امتیاز موضوع:
  • 25 رأی - میانگین امتیازات: 4.44
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اورژانس کانون

سلام داداش عاشق

هیچ راهی نداره تنها نباشی؟
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
غذا که تقریبا حاضره ، یه چیز تو یخچال بود گرمش کردم.

در مورد تنهایی هم واقعا راه نداره ،‌ چون اگر برم بیرون خواهرم از مدرسه می آد پشت در می مونه.
اونم بیاد میره می گیره می خوابه تو اتاقش و بازم تنها می شم.
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

خوب این درسته که تنها نبودن جزء شعار های ماست.
و ما همیشه میپرهیزیم از تنهایی چون تجربه ثابت کرده ضربه به ما میزنه.
ولی
این اصلا به این معنا نیست که تنهایی پایان راهه.
آره واقعا هر کاری از دستمون برمیاد مخصوصا اوایل راه باید انجام بدیم تنها نمونیم.
ولی اگه شرایط جوری شده که باید تنها باشیم  باید یه سری راهکار باید پیدا کنیم:
مثلا میتونی شروع کنی یه کار مفید تو کانون انجام بدی.چه میدونم اهنگی اپلود کنی تو تالار خنده و سرگرمی مذهبی کتابخانه یا هرجای دیگه یه کاری انجام بدی.
میتونی شروع کنی به نوشتن حال و احوالت شروع کنی از تالار روانشناسی و اینا استفاده کنی و بنویسی راجع به خودت ایندت ایده ال هات اینکه شهوت چه سودی داره چه ضرری.
میتونی از ابزار خودت استفاده کنی ذکر قران ورزش درس نماز یا هر چیز دیگه.
...............
برخی میگن تو زمان اومدن وسوسه ها باید سرمونو گرم کنیم مثه همین راه کاری که داداش نمیدانم گفت مثلا اشپزی یا موزیک و فیلم و ورزش برخی هم میگن بهتره کاملا برعکس جریان وسوسه عمل کنیم یعنی بریم روی هوشیاریمون کار کنیم با خوندن مطالب هوشیاری یا نوشتن یا تراز گرفتن یا هر چیز دیگه ای

ببین کدوم یک از این کارها تو حس و حالته 
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
فعلا رفتم توی یه سایتی ، چت انگلیسی داره برای تقویت زبان.
بعدش هم ناهار می خورم.

الان بهترم.
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

سلام داداش

خوبی؟

به نظر خودت چی میتونه جواب بده؟

مشکل مشخصه وسوسه

دلیلش رو گفتی تنهایی

حالا میمونه راه حل

نمیدانم عزیز گفت اشپزی

همساده عزیز گفت بزن برو بیرون

من میگم میتونی به جا تحمل این وضع موقعیتتو تغییر بدی

دوستان دوتا مدل رو پیشنهاد دادن که گفتی نمیشه

خودت با توجه به این شرایط و این موقعیت چی رو پیشنهاد میکنی؟

فقط اینو یادت باشه همه چی برمیگرده به خودت

همه چی از درون خودت نشات میگیره

هم وسوسه هم دلیلش هم راه حلش باید خودت بخوای

اگه واقعا بخوای و هوشیاریتو حفظ کنی هیچکی نمیتونه مجبور به کاریت بکنه

راه کار زیاده تو تجربیات تو مدیریت قبل شکست و.. خود تو هم خیلی هاشو بلدی

تنها کسی که میتونه تشخیص بده کدوماش بدرد این موقعیتت میخوره خودتی

بیا با مردونگی همیشگیت به خودت کمک کن 53
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


بچه ها ممنون

وضعیت سفید

فقط غذام سوخت 42
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

سلام
اوضاع روبراهه؟


اسارت نفس،اراده را قوی می کند

فهمیدم هنگامی که فقط نصف نون می خورم ارادم قوی تره تا موقعی که هر چی دلم بخواد می خورم

برای نا امید شدن دلیلی وجود ندارد

[تصویر:  final%201.png][تصویر:  05_blue.png]
سلام به دکترهای عزیز کانون
خیلی رک و پوست کننده میخوام حرف بزنم
دیشب ی شب پر از چالش داشتم ی شب افتضاح
از مرز قرمز هم گذشت
امشب هم ی شب چالشی خواهم داشت
فقط فرق امشب اینکه اگه به چالش کشیده بشم
شکست من 99 درصد خواهد بود
ی جورای از کانون خسته شدم
ی جورای از هدف ترک دور شدم
ی جورای خانواده مخصوصا مادرم رو اعصابم هست
ی جورای ی چراغ مثبت روشن کردنم
و این ی جورای ها دارند منو به شکستن تشویق میکنند
حالا شما تا ساعت 22 شب وقت دارید
که حال منو خوب کنید
جو رو عوض کنید
حال و حوصله نصیحت شنیدن ندارم
حال و حوصله نسخه تکراری پیچیدن ندارم
اصلا اعصاب ندارم
این رو هم بگم اگه بشکنم حالا حالا ها بی خیال کنون میشم
پس شما آقا دکترها و خانم دکترها
متخصصین و کارورزی ها
همتون دست به دست هم بدی و ی فکری به حال من بکنید
واقعا اعصاب ندارم
همیشه آغاز راه دشوار است

عقاب در آغاز پرواز، پَر می ریزد

اما در اوج

حتی از بال زدن هم بی نیاز است
سلام مهدی  303

از تکیه کلام خودت استفاده کنم: این نکته رو از من به یادگاری داشته باش 4

ما وقتی میایم اورژانس اغلب میدونیم که قراره چه حرفهایی بهمون زده بشه یعنی بهتر بگم از بر هستیم حرفا رو ولی چرا میایم اینجا؟؟

بحث نسخه پیچیدن اگه بود که همه ما الان باید ردیف شده بودیم رفته بود پی کارش.

خودمو مثال میزنم ساعت 2 نصفه شبه دارن پشت پنجره من سیگار میکشن.سرم درد میکنه دهنم کف کرده و وسوسه شدم خب خودمم فراوان اندازه دوتا کتابم بلدم راجع به مضرات سیگار و روشهای ترکش بنویسم.
میام گوشی رو برمیدارم به یکی از دوستان کانونیم که لب به سیگار هم نزده تو عمرش اس میزنم بیداری یه چیزی به من بگو.
نکته جالب اینجاست طرف خوابه.هیچی هم به من نمیگه
ولی حال من خوب میشه.
اینا افسانه نیست من خودم چندین بار امتحانش کردم.
وقتی از ته دل گفتم خدایا من این کار رو نمیخوام ولی قدرت ترکشو ندارم بهم کمک کن گوشی رو برمیدارم به دوستم اس میدم یه حرف خیلی تکراری میزنه ولی من خوب میشم.
پس کمک خواستن جزء اصول هوشیاری هستش و حتما واسه ما کار میکنه اگه صادق باشیم.
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
خلاصه ما نه خانوم دکتریم نه آقا دکتر 
ما یه سری دوست همدردیم
که رنج و غم همو میشنویم و همو قضاوت نمیکنیم. 
از مادر به آدم نزدیک تر داریم؟
آخه پدر مادر من بفهمن من خ.ا میکنم از خونه شاید پرتم کنن بیرون ولی تو کانون هیشکی تو سر من نزد وقتی گفتم چند بار پشت سر هم فلان کار رو کردم وقتی نقص هامو اقرار کردم هیشکی ازم فاصله نگرفت در عوض همه درکم کردن بهم راهکار دادن.
بدتر از همه بهم راهکار دادن تجربه دادن ازم قول گرفتن من دیگه شهوترانی نکنم ولی من صد بار زیر حرف و قولم زدم جوری که خودمم از خودم بدم میومد ولی اینجا باز منو پذیرفتن.
بخدا قسم با مرامتر از دوستهای بهبودی هیچ جا پیدا نمیشه.
قدم دوم میگه: ما پذیرفتیم که نیرویی برتر از ما میتونه سلامت عقل ما رو بهمون برگردونه و شهوترانی ما رو متوقف کنه.
یه دوست بهبودی داشتم راستش شهوت کار کرده بود که بی اعتقاد شده بود بخدا ( حداقل به زبون این حرف رو میزد) ولی یه پاکی طولانی مدت داشت ازش پرسیدم تو قدم که ظاهرا رابطه ت با خدا خوب نیست پس چطوری قدم 2 رو برداشتی.گفت نیروی برتر من همین جمع و دوستای منن. چه تعبیر زیبایی داشت.
یعنی ببین در این حد واسش کار کرده بود جمع دوستانش.
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
حالا اگه دوست داشتی اینجا بیا بنویس چی شده که اینقدر به هم ریختی.
دلایل اینکه میخوای 99 درصد لغزش کنی چیه؟
و چه نقطه یا کورسوی امیدی هست یا همون یک درصده که امکان داره امشب و روزهای آینده لغزش نکنی چیه؟

دوست همدرد شما همساده Khansariha (18)
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
به افتخار خودت اومدم پست بزارم داش مهدی 


اقا این نسخه مسخه های همیشگی رو بیخیال ، کمپین بالابردن اعتبار آقا مهدی رو میخام راه بندازم ، نفری یه اعتبار به آخرین پست داش مهدی بدین Khansariha (13)


حالا یه امشب رو بیخیال بعدا باهم میریم تایلند Khansariha (13)
داداش همساده ممنون
تو پ پ با فرزاد جون حرف زدم خواستی برو بخون متوجه میشی
فرزاد جون ایوووووووووووووووووووووووول داره 317
داداش وجدان تقصیر توست
اگه رفته بودیم تایلند من اوضاعم اینجوری نبود
حالا بهم اعتبار بدید شاید فرجی شد Gigglesmile
همیشه آغاز راه دشوار است

عقاب در آغاز پرواز، پَر می ریزد

اما در اوج

حتی از بال زدن هم بی نیاز است
راستش من سر درس بودم فرزاد خبر کرد بیام اورژانس.
نمونه و مثال کامل حرفایی که زدم فرزاد دوست همدردت. 
رفتم خوندم پروفایل فرزاد رو.یه چیزهایی به ذهنم رسیده ولی نگم بهتره. به قول داداش وجدان بیخیال نسخه.
من اعتبارمو دادم Muscular
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 6 مهمان