1391 دي 24، 15:53
من خودم تو همین تاپیک خیلی از پدرومادرم گله کردم ولی هفته پیش تو یه جمعی بودم یه دختر خانومی که 24 سالش بود کلا فکر نکنم 40 کیلو هم بود نشست از خانوادش گفت، انقدر تحت تاثیر قرار گرفتم .....
گفت 2 سال پیش پدرش فوت کرده و الان اون با مادرش که 60 سالشه زندگی میکنی و خواهرو برادرای دیگه شم ازدواج کردن
میگفت پدرم استوار بود و قبل از فوتش 3 تا خونه هامونو به نام مامانم زد و الانم مامانم از حقوق بابام استفاده میکنه و هیچ مشکل مالی نداره ولی با این حال مادرم منو میزنه و تحقیرم میکنه و میگه باید بری سرکار هرکاری میکنی فقط واسه من پول بیار .
میگفت چن وقت پیش رفتم دکتر ،دکتر گفت ماهیچه های قلبت بسته اس . از طرفی ام ناراحتی اعصاب دارم اگه قرص نخورم عالمو آدمو بهم میریزم . میگفت تو یه مغازه فروشندم ماهی 250 ت میگیرم نصفشو میدم به مامانم،باقیشم که دارو میگیرم دیگه پولی نمیمونه که خودمو تقویت کنم ....
وقتی زندگیشو با خودم مقایسه کردم دیدم وای من که دربرابر این پادشام ( بخاطر همین میگم خودتونو با پایین تر از خودتون مقایسه کنید)
اگه پدرومادرم ازم دفاع نکردن ولی اونقدی بهم پول میدن که محتاج هیچ کس نباشم
صعود ممکن است دشوار باشد
ولی
منظره بالا بسیا ارزشمند است