امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

نقل قول: برو آب بکــــــــــــش ( اگه گفتین دیالوگ کودوم فیلمه ؟ [تصویر:  4.gif] )

معلومه که، از آقا رضا مارمولک : " شما برو ماستتو بخور" Khansariha (13)
من از خود می پرسم، شما چطور؟

آیا اعتیاد یک نوع بیماری است؟؟

اعتیاد جنسی چیست؟؟

آیا من یک معتاد جنسی هستم؟؟

چگونه می توانم بفهمم که یک معتاد جنسی هستم؟؟

درخشنده جان نیا اینجا میترسم اینقدر روحیه بگیری از اون طرف بیوفتی حالا خر بیار باقالی بار کن یکی باید بیاد جلوتو بگیره 4chsmu1
باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ
گر کافر و گبر و خود پرستی باز آ
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی باز آ ...

[تصویر:  05_blue.png]

لوتی ها [تصویر:  khansariha%20(18).gif] 

عاشق فاطمه زهرا    هادی   همت   الون واریور

شعار ما:
مردانه و دست در دست هم تلاش می کنیم

تا از ننگ خلاص شویم و به دنیای سبز پاکی قدم بگذاریم
[تصویر:  dwzb_kr6h_11222245_1471027703194394_4684...3127_n.jpg]
uupload.ir/files/dwzb_kr6h_11222245_1471027703194394_4684879877968053127_n.jpg
يادمان نرود گاهی با گناه به اندازه‌ی یک لايک فاصله داريم...
يادمان نرود فضای مجازی هم «محضر خداست» نکند که شرمنده باشيم؛ امان از لحظه‌ی غفلت که فقط خدا شاهد است و بس...
روی مانيتور بچسبانيم:«ورود شيطان ممنوع»
مراقب دستی که کليک می کند، چشمی که می بيند و گوشی که می شنود باشيم... و بدانيم و آگاه باشيم که خدا يک کاربر «هميشه آنلاين» است...
[تصویر:  05_blue.png]
چقدر خوبه ک با کانون آشنا شدم.انشاالله این آشناییم مایه خیر باشه تو زندگیم
هر کاری میخام بکنم کانون برامون ی تاپیک ایجاد کرده ک بهتر اون کار رو انجام بدیم.مثلا برا ترک بهتر خ.ا یا برنامه ریزی یا نتظیم خواب، حتی کانون کمکون میکنه ذهن و نگاهمونو کنترل کنیم یا نمازامونو سر وقت بخونیم و خیلی چیزای دیگه و البته همین تاپیک دردل
البته دلم نمیخاست بیام اینجا و انرژِی منفی ب کسی بدم ولی آخه مگه جز کانون و بچه هاش کسی هم دارم ک دردودل کنم؟ 23 نه ندارم.ب مامان و بابام ک نمیخام دردمو بگم چون نمیخام غصه بخورن و اگرم بگم نمیتونن کمکم کنند. دردمم طوری نیس ک بشه ب دوستام بگم.همسرمم ک خودش ی قسمت از دردامه.شاید من اشتباه میکنم شاید حساس شدم ولی شایدم حقیقت داشته باشه.
خدایا میدونی چقدر خستم از اینکه همش حفظ ظاهر کنم ک کسی نخاد ازم بپرسه دردت چیه.حتی جلوی خودشم ظاهرمو حفظ میکنم ک نخاد باهام در موردش حرفی بزنه.خدایا چیکار کنم ک دلم آروم بشه.این افسردگی لعنتی داره از تموم زندگی منو عقب میندازه.ن حس و حال کار کردن دارم ن کلاس رفتن ن باشگاه رفتن و ن هیچ چیز دیگه.فقط دلم میخاد تنها توی اتاقم بخابم و برم تو رویاهام.همین
خدایا کمکم کن
کاشکی گناه نداشتم ک التماست میکردم منو ببری پیش خودت ولی چیکار کنم ک تا خرخره توی گناهم و از مرگ میترسم.گناهامو ببخش و نشونم میده ک همشونو بخشیدی.نشونم بده ک وقتی بیام پیشت قرار نیست اول بدبختیای بزرگترم اونجا باشه.ازت خواهش میکنم منو ببخش
خدا همراهتونه ...
باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ
گر کافر و گبر و خود پرستی باز آ
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی باز آ ...

[تصویر:  05_blue.png]

لوتی ها [تصویر:  khansariha%20(18).gif] 

عاشق فاطمه زهرا    هادی   همت   الون واریور

شعار ما:
مردانه و دست در دست هم تلاش می کنیم

تا از ننگ خلاص شویم و به دنیای سبز پاکی قدم بگذاریم
کاش می شد به شیطون گفت :

یه لحظه ... فقط یه لحظه یه نفس بکشم.
....
کاش برگردم به روزهای اولی که کانون اومده بودم.

فکر کنم باید با ستاره چهارم خداحافظی کنم
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

(1394 شهريور 30، 16:42)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: کاش می شد به شیطون گفت :

یه لحظه ... فقط یه لحظه یه نفس بکشم.
....
کاش برگردم به روزهای اولی که کانون اومده بودم.

فکر کنم باید با ستاره چهارم خداحافظی کنم

چرا داداش؟شما ک خوب پیش میری؟بزن تو گوش شیطون.اصلا فحشش بده.میخای منم کمکت کنم تو فحش دادن؟؟ Khansariha (98)
اصلا اگه خاستی بگو ک ب همه کامنت بزنم با هم بریم فحشش بدیم ناکسو
شما قوی هستی و با اراده.حتما شکستش میدی.من مطمینم Muscular
ای بابا...
وقتی میدونی درست نیست ولی باز انجامش میدی.. asabani

باید بشینم متن تقویت باور برای ترکم رو بازنویسی کنم.. 53258zu2qvp1d9v
[تصویر:  wp4003454.jpg]
با هرچقدر تلاش نمیشه خودتو تو دل مردم جا کنی.

[تصویر:  941493eeea57.jpg][تصویر:  941493eeea57.jpg][تصویر:  941493eeea57.jpg]
این شنبه که گذشت از ورود من به کانون یک سال می گذره.
یادم می آد اون شب رو.
یک سال گذشت و من هنوز آدم نشدم.

کاش کلمات می تونستند غمی که دارم رو توصیف کنند. ای کاش.
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

(1394 شهريور 30، 22:59)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: این شنبه که گذشت از ورود من به کانون یک سال می گذره.
یادم می آد اون شب رو.
یک سال گذشت و من هنوز آدم نشدم.

کاش کلمات می تونستند غمی که دارم رو توصیف کنند. ای کاش.


شاید هنوز امادگی کامل رو بدست نیاوردی ، به مرزهایی که توی درونت هستش بهش نرسیدی که بخوای ازش عبور کنی باید همینطور پیش بری ..

و این واقعیت قبول کن ، هر وقت حالت خوب بشه دوباره ی دلیلی پیدا میشه که ناراحت باشی.. چندین بار اتفاق میفته..
می خوای برای دفعه بعد برات سخت تر باشه یا راحت تر .. میدونم شاید نباید اینطور فکر کنی اصلا قراره چیز بدی اتفاق بیفته ، اگه اینطور فکر کنی وقتی اتفاقی بیفته برات سخت تر میشه..

نزار ناراحتی باعث ضعف تو درونت بشه.. گاهی وقتا هم ناراحتی باعث میشه به خودت بیای و به ی چیز جدید درمورد خودت متوجه بشی و موقعی که حالت خوب باشه همینطور..

کلمه ها نمیتونند همه دردی رو که تجربه میکنی رو بگه و قابل درک بکنه.. ی حسی هست که از درونت داره میخورت و نابودت میکنه..

سعی کن از ی موضوعی یا چیزی ، شخصی الهام بگیری ..بعد ی مدت کم کم خودت ، خودتو بیشتر میشناسی .. رفتار و واکنش خودتو نسبت به اتفاقات .. حسی که بهت دست میده رو میشناسی و میدانی دیگه چطور پیش بری..

نمیگم حرفام درسته یا واقعیته.. فقط احساس کردم این حرفا رو بهت بگم..
سلام
آقا رضا بعد از 5 سال توی کانون پست گذاشتند.
آخرین پستشون برمیگرده به 17 مرداد سال 89.

تبریک میگم حضور دوبارشون رو در کانون Khansariha (8)
يادمان نرود گاهی با گناه به اندازه‌ی یک لايک فاصله داريم...
يادمان نرود فضای مجازی هم «محضر خداست» نکند که شرمنده باشيم؛ امان از لحظه‌ی غفلت که فقط خدا شاهد است و بس...
روی مانيتور بچسبانيم:«ورود شيطان ممنوع»
مراقب دستی که کليک می کند، چشمی که می بيند و گوشی که می شنود باشيم... و بدانيم و آگاه باشيم که خدا يک کاربر «هميشه آنلاين» است...
[تصویر:  05_blue.png]
به شدت این حس و حالُ دارم : درسته که من دختر نیستم تا لاک زده باشم اما لاک جیغ من سیاهی جیغی ایه که تمام وجودم رو گرفته :

رو به خودم هی پشت هم دیوار کشیدم
اینقدر که هیچکی جز خودم دیگه ندیدم
//
به هر دری زدم که توی چشم باشم
هر کاری کردم که تو قلب همه جا شم
//
هر بار دستامو تو محکم تر گرفتی
هر بار آسون تر من از تو دل بریدم
/
آسون نبود پا پس کشیدن تو این راه
آسون نبود دنیا رو از چشم تو دیدن
از لاک جیغم تا خدا رسیدنم رو مدیون اونیم که فردامو رقم زد
خدایی که منو تو آغوشش کشیدو به جای هردو مون همه راهو قدم زدل


خدایا تو همیشه و همیشه بهترین ها رو برام هدیه آوردی 
من به تو ایمان دارم و عاشقانه دوستت دارم 


و می خوام که منو پاک کنی از هر بدی و ناخالصی 
[تصویر:  HamiDMoteeS_13072814.jpg]
هی می نویسم ، هی پاک می کنم.

می رم تو پروفایلا ، می نویسم بعدش پاک می کنم.

همین یکی رو هم می خواستم پاک کنم. Gigglesmile
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

چه دردی افتاده به جونت؟
عاشق فاطمه زهرا؟

[تصویر:  nasimhayat.png]


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 4 مهمان