انجمن شبانه روزی

[رامین.]

شاعر میگه:

دو قدم مانده که پاییز به یغما برود

این همه رنگ قشنگ از کف دنیا برود

ادامش سنا میگه :

هرکه  برنامه عمل کرد گوارایش باد 

وانکه عمل نکرد با چه شوقی پی یلدا برود ؟!  

و در ادامه ش رامین میگه :

دو قدم مانده تا پیر شویم از خستگی
برنامه و کنکو و کتاب .. بیخیال همگی

گوشی به دست اتلاف کن این دوران ناب
بی برنامه باش ؛ همچو برگی شناور روی آب

تا توانی بخواب و بر طبل بی نظمی بکوب
بشنو از پیر طریق و درب مکتب برهم بکوب
 

پی نوشت:
 اومده بودم در باب برنامه نویسی بنویسم ؛ یهو قافیه شعر اینجوری اومد  
اصلا ذهنم عادت نداره بر خلاف آرمان های مکتب چیزی رو منتشر کنه  
ولی جدی برای 3 ماه اخر سال برنامه ریزی کنید و به بهترین شکل ازش استفاده کنید 

[سنــا]

مکتبتون بازنشسته نشد هنوز؟  دیگه نارنجی ای نمونده تو کانون !

همه جا پر  شده از  بنفش و طیف بنفش ! 

[افرا]

امروز روز عجیبی بود! 

حدود دو ساعت رفتم تو یکی از اتاقای پاویون ... مریضا و همراه مریض معمولا تو اون ساختمون نمیان...

معمولا راحت میچرخم اونجا...

استادا هم کاری باهام ندارن ...

یکم کتاب بخونم بعضی وقتا هم اینجا پیام بذارم...

یکی از استادا برامون از دلسوز بودن برای مریض خیلی میگفت...استاد ما نبود ، همینطوری صحبت میکرد...

میگفت شاید هیچکس کارایی که میکنید رو نبینه ولی ادم وقتی یه کار درست رو انجام میده حس خوبی هم میگیره.... 

کار خوب رو برای دل خودتون میکنید....

نه اینکه بعدش انتظار پاداش داشته باشید....

وقتی اومدم بیرون دیدم کتونیام نیستن  

تازگی دزد کتونی زیاد شده؟!

کلی هم باید پول بدم چیز خوب بگیرم که پاهام اسیب نبینه... 

چند سال پیش به خاطر زیاد سرپا وایسادن و کفشای به درد نخور ، پاهام میخچه زد کلی اذیتم کرد....

خیلی بده یه چیزی رو دوس داری یکی همینطوری بر میداره میبره!

اصلا انرژیم رفت ... همینطوری نشستم همونجا به یکی از بچه ها گفتم بره دمپایی خودشو از اتاق عمل برام بیاره...

چه خفتی بود! 

شده بودم مث این مریض فراریا که لباسای یکی دیگرو از توی کمد دزدیده! ولی کسی کفش اونجا نمیذاره مجبوره با دمپایی بیمارستان بیاد بیرون!

لباس مشکی و سورمه ایی با دمپایی ابی روشن!  

اخه کی با دمپایی جوراب میپوشه؟!

بارون هم شروع شده بود !

وقتی هم بارون باشه تاکسی و اسنپ نایاب میشه!

از نگهبان بیمارستان تا مردم هم یه جوری نگا میکنن انگار دمپایی ندیدن

هیچی دیگه اینطوری رسیدم خونه ==>

میدونم این هیچی نیست ... یه کتونیه ولی روز باحالی بود...

اونی که میاد میدزده هم اصلا فکرش کار نمیکنه...

فکر میکنه فقط خودش بدبخته!

هممون توی هر موقعیتی باشیم باید تلاش کنیم...

منم میتونم تنبل باشم...

برام کاری نداره توی انکولوژی از داروهای مریض که داروش 30 میلیونه (کلا دو سی سی!) رو بردارم به جاش نرمال سالین بزنم به مریض!

بعد برم ناصرخسرو بفروشمش! 

هزاااااار جور توجیه هم میتونم بیارم ...میتونم بگم مریض 90 سالشه و میمیره و ارزش نداره!

ولی دزدی دزدیه!

میترسم از روزی که خودمم خسته بشم بخوام چنین رفتارایی نشون بدم!

خدا انشالاه مراقب هممون باشه...

خودمون حرکت میکنیم ، قدم برمیداریم ، توقعمون رو هم متعادل میکنیم ، بقیش توکل به خدا.....

یا علی....

[*بنده پاک*]

منم خاطره دزدی دارم  
فکر کنم دبیرستانی بودم یادم نیست چندم. با خاله ناتنیم که هم سن همیم رفته بودیم باشگاه. اونجا موبایلمو دزدیدن. از این کشویی ها. دکمه وسطش دایره ای. رنگش آبی. نور پشتش سفید. یادمه همه گوشیمو دوست داشتن. اون موقع ها تو اوج وضعیت خوب بودیم. اصلا دغدغه ام نبود که گوشیمو دزدیدن . نه که به این فکر کنم بعدا برام بهترشو میگیرن. نه اتفاقا میدونستم تا مدت ها خبری نیست چون این شیوه تربیتی وجود داشت چیزی که از دستش دادی راحت بدست نمیاری باید ازش مراقبت میکردی. تا اومدیم خونه گوشی قدیمی و کهنه داداشمو برداشتم هر چی آهنگ داشتمو ریختم روش. بیشترین دغدغم آهنگام و شماره تلفن ها بود.
خالمم مثل بقیه ها اون گوشی را خیلی دوست داشت. منو درک نمیکرد  نگذاشت به خونه برسیم تو خیابون با گوشی خودش زنگ زد به شمارم. یه چیزایی به خانم دزده گفت  چیز خاصیم نگفت مگه ما تو اون سن چی بلد بودیم ولی همه درد دلشو سر طرف خالی کرد   آروم نمیشد که ،چند بار زنگ زد بهش. هر بارم طرف گوشیو بر میداشت گوش میداد. دیگه از جایی به بعد عصبانی شد خاموش کرد  حس جالبی بود. اینکه با دزد گوشیت داری حرف میزنی   مثلا میخواستیم حس عذاب وجدانش را زیاد کنیم برگردونه گوشیو    اول محترمانه سخن گفتیم. آخرش خالم زد به سیم آخر

و اما من.
فقط دغدغه ام شماره هایی بود که تو گوشیم بود و من حفظ نبودم  کاش دغدغه دیگه ای را داشتم. 
گذشته را هر چی مرور میکنم میبینم خدا هر دفعه یه بلایی سر گوشیام میاورد که من دیگه ادامه ندم. ولی من بی توجه بهش ادامه دادم.
خدایا میدونم خیلی دیر شده. خیلی از سال ها گذشت و من نشدم چیزی که تو ازم خواستی. با سرعت تو راه مخالف گاز دادم رفتم جلو. فقط میخوام بدونی دیگه نمیخوام . میخوام تو راهی که خودت دوست داری قدم بردارم هر چقدر سخت باشه. کیفش بیشتره. 
و من همه امیدم به اینه که گفتی ارحم الرحمینی. 
امیدم به اینه. إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ‌  
تو سر حرفت میمونی. کاش منم بمونم

[زینبی]

آبان ماه 20 لیتر آب زرشک گرفتم، زرشک تازه ریختم تو بطری های شیشه ای و پلاستیکی و بعدم منتقل کردم یخچال
گازدار شدن و ی تعدادی که تو بطری پلاستیکی بودن کمی کپک زدن  فکر کنم به فناوری تولید زهرماری رسیدم
از سایت پاسخگو پرسیدم که اقا خوردن اینا اشکال داره یا نداره
گفت اگر مست کننده نباشه اشکال نداره  حالا من از کجا بفهمم مست کننده شده ایا یا نشده  فرق ادم مست با ادمی که آب زرشک خورده فشارش افتاده چیه
ی بطری رو که باز کردم نصف بطری کف کرد ریخت بیرون ،منم ریختمش بیرونبوی ترشی میداد فکر کنم چندماهم میموند قشنگ عمل اوری میشد

پ.ن:جهت ارسال سفارش زهرماری به پروفایل زینبی مراجعه فرمایید

[KingAmir]

آبان ماه 20 لیتر آب زرشک گرفتم، زرشک تازه ریختم تو بطری های شیشه ای و پلاستیکی و بعدم منتقل کردم یخچال
گازدار شدن و ی تعدادی که تو بطری پلاستیکی بودن کمی کپک زدن  فکر کنم به فناوری تولید زهرماری رسیدم
از سایت پاسخگو پرسیدم که اقا خوردن اینا اشکال داره یا نداره
گفت اگر مست کننده نباشه اشکال نداره  حالا من از کجا بفهمم مست کننده شده ایا یا نشده  فرق ادم مست با ادمی که آب زرشک خورده فشارش افتاده چیه
ی بطری رو که باز کردم نصف بطری کف کرد ریخت بیرون ،منم ریختمش بیرونبوی ترشی میداد فکر کنم چندماهم میموند قشنگ عمل اوری میشد

پ.ن:جهت ارسال سفارش زهرماری به پروفایل زینبی مراجعه فرمایید

عجب خیلی خوب بود خندیدم دمت گرم  
از خیرش بگذر خدایی نکرده یه وقت کار دستت نده

[KingAmir]

امشب شبه یلدا صبحه خوبی نداشتم امروز ولی شبش ان‌شاءالله خوب باشه یلدای همتون مبارک کاربر جدید هستم خیلی باهاتون آشنایی ندارم، امیرمحمدم کوچیک شما ماشاالله کانون هم هرجا میری یه انجمن داره یه تایپک داره آدم نمیدونه کدومو نگاه بندازه فعالیت بکنه خیلی زیادن   خدا بده برکت
چند روزی بود سبک زندگیم خیلی تکراری شده بود میخوام تغییرش بدم، یکم از خودم بگم براتون ک 18 هستم امسال کنکور دارم رشتم فنی حرفه ای کامپیوتر کنکور کاردانی دارم، زبان تیچر هستم تازه تیچر شدم
روال زندگی به لطف خدا خوبه عالیه ولی خودم... 
تو ترک اصلا اوضاع خوبی ندارم برام دعا کنید ممنونم  

[Silent Voice]

معرفی سبک امبینت ?
سبک امبینت یکی از معروفترین و پرطرفدار ترین سبک های موسیقی بیکلامه.
این سبک  فضای تامل برانگیز و آرامش بخشی داره. اتمسفر آروم و لذت بخشی داره.
خلاصه اینکه اگه روز سختی داشتید ، گوش کردن به این سبک موسیقی آرامشی فوق العاده بهتون میده ❤️?

میتونید گوش کنید:

1
2
3

[سنــا]

سلام


شب یلداتون  مبارک 

[silent scream]

سلام
یلداتون مبارک
امیدوارم لحظات خوشی رو سپری کنین

[افرا]

منم خاطره دزدی دارم  
فکر کنم دبیرستانی بودم یادم نیست چندم. با خاله ناتنیم که هم سن همیم رفته بودیم باشگاه. اونجا موبایلمو دزدیدن. از این کشویی ها. دکمه وسطش دایره ای. رنگش آبی. نور پشتش سفید. یادمه همه گوشیمو دوست داشتن. اون موقع ها تو اوج وضعیت خوب بودیم. اصلا دغدغه ام نبود که گوشیمو دزدیدن . نه که به این فکر کنم بعدا برام بهترشو میگیرن. نه اتفاقا میدونستم تا مدت ها خبری نیست چون این شیوه تربیتی وجود داشت چیزی که از دستش دادی راحت بدست نمیاری باید ازش مراقبت میکردی. تا اومدیم خونه گوشی قدیمی و کهنه داداشمو برداشتم هر چی آهنگ داشتمو ریختم روش. بیشترین دغدغم آهنگام و شماره تلفن ها بود.
خالمم مثل بقیه ها اون گوشی را خیلی دوست داشت. منو درک نمیکرد  نگذاشت به خونه برسیم تو خیابون با گوشی خودش زنگ زد به شمارم. یه چیزایی به خانم دزده گفت  چیز خاصیم نگفت مگه ما تو اون سن چی بلد بودیم ولی همه درد دلشو سر طرف خالی کرد   آروم نمیشد که ،چند بار زنگ زد بهش. هر بارم طرف گوشیو بر میداشت گوش میداد. دیگه از جایی به بعد عصبانی شد خاموش کرد  حس جالبی بود. اینکه با دزد گوشیت داری حرف میزنی   مثلا میخواستیم حس عذاب وجدانش را زیاد کنیم برگردونه گوشیو    اول محترمانه سخن گفتیم. آخرش خالم زد به سیم آخر

و اما من.
فقط دغدغه ام شماره هایی بود که تو گوشیم بود و من حفظ نبودم  کاش دغدغه دیگه ای را داشتم. 
گذشته را هر چی مرور میکنم میبینم خدا هر دفعه یه بلایی سر گوشیام میاورد که من دیگه ادامه ندم. ولی من بی توجه بهش ادامه دادم.
خدایا میدونم خیلی دیر شده. خیلی از سال ها گذشت و من نشدم چیزی که تو ازم خواستی. با سرعت تو راه مخالف گاز دادم رفتم جلو. فقط میخوام بدونی دیگه نمیخوام . میخوام تو راهی که خودت دوست داری قدم بردارم هر چقدر سخت باشه. کیفش بیشتره. 
و من همه امیدم به اینه که گفتی ارحم الرحمینی. 
امیدم به اینه. إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ‌  
تو سر حرفت میمونی. کاش منم بمونم

طرف هم جواب میداده! 

دغدغه ها توی هر موقعیت و سنی فرق دارن..... 

اون زمان رو اصلا جزو سنمون نباید حساب کنن ... چون همش تجربه و یادگیری و کارای عجیب غریبه....

آبان ماه 20 لیتر آب زرشک گرفتم، زرشک تازه ریختم تو بطری های شیشه ای و پلاستیکی و بعدم منتقل کردم یخچال
گازدار شدن و ی تعدادی که تو بطری پلاستیکی بودن کمی کپک زدن  فکر کنم به فناوری تولید زهرماری رسیدم
از سایت پاسخگو پرسیدم که اقا خوردن اینا اشکال داره یا نداره
گفت اگر مست کننده نباشه اشکال نداره  حالا من از کجا بفهمم مست کننده شده ایا یا نشده  فرق ادم مست با ادمی که آب زرشک خورده فشارش افتاده چیه
ی بطری رو که باز کردم نصف بطری کف کرد ریخت بیرون ،منم ریختمش بیرونبوی ترشی میداد فکر کنم چندماهم میموند قشنگ عمل اوری میشد

پ.ن:جهت ارسال سفارش زهرماری به پروفایل زینبی مراجعه فرمایید

متاسفانه هنوز برای محصول شما اسمی در نظر گرفته نشده!

باید یه بار میجوشوندید بعد میذاشتید یخچال که دیرتر خراب بشه...

چون توی یخچال گذاشتید مخمر هم توش نریختید الکل نداره    اینارو فقط تو کتاب خوندم به خدا بلد نیستم ازینچیزا درست کنم 

[silent scream]

معرفی سبک امبینت ?
سبک امبینت یکی از معروفترین و پرطرفدار ترین سبک های موسیقی بیکلامه.
این سبک  فضای تامل برانگیز و آرامش بخشی داره. اتمسفر آروم و لذت بخشی داره.
خلاصه اینکه اگه روز سختی داشتید ، گوش کردن به این سبک موسیقی آرامشی فوق العاده بهتون میده ❤️?

میتونید گوش کنید:

1
2
3

سلام 
من موسیقی بی کلام دوست ندارم ولی این سبک به دلم نشست
ممنون برای معرفی

[رامین.]

آبان ماه 20 لیتر آب زرشک گرفتم، زرشک تازه ریختم تو بطری های شیشه ای و پلاستیکی و بعدم منتقل کردم یخچال
گازدار شدن و ی تعدادی که تو بطری پلاستیکی بودن کمی کپک زدن  فکر کنم به فناوری تولید زهرماری رسیدم
از سایت پاسخگو پرسیدم که اقا خوردن اینا اشکال داره یا نداره
گفت اگر مست کننده نباشه اشکال نداره  حالا من از کجا بفهمم مست کننده شده ایا یا نشده  فرق ادم مست با ادمی که آب زرشک خورده فشارش افتاده چیه
ی بطری رو که باز کردم نصف بطری کف کرد ریخت بیرون ،منم ریختمش بیرونبوی ترشی میداد فکر کنم چندماهم میموند قشنگ عمل اوری میشد

پ.ن:جهت ارسال سفارش زهرماری به پروفایل زینبی مراجعه فرمایید

فکر کن برای تست یه لیوان بخوری که ببینی مست میکنه یا نه. آخرش با این حالت بیایی بگی:
 منو که هنوز نگرفته 

[فرید]

به نظرم شما و کشفتون میتونید بزنید رو دست زکریای رازی و کشفش

[آرمین]

دورهمی کانونی

سلام

داشتم می‌نوشتم که:

قرار نیست همیشه دورهمی‌هامون تلخ و جدی و سخت باشه. این بار این‌طور بود.
می‌تونیم کلی دورهمی‌های شیرین و دوست‌داشتنی هم داشته باشیم.

خب دیدم چرا موکولش کنیم به بعد؟
می‌دونم الان فصل درس و امتحانات هم هست. اما به اندازه یک ساعت می‌تونیم همه‌مون تایم‌مون رو خالی کنیم و دور هم باشیم. 

بالای همین تاپیک یه نظرسنجی گذاشته شده. لطفا شرکت کنید و بگید چه روزی باشه برای شما بهتره.
روز چهارشنبه ساعت 21 الی 22؟
یا
روز جمعه ساعت 21 الی 22؟
درس‌هاتون رو صبح و ظهر و بعدازظهرش بخونید و یک ساعت آخر شب رو استراحت کنید. 

و
کی مسئولیت پذیرایی رو برعهده می‌گیره؟
کی چند تا لطیفه برامون میاره؟
کی شیرین‌کاری بلده؟
کی معما و سوال‌های چالشی میاره برامون؟
کی می‌تونه فال بگیره؟
هر چی که تو این لیست نیست و از دست‌تون برمیاد هم قابل‌قبوله.