1389 مهر 26، 22:56
خدا نكنه آقا محمد..
فكر كنم شما غمنامه منو نخوندين ..اينه كه در جريان نيستين..مهم هم نيست..
الان تموم شده و هستم..
![[تصویر: 07c49977111e42a28fd6.jpg]](http://s6.picofile.com/file/8235153892/07c49977111e42a28fd6.jpg)
خدا نكنه آقا محمد..
فكر كنم شما غمنامه منو نخوندين ..اينه كه در جريان نيستين..مهم هم نيست..
الان تموم شده و هستم..
1389 مهر 26، 22:58
سهاااااااااااا > D : <
![[تصویر: 23e325e16617.png]](http://1.sceo.hostei.com/images/23e325e16617.png)
![[تصویر: nasimhayat.png]](http://www.ktark.com/nasimhayat.png)
الهي، من به حور و قصور ننازم، اگر نفسي با تو پردازم از آن هزار بهشت مي‌سازم.
الهي، مي‌پنداشتم كه ترا شناختم، اكنون آن پنداشت و شناخت را در آب انداختم.
الهي، همه شاديها بی ياد تو غرور است، و همه غمها با ياد تو سرور.
اِلـهی.... وَرَبّی.... مَنْ لی غَیْرُکَ ...
الهی ... حالا دیگه من و تو و عبدَک ... (:
1389 مهر 26، 22:58
فکر کنم عروسیه !!!
وَ احـــفَــظـنِــی بِــرَحـــمَـــتِـــکَ یــا الله
1389 مهر 26، 23:36
.gif "Khansariha (48)")
خیلی خیلی خوش آمدید
خوشحالم که دوباره در کانون می بینمتون.
هرچند حال و روز زمین و زمان بد است \ یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است
حتی فرشته ای که به پابوس آمده \ انگار بین رفتن و ماندن مردّد است
اینجا مدینه نیست، نه اینجا مدینه نیست \ پس بوی عطر کیست که مثل محمد است؟
حتی اگر به آخرخط هم رسیده ای \ اینجا برای عشق شروعی مجدد است
جایی که آسمان به زمین وصل می شود \ جایی که بین عالم و آدم، زبانزد است
هر جا دلی شکست به این جا بیاورید \ اینجا بهشت، شهر خدا، شهر مشهد است
![[تصویر: 87267819991958480523.jpg]](http://upcity.ir/images2/87267819991958480523.jpg)
حسین ارام جانم، حسین روح و روانم
بیا نگار اشنا، شب غمم سحر نما
مرا به نوکری خود، شها تو مفتخر نما
1389 مهر 27، 1:37
ویرایش شده
دوست دارم خودمونی و بدون تکلف با کسایی که حرفهامو میفهمیدن حرف بزنم، با اون دوستای خوبی که تو این یک سال جواب سلام منو جواب گفتن و علیک سلامشون قضا نرفت.
امروز روز خداحافظی من از کانونه، دلم میخواد با ادب از پیش دوستام برم. فکر نمیکنم کسی منو دوست صمیمی خودش بدونه. ولی دوست دارم بگم که تک تکتون برام دوستای خوب و فراموش نشدنی هستید.
میدونم که قراره دلتنگ بشم اما یه حسی بهم میگه هر اومدنی دل کندنی داره.
چشمام پر شد. خدا وکیلی برای کانون نتونستم کاری بکنم، اما کانون برای من هر کاری کرد.
عید همگیتون مبارک
برام دعا کنید، براتون دعا میکنم
مواظب خودتون باشید
یا علی و...
خدانگهدار
یار این عبد مضطر تو هستی
مهربانتر ز مادر تو هستی
************************یار این عبد مضطر تو هستی ******* مهربانتر ز مادر تو هستی************************
1389 مهر 27، 1:41
داداش محمد کجااااا؟
شما دیگه چرا میری؟
بابا تازه دلمون شاد شده بود
شب عیدی خوبیت نداره ها
آخه چرا میری
بهترین راه پیش بینی آینده،ساختن آن است
زندگي يک آرزوي دور نيست؛ زندگي يک جست و جوي کور نيست
زيستن در پيله پروانه چيست؟
زندگي کن ؛ زندگي افسانه نيست
گوش کن ! دريا صدايت ميزند؛ هرچه ناپيدا صدايت ميزند
جنگل خاموش ميداند تو را؛ با صدايي سبز ميخواند تو را
زير باران آتشي در جان توست؛
قمري تنها پي دستان توست
پيله پروانه از دنيا جداست؛
زندگي يک مقصد بي انتهاست؛ هيچ جايي انتهاي راه نيست؛
اين تمامش ماجراي زندگيست...
زندگي يک آرزوي دور نيست؛ زندگي يک جست و جوي کور نيست
زيستن در پيله پروانه چيست؟
زندگي کن ؛ زندگي افسانه نيست
گوش کن ! دريا صدايت ميزند؛ هرچه ناپيدا صدايت ميزند
جنگل خاموش ميداند تو را؛ با صدايي سبز ميخواند تو را
زير باران آتشي در جان توست؛
قمري تنها پي دستان توست
پيله پروانه از دنيا جداست؛
زندگي يک مقصد بي انتهاست؛ هيچ جايي انتهاي راه نيست؛
اين تمامش ماجراي زندگيست...
راستش از بی احترامی ها و نا مهربانی ها خسته شدم ... اینجا روزگاری جای مهربونی و محبت بود ... ولی متاسفانه مدتیه که دیگه اون رنگای قشنگ کمرنگ شدن ... امیدوارم شماها که هنوز اینجایین دوباره بهش رنگ بدین وزیباترش کنین (البته از درون و نه فقط در ظاهر) ... براتون دعا می کنم ... فراموشم نکنین ... حلالم کنین ... التماس دعا ... دلم برای تک تکتون تنگ میشه ... خیلی دوستون دارم
:13:
1389 مهر 27، 1:50
1389 مهر 27، 11:49
حالا که کانون داره به (قول خودم!) گرم میشه چرا؟
یه بار دیگه فکرهاتو بکن من افتخار آشنایی باهات رو نداشتم اما میدونم دوست گلی هستی
اینجا همه با هم یه خونواده ایم همه دوست صمیمی هستیم درسته که بعضی وقتا از هم دلگیر میشیم اما تو یه خونواده هم طبیعیه دیگه زودی برطرف میشه
الان همین پوریا ، چقدر من اذیتش کردم
چقدر اون منو اذیت کرد
ولی هنوز با هم دوستیم با هم مشکل داریم ولی میسازیم (الان ناچار داره منو تحمل میکنه ، میدونم دیگه خدای نکرده خدای نکرده اگه یه وقتی پوریا مدیر کل اینجا بشه اولین نفری که شوت میشه بیرون منم)منتظرتیم که برگردی محمد خان گل
====================================================
هورا این چیه؟
چقدر خنده دار شدی
!...Nobody's perfect
1389 مهر 27، 12:02
(1389 مهر 26، 22:32)سها نوشته است:منظورتون رو کاملا درک کردم:
يه سوال ..
به نظر شما(اونايي كه شامل اين سوال ميشن) تا حالا حرفايي كه با هم زديم (تو مسنجر) ضروري بوده؟ واسه شما ضرري هم داشته از طرف من؟
ميخوام نتيجه گيري كنم...به جوابتون نياز دارم..ممنون ميشم بگين...
من از اولی که اومدم کانون با شما تو خیلی موارد مشورت کردم،همیشه مثل آبجی بزرگتر بودین واسم و صحبت هامون توی مسنجر و کانون واقعا مهم،ضروری و سازنده بوده.و هرچی فکر کردم ضرری ندیدم از هیچ جنبه ای(احساسی،فکری و....)
این هم مدرکش
1389 مهر 27، 12:13
ویرایش شده
هورااااااااااااااااااااااا
سها اومده
اخ جون اقای ایده هم هست
بعد از مدت ها اومدن
چه خوبه
امروز مدیر بارونه
اونم چه مدیرا هایی
.gif "Khansariha (46)")
مادر اگر نبودی.................!!؟؟؟؟
هرجای دنیایی دلم اونجاست..من کعبه مو دور تو می سازم
من پشت کردم به همه دنیا...تا رو به تو سجاده بندازم
گاهی پرستیدن عبادت نیست...با اینکه سر رو مهر میزاری
گاهی برای دیدن عشقت...باید سر از رو مهر برداری
یک عمر هر دردی به من دادی...حس میکنم عین نیازم بود
جایی که افتادم به پای تو...زیباترین جای نمازم بود
هرجای دنیایی دلم اونجاست..من کعبه مو دور تو می سازم
من پشت کردم به همه دنیا...تا رو به تو سجاده بندازم
گاهی پرستیدن عبادت نیست...با اینکه سر رو مهر میزاری
گاهی برای دیدن عشقت...باید سر از رو مهر برداری
یک عمر هر دردی به من دادی...حس میکنم عین نیازم بود
جایی که افتادم به پای تو...زیباترین جای نمازم بود
1389 مهر 27، 18:46
باز یکی دیگه رفت!!
برگرد محمد جون.
هرچند حال و روز زمین و زمان بد است \ یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است
حتی فرشته ای که به پابوس آمده \ انگار بین رفتن و ماندن مردّد است
اینجا مدینه نیست، نه اینجا مدینه نیست \ پس بوی عطر کیست که مثل محمد است؟
حتی اگر به آخرخط هم رسیده ای \ اینجا برای عشق شروعی مجدد است
جایی که آسمان به زمین وصل می شود \ جایی که بین عالم و آدم، زبانزد است
هر جا دلی شکست به این جا بیاورید \ اینجا بهشت، شهر خدا، شهر مشهد است
حسین ارام جانم، حسین روح و روانم
بیا نگار اشنا، شب غمم سحر نما
مرا به نوکری خود، شها تو مفتخر نما
1389 مهر 27، 21:49
خوبییییییییید ؟
آبجی سها خیلی خوشحالم که برگشتییییییییییییییییییییییییین
محمد جان کجا آخه ؟
شادیمونو خراب نکن بابا
.
خدایا همه جا هستی و تو به خواسته هایم از من آگاه تری و تو از من به من نزدیک تری .
در همه ی امور یاریم ده که تو در یاری نمودن من برای رسیدن به آرزوهای پاکم از من مشتاق تری .
فقط کافیست امور کارهایم را به تو واگذار کنم ای قدرت واقعی و بیکران ، بی شک برآورده می شود .
در همه ی امور یاریم ده که تو در یاری نمودن من برای رسیدن به آرزوهای پاکم از من مشتاق تری .
فقط کافیست امور کارهایم را به تو واگذار کنم ای قدرت واقعی و بیکران ، بی شک برآورده می شود .
1389 مهر 27، 22:00
محمد بیا دیگه !!! کجا به این زودی !؟؟؟؟
وَ احـــفَــظـنِــی بِــرَحـــمَـــتِـــکَ یــا الله