امتیاز موضوع:
  • 25 رأی - میانگین امتیازات: 4.44
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اورژانس کانون

من هستم فعلا
ولی شاید یه خبری بشه مجبور بشم برم
اوضاع چطوره؟
 سپاس شده توسط
(1400 فروردين 4، 0:56)عارفه نوشته است: بچه ها کسی هست


من و ساناز 53258zu2qvp1d9v
 سپاس شده توسط
خجالت می کشم از گفتنش
هی فکر کردم بیام اورژانس بگم یا نه

دو روزه
خیلی احساس دلتنگی می کنم...
برای همسرم
برای یک رابطه عاشقانه
که از ته دل دوسش داشته باشم و دوسم داشته باشه
من همسر آیندمو می خوام...
نه خیالشو...

خیالش همش سرابه 
اون روزا  فکر می کردم بی خطره
اما منونو به خ.ا می کشوند

من خودشو می خوام Hanghead 2
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾

ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که  از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
 سپاس شده توسط
دارم با خودم مبارزه می کنم که خیالات عاشقانه نکنم.
ولی کاذب یا غیرکاذب،
نیاز دارمش...  Hanghead

خودشو...نه خ.ا حاصل از خیالش...
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾

ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که  از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
 سپاس شده توسط
(1400 فروردين 4، 0:59)عارفه نوشته است: خجالت می کشم از گفتنش
هی فکر کردم بیام اورژانس بگم یا نه

دو روزه
خیلی احساس دلتنگی می کنم...
برای همسرم
برای یک رابطه عاشقانه
که از ته دل دوسش داشته باشم و دوسم داشته باشه
من همسر آیندمو می خوام...
نه خیالشو...

خیالش همش سرابه 
اون روزا  فکر می کردم بی خطره
اما منونو به خ.ا می کشوند

من خودشو می خوام Hanghead 2


یا امام حسین 40
اولش فکر کردم مخاطب خاص داشتی بعد دیدم ن فکر آینده رو میکنی 17
-------
فکر کنم همه ی دخترها درکت کنن : )
چون همه منتظر ی مخاظب خاص هستن ک مطابق میلشون باشه ،ولی این فکر وخیال خیلی شیرین و د عین حال خطرناکه .
مخصوصا برای ما ک درگیر ی مرضی ب ایم خ ا هستیم .
همینطوری میری تو فکروخیالش؟ Hanghead یا مثلا فیلم و رمان اینا میتونن تاثیر بذارن؟
 سپاس شده توسط
(1400 فروردين 4، 0:59)عارفه نوشته است: خجالت می کشم از گفتنش
هی فکر کردم بیام اورژانس بگم یا نه

دو روزه
خیلی احساس دلتنگی می کنم...
برای همسرم
برای یک رابطه عاشقانه
که از ته دل دوسش داشته باشم و دوسم داشته باشه
من همسر آیندمو می خوام...
نه خیالشو...

خیالش همش سرابه 
اون روزا  فکر می کردم بی خطره
اما منونو به خ.ا می کشوند

من خودشو می خوام Hanghead 2

خجالت آور نیست
یه حس نیازه که به گمانم برای همه اتفاق میفته
این از تله های شیطونه باید مراقب کنترل ذهنمون باشیم


بیا به خ.ا مثل یه مانع نگاه کن
واقعا کی دوست داره همسرش خ.ا کنه؟
 هیچکس
پس اگر واقعا خودشو میخوای باید پاک باشی
پاشو یه چرخی بزن برو یه لیوان آب بخور
اگر بتونی ذهنت را کنترل کنی همه چی درست میشه
 سپاس شده توسط
دلم میخواد داد بزنن بگم خدایا
من هیچ فعل حرومی نخواستم...
حلالشو بهم بده
به موقع بهم بده
خودشو بده
درستشو بده
و صبرشو بده

دارم داغون میشم 20
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾

ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که  از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
 سپاس شده توسط
(1400 فروردين 4، 1:05)عارفه نوشته است: دلم میخواد داد بزنن بگم خدایا
من هیچ فعل حرومی نخواستم...
حالشو بهم بده
به موقع بهم بده
خودشو بده
درستشو بده
و صبرشو بده

دارم داغون میشم 20

فکر میکنم 90 درصد آدمای اینجا همین حس ها را دارن
من مطمئنم اونایی که پاکی های بالای یک سال را داشتن هم این روزا را گذروندن
ولی سعی کردن با پاکی بگذرونن
 سپاس شده توسط
(1400 فروردين 4، 1:03)یاقوت نوشته است: یا امام حسین 40
اولش فکر کردم مخاطب خاص داشتی بعد دیدم ن فکر آینده رو میکنی 17
-------
فکر کنم همه ی دخترها درکت کنن : )
چون همه منتظر ی مخاظب خاص هستن ک مطابق میلشون باشه ،ولی این فکر وخیال خیلی شیرین و د عین حال خطرناکه .
مخصوصا برای ما ک درگیر ی مرضی ب ایم خ ا هستیم .
همینطوری میری تو فکروخیالش؟ Hanghead یا مثلا فیلم و رمان اینا میتونن تاثیر بذارن؟

نه...
من که نمی شناسمش
ولی از چندین سال پیش گاهی باهاش حرف می زدم.
بیشتر برای مشکلاتش دعا می کردم...
می گفتم خدایا حالشو خوب کن مشکلاتشو رفع کن...
بهش توفیق بده رشد کنه و به ورژن بهتر خودش تبدیل بشه...
تا زودتر و بهتر زمینه ش فراهم بشه که به هم برسیم.
نمی شناختمش اما به آسمون نگاه می کردم و می دونستم هر جا باشه داره زیر این آسمون نفس می کشه...


خ.ا واقعا خط قرمزمه...اگه از شور زدن دیوونه بشم دست بهش نمی زنم...
اما دلم خیلی گرفته
خیلی 
میتونم تا صبح گریه کنم
به حال زارم
به حال عشقی که تو وجودم دارم و می خوام فقط با یکی شریک بشم
و به حال همه حرف ها و رنج هایی که به هیچ کس نمیتونی بگی...
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾

ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که  از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
 سپاس شده توسط
(1400 فروردين 4، 0:59)عارفه نوشته است: خجالت می کشم از گفتنش
هی فکر کردم بیام اورژانس بگم یا نه

دو روزه
خیلی احساس دلتنگی می کنم...
برای همسرم
برای یک رابطه عاشقانه
که از ته دل دوسش داشته باشم و دوسم داشته باشه
من همسر آیندمو می خوام...
نه خیالشو...

خیالش همش سرابه 
اون روزا  فکر می کردم بی خطره
اما منونو به خ.ا می کشوند

من خودشو می خوام Hanghead 2

سلام
خدا باعث بانی این ازدواج های سفید و این مجردیای الکی رو نیامرزه
ازدواج سفید که آمارش سر به فلک کشیده
ما دختر فامیل مون مدیر مدرسه است خونه دو طبقه داره مغازه داره ماشین داره تو سن 45 سالگی با یه پسر ازدواج کرده از خودش چند سال کوچیک تر.
حالا یکی هست مشکل مالی داره ولی اینجور آدما دیگه چرا دیر ازدواج می کنن
بحث ازدواج سفیدم که دیگه مثل قارچ داره رشد می کنه متاسفانه
خدا به آدم دل پاکی مثل شما یه همسر خوب نصیب کنه .
[تصویر:  %D8%AD%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%DA%86%D8%B1%D8...7-6-62.gif]
ورزش دشمن خـ . ا

« اگر لذتِ تَرک لذتِ را بدانی/ دگر لذتِ نفس را، لذت نخوانی»
 سپاس شده توسط
(1400 فروردين 4، 1:16)عارفه نوشته است:
(1400 فروردين 4، 1:03)یاقوت نوشته است: یا امام حسین 40
اولش فکر کردم مخاطب خاص داشتی بعد دیدم ن فکر آینده رو میکنی 17
-------
فکر کنم همه ی دخترها درکت کنن : )
چون همه منتظر ی مخاظب خاص هستن ک مطابق میلشون باشه ،ولی این فکر وخیال خیلی شیرین و د عین حال خطرناکه .
مخصوصا برای ما ک درگیر ی مرضی ب ایم خ ا هستیم .
همینطوری میری تو فکروخیالش؟ Hanghead یا مثلا فیلم و رمان اینا میتونن تاثیر بذارن؟

نه...
من که نمی شناسمش
ولی از چندین سال پیش گاهی باهاش حرف می زدم.
بیشتر برای مشکلاتش دعا می کردم...
می گفتم خدایا حالشو خوب کن مشکلاتشو رفع کن...
بهش توفیق بده رشد کنه و به ورژن بهتر خودش تبدیل بشه...
تا زودتر و بهتر زمینه ش فراهم بشه که به هم برسیم.
نمی شناختمش اما به آسمون نگاه می کردم و می دونستم هر جا باشه داره زیر این آسمون نفس می کشه...


خ.ا واقعا خط قرمزمه...اگه از شور زدن دیوونه بشم دست بهش نمی زنم...
اما دلم خیلی گرفته
خیلی 
میتونم تا صبح گریه کنم
به حال زارم
به حال عشقی که تو وجودم دارم و می خوام فقط با یکی شریک بشم
و به حال همه حرف ها و رنج هایی که به هیچ کس نمیتونی بگی...

باهاش حرف میزدی؟ 106
برای کسی ک ندیدی دعا میکردی ؟!!! 42
چ جالب  65
خوشم اومد ،منم دعا میکنم خدایا این مخاظب خاص آینده ی من ک پیداش نیست و کمکش کن پیشرفت کنه ی چند سال بعد در دیداری عاشقانه من و قسمتش کن خوشبخت بشه 4chsmu1
-----------

دخترررررررر 22
واقعا نمیبینی دلیل اصلی شکستت همین بوده و الانم  داره ضعیفت میکنه؟؟
نکن اینطوری ،فکر و خیال شیرینه و هممون هم تجربه کردیم مخصوضا این دخترانه هایی ک اکثرمون داریم ولی تا ی جایی خوبه ،کنترل ذهنت واجبه . ذهنت جوری داره میره جلو ک این گناه ممکنه از این راه فکر و خیال همسر باعث شکستت بشه .
جلوش و بگیر ،قطعا از هر فیلم و رمان و کلیپ و عکس عشقی و احساسی دوری کن .
مطمئن باش اگر بذاری این حس و ب حال خودش خدا ی جوری ،ی جایی ،ی مخاطب حلالی نصیبت میکنه ک خودت میمونی توش .
عجله نکن .همه چ درست میشه .
ب ذهنت فشار نیار .
انقدری تحت تاثیر فکرهات هستی ک کلی دپرس شدی ، تو باید شاد باشی و انرژی داشته باشی برای ترک و ادامه ی راه پاکی .
پاکی آسون ب دست نمیاد ،باید براش تلاش کرد .
53258zu2qvp1d9v
مواظب خودت باش .
 سپاس شده توسط
نقل قول: ی چند سال بعد در دیداری عاشقانه من و قسمتش کن خوشبخت بشه  4chsmu1
Khansariha (13)

نقل قول: واقعا نمیبینی دلیل اصلی شکستت همین بوده و الانم  داره ضعیفت میکنه؟؟
از وقتی ترک‌رو شروع کردم می دونم.
الان برا همینم اینجام
که درد دل کنم
که فکر و خیال نکنم
خوب می‌دونم خیال احساسی اورژانسیم می کنه 53258zu2qvp1d9v
هنوز فکر و خیالی نکردم
عوضش این جور موقع ها میرم سرمو میذارم رو زانوی خدا میگم دست بکش به سرم....
میگم می خوام درد دل کنم برات...
ناشکری نیست، می خوام فقط بشنوی تو وجودم چی می گذره...
فقط بدونم می دونی، می بینی، رنج منو می بینی
از اینکه باورم نمیشه تازگیا حتی پسرعموی چهارده ساله م می‌تونه وسوسه م کنه گریه م می گیره
از اینکه در دوران بخران اعتماد زندگی می کنیم و پیدا کردن نیمه گمشده تقریباً محاله...از اینکه نمی دونی آدما کدوماشون واقعا لیاقت اعتمادتو دارن در رنجم...
یاقوتم،
اون روزا که براش دعا می کردم نمی دونستم میل جنسی چی هست اصلا...
نمی دونم بگم خوش به حال اون روزا یا نه...

نقل قول: انقدری تحت تاثیر فکرهات هستی ک کلی دپرس شدی ، تو باید شاد باشی و انرژی داشته باشی برای ترک و ادامه ی راه پاکی .
درسته...
ورم فکری پیدا کرده م...بخاطر مشکلات ارتباطیمه
من تو خانواده بی شیله پیله ای بزرگ شدم. دور از اقوام. و حالا در شرایطی هستم که ازم انتظار میره با آداب رفتار کنم و بلد نیستم. این رنجم میده که میلم به با ادب بودنه اما طریقتم فرق داره و معمولاً بی ادبی تلقی میشه.
ضمنا نمیتونم نظر مخالفمو بگم. می ترکم یهو و همه چیز خراب میشه...
اینه که الان منو تحت فشار گذاشته.
سعی می کنم با دیدن یاد بگیرم اما اینقدر می ترسم که کنترل ذهنم و گرفتن تصمیم رو از دست میدم.

در حال جهادم یجورایی
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾

ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که  از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
 سپاس شده توسط
خب بچه ها ممنون که بودین 
خدا ایشالا صبرِ در لحظات سختی بهتون بده
و پاکی هاتون طولانی باشه...
شب بخیر 303
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾

ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که  از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
 سپاس شده توسط
(1400 فروردين 4، 1:41)عارفه نوشته است:
نقل قول: ی چند سال بعد در دیداری عاشقانه من و قسمتش کن خوشبخت بشه  4chsmu1
Khansariha (13)

چیه خب؟فکر کردی فقط خودت میتونی باهاش حرف بزنی؟منم یاد گرفتم دیگه 4chsmu1 الان احتمالا خوابه ،انشالله صبح بره سرکار تا آخر شب کار کنه پول جمع کنه بعد تو ی روز بارونی بهم بخوریم وسایل هامون بریزه زمین و حین جمع کردنش هم و ببینیم  65  و ایزی ایزی تامام تامام  65


نقل قول: واقعا نمیبینی دلیل اصلی شکستت همین بوده و الانم  داره ضعیفت میکنه؟؟
از وقتی ترک‌رو شروع کردم می دونم.
الان برا همینم اینجام
که درد دل کنم
که فکر و خیال نکنم
خوب می‌دونم خیال احساسی اورژانسیم می کنه 53258zu2qvp1d9v
هنوز فکر و خیالی نکردم
عوضش این جور موقع ها میرم سرمو میذارم رو زانوی خدا میگم دست بکش به سرم....
میگم می خوام درد دل کنم برات...
ناشکری نیست، می خوام فقط بشنوی تو وجودم چی می گذره...
فقط بدونم می دونی، می بینی، رنج منو می بینی
از اینکه باورم نمیشه تازگیا حتی پسرعموی چهارده ساله م می‌تونه وسوسه م کنه گریه م می گیره
از اینکه در دوران بخران اعتماد زندگی می کنیم و پیدا کردن نیمه گمشده تقریباً محاله...از اینکه نمی دونی آدما کدوماشون واقعا لیاقت اعتمادتو دارن در رنجم...
یاقوتم،
اون روزا که براش دعا می کردم نمی دونستم میل جنسی چی هست اصلا...
نمی دونم بگم خوش به حال اون روزا یا نه...
مطمئن باش اینجا اکثرمون درکت میکنیم‌.ذهن ما حساس تر از بقیه هست .پس خودت و سرزنش نکن .سعی کن یاد بگیری ک خ ا چی هست ،چ داره ،چ ضرری میرسونه،راه های مقابله باهاش چ هست و محتاط تر شو .نیاز ی چیزه وسوسه و شهوت ی چیز دیگه  پس سعی کن بتونی یاد بگیری ک از هم جداشون کنی .
فقط میتونم بگم خدا همه رو عاقبت ب خیر کنه .همه چ خیلی سخت شده .



نقل قول: انقدری تحت تاثیر فکرهات هستی ک کلی دپرس شدی ، تو باید شاد باشی و انرژی داشته باشی برای ترک و ادامه ی راه پاکی .
درسته...
ورم فکری پیدا کرده م...بخاطر مشکلات ارتباطیمه
من تو خانواده بی شیله پیله ای بزرگ شدم. دور از اقوام. و حالا در شرایطی هستم که ازم انتظار میره با آداب رفتار کنم و بلد نیستم. این رنجم میده که میلم به با ادب بودنه اما طریقتم فرق داره و معمولاً بی ادبی تلقی میشه.
ضمنا نمیتونم نظر مخالفمو بگم. می ترکم یهو و همه چیز خراب میشه...
اینه که الان منو تحت فشار گذاشته.
سعی می کنم با دیدن یاد بگیرم اما اینقدر می ترسم که کنترل ذهنم و گرفتن تصمیم رو از دست میدم.

در حال جهادم یجورایی

میدونم چ میگی،
ب جای دیدن سعی کن از کتاب ها استفاده کنی و مرحله ب مرحله جلو بری .و اینکه از بقیه دور نباش .
خوش اخلاقی و ادب و احترام تو تنهایی ب ثبات نمیرسه .سعی کن انقدری روشون تمرکز کنی ک واقعا تو ذهنت تثبیت بشن .
ببین رو ترک خ ا تمرکز نکن ک میشکنی ، رو این تمرکز کن که انقدر تو زمینه های دیگه رشد کنی و یاد بگیری ک خود ب خود ببینی روزهای پاکیت داره زیاد میشه .
اگر رو این تمرکز کنی ک ذهنم و چشمم و بپوشونم و امروز بکذره فردا بگذره واقعا سختت میشه ،ب جاش خودت و ب قدری مشغو کن و برنامه داشته باش برای رشد ک ی روزی ببینی ک روزهای پاکیت از دستت در رفته و تو نمیتونی حسابشون کنی .
برنامه بریز برای تمام زمینه های رشد فردی و شخصیتیت .
اورژانسی شدی حتما بیا اینجا .این روزها میکذره عزیز جان فقط باید صبور باشی .
 سپاس شده توسط
ریپلای رو نزدم که طولانی نشه
ولی باید اعتراف کنم شباهت های روحی فکری زیادی داریم یاقوت جان، قبلاً نمی شناختمت اما حالا رسما دوست شدیم 4chsmu1
این شباهت به سبک هامون هم راه پیدا کرده.

در تایید حرفت بگم،
دقیقا منم با کتاب یاد می گرفتم. 
و اعتقاد دارم میشه و شده هم و همچنان در همین مسیرم.
توی اثاث کشی خونه مون نزدیک مادربزرگم شد. خیلی نزدیک. بعد در شرایطی که اصلا تجربه های این مدلی رو نداشتیم. این یکی دو هفته همش فشار عصبی داشتم. شرایط خیلی جدید شده و من گفتم شاید بد نباشه کمی هم روی دیدن رفتارها و پاسخ ها تامل کنم. کاری که قبلاً اصلا انجام نمی دادم و بلد نبودم.
پدرم هم رعایت حریم ها و ایجاد توازن رو اصلأ بلد نیست بنده خدا
خلاصه همه چیز پیچیده شده و الان
 هم باهاشون تو مسافرتیم. 4chsmu1

عرضم به حضورت
این هم که میگی روی رشد کار کن وگرنه سخت میشه، دقیقا تا حالا همین کارو کردم. 4chsmu1

حالا که اینقدر تجربیاتت شبیهه بیا بگو وقت هایی که توی رشد دادن زندگی بعد یک تلاش همه جانبه که نهایت توانست در عمل و اجرا و برنامه ریزی بوده و طولانی مدت که خیلی خسته ت کرده چه می کنی؟
این هم یک نوع شکسته به نظر من.
وقتی مثل الان من پشت سر هم چندتا شکست پیش میاد(نه از نوع شکست خ.ا) واقعا دیگه نای ایستادن ندارم...از شکست نه می ترسم نه عارم میشه، از این خسته میشم که خیلی تلاش و مشورت و به کارگیری انواع راه حل ها رو داشتم اما آخرش هیچی.



تا حالا در این مواقع تنها راهی که داشتم رها کردن و از نو شروع کردن بوده.
الحمدالله شکر خدا، خدا بهم یک نور امید خاصی داده که هر چیم بشه، بعد یه مدت بلند میشم.
ولی خب از همون نقطه درجا زده قبلی. 53258zu2qvp1d9v

نهایتا به این نقطه از زندگی می رسم که گاهی نیاز به استراحت دارم. نیاز به اینکه شارژ بشم.
شارژم که تموم میشه نمی‌دونم چیکار کنم.
این جاها میشه که واقعا حس می کنم یکی کنارم کمه.
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾

ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که  از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان