1395 مهر 22، 6:08
-------------------
دم سحر برای من جلگه ای نبود مستقیم از جایی ک فک میکردم به دارم به قله نزدیک میشم. سقوط ناگهانی داشتم که الان به زیر صفر هم رسیدم...خیلی حرف دارم با خودم اما عصبانیم از خودم...
(1395 مهر 21، 14:41)سها نوشته است: سلام
عذرخواهی میکنم ..
اما هر روشی ک باشه چ نزدیک چ عجیب ... همین ک بهش خ.ا بگن و فردی باشه یعنی خلاف ذات و فطرت و طبیعت و مورد قبول خداست.. پس دوست داشتنی نیست و حتی نفرت انگیزه..
خدا پناه و همراه همیشگی مون باشه..
یاعلی.
ارسال شده از SM-G530Hs با استفاده از kanoon
(1395 مهر 22، 13:27)سیزده نوشته است:(1395 مهر 21، 14:41)سها نوشته است: سلام
عذرخواهی میکنم ..
اما هر روشی ک باشه چ نزدیک چ عجیب ... همین ک بهش خ.ا بگن و فردی باشه یعنی خلاف ذات و فطرت و طبیعت و مورد قبول خداست.. پس دوست داشتنی نیست و حتی نفرت انگیزه..
خدا پناه و همراه همیشگی مون باشه..
یاعلی.
ارسال شده از SM-G530Hs با استفاده از kanoon
این پست حاوی نکاتیه که همه میدونیم ولی خب نباید در موردش حرف بزنیم!! نمیدونیم چرا نباید ولی عمل میکنیم و حرف نمیزنیم. پس اگه دوس نداری همچین مطالبی رو بخونی نخون دوست عزیزم. اینها مشکلات اساسی من و شماست که اومدیم داخل این سایت
در ضمن مخاطب صحبت هام خانم سها نیستن. ایشون مثل پست قبلیشون که من نقل قولش کردم فقط فتح باب میکنن . گزاره هایی رو میگن که من دنبال پاسخ هاشونم
اگر رابطه (در اینجا شکل فردیش یعنی خودارضایی) خلاف ذات و فطرت و طبیعت باشه دوست داشتنی نیست و نفرت انگیزه ،قبول
ولی رابطه زن و مرد که توی اسلام با عنوان نکاح تعریف شده
( جالبه بدونید اصلا نکاحی که پیامبر میگه النکاح سنتی منظور ازدواج نیست . منظور رابطه زناشوییه.)
خب این رابطه دو نفره ی طبیعی و فطری و مورد قبول خدا و شرع مقدس وقتی کاملا توسط یک سری عقل متشرع دستکاری شده و نهایتا به "ازدواج دائم" تعبیر شده ، گناه کسانی که مزدوج نیستن چیه؟!
ببینید رابطه بین زن و مرد طبیعیه. حتی برخی از خوانش های اسلام تصدیق میکنن بدون نیاز به خطبه عقد هم وقتی یک دختر و پسر تصمیم میگیرن به هم عشق بورزن رابطشون کاملا شرعیه
ما فرض میکنیم شما این مسئله رو قبول نداری.
ازدواج موقت رو که قبول دارین؟ اینکه با "زوجت" و "قبلت" که دو معنای "ازدواج کردم" و "قبول کردم" رو دارن(بگذریم که این همون دوستت دارمِ طرفین هست. چیزی که بین هر دو زوجی که عاشقانه به هم رو میارن رد و بدل میشه)میشه به عقد هم در اومد
پس چرا ازدواج موقت انقدر سخته؟ چرا انقدر همه خانم ها مقابلش جبهه میگیرن؟
یعنی دختری که حاضره به روابط نامشروع تن بده تا اسم ازدواج موقت میاد میگه حاضری خواهر خودتم این کارو کنه؟
خب کدوم کار؟ اینو که اسلام گفته. طبیعی هم هست. پس خواهر من و دختر من هم میتونن اینکارو کنن. مثل اینکه من حق دارم. چون مسلمونم
چرا همه چیز توی این کشور انقدر سخت و طاقت فرساس؟ تازه خانم هایی که ازدواج موقت رو میپذیرن، معلوم نیس سالم باشن یا نه ( میدونید منظورم چیه- ازمایشگاه ها هم از هر دو زوجی ازمایش نمیگیرن)
پس یک جوون باید دقیقا چکار کنه؟ کسی که نمیخواد زیر بار ازدواج بره. یا اصلا میخواد و نمیتونه
خودارضایی که حرومه و خلاف طبیعت
میل طبیعی که فقط بعد از ازدواج
من خانم ها رو نمیدونم. ولی توی یک دوره ای در چین برای کنترل جمعیت مردها رو عقیم سازی میکردن
پیشنهادم اینه تموم جوون ها و نوجوون های ایرانی رو عقیم کنن!
بزگترین مشغولیت ذهن یک جوون ایرانی از 16 تا بالای 30 سالگیش همین مزخرفاته. مثل همه ما که اینجاییم. داریم سعی میکنیم ازش فرار کنیم
اومدیم اینجا ترکش کنیم. تمومش کنیم! پس ذهنمون درگیرشه. داریم واسش انرژی تلف میکنیم. توی مسابقات شرکت میکنیم برای ترک کردنش
اصلا این طبیعی نیست. وقتی اینهمه دختر در جامعه هستن و اینهمه پسر ، اینها امر طبیعیشون با هم نباشه
و بعد روی بیارن به رابطه فردی
و حالا سعی کنن جلوی رابطه فردی رو بگیرن!!!
توی بد دوره ای و بد جایی به دنیا اومدیم. به هممون تسلیت میگم جوونیمون رو که فقط با احساس گناه(اونهم برای کاری که نکردیم و لذتی که نبردیم) گذشت
(1395 مهر 24، 1:53)مهدییار نوشته است: بسم الله الرحمن الرحیم
آخه لوطی! یه بار شده وقتی این نفس مث بچه های بهونه گیر نق نقو که پاشونو تو یه کفش میکنن و از پای آدم آویزون میشن تا به خواسته ی بچه گانه و احمقانه شون برسن، بهونه گیری میکنه، تو مستاصل و دستپاچه نشی
و رو راست ازش بپرسی:
دِ آخه میخوای چیکار؟ چرا اصرار داری که یه سری رنگ آمیزی ابلهانه و یه سری جلوه گری خیره سرانه رو به خورد چشمت بدی؟ چرا مث سگهای ولگرد یا گربه های غلت زننده توی پشته ی زباله ها دنبال خوراک تهیه کردن از سهل انگاری های دیگران برای چشمتی؟
یه بار پرسیدی که ته تهش میخوای چیکار؟ یعنی فقط همین یه راه وجود داره که تو کیف کنی؟
یعنی انقدر جهیدن یه سری چیز جهنده درون بدنت برات جذابه؟
ازش پرسیدی که من 26 سالمه، چرا باید هنوز تو این سن این سوالا رو از تو بپرسم؟
یه بار به یادش اوردی که آخه تو با من چه کردی؟ اون موقع که تازه داشت پشت لبم سبز میشد، با خودم میگفتم:
" نه! عمرا وقتی یه کامل مرد بشم و ریش سبیلام درآد درگیر این کار نخواهم بود. نه! این کار بچه جغله هاست! کار مردای گنده نیست!"
مرد گنده شدی مرد مجاهد!
به خدا
به علی قسم
خیری تو خود ارضایی نیست
خیری تو فرو کردن سیخ داغ تو چشم نیست
بگم یا نه؟
بگم خجالت بکشی؟
بگم ... به اضطرابات قلبی شاهبانوی حرم توی مجلس اون سگ میمون باز قسم خیری تو سینه سپر کردن در برابر تیرهای زهرآگین شیطان نیست.
بابا! نیست!
و الله العلی العظیم نیست!
مطمئن باش اگه خیر که چه عرض کنم،
اصلا چیز قابل اعتنایی توی این خوک چرانیها بود توی نفس بعد 14 سال هنوز تکرار بعدیش رو له له نمیزدی
انقد به خواسته ات گوش کردم و جلوت انداختم، اما هنوز عطش داری.
اگه چیزی بود تا حالا اشباع شده بودی!
هیچ چی نیست!
دست بردار