1394 ارديبهشت 4، 21:12
تو صاحب درد بودی،
ناله سر کن ... ناله سر کن
خبر از درد بی دردی نداری
باز گردد عاقبت این در؟ بلی
رو نماید یار سیمین بر؟ بلی
ساقی ما یاد این مستان کند
بار دیگر با می و ساغر؟ بلی
دامن پر خاک و خاشاک زمین
پر شود از مشک و از عنبر؟ بلی
جمله ی خلق جهان در یک کس است
او بود از صد جهان بهتر؟ بلی
من خمش کردم ولیکن در دلم
تا ابد روید نی و شکر، بلی
بیچاره ات ... استاده بر درت.