اورژانس کانون

[Ma Sa]

امشب انقد حالم بده که اگه خدا خدا هم بیاد پایین نمیتونه منصرفم کنه.
خ.ا رو نمیگما اون بره به درک تصمیم خودمو میگم.
داداش الکس منو ببخش لیاقت خواهش نداشتم.
از اول همین گند بودم.
بازم ببخشید اگه اسپم بودو دری وری بود
خودم میدونم انقد ضد حالم هیچ کس دوسم نداره)مخصوصا خدا(
پس میرم بشینم خلوت کنم
کاش میشد...ولش کن شببتون خوش.

امیدوارم تو خلوتتون با خودتون به نتایج خوبی برسین.
منتظرم همین فردا همینجا تو کانون ببینمتون که شاد و خوشحالین و همه حرفای امشبتونو فراموش کردین و آرومه آرومین.
یاحق

---

نمیدونم چرا هرچی اینجا مینویسم می پره!

[ترلان]

من طی یک عمل کارگاه گجتی متوجه شدم که برادر خوشحالمون عاشق می باشد

یا بسیار احساس تنهایی میکنه بردار ما هستیم ...هویج نیستیم که

[Iilia]

ترلان خانوم بنده خدا گفته بود خودش قبلا که مثل اینه عاشق بوده و یه شکست کوچکولو هم خورده البته اگه درست بگم!

[سنــا]

آخه کی به شما معرفیش کرده:smiley-yell:
آقا میلاد حالا که اومدین کانون با تمام قوا جلوش وایسین، دوباره نیاین بگین کار از کار گذشته ها....
ایندفعه دیگه جدا عصبانی میشما :smiley-yell:
اول از همه آرامش خودتونو حفظ کنین

[ترلان]

ترلان خانوم بنده خدا گفته بود خودش قبلا که مثل اینه عاشق بوده و یه شکست کوچکولو هم خورده البته اگه درست بگم!

بله منم یه چیزایی یادم میاد ! البته فعلا ، که میبینید ،من این قدر بنده خدا رو شکنجه کردم این جا ، مثل یه پسر خوب رفته بخوابه ! ( این رو دیگه خودش اقرار کرد ! )

فردا باید بیاد ببینیم چی کار کرده !

ایلیا خب من نمیدونستم از غافله عقب موندم
آفرین آوریـــــــــــــــــــــــــــــــن الکس خان از این به بعد بهت میگم برادر جذبه

[سنــا]

ریکاوری
یعنی دارین عکسارو برمیگردونین؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

[ترلان]

ترلان خانوم از اون شکلک های استثنایی تون خبری نیستش ؟ جذبه رو بیشتر میکنه ها !

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


باشه خودتون خواستین مجبورم کردیم عکس جدیدتون رو بذارم

دوستان معرفیی میکنم بردار جذبه ( الکس خان )

امر دیگه ای بود درخدمیتم..البته میدونم الان همه به این صورت در حال فرار از کانون هستن
الکس خان بچه ها رو ترسوندی

[ترلان]

میلاد خان ایا ریکاوری کردن اون هم به خاطر اون مستهجنات آیا خنده داره؟
یا گریه داره؟
هدف والاتون رو خراب نکنید ..بهونه دست خودتون ندید برای شکستن

به خاطر خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا دست بکشید

---

آفرین میلاد خان پسر با اراده

[اهورا]

سلام دو روز درسه نخوندم.
همين الان داشتم مي شكستم بشيمون شدم اومدم اينجا.
لطفا كمكي كنيد اين روند ادامه بدم.....
خدايا از خودت كمك مي خوام.

[اهورا]

اعصاب خوردي درس نخواندن يك طرف!
اصلا من چرا اين جوري شدم....
امروز يكي از بچه ها اومده بهم مي گه كه چي كار مي كني خ.ا نمي كني؟
(از اول راهنمايي تو يك كلاس بوديم. هموني كه گفتم لاييكه)
انگار اب يخ ريخت روم.
بگذريم...
ولي الان واقعا نمي دونم چرا داشتم مي شكستم و واقعا نمي دونم چرا فكرش اوفتاد تو كلم.
ممنون زهرا بانو.

[اهورا]

بله و بازم ممنون

[سها]

سلام
هماي رحمت خان ..
الحمدلله ك غلبه كردين ب اين فكر!
ديدين؟!؟
چيز مهمي نبود!! تمام شد رفت..

اميدوارم با بي دقتي برش نگردونيم!
ي ذره زيرك بايد باشيم..

و
من هم از زهرا خانم ممنونم..

در پناه خدا..
ياعلي.

[اهورا]

بله و نمي دونم يك بار هم گفتم تا زماني كه نتونم به خدا نزديك شم واقعا نمي تونم ترك كنم.
بار ها سعي كردم نماز بخونم ولي نشد و علتش هم معذورم بگم. تو خونه براي من شرايط متفاوته. نماز خواندن و... يكم برام سخته.
تا دي بارسال ادم پاكي بودم ولي حالا.....
اگر از بلا بر فلك رود بد خوي
ز خوي بد خويش در بلا باشد

---

ببخشيد ولي هنوز بدنم داره شيطنت مي كنه.
يك چند تا توصيه براي غلبه كامل مي شه بگيد.
ممنون.
و ببخشيد مزاحم وقت گران بها تون شدم

---

دوستان ممنون از همگي.
و تشكر ويژه از سها بانو و زهرا بانو.
شاد باشيد

[اهورا]

ممنون مرسي .اين لطفتون را فراموش نخواهم كرد.
و ممنون و تشكر ويژه از اقاي اسنايپر.
و بانوان اسمان و زهرا .
پتكم.
شاد و كامروا باشيد

[محب الزهرا]

ترلان خانوم و ایلیا و الکس
بیاید انجمن شبانه روزی گوشتونو ببرم پشت سر من غیبت کردید الان دیدم.چی گفتید!