امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

من واقعا به خاطر اعتقاداتم دارم اذیت میشم
لطفا هیچکس در این باره هیچی به من نگه.
من عادت دارم همیشه بیشتر از توانم ازم توقع داشته باشن
در حالیکه من فوق العاده هستم.
و نمیتونم از ۲۰ نمره ، ۲۱ بگیرم 1
بعضا میگن خدا کنترل نگاه و ذهن هم براش مهمه همینطور که نماز براش مهمه.
اولا من که توی کنترل نگاه و ذهن نمره ۲۰ رو به خودم میدم حقم این نیست که اینارو بشنوم.
من نه به نامحرم دست میدم و نه نگاه میکنم 1
ثانیا کنترل نگاه ذهن آیا توی همه اشخاص یکسانه؟
آیا همه مثل همن؟
آیا هر پنج انگشت یکسانن؟
آیا روحانی و شهید و روانشناس مثل همن؟
آیا یه مادر انتظار داره هر ۱۰ فرزندش دقیقا مثل هم باشن؟
در صورتی که یکی میخواد دکتر بشه یکی میخواد روحانی بشه یکی میخواد شهید بشه و ...
و اتفاقا مادر خوشحال هم میشه که فرزندم داره تلاش میکنه
نه مثل بچه هاش که خودشونو از دیگری بهتر میدونن 9
و شیوه کنترل نگاه و ذهنشون و بقیه رفتاراشون و معیار هاشون و ظرفیتاشون در حد همه؟!
خیر نیست.
همونطور که بین خدا و معصوم و انسان معمولی فرق هست
همینطور هم ظرفیت های انسان ها با هم متفاوته
و تا یه جایی ما میتونیم نظر بدیم
بعد اون تجاوز و دخالت در اعتقادات طرف مقابل و باعث ناراحتیشه
و خب همونطور که میدونیم
خدا گفته همدیگرو ناراحت نکنید.
و کفی بالله حلیما 1
 سپاس شده توسط
توی این یک هفته این سومین باری بود که این حس را داشتم تا حالا از هیچکس انتقام نگرفته بودم حالا یا خودم یا اوضاعی که باعث شده فک کنم انتقامم گرفته شده واقعا حس مزخرفیه نمیدونی خوشحال باشی یا غمگین بین زمین و هوا میمونی  Hanghead
 سپاس شده توسط
چرا بهترین سالای زندگیم باید با دغدغه و ترس از کنکور باید بگذره ؟
اصن چیشد که یهو انقد بزرگ شدم 
میخوام به خودم قول بدم یه روزی همه چی درست میشه اما ... 
فکر نکنم شاید فقط من تو گذر زمان صبور شم 
و همیشه کلی دغدغه هست که باید حلشون‌‌ کنی 

کاش میشد زمانو به عقب برد 
شاید یه رشته دیگه میرفتم ...
شاید اگه میومدم این رشته با دلیلای محکم تری 
واردش میشدم 
شاید کلی اشتباهی که کردم رو انجام نمیدادم  Hanghead

سایه گذشته را حس میکنم که سیاهیش همیشه همرامه 
کاش میشد از یه جایی به بعد نیاد دنبالم
خداوند متعال در حدیث قدسی
می فرمایند: Khansariha (56)

اگر بندگانِ گناهکارم بدانند که چقدر مشتاق توبه و بازگشت آنان هستم،
از شدت شوق می‌مُردند.

|میزان الحكمه_جلد ۴_صفحه ۲۷۹۷|
_

يَا عُدَّتِي عِنْدَ شِدَّتِي يَا رَجَائِي عِنْدَ مُصِيبَتِي يَا مُونِسِي عِنْدَ وَحْشَتِي يَا صَاحِبِي عِنْدَ غُرْبَتِي يَا وَلِيِّي عِنْدَ نِعْمَتِي يَا غِيَاثِي عِنْدَ كُرْبَتِي يَا دَلِيلِي عِنْدَ حَيْرَتِي يَا غَنَائِي عِنْدَ افْتِقَارِي يَا مَلْجَئِي عِنْدَ اضْطِرَارِي يَا مُعِينِي عِنْدَ مَفْزَعِی


اى توشه‌ام در سختى، اى اميدم در ناگواری اى همدمم در وحشت، اى همرهم در غربت، اى سرپرستم در نعمت، اى فريادرسم در گرفتاری اى رهنمايم در سرگردانى، اى توانگرى‌ام در
تنگدستی، اى پناهم در درماندگى، اى مددرسانم در پريشانى . 53258zu2qvp1d9v



(1400 آذر 13، 16:23)amirabbas.s2021 نوشته است: سلام یه چیزی میگم الان هر چی دوس داشتین نقل قول بزنین
بزار رازمو بگم .
من ۹سالم بود یادمه جشن نیمه شعبان بود قرعه کشی بچد و دوست داشتم برنده شم تو هیئت فک کردم گفتم امام زمان چه شکلیه میشه دیدش بعد به نور لامپ زل زدم  و تو عالم بچگی گفتم تو کارتونا امام زمان نور داره پس این نوره امام زمانه بعد به بابام گفتم من امام زمانو دیدم البته فک کنم بعدش گفتم بهش چطوری.
چند وقت بعد ناخواسته فهمیدم یه همچین گناه کثافتی هست. ولی بعد بیخیالش شدم. ولی حس کنجکاوی باعث میشد بعضی وقت کتجکاو شم . و از یه زمانی درگیر شدم و ادامه.
اما سال نهم بودم به خاطر قولی که داده بودم به خانوادم که اربعین بریم در عوض منم قول میدم مدرسه مورد نظرتون قبول شم . بعد چند وقتی  به خودم گفتم با این گناه نمیشه قبول شد .ولی دلیل اصلی ترکم چیز دیگری بود که باعث شد بهترین۵ماه عمرم سپری شه من کتابای تشرف خدمت صاحب الزمان رو میخوندم عاشق شده بودم یعنی مثلا به خودم گفتم من نباید او را ناراحت کنم حتی اندکی من چطور دلم میاد او که اینقدر لطف داره اینقدر مرده اینقدر پدره رو نا احت کنم . به حدی رسید که اگه کاری رو احتمال میدادم امام زمانو ناراحت کنه نباید میکردم اگه احتمال میدادم به خاطر چیزی که من دوسدارم احتمال داره در حواشیه اون کار  با یه نگاه یا یه فکر او ناراحت بشه من نباید این کارو میکردم . باید از خودم میگذشتم  از تفریحم و... ا تا او احتمال این نباشد ناراحت شود حتی یادمه به پیرزن هم نگاه نمیکردم  که یه وقت با یه لحظه فکر مریض که تازه به اون فکره هم دامن نزده باشم امام زمان ناراحت شه. میدونی دلیلم این بود که مگه تو نمیخوای ببینیش پس باید هر چیزی را به جون بخری بیخیال خیلی چیزا شی و بدون حد به خودت سخت بگیری و اگر هنوز ندیدیش مشکل از خودته و باید خودتو درست تر کنی و یادمه نزدیک چند ماه به جا اینکه شبا در فکر بد به سر ببرم با امام زمان حرف میزدم و اشک می ریختم بابت اینکه ناراحتش کردم و او چقدر به من مهربان است.
تا ۵ماه اینطوری بودم.(وهمیشه به خودم میگفتم نکنه مثل خیلیا بزرگ که شدم به خودم بگم یادش بخیر چه دوران پاک و خوبی بود.)(والان از یادآوریه این حرف عذاب میکشم)
اما روز نیمه شعبان:
و منم یادمه از یه آخوندی پرسیدم امام زمانو چطوری میشه دید و او گفت نمیشه دید منم تو کوچه گریه میکردم و میگفتم من میبینمش و بهت ثابت میکنم که میشه دید.
روز نیمه شعبان فامیلامون اومده بودن خونمون و من به خاطر اینکه لحظه ای امام زمانو ناراحت نکنم نه به دختر خاله هام نگاه میکردم نه محل میزاشتم .
بعد از خواهرم شنیدم که اونا گفتن من چقدر عوض شدم و اونا منو دیگه دوست ندارن ویه جوری ابراز تنفر کردن.
گذشت تقریبا ۱۵روز بعد امتحاناتو دادم .
و اون مدرسه که مدنظرم بود هم قبول شدم.
درس رو شل کردم ودوباره به دام افتادم.
حالا اصل داستان شروع میشه:
سال یازدهم مدرسه ما هر روز سر کلاس از اکثر دانش آموزان میپرسید و به ما گفته بود نمره طرم از همیناس .
و استرسی فوق العاده بد از همون اولش بهم تحمیل شد.
و بعد یه یه ماهی هم موهام شروع به ریختن کرد.
و تا الان که یه سال و اندی میگذره هنوز لحظه‌ای نتونستم تو زندگیم آرامش را تجربه کنم.
نمیدونم چرا استرس دارم اصلا از نتیجه کنکور نمیترسم.
زیاد نمره برام اهمیت نداره.
ولی استرس پا بر جاس.
فعلا فقط دو تااحتمال دادم:
۱. هنوز شروع به تلاش کردن نکردم مثل سال نهم برا درس
۰۲ از اون مامن و تجلیه آرامش یعنی امام زمان دور شدم اونم خیلی خیلی.

ولی به خودم میگم من یه سالو نیمه که حتی یه لحظه هم آرامش کامل نداشتم مگه میشه یه همچین چیزی.

خواهشا چیز خوبی به ذهنتون میرسه بگید دارم دیونه میشم از بی آرامش بودن.

اقای  امیر عباس  یه چیزی  میگم  چون اینارو که گفتید  درست یاده خودم تو ۱۵  سالگی افتادم
اونم اینه  که چه امام تو چه خدای  تو از  افراط  خوشسون نمیاد افراط همیشه باعث لغزش  میشه  اگر دقت  کنی همیشه  مارو به تعادل در زندگی دعوت کردن   پس اینکه  میگی  من به خاطر امام  زمانم حتی به دختر خاله هام نگاهم  نمیکردم  که  مبادا گناه  کنم  به نظر من  افراط هستش  و تو باید یاد بگیری  چجور  ارتباط برقرار  کنی و به گناه نیفتی  وگرنه تا اخر عمرت میخوای به هیچ خانومی  نگاه  نکنی چون از خودت مطمئن نیستی که ایا میتونی نفستو کنترل کنی یا نه شاید  فردا روزی همکارت  خانوم  بود میخوای چیکار کنی  مثل بعضیا میخوای ادای زن ستیزارو دربیاری ؟؟؟  و یا چون زن جایی  هست کار نکنی؟  منم  مثل  شما  یه مدت خیلی  توفاز امام  زمانو اینا بودم  یادمه که حتی  تو حجاب اونقد  دچار افراط شده بودم میخواستم پوشیه بزنم   ولی خب ما تو ایران زندگی  میکنیم  با توجه  و به فرهنگ کشورت هم  باید بری جلو قرا  نیست  من تو حجاب یا خیلی افراط کنم  یا خیلی  تفریط   همه  چی تعادلش خوبه  افراط و تفریط هرچیزی ترو از ادامه دادن تو اون مسیر خسته  میکنه   و نمیزاره اون مسیرو ادامه  بدی  و کلن زده  بشی  مثل من  که کلن از مذهب زده شدم   افراط بیش از اندازه میشه  همون  داعش  میشه همون  تفکر  تکفیری  مراقب باش  امام  زمان شخص  بلند مرتبه ای  اگر بخوای بهش نزدیک بشی شیطان برات  دام هایی  پهن میکنه  که اصلا باورت نمیشه  زیاد از اعتقادت به امام  زمان جایی  نگو  شیطان صفت زیاده و همچنین سو استفاده گر  گروه هایی  همین الان  به اسم  امام زمان دارن فعالیت  میکنن  که جنایت های بزرگی انجام  میدن  که من خودم تو دام یکی از این گروها  افتادم و کلن از مسیر درست  پرت شدم   دنبال امام  زمان  دیدن  نباش  زمانی که وقتش  بیاد و لایق باشی میبینی  ولی دنبالش نباش  و از کسی نپرس چون ازت سو استفاده میشه خودم کشیدم  اینارو که  میگی  بخدا قسم  یه سری گروه ها هستن  که حتی تو کربلا  دارن الکی میگن  که مارو امام زمان انتخاب کرده به خادمین خدمت کنیم  نمیدونم تو مشهد  اینقدایی هستن ادعا دارن زن امام  زمانن  اصلا بحث گسترده  ای  سنت کمه  قاطیش  نشو به کنکورت  بچسب این فعالیتارو بزار برا دوران دانشجویبت   رهبر  خودمون  که به نظر  من  فعلا  از همه  لحاظ مقبولیتشو داره  لایق دیدار نشده   اگرم شده به خاطر  یه سری سیاستها نمیگه  دین و ساسیت  ترکیب  شده و فضا خیلی  سمیه  به نظر من تو سن کم درگیرش نشو  و از افراطم دوری کن   ایندتو بساز
سروی شدم به دولت ازادگی که سر/ با کس  فرو نیاورد این طبع سرکشم 
یعنیااااااااا

آدم در عجب میمونه از این همه تفاوت بین آدمها Khansariha (49)

چقدر فرهیخته هستند آدمهای کانون 809197ps94ijjhwg


همین درود دلها رو که آدم میخونه هااااا
میبینه چقدر طبع یک نفر بلندِ
کلا طبع آدم های کانون بلندِ

اونوقت من نشستم دعا می‌کنم هرچه زودتر پشت سرم بگن : دختره رو دیدی رفت آمریکا 65


بلی
و من بسی دلتنگ آمریکا و کانادا ام 809197ps94ijjhwg
حتی بیشتر از سیب زمینی و قارچ سوخاری Khansariha (56)



چقدر خوبه که آنقدر روح بزرگی دارید بچها 53258zu2qvp1d9v
چقدر خوبه که انقدر فرهیخته اید 53258zu2qvp1d9v



اونوقت من یکی از بزرگترین خواسته هام (( تمام خواستم نه ها . . .. سلامتی و دل خوش و طول عمر و زندگی باحال و .. خانواده و. . . . . . و . . . غیره . . .. و غیره . . .)))
اینکه مهاجرت کنم 6
یه زندگی فوق لاکچری Khansariha (57)
با شورولت سیلورادو هنسی ۶در۶ Khansariha (60)

با تمامی کیف های پِرادا
لباس های برند تام فورد

و. . .. .
و . . . . .
و . .. . .

با یه شغل با حال و با درآمد خوب و کلی تفریح و مسافرت و هاوایی و وایکیکی و مهمونی و کلی اتفاقات باحال و خوشگذرونی داشته باشم + سلامتی و طول عمر خانواده ام





آرزوی امروز : خدایا یکاری کن همهههههه اون چیزی رو که میخوان به صلاحشون باشه و تو بهتر از اون رو زوده زوده زوده زود به صلاح ترش کنی و بهشون بدی
الهی آمین یا رب العالمین
خوبی بخواهیم به تمام جهان به همسایه ها به رهگذرانِ پیاده روهای شهر،خوبی بخواهیم و خوب باشیم و خوب بمانیم
این دنیا نیاز مُبرَم به انرژیهای مثبت دارد
به نگاه های محبت آمیزِ آدمیزاد به دستهای یاری دهنده، به تبسم های صورتی رنگ هستی ،به کلماتی برنگ عشق
این دنیا دستی می خواهد تا پاک کند تمام رنگهای کدر بدخواهی را، دلهایی صاف، آسمانی آفتابی ، افقی معجزه آسا
خوبی را دریغ نکنیم هر چقدر خوبی برای دیگری بخواهیم دنیا همانقدر خوبی ها را نثارمان خواهد کرد،...
شرحی ز حال و حالی ز شرح نیست ...  Hanghead
خداوند متعال در حدیث قدسی
می فرمایند: Khansariha (56)

اگر بندگانِ گناهکارم بدانند که چقدر مشتاق توبه و بازگشت آنان هستم،
از شدت شوق می‌مُردند.

|میزان الحكمه_جلد ۴_صفحه ۲۷۹۷|
_

يَا عُدَّتِي عِنْدَ شِدَّتِي يَا رَجَائِي عِنْدَ مُصِيبَتِي يَا مُونِسِي عِنْدَ وَحْشَتِي يَا صَاحِبِي عِنْدَ غُرْبَتِي يَا وَلِيِّي عِنْدَ نِعْمَتِي يَا غِيَاثِي عِنْدَ كُرْبَتِي يَا دَلِيلِي عِنْدَ حَيْرَتِي يَا غَنَائِي عِنْدَ افْتِقَارِي يَا مَلْجَئِي عِنْدَ اضْطِرَارِي يَا مُعِينِي عِنْدَ مَفْزَعِی


اى توشه‌ام در سختى، اى اميدم در ناگواری اى همدمم در وحشت، اى همرهم در غربت، اى سرپرستم در نعمت، اى فريادرسم در گرفتاری اى رهنمايم در سرگردانى، اى توانگرى‌ام در
تنگدستی، اى پناهم در درماندگى، اى مددرسانم در پريشانى . 53258zu2qvp1d9v



 سپاس شده توسط
یه چیزی بگم من هیچ وقت دوست ندارم افکار دیگران با حرفام مشوش بشه یا وقتشونو بگیره میخواستم به آرمین جان پیام بدم ولی میفهمم که چه قدر سرش شلوغه .
از اون سمتم به خودم به حدی داره فشار میاد که نمیتونم تحمل کنم.
البته شاید و احتمالا همه‌ی افرادی که اینجان فشار روحیه بالایی دارن . اما انگار همزمان عاقل ترین ها و انسان هایی با ادراک بسیار بالا هستند.
من نمیخواستم خودخواه باشم و نیستم اما باور کنید نمیتوانم این نا آرامی رو تحمل کنم.
راستی آرامش چیه؟ 
کجا میشه آرامشو خرید؟
آرامش همون حس زیر بارونه ؟ حیف که اونم نمیتونم دیگه تجربه کنم حتی اگه زیر بارون باشم.
آرامش همون گریه های شبانمه که قبلا بود؟
خدایا آرومم کن آروم .
(1400 آذر 13، 21:39)amirabbas.s2021 نوشته است: یه چیزی بگم من هیچ وقت دوست ندارم افکار دیگران با حرفام مشوش بشه یا وقتشونو بگیره میخواستم به آرمین جان پیام بدم ولی میفهمم که چه قدر سرش شلوغه .
از اون سمتم به خودم به حدی داره فشار میاد که نمیتونم تحمل کنم.
البته شاید و احتمالا همه‌ی افرادی که اینجان فشار روحیه بالایی دارن . اما انگار همزمان عاقل ترین ها و انسان هایی با ادراک بسیار بالا هستند.
من نمیخواستم خودخواه باشم و نیستم اما باور کنید نمیتوانم این نا آرامی رو تحمل کنم.
راستی آرامش چیه؟ 
کجا میشه آرامشو خرید؟
آرامش همون حس زیر بارونه ؟ حیف که اونم نمیتونم دیگه تجربه کنم حتی اگه زیر بارون باشم.
آرامش همون گریه های شبانمه که قبلا بود؟
خدایا آرومم کن آروم .

عادیه  همه  چیز عادیه   همه  این نگرانی ها  عادیه نشون میده داری بزرگ  میشی   پس غصه  نخور  از خودت راضی  باش  هر روز خودتو وارسی  کن  و هدف گذاری داشته  باش  و شکر گذار باش  ارامشت دوبرابر  میشع   !! من  خودم  یه  مدت  خیلی  دنبال  امان  زمانم  بودم  حتی به خدا اعتراض  میکردم  که چرا همه  رهبر و امامی  در تمام طول تاریخ داشتن  ولی ما نداریم  و همش  باید تو جنگ باشیم  و طعم صلح رو نچشیم   کم کم  گذشت  و بزرگ تر شدم و به این درک رسیدم  که  جامعه  امروزی  از جاهلیت خیلی گذشته و نیاز به امامی نداره که بیاد مردم رو هدایت کنه   و هرکس  مسئول  زندگی خودشه و باید رسالت  خودشو پیدا کنه   و ااونوقته  که ارامش  میگیری  وقتی بفهمی برای چی خلق شدی  و رسالتت چیه  و شروع  کنی به ساختن زندگی خودت  !    دنبال  هیچ امامی نباش  که  بیاد  و  تمام  درداتو بخره  هیچکس  حتی نیمه گمشدتم همچین  کاری نمیکنه تنها کسی که  غمها و درداتو میخره  همون  جسم  و روح و ذهنیه که خدا به تو هدیش کرده و تو داری ناسپاسی  میکنی و راضی  نیستی ازش  همه ما  تنها  اومدیم  و تنها  میمیریم  این وسطا  یه عده بهمون اضافه میشن که زندگی  کنیم  و درس بگیریم  همین.  دخترا زودتر  به بلوغ فکری  میرسن  و احساساتشون زودتر  پخته  میشه  و زودتر مسلط میشن به خودشون برا همین زودتر  به بلوغ  هم میرسن  همه این حس هایی که تو داری من ۳ سال پیش  تجربه کرده  و اوج  احساسات  و خامیه  و توصیم به عنوان کسی  که  اینارو گذرونده  فقط و فقط اینه که اهمیت  نده  شاد باش  و زندگی  کن  لحظه لحظرو زندگی کن بیخیال   1 لبخند  بزن برو جلو  از خودت راضییییی باشش  روخودت عیب نذار   و  خودتو درگیر کار و زندگی کن که این فکرا مجال حمله  نداشته  باشن   !
سروی شدم به دولت ازادگی که سر/ با کس  فرو نیاورد این طبع سرکشم 
 سپاس شده توسط
خدایا من نمیدونم 
به هر روشی که بلدی 
شده زور و کتک 4chsmu1
خودت بیارم تو راه درست 
راهی که تهش وقتی برمیگردم عقب 
بگم آخیش بالاخره یه بار درست اومدم‌ 
و اونی بشه که میخوام 

خودت دستمو محکم بگیر 
گم نشم تو این دنیای شلوغ  Khansariha (63)
خداوند متعال در حدیث قدسی
می فرمایند: Khansariha (56)

اگر بندگانِ گناهکارم بدانند که چقدر مشتاق توبه و بازگشت آنان هستم،
از شدت شوق می‌مُردند.

|میزان الحكمه_جلد ۴_صفحه ۲۷۹۷|
_

يَا عُدَّتِي عِنْدَ شِدَّتِي يَا رَجَائِي عِنْدَ مُصِيبَتِي يَا مُونِسِي عِنْدَ وَحْشَتِي يَا صَاحِبِي عِنْدَ غُرْبَتِي يَا وَلِيِّي عِنْدَ نِعْمَتِي يَا غِيَاثِي عِنْدَ كُرْبَتِي يَا دَلِيلِي عِنْدَ حَيْرَتِي يَا غَنَائِي عِنْدَ افْتِقَارِي يَا مَلْجَئِي عِنْدَ اضْطِرَارِي يَا مُعِينِي عِنْدَ مَفْزَعِی


اى توشه‌ام در سختى، اى اميدم در ناگواری اى همدمم در وحشت، اى همرهم در غربت، اى سرپرستم در نعمت، اى فريادرسم در گرفتاری اى رهنمايم در سرگردانى، اى توانگرى‌ام در
تنگدستی، اى پناهم در درماندگى، اى مددرسانم در پريشانى . 53258zu2qvp1d9v



حال و رزوم جوریه که دلم میخواد داد بزنم بعدش یه دعوای سفت و محکم و بعدش بزنم فرد مربوطه را له کنم ولی انگار دستو پام را بستن پ فقط باید نظاره گر باشم متاسفانه توی جامعه ما یه سری افکار مزخرفی وجود داره که به جرعت میتونم بگم علت این وضع اقتصادی هم هست فرض کن رفتی خرید میوه بخری 
1کیلو نارنگی میخری 
1کیلو سیب 
1کیلو انار 
و قتی میگی چقد شد میگه Nتومن دیگه نمیاد بهت فاکتور بده(مثلا وزن انقد بوده قیمت هر کیلو انقد و حالا کل پول اون میوه چقدر حالا این موضوع زیاد توی بحث خرید میوه و چیزای کوچیک به چشم نمیاد گرچه خدا میدونه چقدر میکنن اینطوری توی پاچه ادم حالا بیاید این مسئله را توی ابعاد بزرگتر ببینید توی مسائل بزرگتری که باید براشون پول بیشتری خرج کرد امروز بیرون بودم وقتی اومدم خونه دیدم تعمیرکار اوردن که فلکه نصب کنه برای واحدمون و یه لوله تعمیر کنه  کلا شاید ۲ساعت کار کرده باشه دیگه نمیدونم چطوری چرتکه انداخت برامون 270000تومن گفته باید برای دست مزد بدید  حالا وسایلو رفته گرفته گفته خودش میاد پولشو میده اونم زده به حساب ما حالا فاصله ما تا ابزار فروشی کلا۱۰۰متره خانواده محترم پولو دادن رفته و اصلا نگفتن این دستمزد برای چی صرف شده هر ساعت چقدر ؟یا اصلا چطوری حساب کرده که شده انقدر خلاصه بعد از کلی بحث کاشف به عمل اومده اقا پول وسیله جور کردنشو هم گرفته یعنی من میرم از سر خیایون واست مثلا یه مغزی میگیرم پول مغزی را که باید بدی هیچ پول این قدم های که من بر میدارم میرم میخرم واست را هم باید بدی .
خوب اخه مگه خودمون فلج بودیم میگفتی خودمون میگرفتیم یه عصابی از من خورد کردن که نگو الان رفتم دستامو بشورم میبینم جناب تعمیرکار یادش رفته صافی شیرو ببنده یعنی گند زده با این کار کردن و این انصافش 
حالا من کاری ندارم به اینکه چرا انقدر گرون گرفتی تو میبینی طرفت سر در نمیاره خوب بهش بگو قیمت این کارم این قدر فلان کار انقدر که ماهم تکلیف خودمون را بدونیم نه اینکه یه جوری سر ما را بدتر کلاه بزاری
چقد  زود ادما عوض  میشن  
یه روز میزارن  روسرشون حلوا حلوات میکنن یه روز دیگ محلم بهت نمیدن   هر وقت  نیاز دارن بهت و کارشون گیره  هر کاری میکنن  ولی بعدش  دیگ  انگار نه انگار حتی  حرفاتم نادیده میگیرن !!! 
خب چرا ؟   اینجور ادمارو خوب باید شناخت  چه  استادت باشه چه خواهرت باشه هر کی  حذفش کن )))  

چقد واقعا برا انرژی هایی  که بیهوده  برا یه عده گذاشتم که فقط لبخند بیاد رو لبشون پشیمونم   اصلا  ارزششو نداشتن   چقد  خودمو تلف  کردم بعد برگشتن بهم گفتن تو اصلا ادم نیستی   22 

وقتی نزدیک ترین کست  که تو داری تمام  تلاشتو میکنی  که راضی نگهش داری برمیگرده به تو میگ هیچ حسی  تو تو نمیبینم انگار سنگی انگار قلب  نداری  دیگ چه انتظاری دارم از این دنیا  دیگ نمیکشم  بابا بیاید بکشید  خلاصم کنید  من جرئتشو ندارم خودمو بکشم   هیچ حسی برام  نمونده  دیگ دلم برا هیچکس  نمیسوزه همش  میگم  به من چه .

خسته شدم از این مقایسه های غیر معقولانه   چقد بسته دیگ حدایا هنه اونایی  که دنبال ازادین اینقد سختی  میکشن  واقعا فک کردی من کیم که تو این سن کم  این همه  داری امتحانم میکنی با فقر  ،  تنهایی، ترد شدن،  ناامیدی،   شهوت زیاد،  تلاش زیاد همه چی کم ،   تلاس زیاد بدو بدو بدو بدو    بعد اخره شب یکی بیاد بگه  تو انگار سنگی  ،،  قضاوت شدن از طرف بقیه  ،  بسته دیگ بسته  خسته شدم نمیدونم  اصلا منو میبینی یا نه   حرف حرف حرف  حرف پشت هم  تو چرا   لاغر شدی چرا زیر چشات گود شده چرا   اینجوری لباس میشی   همینم کم بود بهم بگن تو قصاوت  قلب داری و اینقد گناه کاری  که قلبت مثل سنگ  شده  1744337bve7cd1t81  خدایا بیا منو داررر  بزن  بیا  منو بکش  دیگ نمیدونم چی بگم 
من  قصاوت قلب دارم ؟؟؟؟  من تو قلبم هیچ نوری نیست )  خیلی بهم برمیخوره وقتی یه نفر که منو تربیت کرده  بهم این حرفو بزنه   20  تاحالا هیچ احمقی مثل خودم ندیدم که دیگرانو همش به خودش ترجیح بده اونوقت بهت بگم دلت از سنگه بهت بگن مغرور   اصلا اینهمه قضاوت چرااااا ؟
سروی شدم به دولت ازادگی که سر/ با کس  فرو نیاورد این طبع سرکشم 
(1400 آذر 16، 22:46)بنت الهدا نوشته است: چقد  زود ادما عوض  میشن  
یه روز میزارن  روسرشون حلوا حلوات میکنن یه روز دیگ محلم بهت نمیدن   هر وقت  نیاز دارن بهت و کارشون گیره  هر کاری میکنن  ولی بعدش  دیگ  انگار نه انگار حتی  حرفاتم نادیده میگیرن !!! 
خب چرا ؟   اینجور ادمارو خوب باید شناخت  چه  استادت باشه چه خواهرت باشه هر کی  حذفش کن )))  

چقد واقعا برا انرژی هایی  که بیهوده  برا یه عده گذاشتم که فقط لبخند بیاد رو لبشون پشیمونم   اصلا  ارزششو نداشتن   چقد  خودمو تلف  کردم بعد برگشتن بهم گفتن تو اصلا ادم نیستی   22 

وقتی نزدیک ترین کست  که تو داری تمام  تلاشتو میکنی  که راضی نگهش داری برمیگرده به تو میگ هیچ حسی  تو تو نمیبینم انگار سنگی انگار قلب  نداری  دیگ چه انتظاری دارم از این دنیا  دیگ نمیکشم  بابا بیاید بکشید  خلاصم کنید  من جرئتشو ندارم خودمو بکشم   هیچ حسی برام  نمونده  دیگ دلم برا هیچکس  نمیسوزه همش  میگم  به من چه .

خسته شدم از این مقایسه های غیر معقولانه   چقد بسته دیگ حدایا هنه اونایی  که دنبال ازادین اینقد سختی  میکشن  واقعا فک کردی من کیم که تو این سن کم  این همه  داری امتحانم میکنی با فقر  ،  تنهایی، ترد شدن،  ناامیدی،   شهوت زیاد،  تلاش زیاد همه چی کم ،   تلاس زیاد بدو بدو بدو بدو    بعد اخره شب یکی بیاد بگه  تو انگار سنگی  ،،  قضاوت شدن از طرف بقیه  ،  بسته دیگ بسته  خسته شدم نمیدونم  اصلا منو میبینی یا نه   حرف حرف حرف  حرف پشت هم  تو چرا   لاغر شدی چرا زیر چشات گود شده چرا   اینجوری لباس میشی   همینم کم بود بهم بگن تو قصاوت  قلب داری و اینقد گناه کاری  که قلبت مثل سنگ  شده  1744337bve7cd1t81  خدایا بیا منو داررر  بزن  بیا  منو بکش  دیگ نمیدونم چی بگم 
من  قصاوت قلب دارم ؟؟؟؟  من تو قلبم هیچ نوری نیست )  خیلی بهم برمیخوره وقتی یه نفر که منو تربیت کرده  بهم این حرفو بزنه   20  تاحالا هیچ احمقی مثل خودم ندیدم که دیگرانو همش به خودش ترجیح بده اونوقت بهت بگم دلت از سنگه بهت بگن مغرور   اصلا اینهمه قضاوت چرااااا ؟
شرایط مشابهی میشه گفت داشتیم منتهی من از طرف نزدیک ترین ادم زندگیم نبود ولی از طرف رفیقی بود که حتی از خانوادم بیشتر براش زمان گذاشته بودم ولی واقعیت اینه تا خودمون خودمونو دوست نداشته بقیه هم تا بتونن ازت سو استفاده میکنن در بهترین حالت ولت میکنن جوری که اصلا وجود نداشتی  در هر صورت ما نمیتونیم مسئولیت کارها و رفتار دیگران را بپذیریم و بشینیم غصه بخوریم که چرا فلانی این کارو کرد بهترین کاری که می تونیم بکنیم بزرگ شدن هست به دور از چشمشون تا یه روزی از حرفایی که زدن پشیمون بشن
(1400 آذر 16، 23:12)New fighter نوشته است:
(1400 آذر 16، 22:46)بنت الهدا نوشته است: چقد  زود ادما عوض  میشن  
یه روز میزارن  روسرشون حلوا حلوات میکنن یه روز دیگ محلم بهت نمیدن   هر وقت  نیاز دارن بهت و کارشون گیره  هر کاری میکنن  ولی بعدش  دیگ  انگار نه انگار حتی  حرفاتم نادیده میگیرن !!! 
خب چرا ؟   اینجور ادمارو خوب باید شناخت  چه  استادت باشه چه خواهرت باشه هر کی  حذفش کن )))  

چقد واقعا برا انرژی هایی  که بیهوده  برا یه عده گذاشتم که فقط لبخند بیاد رو لبشون پشیمونم   اصلا  ارزششو نداشتن   چقد  خودمو تلف  کردم بعد برگشتن بهم گفتن تو اصلا ادم نیستی   22 

وقتی نزدیک ترین کست  که تو داری تمام  تلاشتو میکنی  که راضی نگهش داری برمیگرده به تو میگ هیچ حسی  تو تو نمیبینم انگار سنگی انگار قلب  نداری  دیگ چه انتظاری دارم از این دنیا  دیگ نمیکشم  بابا بیاید بکشید  خلاصم کنید  من جرئتشو ندارم خودمو بکشم   هیچ حسی برام  نمونده  دیگ دلم برا هیچکس  نمیسوزه همش  میگم  به من چه .

خسته شدم از این مقایسه های غیر معقولانه   چقد بسته دیگ حدایا هنه اونایی  که دنبال ازادین اینقد سختی  میکشن  واقعا فک کردی من کیم که تو این سن کم  این همه  داری امتحانم میکنی با فقر  ،  تنهایی، ترد شدن،  ناامیدی،   شهوت زیاد،  تلاش زیاد همه چی کم ،   تلاس زیاد بدو بدو بدو بدو    بعد اخره شب یکی بیاد بگه  تو انگار سنگی  ،،  قضاوت شدن از طرف بقیه  ،  بسته دیگ بسته  خسته شدم نمیدونم  اصلا منو میبینی یا نه   حرف حرف حرف  حرف پشت هم  تو چرا   لاغر شدی چرا زیر چشات گود شده چرا   اینجوری لباس میشی   همینم کم بود بهم بگن تو قصاوت  قلب داری و اینقد گناه کاری  که قلبت مثل سنگ  شده  1744337bve7cd1t81  خدایا بیا منو داررر  بزن  بیا  منو بکش  دیگ نمیدونم چی بگم 
من  قصاوت قلب دارم ؟؟؟؟  من تو قلبم هیچ نوری نیست )  خیلی بهم برمیخوره وقتی یه نفر که منو تربیت کرده  بهم این حرفو بزنه   20  تاحالا هیچ احمقی مثل خودم ندیدم که دیگرانو همش به خودش ترجیح بده اونوقت بهت بگم دلت از سنگه بهت بگن مغرور   اصلا اینهمه قضاوت چرااااا ؟
شرایط مشابهی میشه گفت داشتیم منتهی من از طرف نزدیک ترین ادم زندگیم نبود ولی از طرف رفیقی بود که حتی از خانوادم بیشتر براش زمان گذاشته بودم ولی واقعیت اینه تا خودمون خودمونو دوست نداشته بقیه هم تا بتونن ازت سو استفاده میکنن در بهترین حالت ولت میکنن جوری که اصلا وجود نداشتی  در هر صورت ما نمیتونیم مسئولیت کارها و رفتار دیگران را بپذیریم و بشینیم غصه بخوریم که چرا فلانی این کارو کرد بهترین کاری که می تونیم بکنیم بزرگ شدن هست به دور از چشمشون تا یه روزی از حرفایی که زدن 
قبول دارم  بزرگ شدن قشنگه   درس گرقتن قشنگه  ولی   ای کاش ادما قبل از اینکه حرف بزنن  فقط ۳ ثانیه مکث کنن  تا  قلب طرف مقابلشونو  نشکنن    ))  من  نمیدونم   خودشیفته ام  یا چی هر چی میخواید اسمشو بزارید   تاحالا ادمی به اندازه خودم ندیدم  که درک و فداکاری داشته باشه  اونوقت برگردن جواب اینهمه درکتو  با وظیفته  بدن  و بگن  تو وظیفت بود دختر خوبی باشی تو وظیفت بود اصلا درس بخونی  تو اصلا مگه جرات  داشتی کار دیگ ای کنی   
ادم  اینهمه  از خودش  بزاره از خوشیهاش  جوونی هاش  و .... من  بدبخت تاحالا  حتی یه دوست همجنس خودم نداشتم  اینقد درگیر درس و بودم  بعد بگن وظیفت بود    من  نمیدونم دیگ چی بگم  لابد وظیفم بوده دیگ
سروی شدم به دولت ازادگی که سر/ با کس  فرو نیاورد این طبع سرکشم 
بشدت 
خستم از این همه تنبلی و مشکلات که درست بشو نیستند
در ارزوی شهادت، برایم دعا کنید.. 53 53
بهترین دعا برای بهترین دوست به قول سردار شهادت است 302 
 
هرگز از اهدافتون دست نکشید  Khansariha (46)
هرگز در برابر شیطان و دار و دستش کم نیارید   Khansariha (46) 
ارزش اهداف شما بیشتر از تنبلی و کاهلی است   Khansariha (69)  

4 انجمن شبانه روزی 4

گروه استوا  Smiley-face-cool-2  کنترل ذهن و نگاه

خوش امد گویی به تازه وارد ها

برنامه ریزی   درسیجات

اورژانس

قرار عاشقی (نماز اول وقت )


دیگه نمیتونم دیگه نمیتونم 
خیلی خستم ...
و هیچ انرژی برام باقی نمونده
در ارزوی شهادت، برایم دعا کنید.. 53 53
بهترین دعا برای بهترین دوست به قول سردار شهادت است 302 
 
هرگز از اهدافتون دست نکشید  Khansariha (46)
هرگز در برابر شیطان و دار و دستش کم نیارید   Khansariha (46) 
ارزش اهداف شما بیشتر از تنبلی و کاهلی است   Khansariha (69)  

4 انجمن شبانه روزی 4

گروه استوا  Smiley-face-cool-2  کنترل ذهن و نگاه

خوش امد گویی به تازه وارد ها

برنامه ریزی   درسیجات

اورژانس

قرار عاشقی (نماز اول وقت )




کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 6 مهمان