امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

منظورم اینه که طرف ارضا نمیشه و مجبوره بازم انجامش بده نشونش خ.ا های سریالیه 
 عَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و اله و سلم: الْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ يَعْدِلُ سَبْعِينَ حَسَنَةً وَ الْمُذِيعُ بِالسَّيِّئَةِ مَخْذُولٌ وَ الْمُسْتَتِرُ بِهَا مَغْفُورٌ لَه»‏(1)

« امام رضا علیه السلام از قول رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلم فرمودند:نهان داشتن حسنه برابر هفتاد حسنه است و فاش‏كننده گناه مخذول است و نهان‏كننده آن آمرزيده است»
.
.
خدا رو شکر هر کم و کاستی هم تو زندگیمون هست اون دنیا خدا چند برابر جبران میکنه
.
 
[تصویر:  re850.jpg]
[img=0x0]http://www.ktark.com/05_blue.png[/img]
به نظرتون بهتر نیست این مسائل تو رهروان مطرح میکردین؟!
پروردگارا، اگر فراموش كرديم يا به خطا رفتيم بر ما مگير

پروردگارا، هيچ بار گرانى بر دوش‏ ما مگذار؛ همچنان كه بر دوش‏ كسانى كه پيش از ما بودند نهادى

پروردگارا، و آنچه را که توان و طاقت آن را نداريم بر ما تحميل مكن‏؛ و از ما درگذر

و از ما درگذر؛ و ما را ببخشاى و بر ما رحمت آور؛ سرور ما تويى‏؛ پس ما را بر گروه كافران پيروز كن‏.


ترجمه آیه 286 سوره بقره

[تصویر:  profile800_lgvv.jpg]
نمیدونم چرا
اما وقتی میخوام ی قدم محکم تو زندگیم بردارم
ی موضوعاتی پیش میاد که منو سرگرم میکنه
و از هدفی که داشتم دور میکنه
نمیدونم باید چیکار کنم
آخه تا کی سرگرم چیزهای بیهوده و زودگذر بشم
من الان باید بالاتر از اینجایی باشم که هستم
نمیدونم چرا اما همیشه ی جایی کار میلنگه
خیلی مسیرها رو تجربه کردم
اما آخر اون چیزی که مد نظرم بوده نشده
بچه ها بیاید کمک
بیاید بگید که چیکار کنم که در مسیر اصلی که به هدف نهایی ختم میشه
بمونم و گول ظاهر بی راه ها رو نخورم
بیاید بگید که چطوری میتونم مستحکم و محکم تو مسیر بادها و طوفان های زندگی دوام بیارم
واقعا از این وضع خسته شدم
نذارید از همه چیز ناامید بشم و ببرم 20
همیشه آغاز راه دشوار است

عقاب در آغاز پرواز، پَر می ریزد

اما در اوج

حتی از بال زدن هم بی نیاز است
(1394 مرداد 31، 22:40)Mehdi.R نوشته است: نمیدونم چرا
اما وقتی میخوام ی قدم محکم تو زندگیم بردارم
ی موضوعاتی پیش میاد که منو سرگرم میکنه
و از هدفی که داشتم دور میکنه
نمیدونم باید چیکار کنم
آخه تا کی سرگرم چیزهای بیهوده و زودگذر بشم
من الان باید بالاتر از اینجایی باشم که هستم
نمیدونم چرا اما همیشه ی جایی کار میلنگه
خیلی مسیرها رو تجربه کردم
اما آخر اون چیزی که مد نظرم بوده نشده
بچه ها بیاید کمک
بیاید بگید که چیکار کنم که در مسیر اصلی که به هدف نهایی ختم میشه
بمونم و گول ظاهر بی راه ها رو نخورم
بیاید بگید که چطوری میتونم مستحکم و محکم تو مسیر بادها و طوفان های زندگی دوام بیارم
واقعا از این وضع خسته شدم
نذارید از همه چیز ناامید بشم و ببرم 20


سلام خودت منو می شناسی دیگه ، دیدی چقدر بدم و نفهم نسبت به حرفای شما که درستم هست

اما من می دونم دلیل تمام ناکامی ها و شکست ها 

و اینکه نداشتن ثبات تو زندگی ، غفلت از یاد خداست ، ما باید همیشه یادش باشیم و رضای خدا رو در نظر بگیریم 

اگر اینطور باشه هیچوقت مغلوب و شکست خورده نخواهیم بود . 

مغز نصفه من اینو می گه  128fs318181 

دل منم پره خیلی ام پره اما چون قبلا اینجا پر حرفی کردم سکوت اختیار می کنم .  1276746pa51mbeg8j 4fvfcja 53258zu2qvp1d9v
بعضی از بچه ها متوجه شدند که امروز ظهر من امضاء رو ی تغییری دادم
و هدف رو برای دو سه روز دیگه مشخص کردم
ترک ابدی
ی دوهفته ای چالشی داشتم اما ی 5و6 رو که پاکم
اما شروع همون 4 شهریور باشه بهتره حداقل برای انگیزه
و حداقل فرصتی باشه برای تقویت عزم و اراده
از ظهر که این خبر رو رسمی کردم
تا الان چند مورد شهوت ناک و فوق خطرناک با افکار مافوق پلید وارد ذهنم شده
و من هیچ چی در مورد این تغییر ناگهانی ندارم بگم
واقعا چرا این 5و6 روز که خوب بود حالا که تصمیم جدی گرفتم چرا برعکس شد و همه چیز خطرناک...؟؟؟
همیشه آغاز راه دشوار است

عقاب در آغاز پرواز، پَر می ریزد

اما در اوج

حتی از بال زدن هم بی نیاز است
سلام
خیلی درد دل دارم..
خیلی حرف دارم..
اما نمیدونم گفتنش فایده داره یا نه..
و اساسا خیلی هم نمیتونم بگم!

خیلی التماس دعا..فک کنم همین بس باشه..1

در پناه خدا..
یاعلی.53
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

(1394 شهريور 1، 21:46)سها نوشته است: سلام
خیلی درد دل دارم..
خیلی حرف دارم..
اما نمیدونم گفتنش فایده داره یا نه..
و اساسا خیلی هم نمیتونم بگم!

خیلی التماس دعا..فک کنم همین بس باشه..1

در پناه خدا..
یاعلی.53

خیره ان شاالله 

سلام ، ان شاالله هر چی که هست خداوند و ائمه اطهار علیها سلام خودشون گره گشایی کنن  53
سلام
پری‏ ‏روز‏ ‏تو‏ ‏جاده‏ ‏شمال‏ ‏بودم‏ ‏با‏ ‏خانواده
خب‏ ‏میدونید‏ ‏که‏ ‏یه‏ ‏مقدار‏ ‏اوضاع‏ ‏تو‏ ‏شمال‏ ‏و‏ ‏جاهای‏ ‏تفریحیش‏ ‏خوب‏ ‏نیست
همه‏ ‏ش‏ ‏لب‏ ‏مرز‏ ‏شکستن‏ ‏بودم‏ ‏تو‏ ‏این‏ ‏چند‏ ‏روزی‏ ‏که‏ ‏شمال‏ ‏بودیم‏ ‏:-‏(‏
یه‏ ‏جایی‏ ‏دیگه‏ ‏داشتم‏ ‏کم‏ ‏می‏ ‏آوردم‏ ‏تا‏ ‏این‏ ‏که‏ ‏تو‏ ‏راه‏ ‏چند‏ ‏تا‏ ‏دختر‏ ‏خانوم‏ ‏چاد‏ری‏ ‏قشنگ‏ ‏و‏ ‏با‏ ‏کلاس‏ ‏دیدم‏!‏
اصلا‏ ‏حالم‏ ‏از‏ ‏این‏ ‏رو‏ ‏به‏ ‏اون‏ ‏رو‏ ‏شد
روحیه‏ ‏گرفتم‏ ‏و‏ ‏محکم‏ ‏تر‏ ‏شدم
میون‏ ‏این‏ ‏همه‏ ‏دخترهایی‏ ‏که‏ ‏پوشش‏ ‏مناسبی‏ ‏ندارند‏ ‏دیدن‏ ‏د
خانوم‏ ‏هایی‏ ‏که‏ ‏با‏ ‏حجاب‏‏ ‏خوب‏ ‏هستند‏ ‏به‏ ‏آدم‏ ‏دل‏ ‏گرمی‏ ‏میده
وقتی‏ ‏می‏ ‏بینمشون‏ ‏به‏ ‏خودم‏ ‏میگم‏ ‏ببین‏ ‏این‏ ‏ها‏ ‏هم‏ ‏هستند
هم‏ ‏حجابشون‏ ‏را‏ ‏رعایت‏ ‏کردند‏ ‏و‏ ‏هم‏ ‏حیا‏ ‏دارند
و‏ ‏هم‏ ‏برای‏ ‏شوهرهاشون‏ ‏همسر‏ ‏خیلی‏ ‏مهربون‏ ‏و‏ ‏خوبی‏ ‏هستند

دعا‏ ‏کنید‏ ‏یکی‏ ‏از‏ ‏همین‏ ‏خانوم‏ ‏ها‏ ‏نسیب‏م‏ ‏بشه‏!‏

خلاصه‏‏ ‏می‏ ‏خواستم‏ ‏بگم‏ ‏به‏ ‏دختر ‏خانوم‏ ‏های‏ ‏با‏ ‏حجاب‏ ‏که‏ ‏قدر‏ ‏خودتون‏ ‏را‏ ‏بدونید
این‏ ‏حجاب‏ ‏شما‏ ‏شاید‏ ‏دل‏ ‏یه‏ ‏سری‏ ‏پسر‏ها‏ ‏را‏ ‏محکم‏ ‏کنه‏ ‏و‏ ‏از‏ ‏شکستن‏ ‏شون‏ ‏جلوگیری‏ ‏کنه
هر‏وقت‏ ‏از‏ ‏کنار‏ ‏یک‏ ‏خانوم‏ ‏با‏حجاب‏ ‏رد‏ ‏میشم‏ ‏یه‏ ‏صلوات‏ ‏براش‏ ‏می‏ ‏فرستم
[تصویر:  gal82.jpg&917953621]
به جای "شکست عشقی" می تونید نام این بیماری را هم بذارید


كفر متحرك به اسلام می رسد، ولى اسلام راكد، پدر بزرگِ كفر است.
سلمان‏ها در حالى كه كافر بودند، حركتشان آنها را به رسول منتهى كرد

و زبيرها در حالى كه با رسول بودند، ركودِشان آنها را به كفر پيوند زد.
كفرى كه با حركت ما همراه باشد، وحشتى ندارد، وحشت آنجايى است كه با ركودها پيوند خورده باشيم.

علی صفایی

[تصویر:  05_blue.png]

(1394 شهريور 1، 1:27)Mehdi.R نوشته است: بعضی از بچه ها متوجه شدند که امروز ظهر من امضاء رو ی تغییری دادم
و هدف رو برای دو سه روز دیگه مشخص کردم
ترک ابدی
ی دوهفته ای چالشی داشتم اما ی 5و6 رو که پاکم
اما شروع همون 4 شهریور باشه بهتره حداقل برای انگیزه
و حداقل فرصتی باشه برای تقویت عزم و اراده
از ظهر که این خبر رو رسمی کردم
تا الان چند مورد شهوت ناک و فوق خطرناک با افکار مافوق پلید وارد ذهنم شده
و من هیچ چی در مورد این تغییر ناگهانی ندارم بگم
واقعا چرا این 5و6 روز که خوب بود حالا که تصمیم جدی گرفتم چرا برعکس شد و همه چیز خطرناک...؟؟؟

سلام
ایراد مطلب توی همون کلمه شروعه ... وقتی نیت میکنی که مثلا از فردا فلان کار رو شروع کنی ضمیر ناخودآگاهت میپذیره که تا اون موقع و در ساعتهای باقیمانده از امروز تعهدی نسبت به اون کار نداره .. و در مورد مشکل من و شما همین موضوع یک وسوسه جدید و خطرناک رو درست میکنه
سلام

در مورد این داستان


نقل قول: مردی به نام طلحه از امام صادق ( ع ) نقل می کند که مردی را پیش امیرالمومنین علی (ع) آوردند وآن مرد استمنا کرده , حضرت دست جنایتکار آن مرد را چنان زد تا خون آلود شد و بعد از بیت المال برای او زن گرفت .

اونایی که نظرشون اینه اول ترک کامل کنیم بعد ازدواج  ، چرا اینجا حضرت علی نگفتن اول ترک کن و سریع براشون زن گرفتن؟
حیف و صد حیف فرصتی ک از دست رفت و وقتی ک قدر دانسته نشد
یکی از اشتباهات محرز -درست نوشتمش - در طی دوران تحصیلم این بود که 
هر وقت برام سوال ایجاد شد سر کلاس نپرسیدمش
درس رو خوب یاد نگرفتم جوری که ملکه ذهن بشه جوری ک بشه بعدا ازش استفاده کرد
هرچی خوندیم برا نمره بود و پاس شدن
هرچند ک شب امتحانی بودم ولی خب نمره های نسبتا خوب گولم زد
درس رو خوندم پاس شدو رفت
گفتم بعدا خودم میرم پی اش یاد میگیرم. گفتم از رو کتاب میخونم. میرم تو نت پی اش رو میگیرم
دریغ ک اینا همش گول زدن خودم بود
الان ک دیگه اون فرصت از دست رفته
الان ک دیگه استادی در دسترس نیست
الان ک دیگه حتی حوصله ی یادگیری هم نمونده
میفهمم اشتباه کردم
اشتباه محرز
سر کلاس هرچی سوال اومد به ذهنم گفتم ولش کن بعدا خودم میرم میگردم جوابش رو پیدا میکنم
الان ک دیگه وقت گذشته استاد از دست رفته کتاب مرجع درست و درمانی در دسترس نیست جزوه درسی ناقصه
میفهمم چیزی ک کمکم میکرد  استاد درس بود و زمانی ک در گذشته از دست رفت
یک سوال بسیار ساده و ابتدایی شیمی تجزیه متحیرم کرده
هر چی فکر میکنم راه حلش چیه هیچ به ذهنم نمیرسه
جزوه درس رو اوردم باز کردم چیزی ازش سر در نمیارم از بس ک سراغش نرفتم
کتاب مرجع هم که به زبان اصلی هست
و من هم ک بسیار ضعیف در زبان انگلیسی
و حالا من مانده ام و یک سوال ابتدایی بی جواب
حیف ک عمری پی چیزی گذاشتم که هیچ استفاده ای نداشت
الان ک فکر میکنم میبینم این درس و این کتاب عمری از من گرفته حالا چرا این همه عاجز شدم در برابرش
مگه نبود همون موقع تحصیل این ها رو ب یک اشاره میفهمیدم
حالا چم شده؟
مگه نبود موقعی ک سرعت عملم برای حل سوال تعجب همه را بر می انگیخت
حالا چ شده که هیچ در ذهن نمانده؟
چ زشته عمری پی چیزی رو گرفتم که حال هیچ ازش نمانده
چ زشته این حرفا جوری گفته میشه ک انگار سالها از زمان درس و مشق گذشته
مگر نبود از همون ابتدا شیفته ریاضی بودم و عشق شیمی 
حال چرا مساله ساده شیمی تجزیه این گونه زمینم زده؟
[تصویر:  15624161_425888184424770_624179248140753...%3D%3D.2.c]
برای یافتن چیزی
باید به جستجوی آنچه نیست، بروی...
53

[تصویر:  Untitled.png]
آقای طاهر

درکتون میکنم چون منم به خاطر کم رویی دقیقا دقیقا مثل شما بودم

و دوران دانشجوییم رو به بطالت گذروندم

اما گذشته ها گذشته ، چیزی که مهمه زمان حاله که از دستش ندیم تا دوباره افسوسش رو بخوریم

من دارم جبرانش میکنم به کمک خدا ، با کمک کتابای مرجع انگلیسی ( یه مدت بخونین راه میوفتین و خوندنش آسون میشه )

حتی شده روزی یک صفحه

 حتی شده یک نکته ی کوچیک جدید یاد میگیرم و مرورش میکنم تو ذهنم و لذت میبرم 128fs318181

مهم این نیست که حجمش چقدر زیاده ؛ مهم اینه  که دارم پیشرفت میکنم  و هر روز یه قدم میرم جلو Khansariha (69)

شماهم بسم الله  بگین و شروع کنین
 
(1394 شهريور 2، 18:30)سنــا نوشته است: سلام

در مورد این داستان




نقل قول: مردی به نام طلحه از امام صادق ( ع ) نقل می کند که مردی را پیش امیرالمومنین علی (ع) آوردند وآن مرد استمنا کرده , حضرت دست جنایتکار آن مرد را چنان زد تا خون آلود شد و بعد از بیت المال برای او زن گرفت .

اونایی که نظرشون اینه اول ترک کامل کنیم بعد ازدواج  ، چرا اینجا حضرت علی نگفتن اول ترک کن و سریع براشون زن گرفتن؟

ممنون میشم منبع این حدیث رو بگین 1744337bve7cd1t81
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
در این شکی نیست که ازدواج عالیه

هر کس هم امادگی داره باید ازدواج کنه ، تکلیفه

اما زمانه تغییر کرده

فاصله بلوغ جنسی تا ازدواج بسیار زیاد شده و یک فاصله ۱۰ تا ۲۰ ساله !

و مشخصه که کسی که تازه بالغ شده امادگی ازدواج را نداره و شاید ۱۰ سال دیگه بتونه ازدواج کنه


 خیلی بهتره که قبل از ازدواج خود ارضایی ترک بشه

کسی که مبتلا به خود ارضایی هست ، این خود ارضایی تنها با ازدواج درمان نمیشه بلکه می تونه خودش عاملی بشه که زندگی را از هم یپاشه ،

چون شرایط سخت شده ، و این شرایط سخت یه روحیه سفت و محکم میخواد ، اراده ای میخواد که حداقل تونسته باشه خود ارضایی را ترک کنه


در زندگی مشترک باید یاد گرفت که موضوعات و مسائل را حل کرد ، فرار از انها نتیجه خوبی نخواهد داشت

مخاطب این حرفام بیشتر اقا پسرها بودن
به قول می توانم : برای یه دختر پروندن یه خواستگار خوب به علت پاک نشدن ممکنه اشتباه بزرگی باشه
گل نیلوفر در مرداب می روید، تا همه بدانند
در سختی ها باید زیبایی آفرید

مراحل نه گانه ترک اعتیاد خود ارضایی

 سپاس شده توسط
به نظرم اقا داوود از یه جهت درست میگه
از جهت دیگه امام به دست اون بابا ترکه زدن که یه مدت نتونه خود... کنه
اما یه نکته دیگه بگم چقدر از یه آدم عرب عهد امام انتظار می رفت؟ از ما چقدر انتظار می ره؟

[تصویر:  nasimhayat.png]


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 4 مهمان