امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

درد دلمو نمی تونم تایپ کنم باید به یکی بگم

....................
این روزا دلگیر باشی بهتر از اینه که دلت گیر باشه...
باز دلم هوای حرم دارد...


[تصویر:  parvaz-02.jpg]
این هدیه ی من برای شما..امیدوارکننده ترین آیه ی قرآن کریم


به نام خداوند بخشنده ی مهربان

(آيه 114)-هود

«نماز را در دو طرف روز، و در اوائل شب برپا دار» (وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ).

«حسنات، سيئات را از ميان مى‏برند» (إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ).

«و اين تذكر و يادآورى است براى آنها كه توجه دارند» (ذلِكَ ذِكْرى‏ لِلذَّاكِرِينَ).



روز و شبتون پر از خیر .. پر از شادی ... پر از پاکی ... پر از گلایی که خدا سر راهتون قرار میده... پر از خــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا



ممنونم بابت این همه پیام تبریک و شادی...رکورد زدیم ها
4fvfcja

بلیط برگشت ما هم صادر شد..و زمان اقامت ما به پایان رسید..


مدیران عزیز عذرخواهی من و بابت بهم ریختن نظم کانون و زدن اسپم در حد مسی پذیرا باشید .

براتون بهترین ها رو آرزو میکنم .

از زندگی تو هر شرایطی لــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــذت ببرید317317317

شب همگی خوش .

باران
خوشا باران و وصف بی مثالش
خدایا کمکم کن 53258zu2qvp1d9v
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داداش علیرضا خدا کنه بخاطر حرفای من نرفته باشی .. خدایا بهش کمک کن هر چه زودتر مشکلش حل بشه و برگرده...
[تصویر:  05_blue.png]
(1391 شهريور 30، 22:42)Saeidg نوشته است: خدایا کمکم کن 53258zu2qvp1d9v
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داداش علیرضا خدا کنه بخاطر حرفای من نرفته باشی .. خدایا بهش کمک کن هر چه زودتر مشکلش حل بشه و برگرده...

سلام داداش سعید

آقا علیرضا خودمونو میگین؟ علیرضا 68؟

رفتن عروسی!4fvfcja
یا عباس
نوستالوژی می کشد آدم را!


ما هر قدمی که برداشتیم، به سمتِ دور شدن از چیزهایی بود که در قدم ِ قبلی داشتیمشان و بهترشان را می خواستیم! باید در روستایی دور، کودکی ام را راس ِ سیزده سالگی ام، با شب زفاف به بزرگسالی ام پیوند می زدم!... که ما هر قدمی که در این دنیایی که نه سنتی بود و نه مدرن برداشتیم، به سمتِ حجله ی کوتاه مدتِ بعدی هایی بود که بدتر از قبلی ها بودند! "سرگردانی" گربادی ست تند و بی مروت، که می چرخاند ات تا بزرگ شدن، و بزرگسالی ات را به تنهایی ِ پر از خاطراتِ تکه پاره ی جوانی ات گره می زند، و حالا تو می مانی و بر و بر زل زدن به این عروسکِ چهل تکه!... "نوستالوژی می کُشند آدم را!"... پارک گفتگو را قدم می زدیم و گفتگو می کردیم که کسی کنارم گفتگو کنان برگشت و گفت: "...مثلا من اگر جای این پیرمرد ها بودم با شنیدن صدای بنان حتما می مُردم؛ نمی فهمم این ها چرا نمی میرند؛ نوستالوژی می کُشد آدم را!" و با چنان احساس ِ اطمینانی این جمله ها را گفت، که از آن شب به بعد هر بار که کلمه ی نوستالوژی را می شنوم قلبم به سینه ام چنگ می زند چنان چه مادری که بر گور دختر سیزده ساله اش بر سر و صورت! راست می گفت؛ نوستالوژی می کُشد آدم را! می کُشد این عروسک چهل تکه آدم را!... نوستالوژی های ما وقتی مدام آدم به آدم می شویم و به هیچ کجا نمی رسیم، عروسکِ چهل تکه ی تکه پاره شده ای ست که نقش ِ آیینه ی دق را بازی می کند در این خیمه شب بازی ِ زندگی!... قلبم به سینه ام همه اش چنگ می زند این شب ها، چنان چه ماهی ِ بیرون از تُنگ افتاده ای بر خاک!

مهدیه لطیفی

[تصویر:  nasimhayat.png]
خدایی خیلی خندیدم...توچولو ها میخوان برن مدسه...من عاشق مدرسه ام یعنی میشه یه بار دیگه برگردیم...مدرسه تموم شد و دانشگاه هم همینطور بعدش خدمت که اونم تموم شد.قبلش گله میکردم اما الان حسرت میخورم.....بدوید برید مدرسه ببینم اینجا شده تنبل خونه
تنها بنايي که هر چه بيشتر بلرزد محکمتر مي شود، دل آدمي است.
می خوام گریه کنم...
[تصویر:  05_blue.png]
سلام
چرا!؟

گریه از سر چی؟؟

شما ک گفتین.. کامل بگین خب...تا اگه کسی هم خواست کمک کنه بتونه!

یاعلی.53
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

اقای همناز ببینید باید بیاید حرفاتونو بزنید
اینجا خیلیا عضون
واقعا شاید کمکی ازشون بر بیاد
من خودم یه مسائلی داشتم فکرشم نمی کردم کسی کاری ازش بر بیاد
یا بتونه هیچ پیشنهادی کنه
یا اصلا بخواد کمک بده


ولی این جوری نیست
بیاید بگید

حد اقل گوش شنواتون می شیم
Khansariha (18)

[تصویر:  nasimhayat.png]
ادم گرفتار شریک جنسی میشه

بعد وقتی از دستش میده داغون میشه

میشه اینی که الان اینجاست...

ممنون ازت
چشم می توانم عزیز سعی می کنم بتونم بگم چون واقعا نیاز به کمک دارم...

خیلی!

یعنی واقعا برام وقت می زارید و کمکم می کنید...!
[تصویر:  05_blue.png]
(1391 شهريور 31، 18:23)می توانم نوشته است: اقای هم ناز خوب حالا ک دیگه گذشته اون قضیه ها
ولی شما نباید خودتو اذیت کنی
اولش اینه ک روحیه بگیری

خودتونو شاد کنید
هان؟
باشه ؟
الان جمعه است شمام ک روحیه ندارید شبم ک شد خنک شده دیگه
برید پارک یه ذره تاب بازی کنید

Khansariha (46)317


شهر ما یه پارکه هست قبلا پاتوق من بود بچه رو می بردم اونجا ولی از بس من سوار تاباش شدم ( و بقیه بزرگا ) یه صندلیایی واسه تاب گذاشتن بچه ده ساله هم دیگه نمی تون سوارش شه

Tears53258zu2qvp1d9v

lممنون ازت می توانم عزیز....

من ادم خیلی شادی و شوخی هستم....

ولی شنیدی هر کی صدای خندش بلند تر دردش بیشتر...

ممنون داری کمکم می کنی...

چشم حتما فعلا که باید برم فوتبال ببینم...317

بعد انشاالله میام...

کلا وقت ندارم زیاد اینجا تایپ کنم واسه همین گفتم دوست دارم پیغام خصوصی با چند نفر در رابطه باشم که هر وقت میام اونا رو چک کنم و برم...

ممنون ازت...

فعلا عزیز Khansariha (48)
[تصویر:  05_blue.png]
غروب جمعه هميشه دلگيره.
ولي غروب 31 شهريور از همه دلگير تره به خصوص اگر جمعه باشه.
ولي خدا را شكر امسال تا اخر دي بيشتر مدرسه نمي ريم
الا ای پیر فرزانه مکن عیبم ز میخانه
(1391 شهريور 31، 18:16)همناز نوشته است: ادم گرفتار شریک جنسی میشه

بعد وقتی از دستش میده داغون میشه

میشه اینی که الان اینجاست...

ممنون ازت
چشم می توانم عزیز سعی می کنم بتونم بگم چون واقعا نیاز به کمک دارم...

خیلی!

یعنی واقعا برام وقت می زارید و کمکم می کنید...!
سلام
خب باعث تاسف هست ک از همسرتون جدا شدین..

اما حالا ک شدین این.. درستش کنین!!
ب قبل برگردین ک نداشتینش!53258zu2qvp1d9v

خودتونو آزار ندین و بپذرین ک همینه ک هست!!
و بعد درستش کنین....
کافیه بخواین!

و
این ک اصلا هدف کانون همینه ک کمک کنیم ب هم!

منتها پیشنهاد میکنم از مسیر خارج نشین.. اولیوت صد در صد با تاپیک ها و جمع هست..
برای این ک ی سری تاپیک ها رو بخونین میتونین توی موضوعات مشترک بشین و پیگیرشون باشین..
اینطوری از کمک جمع بهره میگیرن..نه ک خودتون رومحدود کنین ب فرد...

تست شده.. جواب هم داده!Smiley-face-cool-2


در پناه خدا..
یاعلی.53
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

حالم خرابه
خراب تر از این نمیشه
همچین روزایی رو یاد ندارم
روم نشد برم تو گروهم
دیگه همه چیزو به سخره گرفتم
دلم تنگ هست
دلم مدت هاست که تنگ پاکیست
پروردگارا رحمی..........
هم اکنون به دعاهای خیرتون نیازمندیم
چند روزی نیستم
مسافرتم بلکی بهتر شم
شاید هم...




طاقت بیار رفیق....داریم میرسیم


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 6 مهمان