درد دل های شما

[silent scream]

دیر میفهمی قبل و بعد کشکه؛ 
همین لحظه هم بارِ گنج قارونه:‌)

[سدنا]

خدایا کاش یکی از بنده هات قابلیت اینو داشت نگفته متوجه مشکلم میشد
نگفته درک می کرد 
نگفته راه حلشو میگفت

[Tagon]

هر چقدرم کلمات عمیق باشن ، نمیتونن عمق فاجعه رو وصف کنن...

[بنت الهدا]

سال  ۱۴۰۰  بهم یاد داد هیچوقت  رو یه ادمی که   ۲ روز ول میکنه میره   دوروز بعد میاد میگ ببخشی  گوشیم گم شده بود   و ......  حساب باز نکن 

سال ۱۴۰۰  بهم یاد دادم ادما  همیشه از ضعفاشون حرف میزنن   و اونو  برا خودشون  قدرتشون  میکنن  و دروغ  گفتن  اینقد براشون راحته  از اب خوردن  راحت تر 
سال ۱۴۰۰  بهم یاد داد  اگر میخوای تجربه کنی  سکوت کن  به هر کی نگو چیکار میخوای کنی  که ترو پر از نگرانی  کنن  برو  تو دل اونکار  و خودت درس بگیر  حتی اگر شکست خوردی 

سال ۱۴۰۰ بهم  یاد  داد  به کسی وابسته نشم  و خودمو بیشتر بشناسم  و با تنهاییم  بیشتر حال کنم   

سال ۱۴۰۰  بهم  یاد داد   هیچ کس هیچ  کس  حتی اونی که وسط   پستیه زندگیت سبز شده   حتی اونی که خیلی دوسش داری ارزش نداره  تایم خوابتو بهم  بریزی  از استراحتت  بزنی  از خانواده  بزنی تا به اون  برسی    چون  به روزی   اون درست تو موقعیت  تو قرار میگیره  و میبینی که تو اولویت اون نیستی و حتی خشگذرونیاش  اولویتش  از تو بیشتره 


سال  ۱۴۰۰  بهم  یاد داد  به راحتی   (نه)  بگم     هیچ چیز ارزش اینو نداره بخاطر اینکه دیگرانو  از دست  ندی از خط قرمزت عبور کنی    کسی بخواد بمونه  میمونه  کسیم که  نخواد به تو احترام نمیزاره  و میره  اونقدر قدرت داشته باش و با اعتماد به نفس باش که به راحتی نه  بگو بدون اینکه فکر کنی طرف مقابل ناراحت میشه یا ن  همیشه اولویت خودت و خانوادتی 

سال ۱۴۰۰ بهم یاد داد  اگر   تو یه رابطه  عاطفی   هستی   و هنوز   اونقدر  بالغ  نشدی که  ن  بگی  و خیلی  احساساتی هستی بمون تو اون رابطه  تا  پخته  بشی   تا یاد بگیری  چطور تو اون رابطه  خودتو  بیشتر دوست داشته  باشی و نذاری سو استفاده ازت شه 

سال ۱۴۰۰  بهم  صبر  کردن رو یاد داددددددد   اخ که چقدر ثبر مهمه  چقدر  مهمه موقع  خشم  و درد  موقع  ضربه  چطور  خودتو کنترل کنی  و  اون لحظه تصمیم های خطرناک نگیری  اینکه یه رابطرو تموم  کنی  یا  یه نفرو حذف  کنی از زندگیت یا کینه  یا انتقام  درست لحظه خشم  اگر تونستی  اون حس اون جیزی که وسوست میکنه  تصمیمات  نادرست بگیری  رو کنترل کنی برنده  شدی  اون موقس که یعنی خودتو  کنترل کردی  

گاها   ادما  به ما  میگن   ایکارو نکن   برات زوده   این  کار برات خوب  نیست  اونا همیشه   مارو   از شکست خوردن  میترسونن  میگن   ضربه  میخوری   میرنجی   ناراحت  میشیی   اما  من اگ ضربه نخورم  چجوری  میتونم  تجربه  کسب کنم ؟ 
من  اگ شکست نخورم  چجوری  میتونم  موفق بشم ؟ 
اینو یاد بگیریم   شکست  جزوی   از   مسیر موفقیته  


شمام  هر تجربه ارزشمند رو  که در سال ۱۴۰۰ بدست اوردید  به اشتراک  بگذارید  ممنون 

به شکست هامون  به چشم  تجربه  نگاه  کنیم  به چشم  یه حس خوب 

[ایرانا]

دلم همین الان
یه جو خیلی صمیمی میخواد
از اون مهمونیایی ک خونه عمو اینا میگرفتیم

۲۰ نفر همه دور هم
بدون روتوش، بدون قیافه گرفتن ، یا رسمی برخورد کردن
بدون اینکه لازم باشه بری تو گوشی

مهم نبود ک من حرف میزدم یا نه
مهم این بود می دیدم تو حالت خوبه، میخندی ، سر به سر بقیه میزاری
حتی قهر میکنی

ولی همه خودمون بودیم

خدایا دلم میخواد جایی باشم، بدون نگرانی از قضاوت
بدونم هر جوری ک باشم حله

چه قد دلم برای دوستام
برا مهمونیا
برا اون دلخوشیا تنگه

کاش مجبور به بزرگ شدن نبودیم
شایدم این یه فرصته برای اینکه دلبستگی نداشته باشم
زودتر به کارام برسم

هر چی ک هست
خدایا 
ممنونم برای درک احساس شادی
حداقل این احساس رو چشیدم، خیلیا نمیدونن شادی چه رنگیه

نمیدونن بودن تو جمع خودی چه قد میتونه شیرین باشه 
ممنونم بخاطر این خاطرات خووب


دلم اکیپ خودمونو میخواد
حتما اوناهم دلشون تنگ شده :‌)


شاید همین راه داشتن دلا به هم دیگس ک باعث میشه، کمتر احساس دلتنگی کنیم، یا حداقل اروم بشیم
چون میدونم، الان ک من به یادتون هستم، شماها هم به یادمین :‌)

چه خوب میشد اگه بعضی لحظات رو میشد به جا یه بار، هزار بار زندگی کرد
چشمامو خوب باز کردم، تا دیگه چیزی رو از دست ندم

اره
زندگی رو باید از سر گرفت

[Silent Voice]

نمیتونم با این  همه عذاب وجدان زندگی کنمـ
لطفا من رو بکش
راینر براون(اتک ان تایتان) 

[Tagon]

یه زمانی کوه انگیزه و امید بودم ....
آره متمایز بودم ، سعی میکردم ، حتی با اینکه میدونستم چقدر شرایط سخت تره و امکاناتم کمتر .
توی جایی زندگی میکردم که آدماش بدون آرزو بودن ولی خودم آرزو ها داشتم .

ولی الان ....

توی سخت ترین شرایط بهترین عملکرد رو نداشتم اما جوری برنامه میریختم که همیشه دووم بیارم.

الانم بدون انگیزه می‌خوام برنامه ی « تغییر » رو ادامه بدم. برای بار هزارم 

 // شروع 
پلن نجات : « پلن الگوریتم »

پلن الگوریتم ، ساختار و به اصطلاح برنامه ای برای موفق شدن بدون انگیزه است. با استفاده از تناقضی که وجود داره .قبلا یک بار انجامش دادم و جواب داده ولی تا یه مدت کوتاهی .این بار بهتر اجراش میکنم (:

[Silent Voice]

من فقط روی ارزش هام حساسم و کاملا ارزش قائلم 


بخاطر همینه که. اگه کسی باهاشون موافقت یا مخالفت کنه
عصبی میشم به هم می ریزمـ

تعصب به هیچ عنوان ندارمــــ

[БЯΞΛКłЛg БΛÐ]

من فقط روی ارزش هام حساسم و کاملا ارزش قائلم 


بخاطر همینه که. اگه کسی باهاشون موافقت یا مخالفت کنه
عصبی میشم به هم می ریزمـ

تعصب به هیچ عنوان ندارمــــ

خب اگر نه میخوایید موافقت بشه نه مخالفت بهتره این کارو کنید


( اُستُر ذَهَبَکَ و ذَهابَکَ و مَذهَبَک )


سه چيز را مخفي بدار و هر جايي مگو: رفت و آمدت را مقصد دارايي ات را و ديدگاه هايت را

[بنت الهدا]

به بعضیا معتاد میشی ...
میشن ارامشت 
میشن همدردت 
میشن همرازت

اما  شرایط لعنتی اونو از تو میگیره   و تو ییی  و تویی  و بازم خودت بازم ادمایی که با شیرینی اومدن اون  کمی تحملشون میکردی  بازم گیر کردی بین  ادمایی که نه میفهمن جی میگی  نه درکت میکنن   انگار کر و لال  بودی   یه نفر ترو میفهمید  اونم خدا ازت گرفته  و بهت میگ   بنده من  دارم  بزرگت  میکنم از این جداشدنا  نترس  من پیشتم 

اما چطور میتونم  برا رفتنش  گریه نکنم  چطوررررر؟ 

چطورر میتونم خنده هاشو فراموش کنم ؟ 


دیگ با کی میتونم  درد  و دل کنم ارومم  کنه ؟

چطور میشه فراموشش  کرد؟ 
این تنهایی  این جدایی  این حال بد   همرو برا  اهدافم  ب جون میخرم 
بزار بگذره  حانیه   بزار بگذره   
به خدا گله نکن چرا  نزدیک ترین کساتو  ازت میگیره  شاید به  قول خودش  میخواد بزرگت  کنه )) 

حالا  من موندمو   یه  چادر نماز یه سجاده  یه مفاتیح  که شاید این قلبم  اروم شه )) 

خدایا خودت  به همه بنده هات ارامش بده  ) 

این جدایی ها  این اوقات تلخی ها   این  از دست دادنا  این تنها موندنا  اینکه  بری مدرسه جدید هیشکیو نشناسی  اینکه بهترین دوستت بره  اونره اب  اینکه  تو خانواده خودت غریبه باشی  اینکه نزدیکترین شخصت  اونور اب باشه  و مجبور به جدایی بشی   اینکه فقط بتونی عکساشو ببینی  مثل دیوونه ها  ساعت ها  براش اشک بریزی   اینا همش  تموم  میشه  

نمیدونم  کی ولی تموم  میشه  

ترسم از اینه که اینا تموم  نشن  و خودم  تموم  بشم

[Amirali.d]

کاش یه موجودی بود که تمام درونم رو براش فاش میکردم. از این دو رویی خسته شدم
کاش یه روزی بیاد که درونم هم مثل بیرونم پاک بشه
خدا هم که اصلا من حسش نمیکنم. چون نه موجودی در برابر چشم هام میبینم نه چیزی میشنوم نه چیزی رو لمس می کنم. فقط انگار خودم با خودم حرف میزنم موقع راز و نیاز.
همیشه از درون یه موجود خسته، نا امید، بی روح، نادان، منفی گرا و دارای هزار تا ویژگی بد دیگه هستم
اما از بیرون همیشه سعی می کنم از همه بهتر باشم
کاش روزی بشه که دیگه این وضع تموم بشه....

[سنــا]

سلام دوستان عزیز و گرامی

روزتون بخیر

این پست و  پست های بعدش چون حالت مشاوره داشتن ، 

به تاپیک مشاوره منتقل شدن

میتونید همونجا ادامه بحث رو انجام بدین.

[amirabbas.s2021]

نمدونم چرا اینطوری شدم چیزای خیلی کوچیک و پیش پا افتاده واسم خیلی بزرگ شده. آرامشم رو به خاطر هیچی از دست دادم.
وبه خاطر هیچی نمتونم استرسم رو کنترل کنم.
یه زمانی دغدغه های دیگران واسه من دغدغه که نبود هیچ اصن اهمیت نمیدادم، چیزایی واسم مهم بود که واقعاً مهم ترین تو کل عالم بود‌.
الان مسخره ترین چیزا داره از پا درم میاره.
خدایا میشه از این خودمو زدن به خنگی نجاتم بدی.

[Silent Voice]

نمیتونم با این  همه عذاب وجدان زندگی کنمـ
لطفا من رو بکش

کی میخواد این همه عذاب وجدان تموم شه 

[karma]

خب این من دیگه تموم شد : /
دیگه نمیکشه 
برید دنبال یکی دیگش بگردید