امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

سلام دوستان من امدم
امروز رفتم پیشه داداش دوستم
خیلی خوشحال بود که من برگشتم
از تو صورتش پشیمونی رو میشه خوند
اما دوستم نبود رفته بود سالن والیبال
خیلی عالی بود
فکر کنم دوباره دستیمون شروع بشه
من رفتم اونجا کلی خاطره گفتیم و خندیدیم
اما اگه دوستمو میدیدم دیگه از همه لحاظ عالی میشد
اما خدا رو شکر همینشم خوب بود
نوید دوستی رو میداد
رفتیم تو خونه شون کلی وسایل ورزشی خریده بودن
از جمله وسایل بدنسازی
داداش دوستم گفت هر موقع بیکار بودی بیا
البته داداش دوست هم از دوستان خوبم هست اما خود دوستم یه چیز دیگه هست
بچه ها از همتون ممنونم
واقعا دعای شما بود
دعای خیر میکنم براتون
317317317317317
بچه ها واقعا نمی دونم چطوری ازتون تشکر کنم
مرسی که منتظر من بودید
317می بینیم که میخوای تو کانون پارتی بگیری داداش ایلیا ... یه مهمونی افتادی .
همیشه خوش خبر باشی ... بدو تاریخ پارتی رو بگو میخوام پایین کارتای دعوت بنویسم .فردا شب خوبه یا پس فردا !!! دی جی مهتی رو هم آماده کنم . هوراااااااااااا ... مهمونیه کانونی بچه ها بدویین لباس بخرین ...
Khansariha (48)317varzesh317Khansariha (48)Muscular317Khansariha (48)
دلا دیدی که خورشید از شب سرد ، چو آتش سر ز خاکستر برآورد
زمین و آسمان گل رنگ و گلگون ، جهان دشت شقایق گشت از این خون
نگر تا این شب خونین سحر کرد ، چه خنجر ها که از دلها گذر کرد
ز هر خونِ دلی سروی قد افراشت ، به هر سروی تذروی نغمه برداشت
صدای خون در آواز تذرو است ، دلا این یادگار خونِ سرو است
فردا شب
همه اینجا پارتیه
هرر کاری بگین میکنم براتون
به افتخار شما317317
317317317317317
حالا دست دست دست41414141:414141:afarin
بچه ها من بدون شما بیشتر گند زدم، به قول باران این شاید از طرف شیطون بود که من از این جا برم TearsTears

هیچ انگیزه ای برای ترک ندارم TearsTears

سریع خودم رو می بازم و تسلیم نفسم می شم TearsTears

یه چیزی بگید
ما منتظر مهمونی هستیم ... ما منتظر مهمونی هستیم ... ما منتظر مهمونی هستیم ... ما منتظر مهمونی هستیم
Khansariha (48)317varzeshMuscular317Khansariha (48)varzeshclapping317317317Khansariha (48)clapping317
دلا دیدی که خورشید از شب سرد ، چو آتش سر ز خاکستر برآورد
زمین و آسمان گل رنگ و گلگون ، جهان دشت شقایق گشت از این خون
نگر تا این شب خونین سحر کرد ، چه خنجر ها که از دلها گذر کرد
ز هر خونِ دلی سروی قد افراشت ، به هر سروی تذروی نغمه برداشت
صدای خون در آواز تذرو است ، دلا این یادگار خونِ سرو است
دوستان گلم الان خیلی خستم
کلی پینگ پونگ بازی کردم
فردا اینجا رو مترکونمKhansariha (48)Khansariha (48)Khansariha (48)
فردا سروناز جان
فردا اینجا مهمونیهvarzeshMuscularvarzeshMuscularvarzesh
مهتی 69 ... فردا دارو دسته دی جی رو ورمیداری میاری همینجا ... همین ساعتا ... پارتی داریم ... فهمیدی!53258zu2qvp1d9v
ادریس ... به من فکر کن که اون شب تو اورژانس نجاتم دادی ... همدیگه رو نجات دادیم ... پس نشکن ... چون تو هم تونستی نشکنی هم جلوی منو گرفتی .... تو میتونی ادریس 53258zu2qvp1d9v
دلا دیدی که خورشید از شب سرد ، چو آتش سر ز خاکستر برآورد
زمین و آسمان گل رنگ و گلگون ، جهان دشت شقایق گشت از این خون
نگر تا این شب خونین سحر کرد ، چه خنجر ها که از دلها گذر کرد
ز هر خونِ دلی سروی قد افراشت ، به هر سروی تذروی نغمه برداشت
صدای خون در آواز تذرو است ، دلا این یادگار خونِ سرو است
یه چندتا لینک بگین من برم بخونم

خیلی راحت خودم رو می بازم، سریع به سمت گناه کشیده می شم، مقاومتی نمی کنم

انگیزه ی محکمی برای ترک ندارم، خیلی شل شدم، TearsTears
كجايی پس ؟؟؟ Tears

آقا جون من همچنان منتظرت هستم

به خوبا سر مي زنی / خب يه بارم به من سر بزن Tears يا مهـــدی ادركنـــی ( عج )


play كنيد !!

<script language='javascript' src='http://www.webgozar.ir/c.aspx?Code=666282&t=counter'></script><script type='text/javascript' src='http://geoloc3.geovisite.com:82/private/geocounter.js?compte=340329685499'></script>
بچه ها نمیدونم این رو کجا بیان کنم همین جا مینویسم!
آقااااااااااااااا چرا این تاپیک عکس های بچه های کانونی بسته شده؟ من نمیدونین چقققققققققدر حالم گرفته بود اومدم کانون رفتم اون تو (آخه خییییلی وقت بود نرفته بودم) یعنی مررررررررردم از خنده میخوام خیلی خیلی تشکر کنم ار دو تا رضاها و پوریااااااااااااااا مرسی خوب شدن امشبم کار شماهاست Muscular
(1389 ارديبهشت 5، 23:00)newmember نوشته است: با پنهان کاری هیچ چیزی حل نمی شه
حالا همش سعی در پنهان کردن داشته باشید
مهدی جان شما اینجا کاری پیش نمی بری
خودت زمان زیادی تو این انجمن بودی بهتر از من که یکی دو ماهه می شناسمش واردی
من یکی که در این باب کاملا متاسفم
همون مستند ساز را هم چند روز پیش تاپیک مربوط به اون را دیدم
امروزم فهمیدم مخالفت شده ناراحت شدم
عجب

همه جا آرومه من چه قد خوشحالم ..................
همه کار ها هم زیر پوستی انجام می شه
یه وقت کسی نفهمه که راه کار ارائه بده
چهار نفر دیگه که این کار را نکردن وارد این جریان نشن ....................
سلام
نیوممبر جان شما خیلی تند حرف زدین...اما بی زحمت حرفای منو با لحن آروم بخونین ..اصلا قصد دعوا ندارم...

شما چرا فکر میکنین این کار این عادت این اشتباه جرمه؟!!! این کار یه گناهه...
یه گناه که اثرات سوءی داره ...
نه یه بزه یا ناهنجاری اجتماعی....یا جرم....

تاحالا واسه گناه کبیره دیگه ای مثه دروغ غیبت یا امثال این جار زدین که ای مردم من دروغ میگفتم ولی الان تونستم کنارش بذارم شما هم همینکارو بکنین؟!!!
یا تا حالا چقدر در مورد دروغ و اثراتش و اینها مطلب خوندیم و سخنرانی گوش کردیم و برنامه دیدیم ..اما بازم داریم ادامه میدیم؟!!!!

اینم فقط به این خاطره که نتونستیم اون نفرت واقعی رو از این کار تو وجودمون ایجاد کنیم و در ضمن گاهی منافع انسانی مانع از این میشن که ما خیلی چیزا رو ببینیم..
همونطور که تو دلایل عدم موفقیت خیلی از بچه ها تو ترک این وامونده لذتی که داره مانع میشه!!!

نمیگم نباید آگاهی داد ..نمیگم این کار رو باید مخفی کرد ..
حرف من اینه که این ار باید به صورت فردی حل بشه...

اینکه اینجا جمع شدیم تا ترک کنیم فقط به جهت اینه که تنها نباشیم و اینکه ترک این کار کمی سخته...
و دانش ما در مورد روشهای ترک کردنش کم.. همینطور انگیزمون....
هیچ کس نمیتونه بگه من ترک کردم چون مثلا سها بهم گفت..یا تنها حامی من بود...
این کمک ها فقط کمکن....
کار اصلی رو راه اصلی رو خود فرد انحام میده و پیدا میکنه..

در مورد مستند ساز..
چیزی رو که ایشون از کانون میخواستن در اختیارشونه..همون تجربه کاربرانش...
مطمئن باشین اگر مخالفتی قرار بود صورت بگیره با این شدتی که ازش یاد میکنین، شما اصلا این تاپیک رو نمدیدین!!!!!

و مطمئن باشین هر کس که ترک کرده باشه و لذت زندگی بدون این عادت رو چشیده باشه با تمام دلش میخواد که همه کسایی که گرفتار این کارن ترک کنن..
دیگه مدیران این فرووم که جای خود دارن...

کمی منصفانه تر نگاه کنین...

در پناه امن یاد خدا..ایام به کام..یاعلی.
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

بچه ها برای ادامه ی بحث مهدی بیاین میزگرد
خوشا باران و وصف بی مثالش


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 7 مهمان