1395 آبان 10، 22:25
بیخیال
(1395 آبان 10، 20:40)تـــواب نوشته است: با وضعیت زندگی و وضعیت خودم و جوی که برام بوجود اومده و تست های روانشناسی نشون می ده که افسردگی شدید دارم
(1395 آبان 10، 23:09)mamad68 نوشته است: امشب دلم یجوریهسلام
دلم میخواد بشینم یه دنیا با خدا حرف بزنم
دلم گریه میخواد
یه اعتراف کوچولو بکنم؟
من نمیدونم چرا ولی مثل همه نیستم - چطور بگم؟!
مثلا از توی بچه های اینجا همه عاشق امام حسین هستند ولی من نه
نه که بدم بیاد ولی دلداده و عاشق نیسم، حقیقت اصلا درکش نمیکنم
همیشه یه حس بدی بهم دست میده انگار که گناهکارم بخاطر این درک نکردنم.
الان حدود 1ساله تازه دارم با حضرت علی اصغر اشنا میشم که واقعا معجزه میکنه ولی ...
ولی هنوز وقتی میگند حضرت عباس یا امام حسین هیچ حسی توی قلبم ندارم
بازم اعتراف من تاحالا 1قطره اشکم براشون از چشام پایین نیومده.
بخدا خیلی دل رحمم، نازک دلم و زودرنج و اشکم دم مشکمه!
ولی شاید این خ.ا لعنتی که از بچگی باهامه دلم رو در برابرشون قفل کرده.
کاش ادم بشم. کاش.
(1395 آبان 10، 23:09)mamad68 نوشته است: امشب دلم یجوریه
دلم میخواد بشینم یه دنیا با خدا حرف بزنم
دلم گریه میخواد
یه اعتراف کوچولو بکنم؟
من نمیدونم چرا ولی مثل همه نیستم - چطور بگم؟!
مثلا از توی بچه های اینجا همه عاشق امام حسین هستند ولی من نه
نه که بدم بیاد ولی دلداده و عاشق نیسم، حقیقت اصلا درکش نمیکنم
همیشه یه حس بدی بهم دست میده انگار که گناهکارم بخاطر این درک نکردنم.
الان حدود 1ساله تازه دارم با حضرت علی اصغر اشنا میشم که واقعا معجزه میکنه ولی ...
ولی هنوز وقتی میگند حضرت عباس یا امام حسین هیچ حسی توی قلبم ندارم
بازم اعتراف من تاحالا 1قطره اشکم براشون از چشام پایین نیومده.
بخدا خیلی دل رحمم، نازک دلم و زودرنج و اشکم دم مشکمه!
ولی شاید این خ.ا لعنتی که از بچگی باهامه دلم رو در برابرشون قفل کرده.
کاش ادم بشم. کاش.
(1395 آبان 12، 22:52)Deril نوشته است: دوباره دلم بیخودی گرفته
اخه چرا آدم دلش میگیره
(1395 آبان 13، 12:56)طاهر نوشته است:(1395 آبان 12، 22:52)Deril نوشته است: دوباره دلم بیخودی گرفته
اخه چرا آدم دلش میگیره
هرکسی کو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش
انسانی که از خانه به دور افتاده دلش همیشه تنگه
دقیقا مثل من...
کاش برگردیم به اصل
پ.ن: دلی بود نه منطقی
(1395 آبان 10، 23:09)mamad68 نوشته است: امشب دلم یجوریه
یه اعتراف کوچولو بکنم؟
من نمیدونم چرا ولی مثل همه نیستم - چطور بگم؟!
مثلا از توی بچه های اینجا همه عاشق امام حسین هستند ولی من نه
کاش ادم بشم. کاش.
(1387 ارديبهشت 24، 12:01)all_alone نوشته است:aydin نوشته است:تو این سایت از همه ی عواملی که صحبت شد راجع به خود شخص بود .
حتما دخترا می دونن لرزوندن دل یک پسر یعنی چه.
آهای دخترایی که به پسرا می گین چشم چرون . یه نگاه به خودتون کردید.
من شک ندارم که پسرا با رفتن به خیابون و با دیدن یکی دو تا از این دوخترای واقعا خود خواه به این عادت زشت می افتن.
نمی دونم ما چرا اینجوری شدیم .تو مملکتی زندگی می کنیم که گناه جرمه ولی بازم مبتلا می شیم
پس مردم تو کشورای دیگه باید چند برابر از ما گناه کار تر باشند در حالی که فکر نمی کنم این طوری باشه؟
آیا ما عقده ایم ؟ یکی جواب بده.............
من باهات موافقم دوست من....
دخترها مقصرند در این زمینه.
فکر میکنم مردم خود آمریکا بارها از ما درستکار ترند....ما فقط دم از دین میزنیم در حالی که به نظر من دین فقط یه وسیله است برای این که ما به یه سری اصول پایبند باشیم در حالیکه ذهن خود آدم بی واسطه میتونه بهترین دین باشه.
تابع دین بودن الزاما به معنای درستکار بودن نیست همونطور که بی دین بودن هم الزاما به معنای گناهکار بودن نیست.
چه بسیار مسلمانانی که گناهکارترین مردم روی زمین هستند و چه بسیار افراد لائیکی که درستکارترینند.