امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

سلام
چند روز پیش که اون پست رو گذاشتم حالم خیلی بد بود نمی دونم چرا.
الان خیلی خوبم .
عذاب وجدان گرفتم که تو کانون که همیشه به من انرژی مثبت میده حرف از ناامیدی و افسردگی زدم.
خلاصه این که ببخشید.
گهی بر درد بی درمان بگریم
                                  گهی بر حال بی سامان بخندم 




بودنم درد می کند از هبوط سخت آدم بر زمین..........
[تصویر:  w535]
أَعْدَي عَدُوِّكَ نَفْسَكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْكَ - بزرگترین دشمن انسان، هوای نفس است

أفْضَلُ الجِهادِ جِهادُ النَّفْسِ عنِ الهَوى ، و فِطامُها عَن 
جَاهِدُوا أَهْوَاءَكُمْ كَمَا تُجَاهِدُونَ أَعْدَاءَكُم‏ - با هواهای نفسانی خودتان مثل دشمنتان بجنگید

به قبرستان گذر کردم صباحی شنیدم ناله و افغان و آهی شنیدم کله‌ای با خاک می‌گفت که این دنیا نمی‌ارزد بکاهی


 سپاس شده توسط
بعد صد وسی روز شکستم 
داغونم داغون  Tears
 سپاس شده توسط
(1395 دي 22، 22:13)حوا هستم نوشته است: فردا میاد مرخصی ولی نمیخوام حتی جوابش بدم بعد از سه سال میخوام همه چی رو تموم کنم
دیگه خسته شدم این روزا حالت افسردگی دارم هیچی نمیتونه حالم خوب کنه خدایا چرا باید دو نفر که
همدیگه رو دوس دارن این همه مشکل سر راهشون باشه
حداقل کمکم کن بتونم جوابش ندم بتونم فراموشش کنم
 میدونم این روزای سربازی بیشتر از همیشه بهم نیاز داره ولی چیزی که
میدونم آخرشم نمیذارن به هم برسیم نمیخوام به خاطراتمون اضافه بشه
همین الانشم انقدری خاطره دارم که میدونم تا آخر عمر عذاب میکشم
این حرفا رو هم نمیتونم بگم به هیشکی فقط عقده شده سر گلوم مونده 
خسته شدم از زندگی مشکلاتم یکی دو تا نیست  بار غم رو دلم سنگینی میکنه
ولی مجبورم مثه همیشه رفتار کنم بگم و بخندم که هیشکی نفهمه دردم چیه

میدونی یکی از دلیل هایی که خدا گفته با نامحرم رابطه نداشته باشید چیه؟البته منظورم رابطه عاطفی هست که احتمالا شما درگیر شدید...یکیش همین شکست ها افسردگی هاست که بوجود میاره...وقتی انسان اجازه بده رابطه عاطفی بعد از حلال شدن که منظورم ازدواجه بوجود بیاد...اون موقع دیگه شما برای هم شدین و قوی ترین و پایدارتین حالت رابطه عاطفیو دارین...چون احتمالا خیلیا از این رابطه خبردار شدن...رسمی شدین و جوری که جدا شدن از هم به این سادگیا نیست مگر اینکه خودتون بخواین نه کسای دیگه...
مشکلی که خیلی از ما این روزا باهاش درگیر شدیم همین قضیه هست...خیلیا این رابطه رو قبل ازدواج برا خودشون ایجاد میکنن و که در خیلی از مواد هم بهم نمیرسن و..........

راستش خوده منم مدتی درگیرش بودم...ولی دیگه بیخیال شدم...گفتم چرا خودمو اذیت کنم...تا وقتی چیزی قطعی نشده...و مال خودم تمام و کمال نشده...دیگه خودمو اذیت نمیکنم...که هیچ سودیم نداره در واقع...جز اینکه ادمو از زندگی نرمالش بکشه بیرون و ببره به دنیایی که.............

ناراحت شدن از یک حقیقت بهتر از تسکین یافتن با یک دروغ است...یا اینکه یه پایان تلخ بهتر از تلخی بی پایان هست

نمیخوام من با این حرفا بیخیالتون کنم در این باره...دوست ندارم تو سرنوشت کسی دخالت کنم

فقط خواستم یادآور امر خدا که مارو راهنمایی به چیزی کرده باشم...
هم برای شما
هم خودم
و هم بقیه که میخونن Confetti

شاد باشید : Khansariha (69)
[تصویر:  et7_7.jpg]
 سپاس شده توسط
چند وقتی دلم عجیب هوسه یه زیارت درست و حسابی کرده
کربلایییی Shy
مشهدی 53 Hanghead
قمی 302
خدایاااااا
کمکم کن که خودم برا اقدامش محکم بشم

به امید بهشتی شدن و جاودان بودنمون تو اون

و انسانیت
و البته عبد خدا بودن
....
یه زمانی کسی اینجوی مثل الانم حرف میزد میگفتم این چیداره میگه برا خودش...خوشحاله ها...همنطور که یه سریا الان به من میگن....
ولی نمیدوم یه تغییر تو وجودم بوجود اومده
امیدوارم همیشه اینجوری باشم 53
[تصویر:  et7_7.jpg]
 سپاس شده توسط
(1395 دي 27، 22:21)summer نوشته است:
(1395 دي 22، 22:13)حوا هستم نوشته است: فردا میاد مرخصی ولی نمیخوام حتی جوابش بدم بعد از سه سال میخوام همه چی رو تموم کنم
دیگه خسته شدم این روزا حالت افسردگی دارم هیچی نمیتونه حالم خوب کنه خدایا چرا باید دو نفر که
همدیگه رو دوس دارن این همه مشکل سر راهشون باشه
حداقل کمکم کن بتونم جوابش ندم بتونم فراموشش کنم
 میدونم این روزای سربازی بیشتر از همیشه بهم نیاز داره ولی چیزی که
میدونم آخرشم نمیذارن به هم برسیم نمیخوام به خاطراتمون اضافه بشه
همین الانشم انقدری خاطره دارم که میدونم تا آخر عمر عذاب میکشم
این حرفا رو هم نمیتونم بگم به هیشکی فقط عقده شده سر گلوم مونده 
خسته شدم از زندگی مشکلاتم یکی دو تا نیست  بار غم رو دلم سنگینی میکنه
ولی مجبورم مثه همیشه رفتار کنم بگم و بخندم که هیشکی نفهمه دردم چیه

میدونی یکی از دلیل هایی که خدا گفته با نامحرم رابطه نداشته باشید چیه؟البته منظورم رابطه عاطفی هست که احتمالا شما درگیر شدید...یکیش همین شکست ها افسردگی هاست که بوجود میاره...وقتی انسان اجازه بده رابطه عاطفی بعد از حلال شدن که منظورم ازدواجه بوجود بیاد...اون موقع دیگه شما برای هم شدین و قوی ترین و پایدارتین حالت رابطه عاطفیو دارین...چون احتمالا خیلیا از این رابطه خبردار شدن...رسمی شدین و جوری که جدا شدن از هم به این سادگیا نیست مگر اینکه خودتون بخواین نه کسای دیگه...
مشکلی که خیلی از ما این روزا باهاش درگیر شدیم همین قضیه هست...خیلیا این رابطه رو قبل ازدواج برا خودشون ایجاد میکنن و که در خیلی از مواد هم بهم نمیرسن و..........

راستش خوده منم مدتی درگیرش بودم...ولی دیگه بیخیال شدم...گفتم چرا خودمو اذیت کنم...تا وقتی چیزی قطعی نشده...و مال خودم تمام و کمال نشده...دیگه خودمو اذیت نمیکنم...که هیچ سودیم نداره در واقع...جز اینکه ادمو از زندگی نرمالش بکشه بیرون و ببره به دنیایی که.............

ناراحت شدن از یک حقیقت بهتر از تسکین یافتن با یک دروغ است...یا اینکه یه پایان تلخ بهتر از تلخی بی پایان هست

نمیخوام من با این حرفا بیخیالتون کنم در این باره...دوست ندارم تو سرنوشت کسی دخالت کنم

فقط خواستم یادآور امر خدا که مارو راهنمایی به چیزی کرده باشم...
هم برای شما
هم خودم
و هم بقیه که میخونن Confetti

شاد باشید : Khansariha (69)

الان دقیقا منم گرفتار همون تلخی بی پایانم نه امیدی به آینده دارم نه میتونم برگردم گذشته
همچین چیزی تصمیم گرفتن براش خیلی سخته وقتی هیچ بدی از طرف مقابلت ندیده باشی دل کندن خیلی سخته
حالا اگه فقط خودم بودم میگفتم به جهنم بذار نابود شم ولی مشکل اینه نمیخوام اون ناراحت شه 
الانم سربازی هست و وضعیت روحیش طوری نیست که بخوام یا بتونم تمومش کنم
موندم چی کار کنم فقط میتونم دعا کنم خدا خودش زودتر به کاری کنه  همه چی درست شه
 أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَری؟!
 سپاس شده توسط
(1395 دي 27، 22:27)summer نوشته است: چند وقتی دلم عجیب هوسه یه زیارت درست و حسابی کرده
کربلایییی Shy
مشهدی 53  Hanghead
قمی 302
خدایاااااا
کمکم کن که خودم برا اقدامش محکم بشم

به امید بهشتی شدن و جاودان بودنمون تو اون

و انسانیت
و البته عبد خدا بودن
....
یه زمانی کسی اینجوی مثل الانم حرف میزد میگفتم این چیداره میگه برا خودش...خوشحاله ها...همنطور که یه سریا الان به من میگن....
ولی نمیدوم یه تغییر تو وجودم بوجود اومده
امیدوارم همیشه اینجوری باشم 53

انشاء الله هر چه زودتر به مراد دلتون برسید 1
دقیقا میفهمم چی میگید منم همین جوری بودم الان کم کم دارم خیلی از گذشته ام فاصله میگیرم
 أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَری؟!
 سپاس شده توسط
یه وقتایی میشه که ادم با حسرت به گذشته ش نگاه می کنه
به لحظه هایی که می تونسته بهتر استفاده کنه
به لحظه هایی که خودشو در اوج می دیده
و ناراحت میشه از وضع حالش Hanghead
ولی همیشه برای تغییر کردن فرصت هست
و همین لحظه حال بزرگترین نعمتی هست که اگر قدر ندونیم ناشکری کردیم
ناشکری هم که اخرش معلومه ، غمگینی و افسردگی
پس شکرگزار باشیم و شاد و خوشحال و از همین لحظه برنامه ریزی کنیم برای اینده ای که میخواهیم بسازیم Khansariha (69)
گل نیلوفر در مرداب می روید، تا همه بدانند
در سختی ها باید زیبایی آفرید

مراحل نه گانه ترک اعتیاد خود ارضایی

10صبح تا5 ونیم بعد از ظهر.یه بار دوبار سه بار.....
سیرمونی نداره لعنتی
زیبا ترین ستاره رو زمینی خدادوست داره
تو بهتری از همه به حرف آدما محل نده
یه معجزست خنده هات..
[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
من و این قاب ورق

کشته است جان مرا 

به خدا کشته است

به خدا
من از خود می پرسم، شما چطور؟

آیا اعتیاد یک نوع بیماری است؟؟

اعتیاد جنسی چیست؟؟

آیا من یک معتاد جنسی هستم؟؟

چگونه می توانم بفهمم که یک معتاد جنسی هستم؟؟

 سپاس شده توسط
[تصویر:  z1p0_photo_2017-01-18_23-10-48.jpg]
أَعْدَي عَدُوِّكَ نَفْسَكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْكَ - بزرگترین دشمن انسان، هوای نفس است

أفْضَلُ الجِهادِ جِهادُ النَّفْسِ عنِ الهَوى ، و فِطامُها عَن 
جَاهِدُوا أَهْوَاءَكُمْ كَمَا تُجَاهِدُونَ أَعْدَاءَكُم‏ - با هواهای نفسانی خودتان مثل دشمنتان بجنگید

به قبرستان گذر کردم صباحی شنیدم ناله و افغان و آهی شنیدم کله‌ای با خاک می‌گفت که این دنیا نمی‌ارزد بکاهی


(1395 دي 27، 22:21)summer نوشته است:
(1395 دي 22، 22:13)حوا هستم نوشته است: فردا میاد مرخصی ولی نمیخوام حتی جوابش بدم بعد از سه سال میخوام همه چی رو تموم کنم
دیگه خسته شدم این روزا حالت افسردگی دارم هیچی نمیتونه حالم خوب کنه خدایا چرا باید دو نفر که
همدیگه رو دوس دارن این همه مشکل سر راهشون باشه
حداقل کمکم کن بتونم جوابش ندم بتونم فراموشش کنم
 میدونم این روزای سربازی بیشتر از همیشه بهم نیاز داره ولی چیزی که
میدونم آخرشم نمیذارن به هم برسیم نمیخوام به خاطراتمون اضافه بشه
همین الانشم انقدری خاطره دارم که میدونم تا آخر عمر عذاب میکشم
این حرفا رو هم نمیتونم بگم به هیشکی فقط عقده شده سر گلوم مونده 
خسته شدم از زندگی مشکلاتم یکی دو تا نیست  بار غم رو دلم سنگینی میکنه
ولی مجبورم مثه همیشه رفتار کنم بگم و بخندم که هیشکی نفهمه دردم چیه

میدونی یکی از دلیل هایی که خدا گفته با نامحرم رابطه نداشته باشید چیه؟البته منظورم رابطه عاطفی هست که احتمالا شما درگیر شدید...یکیش همین شکست ها افسردگی هاست که بوجود میاره...وقتی انسان اجازه بده رابطه عاطفی بعد از حلال شدن که منظورم ازدواجه بوجود بیاد...اون موقع دیگه شما برای هم شدین و قوی ترین و پایدارتین حالت رابطه عاطفیو دارین...چون احتمالا خیلیا از این رابطه خبردار شدن...رسمی شدین و جوری که جدا شدن از هم به این سادگیا نیست مگر اینکه خودتون بخواین نه کسای دیگه...
مشکلی که خیلی از ما این روزا باهاش درگیر شدیم همین قضیه هست...خیلیا این رابطه رو قبل ازدواج برا خودشون ایجاد میکنن و که در خیلی از مواد هم بهم نمیرسن و..........

راستش خوده منم مدتی درگیرش بودم...ولی دیگه بیخیال شدم...گفتم چرا خودمو اذیت کنم...تا وقتی چیزی قطعی نشده...و مال خودم تمام و کمال نشده...دیگه خودمو اذیت نمیکنم...که هیچ سودیم نداره در واقع...جز اینکه ادمو از زندگی نرمالش بکشه بیرون و ببره به دنیایی که.............

ناراحت شدن از یک حقیقت بهتر از تسکین یافتن با یک دروغ است...یا اینکه یه پایان تلخ بهتر از تلخی بی پایان هست

نمیخوام من با این حرفا بیخیالتون کنم در این باره...دوست ندارم تو سرنوشت کسی دخالت کنم

فقط خواستم یادآور امر خدا که مارو راهنمایی به چیزی کرده باشم...
هم برای شما
هم خودم
و هم بقیه که میخونن Confetti

شاد باشید : Khansariha (69)

دیگ تصمیم با خودتونه
من نظرمو گفتم فقط
[تصویر:  et7_7.jpg]
 سپاس شده توسط
بلاخره همه چی تموم شد
 میخوام قوی باشم ولی نمیتونم
دارم جون میدم خدایا کمکم کن زودتر برگردم به زندگی
 أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَری؟!
 سپاس شده توسط
این روزا میگذره حوای من
زمان حلال مشکلاته تو اولین نفری نیستی تو کانون ک این روزهای تلخ و زجرآور رو تجربه میکنه 
من و امثال من گذروندن این روزها رو
صبور باش دوستم 
اگر یکی سهم تو و مرد زندگی تو باشه خدا اونو با دل قرص با اراده محکم با قلب سلیم با دل آرام برمیگردونه بهت و خودشم شرایطو جور میکنه کاری میکنه ن عزتت خدشه دار شه ن زجر بکشی 
بعضی چیزها رو باید به زمان سپرد و به صاحب زمان اعتماد کرد
این روزهای تلخ نیومدن ک بمونن اومدن ک بگذرن
میگذره جونم..میگذره
دووم میاری عزیزم اگر بدونی خدا هیچوقته هیچوقت ما رو با چیزی ک تابش نداشته باشیم امتحان نمیکنه 
علی یارت دخترکم 302
♧ ما ابدیت را در پیش داریم♧
 سپاس شده توسط
(1395 آذر 20، 22:45)زینبی نوشته است: همش میگم کی این روزا میگذره
وقتی هم فکر میکنم میبینم خب این روزا بگذره بعد چی بشه؟همه روزا که مثل همن
پس من چرا این همه سرسختی به خرج میدم!حس بیخودم میگه میخواد این روزا تموم شه،دل خوشیه فک کنم
کلافه شدم از همه چی
گذشته تباه
حال تباه
آینده ...اونم تباه
زندگی الکی

زود گذشت Lolخداروشکر 53
همه روزا مثل هم نیستن روزهای خوب زود اومدن 317
53 برنامه ریزی روزانه  53 

در این دنیا اگر غم هست
صبوری کن خدا هم هست


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 3 مهمان