1399 شهريور 19، 16:12
ویرایش شده
(1399 شهريور 19، 16:06)AtrisA نوشته است: ولی منی ک تنهام و هفته ی پیش رو خیلی پرفشار خواهد بود و روزهایی ک دارم سپری میکنم هم گندن خیلی تمایل دارم ک برم سایت و بعدش بی حسی مطلق من و بگیره و برم بشینم ی گوشه و فقط فکر کنم.
ده دقیق قبل شماها تو اورژانس پست زدم و بعدش پاک کردم چون اولش میخواستم نشکنم اما الان از سر استیصال موندم کانون.
من میخوام بشکنم،مرحله ی شکست ذهنی داره برام کامل میشه و حتی فیلترمم روشن خاموش میکنم .
تنها چیزی ک من و نگه داشته اینه ک اگر بشکنم دیگه نمیتونم شروع کنم : )
تعداد اورژانسی ها رسید ب ۳: )
خانم آتریسا مرحله شکست ذهنی رو متوقف کنید.
یاد خودمون بندازیم که الان تو ماه محرم هستیم.
حیفه تو چنین ماهی پاکی رو از خودمون دور کنیم.
تهش میمونه غم و غصه و حالی بدتر از چیزی که الان تصورش رو میکنید.
پنجره رو باز کنید هوایی بخورید.
یه لیوان آب خنک بنوشید.
برنامههای مدیریتی چند ماه آینده ی کانون رو تنظیم کنید.
یا صندلی داغهای چند سال پیش کانون رو بخونید.
بالاخره این حال و هوا میگذره میره. حتما از پسش برمیاید.