1392 تير 2، 14:43
(1392 تير 2، 13:39)darling نوشته است: آخ گفتی محب الزهرا
تو این دوره زمونه اصلا نمیخواد به کسی توجه کنی چون آخرش خودت خورد میشی
اصن نمیخواد بشناسیش
بازم خودت خورد میشی......
میدونم روز عید نباید از غم بگم
شرمنده همتونم
هرکسی فکر میکنه شادیش بهم میخوره این پستمو نخونه ....
حداقل باید خودمو اینجا خالی کنم.....
هی خدا....
یکی از فامیلامون رفته به مامانم گفته دخترت چرا اینجوریه؟؟؟!؟با تمام انرژیو شادیاش دختر بی احساسیه
این چرا اصن احساس نداره؟!؟انگار نه انگار فامیلی داره یه بار نشد ز بزنه حال مارو بپرسه!!!!
حالا ما متاهلیم وقت نمیکنیم ز بزنیم ولی.....
حالا برادری ک پرسیدی توقع من از اطرافیانم زیاده؟!؟الان قضاوت کن بازم منم ک پرتوقعم؟!؟
گفتن بی احساسم!!!!!!
به قول مادربزرگم توش خودمو کشت،بیرونش مردمو.......
بااین حال به مامانم گفته ما همه توقع داریم از دخترت ک تو عقد محضریه فردا کنار عروس باشهک عروس احساس تنهایی نکنه
همیشه هرکاری از دستم برمیومده واسه اطرافیانم انجام دادم
چ فامیل،چ دوستو آشنا.....
منت نمیزارما وظیفمه.....
ولی حالا اگه فردا نرم میشم آدم بد قصه .....
بدی ما آدما اینه ک با یه بدی 1000تا خوبی رو میپوشونیم ......
ولی آخه با این روحیه برم؟!!
یعنی بازم مجبورم یه لبخند تصنعی بزنم؟!؟
آخه بدیش اینه ک خونه طرف تهران نیست اگه امشب برم مجبورم تا پس فردا اونجا بمونم....
یعنی این لبخند واسه 2-3 ساعت نیست............
آخه منتظر ی خبرم....
این همون خبریه ک سرنوشتم بهش مربوطه.....
کاش حداقل قبل از رفتنم همه چی مشخص میشد.....
نمیدونم.....
فقط یه چی....
تو دعاهای امشبتون این بنده گنه کارو فراموش نکنید.....
شدیدا التماس دعا دارم...
خواهر توکل کن به خدا. همه چی درست میشه. خیلی هم به حرف مردم توجه نکن
به نام یگانه خدای هستی
ارادتمند شما
diamond111
diamond111