امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما



«و شما را به چيزي از نوع ترس و گرسنگي و كاهش در اموال و جانها و محصولات میآزمایيم»

21 روز برای یه درس بخونی بکوب و آخرش سر جلسه سوالات در حد المپیاد بذارن

جلوت، توکل برخدا، تا خرداد اعلام نتیجه نمی کنند اما فقط خواستم بگم.. استاد

واقعا چرا؟ همین



...............................................
پ.ن: جسارتا سها خانوم چرا اینقدر ناراحتید؟ این اشارت ها که مینمایی نمیشه گرفت


17

سخت خوب، زیر دیپلم بگید واسه بیسوادایی مثه من4fvfcja








[تصویر:  Untitled_1.png]
سلام

سها خواهر چطور شده ؟ [تصویر:  o.gif]
اتفاقی افتاده گوش شیطون کر
فقط و فقط و فقط      نماز


[تصویر:  05_blue.png] 
سلام
من عصبانی نیستم آ!
ی کم جدی ام..1

آقا احسان و آقای آسمون داستان اینه ک ی مخاطب خارجی میاد صفحات پروفایل ی بنده خدایی رو میخونه..
نگاه میکنه ک وای.. چ مدل حرف زدنه ک بنده خدا با فلانی داره!
بعد میبینه.. این بنده خدا با ی فلانی دیگه یا خوده مخاطب خارجی ک این مدلی نیست! پ چرا با این فلانی این مدلیه؟!؟17
میبینه ک خب ایراد از فلانی هست.. اما این بنده خدا هم دیده حالا ک فلانی این ایراد رو داره.. گفته خب چ اشکالی داره؟؟منم باهاش همین مدل خودش حرف میزنم!

نه ک بگه خب من باهاش مدل درست حرف میزنم تا بفهمه ک ایراد داشته!
ک بدونه درست چیه..
ک بدونه غلط چیه..
ک هدایت بشه..
ک خود فلانی هم سعادتمند بشه!

مثه خودش باش حرف زده!! نه طبق الگوی درست!!


توضیحم این بود!امیدوارم واضح باشه..17

در پناه خدا..
یاعلی.53
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

سلام
اومدم درد و دل کنم و گلایه کنم نتم قطع شد
باشه قبول خدا جون بازم دم نمیزنم
دیگه چی می خوای؟
گفت و گو آیین درویشی نبود ...... ور نه با تو ماجرا ها داشتیم
باید سوخت و ساخت
دوستان من حال خوشی ندارم

دعام کنید
Khansariha (8)
[تصویر:  05_blue.png]
(1391 دي 16، 14:40)رند نوشته است: سلام
اومدم درد و دل کنم و گلایه کنم نتم قطع شد
باشه قبول خدا جون بازم دم نمیزنم
دیگه چی می خوای؟
گفت و گو آیین درویشی نبود ...... ور نه با تو ماجرا ها داشتیم
باید سوخت و ساخت
دوستان من حال خوشی ندارم

دعام کنید
Khansariha (8)
سلام

لاف عشق و گله از یار ؟ زهی لاف دروغ
عشق بازان چنین مستحق هجرانندcheshmak

داستان چیه رند جان ؟

فَوَعِزَّتِكَ مَا أَجِدُ لِذُنُوبِی سِوَاكَ غَافِراً وَ لاَ أَرَى لِكَسْرِی غَیْرَكَ جَابِراً

به عزتت سوگند براى گناهانم جز تو آمرزنده اى نيابم و براى شکستگيم جز تو شکسته بندى نبينم
(بخشی از مناجات التّائبین مناجات خمس عشره)
خدایا تورو به قرآن انجیل تورات محمد عیسی موسی یوحنی زرتشت بودا مریم جبرئل امام حسین علی اصغر ابوالفضل به همه صفاتت به اسم اعظمت عرفا علما تمام بهشتیان وکسانی که ازشون راضی تمام مومنین
دیگه معلول نیافرین چقدر باید صبر کرد تا این عمر لعنتی وپر عذاب تمام بشهTearsTears
خدایا دیگه دارم پیر میشم...
یکشنبه ی دیگه 25 سالم میشه...
خودت کمکم کن دیر نشه و زندگیم رو نبازم...
میخوام که بهترین باشم... کمکم کن!


(*توجه فرمایید: این پست یک دلیل غیر دردلانه هم میتواند داشته باشد.)
مسئله این نیست که چقدر می‌تونی مشت بزنی؛
مسئله اینکه چقدر می‌تونی مشت بخوری و باز ادامه بدی.
چقدر زمین بخوری و باز پاشی وایسی.
آدم اینجوری برنده میشه!
 

[تصویر:  05_blue.png]
[/quote]
سلام

لاف عشق و گله از یار ؟ زهی لاف دروغ
عشق بازان چنین مستحق هجرانندcheshmak

داستان چیه رند جان ؟
[/quote]


ایول داداشی راست میگی
هیچی داداشی دلم گرفته بود
به قولی
هر دم از درد بنالم که فلک هر ساعت ...کندم قصد دل ریش به آزار دگر
[تصویر:  05_blue.png]
دلشده ی پایبند ، گردن جان در کمند
زهره ی گفتار نه ، کاین چه سبب وان چراست 1
(1391 دي 16، 14:46)komak نوشته است: خدایا تورو به قرآن انجیل تورات محمد عیسی موسی یوحنی زرتشت بودا مریم جبرئل امام حسین علی اصغر ابوالفضل به همه صفاتت به اسم اعظمت عرفا علما تمام بهشتیان وکسانی که ازشون راضی تمام مومنین
دیگه معلول نیافرین چقدر باید صبر کرد تا این عمر لعنتی وپر عذاب تمام بشهTearsTears

رضا به داده بده وز جبین گره بگشای
که بر من و تو در اختیار نگشودست

1

فَوَعِزَّتِكَ مَا أَجِدُ لِذُنُوبِی سِوَاكَ غَافِراً وَ لاَ أَرَى لِكَسْرِی غَیْرَكَ جَابِراً

به عزتت سوگند براى گناهانم جز تو آمرزنده اى نيابم و براى شکستگيم جز تو شکسته بندى نبينم
(بخشی از مناجات التّائبین مناجات خمس عشره)
[quote='Amirhossein18' pid='227356' dateline='1357384999']
دلشده ی پایبند ، گردن جان در کمند
زهره ی گفتار نه ، کاین چه سبب وان چراست 1
داداشی ولی خب بازم میگه

این چه استغناست یارب وین چه قادر حکمت است

کاین همه زخم نهان است و مجال آه نیست

نمیدونم
خسته ام
دنیا رو نگه دارید می خواهم پیاده شوم
بازم دارم زیر قولم میزنم
باشه
موفق باشید
Khansariha (8)
[تصویر:  05_blue.png]
(1391 دي 16، 17:15)Amirhossein18 نوشته است: آخه اون اوّلیه سعدیه دوّمیه حافظ4fvfcja
take it easycheshmak


ممنونم ازت که دل به دل ما دادی
متشکر
Khansariha (18)
اشعارت خیلی فاز دادKhansariha (8)
[تصویر:  05_blue.png]
سلام

اون روز تو ایستگاه مترو بودم ، داشتم از گیت ( درب ) بلیط داخل میشدم که دیدم یهو یه نفر داره داد میزنه که آقا کجا داری میری

سرمو بالا آوردم دیدم مسئول ایستگاهه که داره به فردی که میخواست بدون بلیط وارد بشه نگاه میکنه و اشاره میکنه که باید از گیت ها رد بشی اونم با بلیط !!

یه خورده با خودم فکر کردم ، گفتم یعنی پول نداشته یا خواسته زرنگ بازی در بیاره

هرچی که بود باید خدا رو شکر کنم که پول یه بلیط مترو تو جیبم هست


چند وقت پیش خونه بودم که دیدم یه سری برگه رو ندادم به دوستم ، فاصله خونمون هم خیلی زیاده ، یهو به ذهنم رسید با گوشیم عکس بگیرم از برگه ها ، بعدش با اینترنت براش ایمیل کنم

یه خورده اگه دقت کنم باید خدا رو شکر کنم که موبایل دارم ، که اینترنت دارم


تا حالا چند دفعه با دوستام تو دانشگاه چایی کیسه ای خوردم ؟

خب خیلی

خدایا شکرت که وضعیتم انقدی مناسب بوده که بتونم چایی بخورم با رفیقام


خیلی جالبه ها

اگه بخوام این چیزارو بشمارم ، تا 6 ماه دیگه هم باید به شمردنم ادامه بدم


جالبتر از اون میدونی چیه ؟

میگم خدایا من چقدر بدبختم

من هیچی ندارم

من وضعیت مالیم اینطوریه

من شرایط خونوادگیم اونطوریه

کسی به من اهمیت نمیده


بابا دیگه چقد ناشکری


تا به حال چند بار نشستی نعمت هایی که داری رو بشمری ؟

بزار من شماره 1 رو بهت بگم

نفس کشیدن

آره همین که نفس میکشی باید شاکر باشی

نگو برو بابا

همینارو گفتی که هنوز درگیر خودتی

به زمین و زمان بد و بیراه میگی که چرا وضع من اینه

شرایط آماده هست اما تو نمیخوای

آره واقعیت اینه که تو نمیخوای

هر روز هزار نفر باهات حرف میزننو آرومت میکنن اما بازم کار خودتو میکنی

کی باید شروع کرد ؟

بهتر نیست از الان شروع کنیم ؟

پس یا علی


......



303



یا حق 53
.

خدایا همه جا هستی و تو به خواسته هایم از من آگاه تری و تو از من به من نزدیک تری .

در همه ی امور یاریم ده که تو در یاری نمودن من برای رسیدن به آرزوهای پاکم از من مشتاق تری .

فقط کافیست امور کارهایم را به تو واگذار کنم ای قدرت واقعی و بیکران ، بی شک برآورده می شود .



 سپاس شده توسط
همین الان وسوسه اومد رفت......یکی دو دقیقه هم بیشتر طول نکشید...

داشتم به این فک میکردم که..

قبلا من تو همین دو دقیقه تصمیم میگرفتم بشکنم!!!

از بالا که به رفتارم نگاه میکنم میفهمم که چه چیزها سر این دو دقیقه تحمل به باد رفت!

الحق که داره دیر میشه...
[تصویر:  MuALi.png]
 سپاس شده توسط
(1391 دي 16، 21:09)Arman نوشته است: سلام
اگه بخوام این چیزارو بشمارم ، تا 6 ماه دیگه هم باید به شمردنم ادامه بدم
جالبتر از اون میدونی چیه ؟
میگم خدایا من چقدر بدبختم
من هیچی ندارم
من وضعیت مالیم اینطوریه
من شرایط خونوادگیم اونطوریه
کسی به من اهمیت نمیده

بابا دیگه چقد ناشکری

تا به حال چند بار نشستی نعمت هایی که داری رو بشمری ؟
بزار من شماره 1 رو بهت بگم
نفس کشیدن
...

303
یا حق 53

سلام دوست عزیز.

راست میگی نعمت های خدا بینهایتن...

اصلاً اگه بخوایم نعمتاشو بشماریم، همین توان شمردن نعمت ها هم یه نعمتیه پس محاله بشه شمردشون!! 42

دقیقا! 41
خداوند در قرآن می فرماید: «و امّا بنعمت ربّک فحدّث»
یعنی اگه بخوایم شکرگزاری کنیم باید نعمت های خدا و جنبه های مثبت زندگیمونو بگیم و شکرگزار باشیم نه اینکه همه ش بنالیم و اظهار نداری کنیم.
(1391 دي 17، 21:58)hf.zahra نوشته است: سلام

دارم :

کمرنگ

کمـرنــگ

کــمــرنـــگ

کـــمـــرنـــگـــــ

کـــــمــــرنـــــــگـــــــــ


میشم

دارم مجازی میشم

و این بده.خیلی بد.باید به فکر چاره بود.

یاحق53.
سلام
فك كنم منظورتو فهميدم.. دينيا حقيقيت كمرنگ شده و مجاز پر رنگ..

چاره اش اعتداله!

ي بار تو وبم ي مخاطب بهم گفت داري همه دنيا رو از نگاه وبلاگ نويس ميبيني.. همه چي برات سوژه وبه! مراقب باش..
مراقب نبوددم خيلي..
اما ي كم ك گذشت ديدم نخير.. حواسم اصلا ب زندگيم نيست.. اين شد ك سعي كردم متعادل شم..
شد الحمدلله..
مجاز يكي از ابعاد شد.. نه تنها بعد..1

در پناه خدا باشي عزيزم..
ياعلي.53
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 3 مهمان