عوام  وجه تمایزشون چی باشه و اون تعریف که از ان داریم. 
بع عنوان مثال طبق دین بخواهیم مثال بزنیم در مورد اکثریت

در کشور سوئد  بالغ بر ۸۵ درصد اتیست وجود دارد.
و در کشور ایران  اکثریت را    تئست و خدا باور.
حال اگر بخواهیم  ویژگی خاص و عوام  را  با توجه به معیار اکثریت و اقلیت بدانیم  به تناقض می رسیم. این فقط صرفا یک مثال بود.
هر چند خودتان هم در پایان جمله به این اشاره کردید
 سپاس شده توسط
نقل قول: اصل پاداش،یک لفظ عامه،وقتی میگی کمک می کنم تا حالم خوب بشه،یعنی داری مطابق همین اصل عمل می کنی،حال تصور کن کمک کنی حالت بد بشه،باز هم حاضر به کمک خواهی بود؟!(شاید نوشته های قبلیم رو خوب نخوندی).

شما یک  فرد سالم بزنید که از از کمک کردن به دیگران  خشنود نشود. البته  اگر کسی این  مشکل را داشت یک بیمار است و باید به دکتر مربوط مراجعه کنه.

ایا یک حال خوب معامله حساب میشه؟؟؟¿¿  39
به نظر شما  بین دو کار زیر کدام را انتخاب می کنید.
۱_ یک فعالیت سنگین  و ۸ ساعت با مزد ۲۰۰۰ تومان
۲_ یک فعالیت  سبک و دو ساعته با مزد ۲۰۰۰ تومان

در این ها نتیجه یکسان است. با فعالیت ها متفاوت 

خب حس خوب هم همینه
وقتی یک نفر می تونه به همان اندازه (به عنوان مقدار x) که از کمک به دیگران حس خوب را جذب کنه
دقیقا به مقدار x حس خوب  را  از طریق صحبت با دوستان
یا  نوشیدن الکل  یا گردش به دیگران  و ..... حس خوب جذب کنه.

اون مثال را می شود  به این بسط داد.
چون شما  اگر  نگاه معامله ایی داشتید.
بین اینکه به یک فرد غریبه با   صرف انرژی زیاد کمک کنی.
و بین  رفتن در میان دوستان و لذت بردن و ....
کدام را انتخاب می کنید.

البته بستگی به تعریفی که از معامله داریم بستگی دارد.

۱_اگر تعریف معماله= صرف انرژی  و دریافت انرژی (انرژی شامل هر چیزی میشه) باشه که دریافت انرژیmax باشه  و صرف انرژی min 
خب   با توجه به تعریف
قطعا  دریافت حس خوب از  صرف انرژی زیاد  برای دیگران
در محدوده معامله جای نمی‌گیرد. 


۲_اگر تعریف معامله= صرف انرژی و دریافت انرژی باشه

فقط  این تعریف باشه سخن شما صحیح است و تقسیم بندی به معامله مطلوب و معامله نامطلوب تقسیم می شود.
اگر اشکالی در نگارش بود به بزرگی خود ببخشید.
اینها صرفا نظریات بنده است امیدوارم منظورم را رسانده باشم 49-2
 سپاس شده توسط
ذهن سرکش جان منظورت رو متوجه میشم،شما به دنبال یافتن بنیان احساسی برای یک اصل منطقی هستی تا اون رو جذاب تر کنی،کار خوبی می کنی و حرفهات هم درسته هدفم اذیت کردنت نیست،صرفا کمک به دیدن وجه منطقی هست،و دوباره تاکید میکنم که همه گفته هات بر اساس اصل معامله هستش،تعریف معامله یعنی چیزی می دهی تا چیزی بدست آوری(الکل مینوشی تا عقلت را بدهی و مستی و فراموشی بگیری،با دوستانت قدم میزنی تا زمانت را بدهی و حال خوب بگیری و ...)،صرف نظر از مقدار داده شده و گرفته شده(قرارداد)،مطلوب و نامطلوب در این معامله ها،نسبی هست،گاهی حال من با هزینه های میلیاردی به نهاد های خیریه خوب میشه،وجدانم آروم میشه،گاهی با خریدن یه دسته گل از دختر بچه سر چهارراه،این جا هیچکدوم نسبت به اون یکی سنجیده نمیشه،این دادن ها نسبت به فرد دهنده سنجیده میشن،نه اینکه افراد کمک کننده با هم سنجیده بشن،به این ترتیب در معامله هایی که وجه معامله مادی نیست،حداکثر و حداقل نسبیه و نمیشه فرموله اش کرد.
 سپاس شده توسط
(1400 خرداد 14، 20:02)ذهن سرکش نوشته است:
نقل قول: دوست عزیزم ذهن سرکش جان،از اینکه به این خوبی استدلال می کنی خوشحالم،سعی من در بحث کردن با تو و به چالش کشیدنت این هست که از هم یاد بگیریم و یادگیری از تو برام خیلی ارزشمنده.
معمولا  از کسانی که موافق نظرمان باشن چیزی یاد نمی گیریم
من  هم خوشحالم که با  تعامل  اطلاعات
دانش ما هم افزایش می یابد. ممکن است جا هایی من هم اشتباه کنم. 49-2




اما راجع به نکته ای که در بالا گفتی،لطف بدون چشمداشت،غیر ممکن نیست و ایده آله،اما آدمش هم نیازه ایده آل باشه،اکثریت جامعه از عوام تشکیل شده و خواص در اقلیت هستن وقتی روابط اجتماعی تعریف میشن،باید به شکلی باشه که تعادل رو در اکثریت برقرار کنه،اقلیت خودشون معمولا متعادل هستن(گزاره دقیقی نیست،اما برا بحث ما کافیه).


ولی خوب در هر کشور این معیار متفاوته
اکثریت را چه جور ادم هایی تشکیل بدهند  و اینکه  خواص و  عوام  وجه تمایزشون چی باشه و اون تعریف که از ان داریم. 
بع عنوان مثال طبق دین بخواهیم مثال بزنیم در مورد اکثریت

در کشور سوئد  بالغ بر ۸۵ درصد اتیست وجود دارد.
و در کشور ایران  اکثریت را    تئست و خدا باور.
حال اگر بخواهیم  ویژگی خاص و عوام  را  با توجه به معیار اکثریت و اقلیت بدانیم  به تناقض می رسیم. این فقط صرفا یک مثال بود.
هر چند خودتان هم در پایان جمله به این اشاره کردید

اکثریت نه از حیث شاخص هایی مثل دین،اقتصاد،سیاست و ... که از حیث فرهنگ و درک و شعور اجتماعی و نوع تنظیم روابط اجتماعی و احساس رضایت حاصل از اجرای این روابط.
 سپاس شده توسط
[تصویر:  images?q=tbn:ANd9GcSvBCjULeVsEdeu0Wk379Z...A&usqp=CAU]
[تصویر:  QaypcHe5ZdJRCpS4MjzQ8feOYUFKDg8jA_wuADh5...yVlrESZbZB]

53258zu2qvp1d9v
بیاید تو مکتب تاجیسم تا از همه چی در  امان باشید 4 

رنگ مکتب  قرمزه Smiley-face-biggrin 
# تاجیسم
مزایاش زیاده Smiley-face-biggrin
پ.ن: اولین نفر که بیاد معاون میشه Gigglesmile
اینم تبلیغ

گفتن اینجا بحث پیش اومده من فرستادن شیرینی بدم bliss 

[تصویر:  guide-wedding-sweets.jpg]

البته نمیدونم چطوری میخورنش Smiley-talk038
اصلا اینا شیرینی ان؟! 106

ولی توی این هوای گرم میچسبه Smiley-face-biggrin  
[تصویر:  img_20210605_180229_800_ijyr.jpg]
22 24 24
.
.
.
سلام 303
استفاده از تجربیات دیگران خیلی تو مسیر ترک مفیده Khansariha (56)
پس حتما به تالار تجربیات سر بزنین Khansariha (69)
مخصوصا اینجا  49-2
خیلی ساده ای اگه فکر میکنی خدا یه سختیی که بهت میده توانشو بهت نمیده 53258zu2qvp1d9v..


{♡یوقتایی خودتو مرور کن!!
نکنه زوم کنی رو غمای دلتو،
بارون ِ عشق ِ خدا رو به فراموشی بسپری.؟!
مرور کن خودتو...⚘}♡ 53 


یاد همان جمله افتادم که خوانده بودم:

چه دلیلی بالاتر از لبخند مهدی فاطمه(عج) برای ترک گناهی که دلش را میلرزاند 53258zu2qvp1d9v
 

نوع دیگر بین جهان دیگر شود...این زمین و آسمان دیگر شود 49-2

خدای یک تریلیون ستاره اسمم رو میدونه و تقدیری فقط برای من داره که روزی ازش سر در میارم(:
بچه هاااااا



نیاین **اینجا **
براتون ضرر داره

پاتونو ** اینجا ** نمی ذارید.
نقل قول: ولی توی این هوای گرم میچسبه [تصویر:  smiley-face-biggrin.gif] 
داداش اسم منم بنویس تو تاجیسم به عنوان معاون نفراولم 4chsmu1 Gigglesmile
چکار ها میخوای بکنی برای مکتب برنامت چیه 4chsmu1
خسته شدیم از تهدید های سای 4chsmu1
اخ گفتی داداش
نقل قول: خداقوت خانوم راحیل وخانوم گلبرگ
یکی از مفیدترین جاهای کانون میدونید کجاست؟!
اونجا که اسماشونو می رن عوض می کنن جشن پتو اینا می گیرن 23

اینجاست که باید از آقای شازده کوچولو تشکر کرد که اقلا یه پاسخ می زنه یه جا اسما می‌مونه بعنوان دفترچه راهنمای آشنایی با اعضای کانون (گم نکردن هویت ها!) لازم میشه. 42

نتونستم دووم بیارم، Vamonde
چیه هی اسم عوض می کنید، اسم عوض نکرده آواتار عوض می کنید، ناسلامتی این اسم برا اینه من کاربر می بینمتون بفهمم کی بودید Vamonde
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾

ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که  از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان