امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

(1391 مهر 20، 21:02)َAlex نوشته است: سلام

امروز باز از اون روز هاست ، که من زیاد حوصله ندارم ، و یه کم حالم خرابه . نمیدونم چی کار کنم . فکر میکنم یواش یواش ، اگه قرار باشه ، این جوری ، هر روز ، این قدر ، فشار روانی بهم وارد بشه ، دیگه هیچ چیزی از سلامتیم نمونه . یه کم بیشتر از یه کم خسته شدم . چرا هیچ اتفاق ، خوبی رخ نمیده . نمیدونم . شاید من زیاد توقع دارم . حالم خیلی خرابه . میبینم که عمرم داره تلف میشه . و هیچ کاری از دستم بر نمیاد .
خودم عمرم رو تلف نمیکنم . ولی به جاش ، برام تلف میکنندش . برام دعا کنید . باشه ؟

اینو برای شما و همه ی دوستایی که مشکلاتی دارن می نویسم.

یه داستانی خونده بودم خیلی جالب بود، شاید شما هم خونده باشین:

یه استادی یه لیوان پر از آبی رو دستش میگیره و بالا نگهش میداره تا همه ببینند

بعد از شاگرداش میپرسه اگه من این لیوان آبو یک ساعت دستم نگه دارم چی میشه

شاگردا گفتن: خوب دستتون درد میگیره. میگه درسته.خوب اگه یک روز نگهش دارم چی میشه

یکی از بچه ها گفت دستتون بی حس میشه و کارتون به بیمارستان میکشه

معلم گفت : درسته. به نظر شما وزن لیوان تو این مدت تغییر کرده؟ بچه ها گفتن نه!

معلم گفت پس چه چیزی باعث میشه من خسته بشم و حالا باید چیکار کنم؟؟ بچه ها گفتن خوب لیوان رو زمین بذارید. معلم گفت : دقیقا.

مشکلاتمون هم مثل همین لیوان پر از آب میمونن. اگه چند دقیقه نگرشون داریم چیزی نمیشه ، اما اگه مدت بیشتری بهش فکر کنیم ، خستمون میکنه .
پس بهتره هر شب که می خوابیم مشکلاتمون رو زمین بذاریم،تا صبح قوی تر و سرحال تر بیدارشیم
پس یادمون باشه هر روز لیوان آبو زمین بذازیم.زندگی همینه.Smiley-face-thumb
...........

زندگی رو هم خودمون باید سعی کنیم برای خودمون شاد نگه داریم ، نباید انتظار داشته باشیم که دیگران شادی رو برای ما بیارن.

از خدا می خوام مشکلات همه بچه های کانونو حل کنه و
به دل هممون صبر و شادی رو هدیه بده53
سلام
ممنون از همه دوستام که نزاشتن برم خصوصا داداش الکس
و *یاس*عزیز و ......
برگشتم با هزار تا تجربه اره تو همین مدت کم
یکیش این که دیگه موقعی که عصبانیم عمرا تصمیم به کاری نگیرم بقیشم میگم حالا 999تا بیشتر نمونده.
من عادت دارم اخر حرفام یه جمله بگم
قول میدم دیگه تا حد توانم)همه توانم( با خدا قهر نکنم.
بدبخت میشم ولم کنه الان توبه کردم همین الان
دیگه گریه و اشکو و اه بسه دیگه فقط شاد شاد)هادی+
باشیم.
قول میدم دستایه خدا رو محکم بگیرم.مثل آن مسجد بین راهی تنهایم…


هر کس هم که می آید مسافر است می شکند …..


.هم نمازش را، هم دلم را …


و می رود …
فقط آنان که هم آیین یاسند
حسین و کربلا را می شناسند . . .
سلام آقای خوشحال

خدا خیلی دوستون داره که دوباره برگشتین پیشش

دیگه اجازه ندین حتی یک قدم از خدا دور شین

انشالله همیشه موفق و شاد شاد شاد باشین53
(1391 مهر 20، 16:31)تندیس نوشته است:
(1391 مهر 20، 14:27)Ma Sa نوشته است:
(1391 مهر 19، 19:44)تندیس نوشته است:
(1391 مهر 19، 18:43)Ma Sa نوشته است: بعضیا میگن دوست داشتن چیز بدیه...
بعضیا میگن جدایی بعد از دوست داشتن بده...
ولی من میگم معلق بودن بین دوست داشتن و تنفرار همه بدتره!
ای خدا...این چه شانسیه آخه!
Tears

از خودم بدم میاااااااااااااااد[تصویر:  q.gif][تصویر:  q.gif][تصویر:  q.gif][تصویر:  q.gif][تصویر:  q.gif][تصویر:  q.gif][تصویر:  q.gif][تصویر:  q.gif]
خانوم ماسا نفرمایید این حرف رو ! انسان جلوه خداست ، خدا ناراحت می شه . اگه شما از خودت بدت میاد ولی خدا از شما بدش نمیاد .بنده اش رو دوست داره . شما خدا رو که داری نباید نا امید بشید چرا که نا امیدی بزرگترین گناه هست ؛ هیچ موقع امیدت به بندگان خدا نباشه تنها به خدا امید داشته باش . پس اگه بدی هایی در خودتون می بینید بیاید پاکش کنید چون خودتون هم می خواهید .

مرسی داداش تندیس.ولی چیزی که باعث میشه از خودم متنفر بشم جزء انکارنا پذیری از وجودمه.
زنانگی و احساس!
چیزی که سال ها بود پشت کلی نفرت و در آوردن آدمای قوی قایمش کرده بودم...
انقدری که همه بم میگفتن بی احساس!!
اما طبیعت کار خودشو کرده..
الان یه قسمت از وجودم تنفره درحالی که یه طرفش داره خودشو میکشه که عشقشو ثابت کنه..
مدتهاس تو همچین موقعیت مضغرفیم.
از این بابته که از خودم بدم میاد.
حس ترحم و دوست داشتن آدمای بی لیاقت
ولی مهم نیس...
این مشکلات که مشکلات زیاد مهمی نیستن.
جنگ منه با خودم...
باهاش کنار میام
بازم ممنونKhansariha (8)

شما با این حرفتون ذهنم رو بردید سمت دیالکتیک هگل ! در واقع دیالکتیک در درونتون موج می زنه .
دیالکتیکی هم که شما دارید دیالکتیک احساس تنفر با احساس عشق و محبت هست .
در واقع به عبارتی دیگه از یک طرف درونتون احساس تنفر از خود یا محیط اطرافتون داره و از طرف دیگه می خواید عشقتون رو ثابت کنه و اون رو نشون بدید . دو مقوله ای که با هم متضاد هستند یعنی عشق و تنفر .
به نظرم شما دارید یک مرحله خیلی مهم و سرنوشت ساز رو می گذرونید چرا که خیلی ها به این دیالکتیک نمی رسند که شما الان رسیدید . که این مهم سبب می شود تا شما تناقض ها و تضادهای درونتون رو بشناسید که شما هم الان اونا رو درک کرده اید .
البته پیشنهاد می کنم در تضادهای درونتون بیشتر تامل کنید چون می تونه تو آینده خیلی به شما در جهت حل مشکلاتتون کمک کنه . این دوره هم مقطعی هست از اینم دیر یا زود می گذرید !
نمی دونم تونستم منظورم رو برسونم یا نه !
به هر حال براتون آرامش و موفقیت را آرزو می نمایم .
یا علی 53

خیلی ممنونم داداش تندیس!
آره تا حدودی گرفتم چی گفتین.
شما این همه اطلاعات روانشناسی از کجا آوردین؟
خیلی خوب بود!Khansariha (8)
[تصویر:  7xo9iif681u74a7tyqju.png]      




[sup] خــدایــا فقـــط بخــاطـــر تــــو  ♥[/sup]


[تصویر:  474.gif]


  بفرمایید شکلکای  ترول
سلام
ببخشید
امشب دلم گرفت
با اینکه با خودم عهد کردم به گذشته فکر نکنم نمیدونم چی شد دو تا کلیپش از جلو چشمم رد شد حالم گرفته شد
خب جونم بگه
نمیدونم چی
اصلا نمیدونم خدا هدفش چی بود منو خلق کرد اشتباه نشه سوال فلسفی نکردم نمیدونم چرا تمام عمرم اضافی بودم با تمام کارها و تلاشهام هیچ وقت دیده نمیشدم چیزی که خیلی ازیتم میکنه
تمام عمرم با این حس بودم که هیچ کس منو نمیبینه هیچ کس منو نمیخواد
در کل خار بودم تو چشم

خدا حالا گذشته خوب نبود به درک
نمیشه خاطراتش رو پاک کنی
حالا یه کاریش بکن جون من
53258zu2qvp1d9v




عزت زیاد
[تصویر:  05_blue.png]
[/quote]


سلام عزیزم
ببین ، هر وقت فکر کردی یا احساس کردی ، مهم نیستی ، به دست هات نگاه کن . به خطوط روی اون ها . میدونی چرا ؟ چون میبینی ، که اون خطوط ، با مال همه فرق داره ، و مال هیچ کسی شبیه تو نیستش . پس تو هنوزم اولین هستی ! پس سعی کن بدرخشی ! و با اطمینان به کف دستت نگاه کن و بگو اگه خطوط مال یه نفر دیگه ای شبیه من شد من هیچی نیستم . پس مطمئن باش ، تو خودتی و بهترین . 53
[/quote]


سلام داداشی
ممنونم ازت خیلی جالب بود
باید بگم اعتماد به نفسم که زیر ضربات سنگین خورد شده بود تا حدودی بازسازی کردم
ولی خب همونطور که گفتم این خاطرات منو ازیت میکنه شایدم به قول روانپزشکان کودک درونمه که هر از گاهی میاد در گوشم یه جیغ میکشه و فرار میکنه خلاصه سر تو درد نیارم اوضایی شده که بیا و ببین
wacko2
بازم ازت ممنونم که به حرفام گوش دادی
بای
[تصویر:  05_blue.png]
واقعا غمیگینم.....[تصویر:  hanghead.gif]

برای جبرانش چیکار باید کرد واقعا [تصویر:  c.gif] یکی دوروز نبود که[تصویر:  shame.gif]

یه بغضی دو دستی گلومو گرفته ول نمیکنه[تصویر:  cray.gif]

مامانی
[تصویر:  crysmiley1.gif]
★  *  ★   اینقد تلاش میکنم تا یه عالمه ازینا بگیرم    ☆  ★  

خدایا چه بی حساب و کتاب میبخشی و ما چه دقیق تسبیح ذکرهایمان را میشماریم



[تصویر:  959266sk2bnp02of.png]
(1391 مهر 22، 0:08)ترلان نوشته است: واقعا غمیگینم.....[تصویر:  hanghead.gif]

برای جبرانش چیکار باید کرد واقعا [تصویر:  c.gif] یکی دوروز نبود که[تصویر:  shame.gif]

یه بغضی دو دستی گلومو گرفته ول نمیکنه[تصویر:  cray.gif]

مامانی
[تصویر:  crysmiley1.gif]
ترلان خانوم برو یه گوشه خلوت کن بعد تا میتونی گریه کن
بعدش با خدا حرف بزن و ازش بخواه که ببخشه
[تصویر:  ko03_20557079926619101845.jpg]
سلام خوبید شما بچه ها؟ من خوب نیستم نخیرم چیزیم نشده کلا امروز دپرس بودم الانم بیشتر
خدایا تو را عاشق دیدم و غریبانه عاشقت شدم...

تو را بخشنده پنداشتم و گناهکار شدم...

تو را وفادار دیدم و هر جا که رفتم بازگشتم...

تو را گرم دیدم و در سردترین لحظات به سراغت آمدم...

تو مرا چه دیدی که وفادار ماندی؟؟؟...
------------------------------
پیامبر اکرم( ص)فرمودند:
مَن رَدَّ عَن عِرضِ اَخیهِ المُسلِمِ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ اَلبَتَّةَ
هرکس آبروی مؤمنی را حفظ کند، بدون تردید بهشت بر او واجب شود
(1391 مهر 22، 1:08)یک مشت خاک نوشته است:
سلام خوبید شما بچه ها؟ من خوب نیستم نخیرم چیزیم نشده کلا امروز دپرس بودم الانم بیشتر



یک مشت خاک عزیزم


منم قبلا بعضی وقتا دچار این حس میشدم,الکی بی حوصله میشدم,ولی زود رد میشه,خودتو درگیرش نکن,بهش فکر هم نکن,به خودت استراحت بده و فکرتو آزاد کن53258zu2qvp1d9v
[img=0x0]http://8pic.ir/images/u2kig0x2xk6igwj759y.png[/img][تصویر:  QS_7c5f964da77044e88497dbf7f765d819.jpg]
سلام303

یه مقایسه ...

30 روز پاک بودم: اصلا نظم نداشتم و از خودم هم در مورد کارای روزمرم راضی نبودم

1 روز میشه پاکم: نظم داشتم و به کار های امروزم رسیدم

نتیجه گیری:

خ.ا فقط یک گناهه ... Smiley-face-thumb

همین

یا علی53
هیچی ...
(1391 مهر 22، 8:14)hf.zahra نوشته است: سلام به همه303


یک تجربه:

خوب من قدیمها دختر غمگینی بودم

نه از نظر دیگرانا

در درون خودم

حالا اینکه دلایلم چی بود در حوصله این تاپیک نیست.

اما الانها که دیگه نمیخوام غمگین باشم یک چیز یاد گرفتم

اینکه

درسته هممون روزهای بی حوصلگی و غم داریم

اما 3 کار لازمه بکنیم

1-خودمونو بیکار نذاریم،چون اینجور غمها معمولا بعد ازیه بیکاری و بیعاری میاد سراغمون

2-آگاهانه و فوری اون فکر بد رو از ذهنمون خارج کنیم و با زور و سریع به چیز دیگه فکر کنیم.چون غم، مثل سرطان ریشه میدوونه و

خودش ،خودشو تشدید میکنه.پس باید فوری ریشه اش رو قطع کرد

3- وقتی چیزی میاد توی ذهنمون که به خودمون حق میدیم به خاطرش غمگین باشیم،فوری و بدون اینکه بهش اجازه رشد بدیم

،بلافاصله بندازیمش به خدا.توکل کنیم و بگیم خدایا از من که کاری ساخته نیست.به تو میسپارمش و فوری ازش دوری کنیم


جواب میده ،لطفا امتحان کنید.

به امیداینکه همتون شاد باشین.Khansariha (8)



یا حق53.

زهرا جون خیلی گلی!Khansariha (8)
امضات خیلی قشنگه!TearsTears
[تصویر:  7xo9iif681u74a7tyqju.png]      




[sup] خــدایــا فقـــط بخــاطـــر تــــو  ♥[/sup]


[تصویر:  474.gif]


  بفرمایید شکلکای  ترول
امروز برای بار هزارم فیلم تایتانیکو دیدم(البته صحنه هاشو زدم جلو4fvfcja)

دوباره غمگین شدم53258zu2qvp1d9v
(1391 مهر 23، 14:12)رهاشونده نوشته است: امروز برای بار هزارم فیلم تایتانیکو دیدم(البته صحنه هاشو زدم جلو4fvfcja)

دوباره غمگین شدم53258zu2qvp1d9v
خوب اخه چرا ؟؟؟؟ :smiley-yell:
وقتي ميگيد باره هزارمه يعني ميدونيد كه وقتي ميبينيدش ناراحت ميشيد 53258zu2qvp1d9v
تازه فيلمش اصلانم خوب نيست :smiley-yell:
گاهي وقتا ما خودمون باعث دلگرفتگيمون ميشيم 53258zu2qvp1d9v
ديگه نگاه نكنيد اين فيلمو بجاش بريد گارفيلدو ببينيد 4fvfcja
[تصویر:  98886820611051912952.jpg]
 
4fvfcja
وقتي ميام كانون .. اول يك نگا به امضام ميكنم تا يك وقت كسي اون شخصيه چاخاله وسط امضامو نخورده باشه 22
خلاصه ديگه 22
چاخال و پاك باشيد 22
4fvfcja

بچه ها یه کلاس اولی هیچ وقت نمیگه که "چرا من لیسانس ندارم "

این رو نقص نمی بینه

با ذوق و شوق میگه اولیم ،

با عشق و حوصله و شادی میخونه

میخونه تا درست کنه خودش رو و یه روزی به این هدف برسه

ولی هیچ وقت نمیگه که "چرا من لیسانس ندارم " یا غصه اش رو نمی خوره

چون میدونه کار کلاس بندیه ، داره خودش رو رشد میده ، و میخواد اصلاح بشه

و به این ها شاده ، که داره پیش میره و جلو میره

حالا ما توی بعضی از رفتار ها یا اخلاق ها شاید نیاز به اصلاح داریم

اگه هم کمالمون یا اخلاق یا رفتار خوب رو که "باید " داشته باشیم میبینیم که نداریم ، این هم یه نقص نیست

بلکه مثل همون شاگرد کلاس اولیه ، میخواییم خودمون رو اصلاح کنیم

با این دید و با این شوق و با این روحیه

............................................


همینطور باور داریم که حتما ترک میکنیم و سرانجام این تصمیم یا اراده ، سرانجام موفقیه ،



اگه باور داشته باشی که صد در صد سر انجام کارت و آخر حرکتت و مسیری که میخوای بری ، موفقه و نتیجه میده و به آخر خوب میرسه ،


دیگه حسرت و غم گذشته رو نمی خوری ،


چون مهم نیست قبلا یا اول پاییز چی گذشته


چون قراره جوجه ها رو آخر پاییز بشمارن


و تو هم مثل اون کلاس اولی به آخر کار ایمان داری ، و به اصلاح خودت و پیشرویت شادی و لذت میبری .








خدا هم میگه ایمان بیارین




یومنون بالله ویومنون بالیوم الاخر


فقط به همین دوتا ، "به خدا " و " آخر خودتون "




به درست شدنتون ، رسیدنتون و خوشبخت شدنتون ، محکم باور کنین و مطمئن باشین ، به آخرت خوب و آخرت چیزی که انتخاب کردین و آخرت اهداف و مسیر هاایی که دارین



53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان