اورژانس کانون

[آرمین]

به به ببین کی اینجاست

داداش آرمان گل

داداش نیستیااااا


من تازه اومدم ولی تقریبا یه شناخت نسبی نسبت به شما پیدا کردم با خوندن پیام های قبلی

خیلی خوشحالم که با چنین دوستای فوق العاده ای آشنا شدم.

نه دیگه اصلا دیدم شما اومدید حالم کن فیکون شد

برم درس بخونم که کلی کار دارم

ولی خداییش بازم بیا گروه سرو جات خالیه واقعا

ممنونم داداش عزیز از محبتت. من هم خوشحالم که دوستان خوبی چون تو به جمع‌مون اضافه میشه. چه کسی بهتر از یه داداش قدرتمند مثل تو؟  

پاورفول جان
همین که هر روز جزءبه‌جزء اعلام وضعیت می‌کنی تو گروه و برای کنترل چشم و دست و خ.ا دقت داری، نشون میده که تا چه اندازه پاک شدن برات جدی هست.
یادت باشه که این دقت و جدیت باید در تمامی حالات باشه. حتی اوقات اورژانسی.

این وضعیت اورژانسی رد میشه میره؛ جوری سپریش کن که به خودت افتخار کنی و سرت رو بالا بگیری. 

[يا ماه بني هاشم]

ممنونم داداش عزیز از محبتت. من هم خوشحالم که دوستان خوبی چون تو به جمع‌مون اضافه میشه. چه کسی بهتر از یه داداش قدرتمند مثل تو؟  

پاورفول جان
همین که هر روز جزءبه‌جزء اعلام وضعیت می‌کنی تو گروه و برای کنترل چشم و دست و خ.ا دقت داری، نشون میده که تا چه اندازه پاک شدن برات جدی هست.
یادت باشه که این دقت و جدیت باید در تمامی حالات باشه. حتی اوقات اورژانسی.

این وضعیت اورژانسی رد میشه میره؛ جوری سپریش کن که به خودت افتخار کنی و سرت رو بالا بگیری. 

بله واقعا اولش گفتم چه قانون اعلام وضعیت سختی !

حتی دست ورزی هم صفر میکنه شمارش رو.

ولی حالا بعد 11 روز باید اعتراف کنم چه قدر راحت گذشت این روزا اونم واسه من که شدیدا مبتلا بودم.


حتی چندبار تا لب مرز رفتم ولی دلم نیومد خراب کاری کنم و فعلا سه گانه حفظ شده!

سخته یه مواقعی مخصوصا وقتی تنها هستی ولی به قول شما گذراست و پس از هر سختی آسانی هست.

الان حالم خیلی خوبه خدا را شکر.

ممنونم ازتون.

[آرمین]

به به، افرادی توی اوژانس هستند

کی وسوسه شده؟

داداش سپهرمون دیشب بوده.
امروز هم پشتکار و پاورفول.
اما همه‌شون بااراده‌ هستند مثل خودت و به خوبی مدیریت می‌کنند. 

ممنونم داداش عزیز از محبتت. من هم خوشحالم که دوستان خوبی چون تو به جمع‌مون اضافه میشه. چه کسی بهتر از یه داداش قدرتمند مثل تو؟  

پاورفول جان
همین که هر روز جزءبه‌جزء اعلام وضعیت می‌کنی تو گروه و برای کنترل چشم و دست و خ.ا دقت داری، نشون میده که تا چه اندازه پاک شدن برات جدی هست.
یادت باشه که این دقت و جدیت باید در تمامی حالات باشه. حتی اوقات اورژانسی.

این وضعیت اورژانسی رد میشه میره؛ جوری سپریش کن که به خودت افتخار کنی و سرت رو بالا بگیری. 

بله واقعا اولش گفتم چه قانون اعلام وضعیت سختی !

حتی دست ورزی هم صفر میکنه شمارش رو.

ولی حالا بعد 11 روز باید اعتراف کنم چه قدر راحت گذشت این روزا اونم واسه من که شدیدا مبتلا بودم.


حتی چندبار تا لب مرز رفتم ولی دلم نیومد خراب کاری کنم و فعلا سه گانه حفظ شده!

سخته یه مواقعی مخصوصا وقتی تنها هستی ولی به قول شما گذراست و پس از هر سختی آسانی هست.

الان حالم خیلی خوبه خدا را شکر.

ممنونم ازتون.

خدا رو شکر که حالت الان خیلی خوبه داداش جان.
ان‌شاءالله خوب هم باقی می‌مونه. منتظر می‌مونیم تا شب اعلام وضعیت پاکیت رو برامون توی گروه بنویسی.

اوقات تنهایی حتما سخته.
اما فکر می‌کنم برای این اوقات باز هم بشه برنامه‌هایی ریخت که به‌خوبی مدیریت‌شون کرد. خیلی کارهای دوست‌داشتنی اما سالم برای انجام دادن هست. و کسی هم مثل خودت که پاکی رو انتخاب کرده مطمئنا راهش رو پیدا می‌کنه و موفق میشه. 

در پناه خدا باشی. 

[CHAKAVAK]

منم که وسوسه شدم  
باشدت خیلیییی زیادی

با شدت ترمز دستی رو بکش،قرار نیست جایی بره،تهش پرتگاهه

[CHAKAVAK]

میگم ناسا جونم این مریخ نورد استقامت عجب شاهکاری بود،دمت گرم

[CHAKAVAK]

حالا کی قراره بریم مریخ رو هم به گند بکشیم؟

[محسنین]

سلاااااااااااااااااااااااااااااااام 

داداش ناسا هستی ؟

[محسنین]

داداش میگم یه سوال 
الان میتونی یه حرکتی بهت بگم انجام بدی ؟

[محسنین]

داداش ، من تستش کردم 

پاشو پای چپت رو بیار بالا ، دوتا دستت هم بالا  

مثل تنبیه معلما   

بشمار ، دوتا سِت ، 30 ثانیه ای

[*بنده پاک*]

منم که وسوسه شدم  
باشدت خیلیییی زیادی

خواهشا قدم اول تغییر موقعیت
لطفا هر چی زودتر برید سمت آشپزخونه
تو جمع قرار بگیرید
ماست هست؟ ماست بخورید
پاشید یه گوشه نشنید
حیف همه هدف ها و برنامه ریززی ها میشه 
خواهشا پاشید بزنید تو دهن شیطون 

[محسنین]

سلاااااااااااااااااااااااااااااااام 

داداش ناسا هستی ؟

سلام داداش 
این وقت شب کانون چیکار میکنی برو بخواب منم خودم یه جوری وسوسه مهار میکنم
ولی انگیزه ترک پریده
یه حسی میگه امسال که گذشت 
از سال جدید شروع کن

نه داداش ، مگه قول نداده بودی ؟ 
یه خورده جدی تر لطفاً   

جریان داره . بیداریم  

[CHAKAVAK]

بی صبرانه منتظر پستت هستم.

میگم ناسا جونم ما تو بیابون آب و علف دار (زمین) این شدیم،تو بیابون بی آب و علف مریخ چی میشم؟

[محسنین]

اصلا نظرت با خنده چیه داداش ؟ 

من میرم پستای سال 91. 92 رو میخونم کلی میخندم . 

الان چندتاشو میفرستم کیف کنی 

[CHAKAVAK]

ناسا میگم یه سیب ما رو پرت کرد اینجا،به نظرت این بار چی بخوریم پرت شیم اونجا؟
پیتزا چطوره؟شاید براش تا مریخم برم

[محسنین]

دیروز با داداشم رفتیم فلافل بخوریم
داشتم میخوردم
اصلن ذهنم اونجا نبود
تو فکر بودم شدید
میخواستم سس بریزم رو فلافل
حواسم نبود اشتباهی به جای سس،دلستر رو کج کردم رو فلافل

من ی خواهر 7 ساله دارم ک یکم شیطونه
هفته پیش معلمشون واسه مادرا ی جلسه گذاشته بود
اون روز خواهرمو مامان رفتن مسافرت مجبور شدم من بجای مامانم تو اون جلسه حضور پیدا کنم
خلاصه معلمشون نکته های لازمو گفتو بعدش مادرا یکم انتقاد از همکلاسیه دختراشون کردن
میگفتن آره خانم،ی دختره هست دخترمونو اذیت میکنه
حالا قیافه من اون لحظه اینطوری بود
خداروشکر هیچ کدومشونم نمیدونستن من خواهرشم
یدفه خانومی ک کنارم نشسته بود بهم گفت انگاری اینی ک بچه ها رو اذیت میکنه ی نفره
گفتم ظاهرا بله!
فکر کنم همونیه ک خواهر منم اذیت میکنه!:21:
گفت خب اگه اینطوریه خب شما هم به معلمشون بگید
میخواید الان من بگم؟؟
(خب مادراشون منو نمیشناختن،معلمشون ک میشناخت)
گفتم نه اشکال نداره،بالاخره بچه اند دیگه،ی روز دعوا میکنن ی روز آشتی میکنن
هیچی دیگه دنبال راه در رو بودم
همش تو این فکر بودم چرا کلاسشون در پشتی نداره
یدفه بچه ها اومدن تو،هرکدومشون دنبال خواهر من ک غایب بود میگشتن ک به مادراشون نشون بده
حالا از شانس خوب خواهرم یکی دیگه هم غایب بود...
اون خانومی ک کنارم نشسته بود گفت خواهر شما پس کو؟؟
گفتم امروز نیومده!ولی انگار اونی ک بچه ها رو اذیت میکنه نیومده،غایبه!
چون جز خواهرم یکی دیگه هم نیست!
گفت بله درسته!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
دنبال هیچی نگردین
هیچکس نفهمید اون شخص مذکور خواهر من بوده :21:

دختر داداشم امسال رفته مدرسه،

الان اومده پيشم ميگه يكي از دختراي كلاس منو دوستمو هول ميده، اذيتمون ميكنه،

ميگم نكنه خواهر شماس دارلينگ خانم؟

دختر داداشم امسال رفته مدرسه،

الان اومده پيشم ميگه يكي از دختراي كلاس منو دوستمو هول ميده، اذيتمون ميكنه،

ميگم نكنه خواهر شماس دارلينگ خانم؟

نه احتمالا اونی بوده ک اون روز غایب بوده