اورژانس کانون

[Silent Voice]

من بیشترین دلیلی که باعث شد وایسم خونه همین سختگیری های معلممون بود...

دیروز هم عربی داشتیم  داشت می پرسید یه نفر جواب غلط داد از گروه حذفش کرد


کلاس آنلاینه ولی در هر جلسه که عربی داریم هر جلسه پرسشه....

ویدئو های تدریس جداست

دیگه تنها موندین ک عربی بخونید . مواقعی ک تنها میمونید برای کاری یا موقع درس خوندن و کلا هرکاری ک باید انجامش بدین . رو ی کاغذ بنویسید یا با صدای بلند با خودتون تکرار کنید ک من باید اینکار و تو این مدت زمان انجام بدم .
مثلا این چند ساعت تنها موندم خونه تا فیلم های تدریس عربی رو بخونم . در ظاهر ی جمله ی ساده هست ولی ناخودآگاه تو ذهنتون ثبت میشه و اینطوری میتونید بدون از دست دادن زمان و تمرکز کارتون و انجام بدین . 

من همه ی کتاب و جزوه هام پره از این جمله ها 
ـــــ
چ معلم خوبی دارین . هر جلسه پرسش کمک میکنه قطعا . موقع امتحانات خیلی راحت تر میخونید . امتحان ها هم ک حضوری شده قطعا 20 میگیرین 
ـــــــــــــــــــ

نه من خیلی راحت صحبت می کنم و در خیلی از مواقع هم جواب داده

من امتحانش نکردم   
حتما امتحان میکنم . مرسی ک بهم گفتین 


الان حالتون چطوره ؟ ب نظرم شیطون باید ول کنه بره دیگه  

خیلی ممنون که اینو گفتین    

در مورد امتحانات هم هیچی مشخص نیست تا چند روز پیش به ما می گفتن میخواد میان ترم حضوری شه دوباره غیر حضوری شد



الان خیلی بهترم و خوبم


ممنونم از شما

[یاقوت]

هر مدلی بشه جوری بخونید ک اون شاگرد زرنگی ک همه اسمش و میگن و بهش حسرت میخورن شما باشید . شاگرد اول تا سوم شدن خیلی لذت بخش هست   

لطفا مواظب خودتون و پاکیتون باشین . اگر مشکلی بود حتما پست ارسال کنید . ما تا موقعی ک حالتون بهتر بشه هستیم و منتظر میمونیم ک بهتر بشین .


خوشحالم ک الان خوبین 

[سفیر بهشت]

واقعا نمیدونم دیگه چیکار کنم...
این چه بلاییه سرم میاد...
چرا صداهایی که توی ذهنم متوقف نمیشن تا من به راهم ادامه بدم؟
همین صداهان که منو به گناه میکشن...
چرا باید بقیه رو ببینم که موفق میشن و من اندر خم یک کوچم؟
اصلا من چمه؟
چرا نمیتونم نرمال باشم؟
مگه من آدم نیستم؟
مگه من حق ندارم آرامش داشته باشم؟
یه صدایی تو ذهنمه که مدااااااااااااااااااااااااااام میگه چرا این کارو نمیکنی چرا اون کارو نمیکنی
خدایا...
آخه کی میدونه چی میگم؟
خب من خسته شدم اینقدر فکر کردم
تکلیف من چیه...

[سرباز گمنام]

سفیر بهشت جان سلام
صلوات بفرست داداش جان
صلوات بفرست تا ذهن ات آروم بشه

[New fighter]

واقعا نمیدونم دیگه چیکار کنم...
این چه بلاییه سرم میاد...
چرا صداهایی که توی ذهنم متوقف نمیشن تا من به راهم ادامه بدم؟
همین صداهان که منو به گناه میکشن...
چرا باید بقیه رو ببینم که موفق میشن و من اندر خم یک کوچم؟
اصلا من چمه؟
چرا نمیتونم نرمال باشم؟
مگه من آدم نیستم؟
مگه من حق ندارم آرامش داشته باشم؟
یه صدایی تو ذهنمه که مدااااااااااااااااااااااااااام میگه چرا این کارو نمیکنی چرا اون کارو نمیکنی
خدایا...
آخه کی میدونه چی میگم؟
خب من خسته شدم اینقدر فکر کردم
تکلیف من چیه...

مشکل اصلی به نظر من همینه 
این که زندگی دیگرانو با خودمون مقایسه کنیم اشتباه محضه قبلا یه تیزری درست کرده بودن توی تلوزیون که خیلی وایرال شد توی شبکه های اجتماعی و به تمسخر گرفته شد ولی یه نکته خیلی مهم داشت اونم اینکه ظاهر زندگی خودمون را هرگز نباید با باطن زندگی بقیه مقایسه کنیم برای رسیدن به موفقیت باید سختی کشید و استمرار داشت این پروسه ممکنه سال ها طول بکشه ولی نباید تسلیم شد اصلا هم اسون نیست چون باید کلیه چیز هایی که برای رسیدن به هدفت لازم داری پیدا کنی( مواد اولیه شروع کار)
بعد باید سخت تلاش کنی اونقدری که وقتی زمانی برای استراحت پیدا میکنی به معنای واقعی استراحت کنی هیچ کدوم از حواس پنج گانه به اضافه ذهن نباید اصلا توی پروسه استراحت درگیر بشن یعنی اصلا نباید بتونن که درگیر بشن و یه نکته مهم تر اینکه همیشه باید ابزار رسیدن به هدف تیز و آماده باشه که راحت تر بتونیم به هدف برسیم 
و اینکه مردم همیشه به کسی که به قله رسیده نگاه میکنن و براش دست میزنن ولی نمیدونن کسی که به قله رسیده چه سختی هایی کشیده تا بتونه خودشو به قله برسونه

[Silent Voice]

سلام کسی هست

[ایرانا]

سلام 
چه طورین؟

[Silent Voice]

ممنونم یهو وسوسه اومد و اوج گرفت  


حالا خوبه نتم داخلیه

[ایرانا]

ممنونم یهو وسوسه اومد و اوج گرفت  


حالا خوبه نتم داخلیه

الان در چه وضعیتی ، هستین ؟

واقعا خداروشکر ک اومدین اینجا
همین یه قدم بزرگ برای دفع وسوسه اس

اگر امکانش هست ، پاشید ، وضو با اب خنک بگیرین بیایین

اگر تو جاتون هستین و خوابتون نمیره از رخت خوابتون ، بیایین بیرون

اومدین پست بزارین

[Silent Voice]

صبح هم وسوسه بودم

ی حسی بم گفت برو احساسات و یک به یک بنویس


این کارو کردم خیلی بهتر شدم

[ایرانا]

صبح هم وسوسه بودم

ی حسی بم گفت برو احساسات و یک به یک بنویس


این کارو کردم خیلی بهتر شدم

این خیلیی عالیه
فکر کنم منم باید این کار رو از سر بگیرم ، همه چیز از جایی نشاء میگیره ک ما نمیدونیم با خودمون چند چند هستیم

بعد یه مدت خودتون تغییرات خودتونو حس میکنین

[Silent Voice]

ممنونم یهو وسوسه اومد و اوج گرفت  


حالا خوبه نتم داخلیه

الان در چه وضعیتی ، هستین ؟

واقعا خداروشکر ک اومدین اینجا
همین یه قدم بزرگ برای دفع وسوسه اس

اگر امکانش هست ، پاشید ، وضو با اب خنک بگیرین بیایین

اگر تو جاتون هستین و خوابتون نمیره از رخت خوابتون ، بیایین بیرون

اومدین پست بزارین

انجام شد


الان بهترم کمی

[ایرانا]

انجام شد


الان بهترم کمی

خداروشکرر


اگر میتونین ، هموجایی ک هستین ، ۲۰ تا ۲۵ تا شنا سوئدی یا دراز نشست هم بزنین 

مواظب پاکی تون باشین حتی اگر چندساعته ک به دستش اوردین

[پشتکار]

سلام
خوبی؟
پناه ببر به خدا که او شنوا و داناست.

وَإِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
و هر گاه از شیطان تو را وسوسه و تحریکی رسد به خدا پناه بر که او شنوا و داناست.

[Silent Voice]

ممنونم‌ الان خوب هستم