مرسی داداش. از گستاخی بعضی آدما اعصابم خورده. نمیدونم شاید تقصیر خودم بوده نباید زیاد رو میدادم. بعضی آدما جنبه ندارن. الان احساس خیلی بدی دارم که منبعش بیرونیه و تقصیر خودم نیست. نمیدونم والا ولی در بعضی شرایط احساس درماندگی میکنم. امروز اینقد حالم بد بود که در برابر آدمایی که روابط رسمی دارم هم بد دهنی کردم( فقط یه کلمه از دهنم در رفت، اونم از بس اعصابم خورد بود). وبعدش کلی خجالت کشیدم.
ببخشید اگه نباید این موضوع رو تو اورژانس میگفتم.اگه در حال ترکیدن نبودم نمیامدم اینجا
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دایما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
سلام،
خودتونو مشغول کنین،
ببینید تا کی بیشتر تحت خطرین، برای تا اون موقع یه کاری در نظر بگیرین.
مثلاً پاشین برین بیرون اگه امکانش هست،
برین پیش یه دوستی آشنایی،
به امید خدا این فشار هم میگذره.
سلام داداش سعید
خوب هستی؟
بقیه خونه هستن؟ پاشو برو با پدر و مادر صحبت کن.
سر یه موضوعی، درس آینده کار ...
همین که چهرشون رو ببینی حالت ان شاءالله خوب میکنه.