1400 آذر 7، 20:40
ذهنم آشفتست...
مجبورم از رفیقی که اونقدر بهش نزدیک بودم دور بمونم...
مجبورم هرچی سرم میاد تحمل کنم...
مجبورم صبح ها با تنفر از زندگی از خواب بیدار شم...
مجبورم بقیه رو ببینم و غبطه بخورم...
مجبورم اوضاع هرچقدرم سخت باشه یه آخم نگم...
مجبورم دلخوش به خوابیدن باشم...
مجبورم آرامش رو فقط توی رویا ببینم...
مجبورم به راحتی آدمایی که توی تلویزیونن حسرت بخورم...
مجبورم بسوزم و بسازم...
مجبورم...