انجمن شبانه روزی

[KingAmir]

پ ن 3 :تا آخر شب هستم بعدش میرم   اممم کسی بود بیاد شبانه حرف بزنیم   کسی هم نیومد من خودم کلی حرف میزنم   

سلام خوش اومدید حالتون چطوره ، مگر شما قدیمی ها بیاید یه رونق بدید وگرنه اینجا رو تار عنکبوت بسته و همه خستن  

[یاقوت]

سلااااااام 
خوش برگشتین 
جاتون واقعا خالی بود
من تو ارسال‌های روز اسمتونو دیدم و فکر کردم توهم زدم اما دیدم درسته

مثل اعتبار منفی به اقای مهدی 4030 که اسم من و ننوشتن تو اون دست   

منم متوجه شدم اسمتون توی لیست نیست
ولی فک کنم آقای رضا ۴۰۳۰ هستنا

سلام عزیز دلم . خوبی ؟ 
مرسی از پیام هایی ک در نبودم برام ارسال کردی . 
نه توهم نزدی   خودٍ یاقوت هستم   
ـــــــــ
امممم حالا چیکار کنیم ؟ من اینهمه زحمت کشیدم اسم همه رو نوشتن . حتی حتی اسم کسانی ک ده سال پیش آنلاین شدن ولی من و ننوشتن   برم ی دست بکشم اسم خودم و توش بنویسم 




اممممم حالا بیا و درستش کن . آقایی به اسم مهدی نداریم من بگم منظورم اون بود ؟

پ ن :  اذان شروع شد . ب وقت همین الله اکبر اذان انشالله حال همه خوب باشه و سلامت باشن .انشالله هرکی هرچی میخواد بشه براش 

---

پ ن 3 :تا آخر شب هستم بعدش میرم   اممم کسی بود بیاد شبانه حرف بزنیم   کسی هم نیومد من خودم کلی حرف میزنم   

سلام خوش اومدید حالتون چطوره ، مگر شما قدیمی ها بیاید یه رونق بدید وگرنه اینجا رو تار عنکبوت بسته و همه خستن  

سلام بر شما آقای کینگ .من بگم خوب ک خوب باشیم انشالله . 
شما چطورین ؟ هنوزم احساس خمودگی هست ؟ برنامه دارید برای این کسل بودن ؟
ـــــــــ
چرا خسته این ؟ 
من همون موقع ک جدید هم بودم همه یادشونه چ قدر فعالیت میکردم . بعد شعارمم این بود ک همه ی ما جدید ها و قدیمی ها صاحب خونه هستیم و وقتی سکوته باید بیشتر از هروقتی فعالیت کنیم . 
وقتی دیدین کانون خیلی ساکته خودتون همه ی تاپیک هارو بیارید بالا ک بقیه هم ببینند و اون انرژی و حس و حال شما منتقل بشه . 
مثلا من تا آخر شب تصمیم دارم تو هر تاپیکی یکی یدونه پست ارسال کنم 

[یاقوت]

و هزاران بار درود بر کسی ک ی کاری کرد این پست ها ب هم وصل شدن   نمیدونم با کلاسش چ میشه ولی بدونین دیگه منظورم چیه

[KingAmir]

سلام بر شما آقای کینگ .من بگم خوب ک خوب باشیم انشالله . 
شما چطورین ؟ هنوزم احساس خمودگی هست ؟ برنامه دارید برای این کسل بودن ؟
ـــــــــ
چرا خسته این ؟  
من همون موقع ک جدید هم بودم همه یادشونه چ قدر فعالیت میکردم . بعد شعارمم این بود ک همه ی ما جدید ها و قدیمی ها صاحب خونه هستیم و وقتی سکوته باید بیشتر از هروقتی فعالیت کنیم  . 
وقتی دیدین کانون خیلی ساکته خودتون همه ی تاپیک هارو بیارید بالا ک بقیه هم ببینند و اون انرژی و حس و حال شما منتقل بشه . 
مثلا من تا آخر شب تصمیم دارم تو هر تاپیکی یکی یدونه پست ارسال کنم  

خوبم مرسی الحمدالله ،احساس خمودگی ندارم ولی یکم کسل هستم، والا من قبل از عید که اومدم کانون شروع طوفانی داشتم 3 ماه خیلی فعالیت کردم با این که اوضاع پاکیم خوب نبود اما فعالیتم عالی بود هر ماه بیشترین فعالیت رو با اختلاف من داشتم، ولی خب بعد از عید اتفاق هایی افتاد منو یکم شل کرد الان همه نسبتا بی حس شدم یکم روال کسل کننده ای پیش اومده نمیدونم با گذر زمان خوب میشم یا نه اما اینی که الان هستم این منه واقعیم نیس من خیلییی پر انرژی تر از اینم و خمودگی تو من وجود نداره 

[Reza4030]

 ، مثل اعتبار منفی به اقای مهدی 4030 که اسم من و ننوشتن تو اون دست 

سلام .
واقعا ببخشید.
تعداد اعضا خیلی زیاد بود و من از طریق لیست اعضا به عقب رفتم و این اسامی که میبینید تا ثبت نامی های ورودی سال ۹۴ و ۹۵.البته نه همشون.
ولی خب بازم شرمنده.عذرخواهی منو بپذیرید خانم یاقوت
اگرم دوست داشتین دوتا اعتبار منفی بهم بدین.

[یاقوت]

سلام بر شما آقای کینگ .من بگم خوب ک خوب باشیم انشالله . 
شما چطورین ؟ هنوزم احساس خمودگی هست ؟ برنامه دارید برای این کسل بودن ؟
ـــــــــ
چرا خسته این ؟  
من همون موقع ک جدید هم بودم همه یادشونه چ قدر فعالیت میکردم . بعد شعارمم این بود ک همه ی ما جدید ها و قدیمی ها صاحب خونه هستیم و وقتی سکوته باید بیشتر از هروقتی فعالیت کنیم  . 
وقتی دیدین کانون خیلی ساکته خودتون همه ی تاپیک هارو بیارید بالا ک بقیه هم ببینند و اون انرژی و حس و حال شما منتقل بشه . 
مثلا من تا آخر شب تصمیم دارم تو هر تاپیکی یکی یدونه پست ارسال کنم  

خوبم مرسی الحمدالله ،احساس خمودگی ندارم ولی یکم کسل هستم، والا من قبل از عید که اومدم کانون شروع طوفانی داشتم 3 ماه خیلی فعالیت کردم با این که اوضاع پاکیم خوب نبود اما فعالیتم عالی بود هر ماه بیشترین فعالیت رو با اختلاف من داشتم، ولی خب بعد از عید اتفاق هایی افتاد منو یکم شل کرد الان همه نسبتا بی حس شدم یکم روال کسل کننده ای پیش اومده نمیدونم با گذر زمان خوب میشم یا نه اما اینی که الان هستم این منه واقعیم نیس من خیلییی پر انرژی تر از اینم و خمودگی تو من وجود نداره 

کسل بودن ک تو اردیبهشت و خرداد برا همه پیش میاد . باید نذاشت این کسلی آدم و بگیره و مانع فعالیتش بشه 


بعد عید چ شد ؟  


عهههه خب من ی چندتا نکته میتونم بگم بهتون 
اول اینکه منتظر کسی یا چیزی نباشید . قطعا هیچکس و هیچ اتفاقی نمیاد که شمارو خوب کنه و از این حس و حال درتون بیاره . این رو قبول کنید که تنها هستین.
دوم اینکه یک برنامه ریزی حساب شده داشته باشید . اگر زمانبندی مناسبی برای درس و فعالیت و تفریح داشته باشید این خمودگی و بی حسی پیش نمیاد . هدف داشتن خودش خیلی کمک میکنه . مثلا امسال قراره چیکار کنید؟ این فصل ؟ این ماه ؟ فردا ؟ مینویسید ؟ بهش فکر میکنید ؟

ب طور خاص در مورد کانون ، من خطاهای خیلی زیادی در استفاده از کانون داشتم و الان خیلی حسرت میخورم ک چ کارهایی میتونستم بکنم ولی نکردم . 
 پیشنهاد میکنم به کانون ب چشم یک مجازی نگاه نکنید . بلکه یک ابزار و محیطی ببینید ک روزانه و ب طور منظم باید توش اعلام وضعیت کنید یاد بگیرید و استفاده کنید . یادتون نره که اساس حضور شما خ ا هست و اگر درگیر این عمل زشت نبودین اصلا کانون نمیومدید . در کنار این فعالیت های مربوط ب ترک ک اولویت حضور و آنلاین شدن هستن در کنارش ب تاپیک های متفرقه ک مخصوص تفریح و وقت گذرانی هستن ی نگاهیی کنید و توش فعالیت کنید .نظرتون چیه ؟

[ایرانا]

سلام 
یاقوت خوش برگشتی
جات واقعا خالی بود ، چند وقت پیش اقا رامین اومده بودن ، سخت دلتنگ مدیرای قدیمی و شما بودن

کاش الان خودشونم اینجا بودن ، دلشون شاد میشد

اون خاطراتی ک ادم با هم دوره ای های خودش داره ، کاربرای جدید نمیتونن پر کنن
مثلا الان اقای مهدوی سر و کله شون پیدا پشه ، تاپیک شبانه منفجر میشه ✌



کاربران زیر ابی بیایین روی اب 
رفیق شفیق کانون اومده  کجایین  ؟؟؟

[یا باب الحوائج]

سلااام
خانوم یاقوت خوش برگشتید ان شاءالله موندگار باشید
ان شاءالله حال شما خوب باشد ممنون به خاطر همه زحمت های شما
کی ان شاءالله از غیبت بیرون می ایید
کانون به شدت به یک مدیر نارنجی از نوع یاقوت خانوم نیاز داره
یعنی نیازمندی های کانون نوشته
آرمین عاشق شازده و مدیران ترک و .......
زود تر میگفتید قبلش شام اماده مبکردیم
اعضا بفرمایید شیرینی الالحساب

البته این شیرینی ها مخصوصه
ان شاءالله خبر ماندن خانوم یاقوت هم بهمون برسه یه کیک هم تهیه میکنیم به این شکل

کسی دست به کیک نزنه
هر موقع اعلام کردن میمونن اون وقت میخوریم کیک را
البته اندک طعامی هم التیام کردیم
هر چند که یکم سوخته
هول هولکی شد دیگه
چرا سر من داد میزنید



البته چوباش سوخته نه غذا

[ایرانا]

خیلی دوست دارم بدونم 
این ۴ نفر دیگه همین الان دارن چیکار میکنن توی کانون

پ.ن 
حدسم اینکه اقای باب الحوائج دارن تدارک جشن میبینن ک انقدر ساکتن

پ.ن ۲: چند نفرم همینجوری پستا رو میبینن سکوت رو به سخن ترجیح میدن

خودتون بیایین بگین چه میکنین پنهان ها

---

ماشاللههه به حدس خوودددمممم ✌✌
اقای باب الحوائج ممنون ازتون

[یا باب الحوائج]

خیلی دوست دارم بدونم 
این ۴ نفر دیگه همین الان دارن چیکار میکنن توی کانون

پ.ن 
حدسم اینکه اقای باب الحوائج دارن تدارک جشن میبینن ک انقدر ساکتن

پ.ن ۲: چند نفرم همینجوری پستا رو میبینن سکوت رو به سخن ترجیح میدن

خودتون بیایین بگین چه میکنین پنهان ها

---

ماشاللههه به حدس خوودددمممم ✌✌
اقای باب الحوائج ممنون ازتون

خواهش میکنم والا ادم انقدر هول میشه اخرم جشنش خوب درنمیاد
جای داداش مهدوی خالیه کلا جشن هاشا خیلی دوس دارم
خانوم یاقوت سرپرستان جشن پاکی هم جشن هاشون خیلی خوبه
قشنگ معلومه با خلوص نیت جشن میگیرن
خانوم یاقوت از حال و احوال خودتان بفرمایید
ان شاءالله حالتان خوب باشد

[یاقوت]

سلام 
یاقوت خوش برگشتی
جات واقعا خالی بود ، چند وقت پیش اقا رامین اومده بودن ، سخت دلتنگ مدیرای قدیمی و شما بودن

کاش الان خودشونم اینجا بودن ، دلشون شاد میشد

اون خاطراتی ک ادم با هم دوره ای های خودش داره ، کاربرای جدید نمیتونن پر کنن
مثلا الان اقای مهدوی سر و کله شون پیدا پشه ، تاپیک شبانه منفجر میشه ✌



کاربران زیر ابی بیایین روی اب 
رفیق شفیق کانون اومده  کجایین  ؟؟؟

سلام عزیز دلم . مرسی ازت 

منم دلتنگ حضور خیلی ها هستم . کسانی ک شلوغ میکردیم و کسانی ک اذیتشون میکردم و کلا شیطنت میکردیم 
حدس میزنم آقا رامین رفته باشن روستاشون . البت اگر درست یادم باشه . ی چندماهیی میرفتن روستا و اونجا نت نداشتن   خوش ب حالشون    
زمانی ک برگشتن حدس میزنم من نباشم . تا جایی ک قبلا مینوشتن و یادمه هروقت میرفتن روستا با کلی سوغاتی برمیگشتن . خیلی حسودیم میشه بهشون 

بعد دلتنگ رضوانه هستم . چقدر این دختر بی احساسه رفت ی یادی نکرد اصلا . کاش برگرده  

خبر ندارین ؟ آقای مهدوی تنها و تک رفتن مزدوج برمیگردن   (ستاد شایعه سازی یاقوت نیوز ) 


کاربران زیرآبی کیه ؟ تویی ، آقای باب الحوائجه و بقیه رو هم ندیدم نمیدونم    

[KingAmir]

بعد عید چ شد ؟  


عهههه خب من ی چندتا نکته میتونم بگم بهتون  
اول اینکه منتظر کسی یا چیزی نباشید . قطعا هیچکس و هیچ اتفاقی نمیاد که شمارو خوب کنه و از این حس و حال درتون بیاره . این رو قبول کنید که تنها هستین.
دوم اینکه یک برنامه ریزی حساب شده داشته باشید  . اگر زمانبندی مناسبی برای درس و فعالیت و تفریح داشته باشید این خمودگی و بی حسی پیش نمیاد . هدف داشتن خودش خیلی کمک میکنه . مثلا امسال قراره چیکار کنید؟ این فصل ؟ این ماه ؟ فردا ؟ مینویسید ؟ بهش فکر میکنید ؟

ب طور خاص در مورد کانون ، من خطاهای خیلی زیادی در استفاده از کانون داشتم و الان خیلی حسرت میخورم ک چ کارهایی میتونستم بکنم ولی نکردم  . 
 پیشنهاد میکنم به کانون ب چشم یک مجازی نگاه نکنید . بلکه یک ابزار و محیطی ببینید ک روزانه و ب طور منظم باید توش اعلام وضعیت کنید یاد بگیرید و استفاده کنید . یادتون نره که اساس حضور شما خ ا هست و اگر درگیر این عمل زشت نبودین اصلا کانون نمیومدید . در کنار این فعالیت های مربوط ب ترک ک اولویت حضور و آنلاین شدن هستن در کنارش ب تاپیک های متفرقه ک مخصوص تفریح و وقت گذرانی هستن ی نگاهیی کنید و توش فعالیت کنید .نظرتون چیه ؟ 

بعد عید خدا یکی دوبار بهم فرصت داد ولی از لحاظ معنوی ضعیف شدم ، 
من از بچگی تنها بودم زندگی یعنی تنهایی من از وقتی یادمه تنها بودم... اگه ارتباطم با خدا خوب باشه این تنهایی یعنی لذت و آرامش ولی وقتی خوب نباشه... 
برنامه و هدف دارم ولی انرژی زیاد برای عمل کردن بهشون ندارم این که مرتب بخوام بشینم کارامو انجام بدم نیس فقط وقتی حوصله داشته باشم یه سری کارا رو انجام میدم و مشکل بی برنامه بودنه نیس چون برنامه ریزی هم کنم زیاد عمل نمی کنم بهش اولین چیزی که نیاز دارم حاله خوبه آره نوشتن تا دلت بخواد من نوشته دارم از هدف و... دو سه تا دفتر میتونم بیارم که وقت های زیادی نوشتم و وقت گذاشتم درست هم نوشتم ولی فعلا حس از بین رفته توم، فعالیت می کنم فقط این انرژیه و انگیزه رو اگه به دست بیارم قطعا همه چی خوب میشه  ممنونم ازتون

[یا باب الحوائج]

ما هم از زمره مخفی ها بیرون گشتیم

[مرد مقاومت]

خانم 

آتریسا

آسون تر بگم 

یاقوت بانو 

به کانون 

خوش آمدید

[یاقوت]

سلااام
خانوم یاقوت خوش برگشتید ان شاءالله موندگار باشید
ان شاءالله حال شما خوب باشد ممنون به خاطر همه زحمت های شما
کی ان شاءالله از غیبت بیرون می ایید
کانون به شدت به یک مدیر نارنجی از نوع یاقوت خانوم نیاز داره
یعنی نیازمندی های کانون نوشته
آرمین عاشق شازده و مدیران ترک و .......
زود تر میگفتید قبلش شام اماده مبکردیم
اعضا بفرمایید شیرینی الالحساب

البته این شیرینی ها مخصوصه
ان شاءالله خبر ماندن خانوم یاقوت هم بهمون برسه یه کیک هم تهیه میکنیم به این شکل

کسی دست به کیک نزنه
هر موقع اعلام کردن میمونن اون وقت میخوریم کیک را
البته اندک طعامی هم التیام کردیم
هر چند که یکم سوخته
هول هولکی شد دیگه
چرا سر من داد میزنید



البته چوباش سوخته نه غذا

سلام چند باره 
یادمه ی بار با اقا آرمین کار داشتم پیام ارسال میکردم بعد اولش سلام مینوشتم ، بعد تو تاپیک باز سلام بعد تو پیام بعدی ایشون سلام مینوشتن باز من سلام مینوشتم در جواب تهش خسته شدم ی پیام ارسال کردم گفتم سلام دادیم دیگه تموم شد
ــــــــــــ
آقای باب الحوائج چند وقت پیش آرشیو هام و چک میکردم اسم یازهرا رو میدیدم تو عکس ها . اسم اولتون یا زهرا بود ؟

خیلی ممنون از این پذیرایی خوشگل موشگل . دوستان بفرمایید شام . راضی ب زحمت نیستم . 
کیک برای من بقیش مال شما 

یاقوت که نه جزو نیازمندی ها نیست . چون خب اساسش متفرقه و تفریحه که هست دیگه . اساس فعالیت ها   خود یاقوت ک گلیست از گل ها 
ولی آره جای خالی مدیران حس میشه   

آقای باب الحوائج این سر و صداها ب خاطر تقسیم بندی هست نه پذیرایی 
اممم دیگه اینکه کیکه خیلی خوشگله 

خیلی دوست دارم بدونم 
این ۴ نفر دیگه همین الان دارن چیکار میکنن توی کانون

پ.ن 
حدسم اینکه اقای باب الحوائج دارن تدارک جشن میبینن ک انقدر ساکتن

پ.ن ۲: چند نفرم همینجوری پستا رو میبینن سکوت رو به سخن ترجیح میدن

خودتون بیایین بگین چه میکنین پنهان ها

---

ماشاللههه به حدس خوودددمممم ✌✌
اقای باب الحوائج ممنون ازتون

اون چند نفر کی هستن ؟ 
من موقع ورود اقای صادقین و دیدم ک خب ایشون برای کانون زحمت میکشن و پشت صحنه هستن . 
بقیه رو هم اسمشون و ببینم میتونم حدس بزنم 

خیلی دوست دارم بدونم 
این ۴ نفر دیگه همین الان دارن چیکار میکنن توی کانون

پ.ن 
حدسم اینکه اقای باب الحوائج دارن تدارک جشن میبینن ک انقدر ساکتن

پ.ن ۲: چند نفرم همینجوری پستا رو میبینن سکوت رو به سخن ترجیح میدن

خودتون بیایین بگین چه میکنین پنهان ها

---

ماشاللههه به حدس خوودددمممم ✌✌
اقای باب الحوائج ممنون ازتون

خواهش میکنم والا ادم انقدر هول میشه اخرم جشنش خوب درنمیاد
جای داداش مهدوی خالیه کلا جشن هاشا خیلی دوس دارم
خانوم یاقوت سرپرستان جشن پاکی هم جشن هاشون خیلی خوبه
قشنگ معلومه با خلوص نیت جشن میگیرن
خانوم یاقوت از حال و احوال خودتان بفرمایید
ان شاءالله حالتان خوب باشد

آقای باب الحوائج هول شدنتون اینه یعنی هول نشید اینجا که نورعلی نور میشه پس
آره یادمه . جشن آقا سپهرر و بقیه دوستان بودن فکر کنم خیلی خوشم میاد از نوع پست و انتخاب عکس ها 

ـــــــ
حال و احوالم ایرانا جان پرسیدن میگم در جدل با زندگی و نه صلح   درس میخونم . دانشگاه هست ک یکم فاصله گرفتم ازش حضوریه . دیگهههه کانونی نیست و وقتم خب طبعا آزاده  . ی مدت از اذر ماه از کل مجازی ها فاصله گرفتم   

دیگه دیگه خیلی میخوام خبر ازدواجم و بدم ها ولی خب ازدواجی در کار نیست