امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

(1393 تير 8، 23:26)سنــا نوشته است: مادرم باید فردا بستری بشه

خدایا خودت صبر و توانشو بهمون بده

میدونم این روزای سخت بالاخره تموم میشن

بیشتر از همیشه محتاج دعاتونم بچه ها

اون روزای سخت بالاخره گذشتن  
بعدش کلی روزای خوب اومد خداروشکر 
اما حالا دوباره اون روزای سخت برگشتن
خدایا میدونم این روزا هم دوباره بالاخره تموم میشن بازم روزای خوب میان
خودت صبر و طاقتم رو زیاد کن زیادتر از قبل 

بازم محتاج دعاهاتونم  53
خدا بهشون سلامتی و عمر پربرکت بده 63
تو خوب بمون، نذار خوبا تموم شن
خدایا همه مریضارو شفا بده 
آمین یارب العالمین 53
(1399 ارديبهشت 30، 9:54)karma نوشته است: رمقی نیست در این روح به یغما رفته....... 

رمقی نیست مرا، خسته شدم 

خسته از من بودن 
خسته از بیداری 
خسته از بیزاری
خسته از تاریکی 
و نمی دانم ها..
کی گفته هر اومدنی یه رفتنی داره ؟
بعضی چیزا وقتی میان نمیرن ...
مثل غم 
مثل دلتنگی
حسرت 
ترس
آره ....
خیلی چیزا هستن وقتی میان 
دیگه نمیرن 
میمونن و مثل خوره تو وجودت آشوب به پا میکنن
خیلی چیزا موندنی هستن ....
 چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد
من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک
Khansariha (2)
  
تنها  تخیل بود که  مرا به تو میرساند  انهم از من  گرفتن........
سروی شدم به دولت ازادگی که سر/ با کس  فرو نیاورد این طبع سرکشم 
دلم میسوزد و کاری ز دستم برنمی آید.... 809197ps94ijjhwg

بدون شک در یکی از سختترین دوره های زندگیم تا اینجای کار قرار گرفتم. حتما خدا رشدی در این موضوع برای من قرار داده. اما واقعا از درکش عاجزم. همه چیز به ظاهر خوبه اما درونم از خیلی مسائل آشوبه. سخت میخوابم. سخت تصمیم میگیرم...این روزا خلاف بقیه عمرم دارم بغض و نفرت نسبت به برخی آدما پیدا میکنم...چقدر این حسو دوست ندارم. خدایا خودت از این سرگردونی بیارم بیرون. کمک کن نعمتاتو ببینم. کمک کن نهایت سعیمو بکنم. کمک کن اگر لازم بود هرچقدر هم سخت بود جهتمو تغییر بدم. کمک کن به مسائل به اندازه اهمیتشون اهمیت بدم. دعا میکنم خدا به همه ی آدمای سرگردون و مضطرب راهو نشون بده و قلبشونو آروم کنه. آمین  63
ز کوی میکده برگشته ام ز راه خطا/ مرا دگر ز کرم با ره صواب انداز
#حافظ❤

خدایا 
کسای زیادی رو تو زندگیم نزاشتی 
ولی همونام که هستن بدجور وابسته شون شدم 
هه 
منی که از وابستگی متنفرم اونوقت خودم ...
دلم برا همشون تنگ شده همه همه شون  809197ps94ijjhwg
چطوری خودمو قوی کنم ؟ 
چطور از بین ببرم این حسا رو ؟ 
کمکم کن 
دیگه نمیتونم  Hanghead
 چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد
من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک
Khansariha (2)
  
(1400 مهر 10، 13:57)Silent Voice نوشته است: احساس میکنم خدا هم به من کلا پشت کرده 

فهمیده نمیتونم ترک کنم گفته ولشکن لیاقتش همینه 

46 

تا حالا آنقدر خراب نکرده بودم  khodahafez

پس به خودت و خدا ثابت کن ک میتونی Khansariha (69)

اراده خفته ات رو پس بزن ، قبلا ثابتش کردین✌

با خدا بیشتر حرف بزنین ، و درد و دلا رو به خودش ببرین ، همه رو گوش میده و هرگز ، هرگز خسته نمیشه


براتون یه راهی باز میکنه 49-2
مثل کانون ک تو اوج ناامیدی ، اومدین و ثبت نام کردین
کمکت میکنه 49-2
امیرالمومنین (ع):

جاهِدوا فی ‌سَبیلِ‌‌‌اللهِ بأَیدیكُم فَإنْ لَمْ تَقدِروُا فَجاهِدُوا بِألْسِنَتِكُم فَاِنْ لَم تَقِدروُا فَجاهدوُا بِقُلوبِكُم.

در راه خدا با دستها (و جوارحتان) جهاد و مقابله کنید
و اگر نتوانستید با زبانتان و اگر نتوانستید(لااقل) با دلهایتان مجاهده نمائید✌☘

°•مستدرک، ج ١۱، ص ١٦•°
____

اون کسی ک باید ببینه میبنه ، دلسرد نشو رفیق✌
 سپاس شده توسط
میخوام برم امام رضا و کاروان فردا در حال حرکته
و دلی که همراه با اون کاروانه...
آه در بساط ندارم ولی دلی دارم که دیوونه صحن و سرای امام رضاست
امام رضا ولی میدونم اگه تو منو بخوای همش حل میشه و منم همراه با اون کاروان میام به زیارتت 1 53
 سپاس شده توسط
خدایا 1744337bve7cd1t81
منو بردن توی گروه شهید جهاد
بعد من با همه زحمتایی که کشیدم و کارای خیری که کردم
امروز ادمینش اومده پی وی و منو داره با حرفاش نابود میکنه...
هیچ حرفی ندارم فقط حق قلب مهربون من این نبود : )
 سپاس شده توسط
بالاخره روزی میرسه 
که غما میرن 
یا حداقل من تحملم بیشتر میشه صبرم 
و اون روز خوشحالم 
چون به آرزوم رسیدم ....
صبر میکنم
کتاب میخونم 
سخنرانی گوش میدم
با خودم حرف میزنم 
تنهاییم رو قورت میدم 
غمام رو هدیه میدم به درونم 
سکوت میکنم ...
نامردیا رو فراموش میکنم دلداری میدم خودمو 
از قصد نبودش که 
اصلا تقصیر خودت بود ...
یه روزی میرسه که میشم کسی که میخوام 
دیگه لازم نیست هرشب برم تو رویا  Hanghead
 چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد
من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک
Khansariha (2)
  
 سپاس شده توسط
خدایا کمکم کن این عشق تموم شه
 سپاس شده توسط
یه جا تو زندگی هست که فکر میکنی کارتو انجام دادی و حالا نوبت طرف مقابله که برات جبران کنه
درحالی که وظیفه ای نداشته...
و تو دلتنگ میشی... دلخور میشی و در آخر طلبکار...
اما اون همچنان در سکوت داره تماشات میکنه(:
اونجاس که بجای صبر و تحمل میزنی همه چیو خراب میکنی
دوباره برمیگردی تو همون باتلاق

بعد یه مدت اون هدیه ای که برات گذاشته بود کنارو بهت میده... درحالی تو همه چیو باختی
این موقعیت ته شرمندگیه(((:

پ.ن: کاش یکم صبر میکردم تا الان حال بهتری داشتم(:
 سپاس شده توسط
منتظرم 
منتظرِ فرشته مرگ ...
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 3 مهمان