نظرسنجی: این تاپیک را چگونه ارزیابی می نمایید؟
این نظرسنجی بسته شده است.
بسیار عالی
77.78%
42
77.78%
عالی
12.96%
7
12.96%
خوب
9.26%
5
9.26%
ضعیف
0%
0
0%
بسیار ضعیف
0%
0
0%
در کل
54 رأی
100%
*شما به این گزینه رأی داده‌اید.

امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

ختم صلوات برای...

100420
+
100
=
100520

Khansariha (18)Khansariha (48)Khansariha (48)Khansariha (48)
هرگز هنگام گام برداشتن به سوی آرمان بزرگ ، نگاهت به آنانی که دستمزد خویش را پیشاپیش می خواهند نباشد ! تنها به توانایی های خود اندیشه کن . ارد بزرگ

53317
100520
+
200
=
100720
[/size]ممنونم از همتون.......
دوستون دارم.....به اميد پاكيتون41Khansariha (46)
[تصویر:  kitty-cat-smiley-027.gif]~~...ko0ochak basho0o ASHEgh ke ESHGH midanad ayin b0zo0org kardanat [email=r@A]r@A[/email]**!!!...~~
   
[تصویر:  kitty-cat-smiley-027.gif] 
[تصویر:  ko4o_96670753446949498754.png]


100720
+
200
=
100920

سلام برای سلامتی ودعای برای پاکی همه دوستای گلم وخودمcheshmakKhansariha (46)Khansariha (46)Khansariha (46)
هرگز هنگام گام برداشتن به سوی آرمان بزرگ ، نگاهت به آنانی که دستمزد خویش را پیشاپیش می خواهند نباشد ! تنها به توانایی های خود اندیشه کن . ارد بزرگ

53317
100920
+
80(به امید پاکی هممون)
=
101000
نشان 100 روزه
.........[تصویر:  medal.png].........


تنها راهی که به شکست می انجامد، تلاش نکردن است

خودت را بپذیر؛ هر چه که هستی حتی اگر نقصی هم داری آن را بپذیر؛ تنها آن
هنگام قادری دست از جنگ با خودت برداری و آسوده باشی.



101000
+
200
=
101200

برای سلامتی آقا امام زمان (عج)

و برای دعای خیر و پاکی همه بچه های خوب کانون و خودمKhansariha (48)Khansariha (48)Khansariha (48)
هرگز هنگام گام برداشتن به سوی آرمان بزرگ ، نگاهت به آنانی که دستمزد خویش را پیشاپیش می خواهند نباشد ! تنها به توانایی های خود اندیشه کن . ارد بزرگ

53317
101200
+
50
=
101250
هرچند حال و روز زمین و زمان بد است \ یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است
حتی فرشته ای که به پابوس آمده \ انگار بین رفتن و ماندن مردّد است
اینجا مدینه نیست، نه اینجا مدینه نیست \ پس بوی عطر کیست که مثل محمد است؟
حتی اگر به آخرخط هم رسیده ای \ اینجا برای عشق شروعی مجدد است
جایی که آسمان به زمین وصل می شود \ جایی که بین عالم و آدم، زبانزد است
هر جا دلی شکست به این جا بیاورید \ اینجا بهشت، شهر خدا، شهر مشهد است
[تصویر:  87267819991958480523.jpg]

حسین ارام جانم، حسین روح و روانم
بیا نگار اشنا، شب غمم سحر نما
مرا به نوکری خود، شها تو مفتخر نما

101250
+
1
=
101251
.
101251
+
10
=
101261
53
ای طلیعه هشتم!
 من آمدم تا دلم را بر ضریح تو حلقه زنم و به دور کعبه عشق تو طواف دهم.
آمدم تا اشک چشمانم را دخیل سقا خانهات کنم.
آمدم تا از کبوتران حرمت گردم تا به هر صبح به دور گنبد طلائیت به پرواز درآیم
 مولایم! ای طبیب دردمندان!
53
101261
+
30
=
101290
هرچند حال و روز زمین و زمان بد است \ یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است
حتی فرشته ای که به پابوس آمده \ انگار بین رفتن و ماندن مردّد است
اینجا مدینه نیست، نه اینجا مدینه نیست \ پس بوی عطر کیست که مثل محمد است؟
حتی اگر به آخرخط هم رسیده ای \ اینجا برای عشق شروعی مجدد است
جایی که آسمان به زمین وصل می شود \ جایی که بین عالم و آدم، زبانزد است
هر جا دلی شکست به این جا بیاورید \ اینجا بهشت، شهر خدا، شهر مشهد است
[تصویر:  87267819991958480523.jpg]

حسین ارام جانم، حسین روح و روانم
بیا نگار اشنا، شب غمم سحر نما
مرا به نوکری خود، شها تو مفتخر نما

101290
+
10
=
101300
هرچند حال و روز زمین و زمان بد است \ یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است
حتی فرشته ای که به پابوس آمده \ انگار بین رفتن و ماندن مردّد است
اینجا مدینه نیست، نه اینجا مدینه نیست \ پس بوی عطر کیست که مثل محمد است؟
حتی اگر به آخرخط هم رسیده ای \ اینجا برای عشق شروعی مجدد است
جایی که آسمان به زمین وصل می شود \ جایی که بین عالم و آدم، زبانزد است
هر جا دلی شکست به این جا بیاورید \ اینجا بهشت، شهر خدا، شهر مشهد است
[تصویر:  87267819991958480523.jpg]

حسین ارام جانم، حسین روح و روانم
بیا نگار اشنا، شب غمم سحر نما
مرا به نوکری خود، شها تو مفتخر نما

101300
+
10
=
101310
53
ای طلیعه هشتم!
 من آمدم تا دلم را بر ضریح تو حلقه زنم و به دور کعبه عشق تو طواف دهم.
آمدم تا اشک چشمانم را دخیل سقا خانهات کنم.
آمدم تا از کبوتران حرمت گردم تا به هر صبح به دور گنبد طلائیت به پرواز درآیم
 مولایم! ای طبیب دردمندان!
53
101310
+
50
=
101360
هرچند حال و روز زمین و زمان بد است \ یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است
حتی فرشته ای که به پابوس آمده \ انگار بین رفتن و ماندن مردّد است
اینجا مدینه نیست، نه اینجا مدینه نیست \ پس بوی عطر کیست که مثل محمد است؟
حتی اگر به آخرخط هم رسیده ای \ اینجا برای عشق شروعی مجدد است
جایی که آسمان به زمین وصل می شود \ جایی که بین عالم و آدم، زبانزد است
هر جا دلی شکست به این جا بیاورید \ اینجا بهشت، شهر خدا، شهر مشهد است
[تصویر:  87267819991958480523.jpg]

حسین ارام جانم، حسین روح و روانم
بیا نگار اشنا، شب غمم سحر نما
مرا به نوکری خود، شها تو مفتخر نما

101360
+
5
=
101365
.
سلام من تازه اومدم کانون عضوشدم الهی امیدوارم همه شما موفق باشین + خودمcheshmak
101365
+
500
=
101865

Khansariha (46)
قدم بر می دارم. بلند بلند قدم بر می دارم.

فكر می كنم.

ساعت در حال گذر است.

وقت نیست.

باید تندتر بروم.

قدم هایم را سریع تر می كنم.

به جای یك موضوع، به چند موضوع هم زمان فكر می كنم.

شاید این طوری در وقت صرفه جویی كنم.

انگار باز هم وقت نیست.

تصمیم می گیرم بدوم.

به نفس نفس می افتم.

انقدر مشغول بازیابی تنفسم بودم كه یادم رفت فكر كنم.

تصمیم می گیرم دویدن، بازیابی تنفس و فكر كردن را با هم انجام دهم.

دارم از شدت خستگی تلو تلو می خورم.

تمام تنم خیس عرق است.

اگر نایستم، از هوش خواهم رفت.

روی یك صندلی می نشینم.

تنگی نفس می گیرم. تند تند نفس می كشم.

كمی نفسم سر جایش می آید.

اما تمام این مدت كه من روی صندلی نشسته بودم...

من نه تنها زمان را از دست دادم...

نه تنها رشته ی افكارم پاره شد...

نه تنها لباس های تمیزم را با لباس هایی خیس عرق،‌ عوض كردم...

بلكه قدم هایم نیز متوقف شد و روی یك صندلی نشستم.

شاید اگر همان قدم های اولیه ام را برمی داشتم...

و اگر نمی خواستم از زمان سبقت بگیرم...

الان ساكن و متوقف نمی شدم.

مشكل از آن جایی شروع شد كه تصمیم گرفتم بدوم.


5353
101865
+
200
=
102065Tears
قدم بر می دارم. بلند بلند قدم بر می دارم.

فكر می كنم.

ساعت در حال گذر است.

وقت نیست.

باید تندتر بروم.

قدم هایم را سریع تر می كنم.

به جای یك موضوع، به چند موضوع هم زمان فكر می كنم.

شاید این طوری در وقت صرفه جویی كنم.

انگار باز هم وقت نیست.

تصمیم می گیرم بدوم.

به نفس نفس می افتم.

انقدر مشغول بازیابی تنفسم بودم كه یادم رفت فكر كنم.

تصمیم می گیرم دویدن، بازیابی تنفس و فكر كردن را با هم انجام دهم.

دارم از شدت خستگی تلو تلو می خورم.

تمام تنم خیس عرق است.

اگر نایستم، از هوش خواهم رفت.

روی یك صندلی می نشینم.

تنگی نفس می گیرم. تند تند نفس می كشم.

كمی نفسم سر جایش می آید.

اما تمام این مدت كه من روی صندلی نشسته بودم...

من نه تنها زمان را از دست دادم...

نه تنها رشته ی افكارم پاره شد...

نه تنها لباس های تمیزم را با لباس هایی خیس عرق،‌ عوض كردم...

بلكه قدم هایم نیز متوقف شد و روی یك صندلی نشستم.

شاید اگر همان قدم های اولیه ام را برمی داشتم...

و اگر نمی خواستم از زمان سبقت بگیرم...

الان ساكن و متوقف نمی شدم.

مشكل از آن جایی شروع شد كه تصمیم گرفتم بدوم.


5353


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان