تو کانون تنها باشی
تو خونه هم تنها باشی
اورژانسی هم بشی....
چی شد....(شانسه ما داریم)
ولی از اونجایی که ادم مغرور و یک دنده ای هستم اصلا قصد شکست هم تو سال 92 را ندارم(البته فعلا درونم به شدت داره من را به شمت ... سوق می ده)
این جا می مونم تا فریادرسی بیاد.
من نمی شکنم
به چند خط زیر توجه نکنید دارم می نویسم دست و ذهنم مشغول باشه
تو فکرم از چی بنویسم
دیروز بالای پل عابر پیاده بزرگ نوشته بود دنیای مجازی با دنیای واقعی فرق داره بعد زیرش یک کاریکاتور کشیده بود
یک خانمی پشت کامپیوتر داشت با یک مردی چت می کرد زن از مرده یک جنتلمن داشت تصور می کرد تو ذهنش خوشقیافه و ....
اما مرده پشت کامپیوتر قیافش عین اوباش بود!!!
با این تصویر خیلی تو فکر رفتم
باریکلا داداش
همین طوری قوی ادامه بده
اصلا نزار فکر و خیالات بهت غلبه کنه
بزن دهنشون رو سرویس کن
حواستو پرت کن
با هر چی که بلدی
اصلا میخوای یه قلم کاغذ بیار پیشگویی هاتو بنویس توش
مثلا پیش گویی کن این بابابزرگ ما کی میخواد زن بگیره
نا سلامتی نوستراداموسی گفتن
سلام اهورا
فكرتو مشغولش كن داداش ..
بشين بازي كن ....
يا جك هاي اين سايت رو بخون http://www.4jok.com/
و مواظب دست هاتم باش رفيق
دير رسيدم
اما خو حشالمون كردي
مرسي رفيق
شگفتا هر چه ترا به يادم بياورد، زيباست .
بوی نمور کوچه و کلمات .. نگاه مورب کسی که از انتهای بنبست باز آمده است .. و دستها، دامنهها، روزنامههای عصر، پتوی کهنهای بر هرهی ديوار ... هرچه ترا به يادم بياورد، زيباست.
قدم زدن
از جات پاشو حركت كن رفيق
تاثير فوق العاده اي داره
و اينكه برو حياط يا بالكن يا دم پنجره يه نفسي تازه كن ...
شگفتا هر چه ترا به يادم بياورد، زيباست .
بوی نمور کوچه و کلمات .. نگاه مورب کسی که از انتهای بنبست باز آمده است .. و دستها، دامنهها، روزنامههای عصر، پتوی کهنهای بر هرهی ديوار ... هرچه ترا به يادم بياورد، زيباست.