درد دل های شما

[سفیر بهشت]

کمک لازم دارم...

[*بنده پاک*]

کمک لازم دارم...

کمکی از دست ما بر میاد ؟

[سفیر بهشت]

بهترم ،خیلی ممنونم از شما.

["سعید"]

یک شکست دیگه..

دیگه از روی این تاپیک و کانون خجالت می کشم..انگیزه هام برای ترک روز به روز کمرنگ تر میشه و یه جورایی اخت گرفتم با این شیوه زندگی...

منی که صفحه ی یادداشت های بچه ها رو میترکوندم از انگیزه دادن و تلاش برای جنگیدن..حالا همه میان پیام میدن که تو چته؟..چرا پا نمی شی؟ چرا تلاش نمی کنی؟...چرا یه روز هستی ده روز نیستی؟

امروز بعد از شکست یه اتفاق بدم افتاد..من بهش میگم "مکافات عمل"..دیدم sms اومده از بانکی که ضامن وامی شده بودم..19 ماه نپرداختن قسط و نزدیک به 40 میلیون بدهی..حالا روزهای بعدی همش تو عذاب و اضطراب این میگذره که نتیجه چی میشه...

دیگه سیکل حضورم تو کانون شده شکست، یکی دو روز فعالیت در کانون بعد از شکست و بعد غیبت تا شکست بعدی.. خوب معلومه هیچ کسی اینجوری به نتیجه نمیرسه.. بعضی وقتا وقتی میبینم بچه ها چه جوری تو کانون قد کشیدن و قوی شدن دربرابر این دیو حسرت میخورم که چرا من جزو این بچه ها نیستم..چرا من دیگه حال و حوصله ی پستای روزانه، ترجمه ی کتاب اعتیاد به پ.و.ر.ن و انگیزه دادن به بچه ها رو ندارم..

امیدوارم این داستان وام و قسط به خیر بگذره و گرنه خودِ استرس و نا امیدی عاملیه برای شکست های سریالی..

[سفیر بهشت]

[mahdimontazer]

آقا علیرضا همینطور اتفاقی داشتم به یادداشت های آقا آرمین نگاه می کردم.
ماجرای اون خانومه؟

[سفیر بهشت]

یکی از اشتباهامه
واقعا نمیتونم اشتباهامو هضم کنم...
قبلیا کم نبود بازم دارم اشتباه میکنم

[سفیر بهشت]

از اشتباه متنفرم...
ولی باز اشتباه میکنم و بعد از اون حالم خیلییییییی بد میشه...

[K_1]

یک شکست دیگه..

دیگه از روی این تاپیک و کانون خجالت می کشم..انگیزه هام برای ترک روز به روز کمرنگ تر میشه و یه جورایی اخت گرفتم با این شیوه زندگی...

منی که صفحه ی یادداشت های بچه ها رو میترکوندم از انگیزه دادن و تلاش برای جنگیدن..حالا همه میان پیام میدن که تو چته؟..چرا پا نمی شی؟ چرا تلاش نمی کنی؟...چرا یه روز هستی ده روز نیستی؟

امروز بعد از شکست یه اتفاق بدم افتاد..من بهش میگم "مکافات عمل"..دیدم sms اومده از بانکی که ضامن وامی شده بودم..19 ماه نپرداختن قسط و نزدیک به 40 میلیون بدهی..حالا روزهای بعدی همش تو عذاب و اضطراب این میگذره که نتیجه چی میشه...

دیگه سیکل حضورم تو کانون شده شکست، یکی دو روز فعالیت در کانون بعد از شکست و بعد غیبت تا شکست بعدی.. خوب معلومه هیچ کسی اینجوری به نتیجه نمیرسه.. بعضی وقتا وقتی میبینم بچه ها چه جوری تو کانون قد کشیدن و قوی شدن دربرابر این دیو حسرت میخورم که چرا من جزو این بچه ها نیستم..چرا من دیگه حال و حوصله ی پستای روزانه، ترجمه ی کتاب اعتیاد به پ.و.ر.ن و انگیزه دادن به بچه ها رو ندارم..

امیدوارم این داستان وام و قسط به خیر بگذره و گرنه خودِ استرس و نا امیدی عاملیه برای شکست های سریالی..

نازنین برادر قدری ذهنت رو خلوت کن

بودن در کانون معادل با پیامهای پربار برای برادرا و خواهرا گذاشتن .. یا پست روزانه .. یا ترجمه کتاب یا ... نیست
هر چند ما همگی از این کارای زیبات بهره‌ها بردیم ..
بودن میتونه نفس کشیدن باشه ..

قرار کن با خودت که نفس بکشی فقط تو کانون ..
سعید فاصله تو با پاکی که چه عرض کنم .. تا رهایی ابدی فقط یه قدمه .. این رو باور دارم ..
بیا یه موضوع کوچیک تو ذهنت در نظر بگیر و فی البداهه هر روز برامون درباره اش یه خط بنویس فقط .. مثلا درباره هنر سینما .. درباره یه تک درخت .. یا هر چی ..
ذهن تو خیلی خلاقه ..

زندگی سختی داره .. آسونی داره .. تو خیلی مردی و سختیهایی که میکشی رو شاید من درک نکنم
اما باور کن هیچ رابطه منطقی یا غیر منطقی بین فشارهای زندگی و تن دادن به لجن نیست
اون یه چیزیه و این یه چیز دیگه است

یه مقدار ذهنت رو نسبت به پاکی باز کن .. فقط به خدا بگو و پاک بمون .. همین ..

پ.ن: بچه‌ها دعا کنید این مشکل عجیبی که سعید گفته حل بشه .. برا خدا کاری نداره .. همگی دعا کنیم داستان این وام به خیر بگذره که هیچ .. کلی هم به پاس این مرام داداشمون برکت بیاد تو زندگیش

[افرا]

متعجبم از قدرت خدا.

صدای دلتو میشنوه... توی دلت اسمشو با تمام وجود  فریاد میزنی خیلی راحت میفهمه ولی با کسی که از روی ریا توی بلندگوی هیئت داد میزنه

هیچ کاری نداره!

خدایا اینارو از کجا میدونی؟!

از کجا میدونی که اینقدر حرفه ایی کمک میکنی؟!

قطعا یه روز بهم علمی میدی که بتونم راحت بفهممت.

[یاقوت]

خ ا کنم تو جهنمم نکنم هم تو جهنمم ،تموم نمیشه ....
دیگه ب هیچکس کاری ندارم ،خودمم و خودم.


: )

[K_1]

بچه های اکانت خانم آتریسا افتاده دست کسی؟ 

خانم آتریسا؟

زشته آدم یادش بره خدا دوستش داره ها ...

[*بنده پاک*]

 دوباره فکر و خیال الکی
کی قراره درست بشی واقعا
بازم از خدا دارم فاصله میگیرم

[سفیر بهشت]

سلام خانم پاک فکر و خیالا همون طوری که خودتون میگین الکیه و همش از شیطانه که میخواد اذیتمون کنه
اگه میخواستین از خدا فاصله بگیرین که الان اینجا نبودین ، اینطور نیست؟

[سفیر بهشت]

سلام ، امیدوارم حال همگی خوب باشه ...
دو تا پست از سایت خودسازی داداش رضا خوندم که به نظرم خیلی مهمه و هممون باید بخونیم ، نفهمیدم باید کجا بزارم واسه همین اینجا گذاشتم ، اگه ربطی به این تاپیک نذاشت ببخشید. (حتما بخونید )
پست اول : هیچوقت اقتدار یک مرد رو نشکون
پست دوم : ذهن جایگاه شیطان است...
ممنون از توجهتون