1392 ارديبهشت 14، 14:02
یا عباس
(1392 ارديبهشت 27، 11:49)مجتبی نوشته است:
و مرا بر گريه به حال خود يارى كن كه سخت عمرم را به تسويف و آرزوهاى باطل از دست دادم
و اينك به جايى رسيدهام كه از خوبى و اصلاح نفس خود به كلى نااميدم
پس از من بدحال و توبه روزگارتر كيست ؟
واى اگر من با چنين حال منتقل شوم
به جانب قبرى كه براى خوابگاه خود مهيا نكرده
و با عمل صالح فرش در آن بستر نگستردم ..........
و چرا نگريم در صورتى كه نمىدانم مسيرم تا كجاست
و به كجا مىروم و اكنون مىبينم كه نفس با من خدعه مىكند
و روزگار با من مكر مىورزد
در حالى كه عقاب مرگ بر سرم پر و بال گشوده است
پس چرا نگريم؟
مىگريم بر جان دادنم
مىگريم بر تاريكى قبرم......