اورژانس کانون

**مریم ..** · 1391 مرداد 31، 11:02

:smiley-yell::smiley-yell::smiley-yell::smiley-yell:

خوب تموم شد دیگه.نه؟؟

بستین عکسا رو؟؟؟

اگه نبستین سریع این کارو بکنین....

بعدم از پای سیستم بلند شین،اب یخ به صورتتون بزنین

زود....خوب؟؟؟؟

**Mosafer kocholo** · 1391 مرداد 31، 11:08

سلام
آقا کریم
چی شده داداش؟
میشه بدونم چه دلیل داشته عکس دیدی؟
1276746pa51mbeg8j

**فرهمند** · 1391 مرداد 31، 11:11

سلام
حوصله ام سر رفته بود تنها تو خونه بی کار خب چی کار می کردم! Tears

**Mosafer kocholo** · 1391 مرداد 31، 11:13

آخه داداش خوب من این همه چیز زیبا تو دنیاست برای دیدن
اونوقت ما چه اجباری داریم به چشمامون چیزای بد نشون میدیم؟ 1276746pa51mbeg8j

میشه خواهش کنم همین الان
همشونو حذف کنید؟ 53258zu2qvp1d9v

**فرهمند** · 1391 مرداد 31، 11:15

الان که چیزی جلوم نیس از تو اینترنتم بود یعنی سرچ زدم Tears

شیطون دیگه چی کارش کنم؟

**Mosafer kocholo**

فک کنم ارسالتون گیر کرده
53258zu2qvp1d9v

گاهی مقصر خودمونیم!!!
گاهی فقط بهونه شیطونه
داداش خوبم
دیگ این کارو نکن باشه؟:smiley-yell: Khansariha (8)

الان زود تند سریع یا برید یع دوش اب سرد بگیرید
یا اگ نمیشه و امکانش نیست خیلی سریع دست و صورتتونو با اب سرد بشورید و وضو بگیرید
و هر چه سریع تر ذهنتونو با یه چیزی کنترل کنید
من با ذکر گفتن خودمو مشغول میکنم
شما هم
یا قدم بزنید
یا ذکر بگید
یا اگ حسش هست دو رکعت نماز بخونید
هر چیزی ک کنترل ذهنتونو به دست بگیرید
باشه؟ 53258zu2qvp1d9v

**zara**

آقا کریم الان پاشو آب سرد به سر و صورتت بزن
یه وضو بگیر
اگر اذانو گفتن نمازتو بخون

فکرتو از عکسا منحرف کن
به چیزای دیگه فکر کن

______________________________________

آقا کریم کجا رفتی؟؟؟؟
بیا از خودت خبر بده

**مبین** · 1391 مرداد 31، 11:48

داداش کریم سلام!
ببین عزیز من ،همین چند روز پیش دقیقا منم با بهونه ای مثه بیکاری و حوصله سر رفتن ،شروع کردم به دیدن چند تا کلیپ ،بعدش مثلا میخواستم آستانه ی تحملو اندازه بگیرم ،خلاصه سر آخر اون اتفاقی که نباید می افتاد ،افتاد ... و من موندمو حسرتی بی پایان
ببین د اداش اینا رو گفتم تا بدونی که شیطون چه قد زرنگه ...فقط کافیه یه روزنه ی کوچیک پیدا کنه، و بعدش راهو واسه هجوم سایر بلا ها باز کنه...
بیا همین یه بارو شکستش بده ،مطمئن باش واسه دفعات بعدی قوی تر میشی و به این راحتی ها نمیتونه تو رو بازیچه ی خودش کنه...
خواهشا اگه تو اتاق تنهایی ،سریعا برو تو یه جمع شلوغ تر ...
به این فک کن که الان خیلی ها تو حسرت یه سر پناه ان،ولی من و تو نشستیم پشت سیستمو با خیال راحت داریم وقتمونو با هوس هامون پر می کنیم ...
خدا رو صدا بزن ....

**فرهمند** · 1391 مرداد 31، 11:53

سلام
ممنون زارا خانم الان دارم یه متن بلند بلند بلند می نویسم واسه یکی کلا حواسم از همه چی رفت!

مبین ا منم می خواستم تحملم بسنجم یعتی مطمئن بودم می تونم کنترلش کنم خوب شد گفتی ممنون واقعا اینکه گفتی شکست خوردی حسابی شوک داد بهم ایشاالله آخرین شکستت باشه

**zara** · 1391 مرداد 31، 11:57

آفرین ذهنتو کامل ببر سمته چیزای دیگه.

دیگه هم استانه تحملتو اندازه نگیر
چه کاریه الکی خودتو آزار بدی ببینی میتونی تحمل کنی یا نه؟

به جاش می تونی کارای بهتری بکنی 53258zu2qvp1d9v

می تونی تفریحای بهتری داشته باشی
هر دفعه این فکر اومد سراغت یادت بیاد که برگشتن از اون حال سخته
یاد حالی بیفت که چند دقیقه پیش داشتی

**Mosafer kocholo** · 1391 مرداد 31، 12:04

آخه داداشای گلم
بازی با اتیشم مگه میشه
اینو بارها و به خیلیا گفتم
مهمترین رکن مدیریت بحران که ما اینقد ازش دم میزنیمو میگیم باید بتونیم تو شرایط بحرانی خودمونو حفظ کنیم
پیشگیریه
بازی با اتیش تهش سوختگیه
و هر فکر تصویر و هرچیزی که باعث بشه ذهنتو مسموم کنه
منجر به شکست میشه
نمیخواد امتحان کنید من میگم بی برو برگرد باعثه شکسته
پس دیگ این کارو نکنید لطفا
خدارو شکر ک اقا کریم الان بهترید Khansariha (8)

**فرهمند** · 1391 مرداد 31، 12:19

آخه آدم می گه می رم لب پرتگاه پایینو نگاه می کنم بد سریع بر می گردم می دونم خودمم تجربه دارم تهش شکست ولی می اوضاع ام مث دماسنج فقط فرقش اینه بعد هرشکست دما میشه صفر ولی تا شکست بعدی دما هیچوقت نمی آد پایین همینچور بالا تا برسه به ده یعنی شکست یعنی بشه یکم می دونم که دوباده می رسم به ۱۰!
برا همین دیگه وقتی ۱ می شه نامید می شم یهو یه بار احساس می کنم از رو دوشم برداشته شد بعد به سمت ۱۰ می دوم!
الان کسی فهمید چی گفتم؟!

**آقای فراسی** · 1391 مرداد 31، 12:31

نه حقیقتش؟ نشکستی که کری جان. حالا چرا غیبت زدی؟ 1276746pa51mbeg8j

**amoor**

سیبیل فرمون دوچرخه ای؛ چت شد؛ آخر شکستی یا نه؛سیبیلتو از ته میزنما:smiley-yell:

**مبین** · 1391 مرداد 31، 13:12

کریم جان، من خودم این جوری ام که - بهتره بگم بودم- مثلا تا یه شب خواب بدی می دیدم ،فرداییش دیگه یقین داشتم که حتما میشکنم...
یا اگه یه فکر بدی میومد سراغم ،و یه کم ادامش می دادم ،حتما باید میشکستم....
بعضی وقتا هم که یه بار سر دیدن یه فیلم اگه تحریک میشدم و حتی اگه اون لحظه کاری نمی کردم،اگه هزار جور بهونه هم میاوردم آخر سر باید دست به خود ارضایی می زدم ....یعنی یه جورایی باورم شده بود که شروع یه وسوسه مساویه با خود ارضاییه....
ولی داداش، قسم به همون خدایی که امروز وجودش بالاترین یقین زندگیمه،همه ی این ها تلقینی بیش نبودن...همه چی دست خودته از تماشا نکردن فیلم و عکس،تا راه ندادن افکاری بد به ذهن،و حتی خود ارضایی..یه کم بیشتر به قدرت اختیارت ،توجه کن...به خدا توکل کن ...ببن ،اگه بشکنی فقط شیطونه که خوشحال میشه...باز دست خودته که خدا و تموم دوستاتو فدای یه لحظه لذتی بیهوده کنی...مرد باش و مرام داشته باش...