درد دل های شما

[ساحل]

سلام

با هردوتونم:smiley-yell:

دیگه شورشو در آوردید:smiley-yell:

خجالت بکشید:smiley-yell:

اگه یه بار دیگه, فقط یه بار دیگه این جدلها بین شما دو نفر بر سر هر موضوغی پیش بیاد, این کانون رو چهار دستی میذارم و میرم و دیگه پشت سرمو هم نگاه نمیکننم:smiley-yell:

اگه حفظ و آرامش و ... کاربران براتون مهمه؛ برای آرامش اونها هم شده,تمومش کنید و دیگه ادامه اش ندید.

واقعا خجالت داره, که پایه های کانون اینطوری با هم رفتار کنند,از تازه نفسها چه انتظاری میره:smiley-yell:

دفعه پیش از طریق پیام خصوصی گفتم این دفعه علنی اش کردم:smiley-yell:

واقعا که

ماهم نمیگیم حرف نزنند مرصاد جان

ولی سر این موضوع خاص مدتهاست دارند مجادله میکنند:smiley-yell:

در ضمن اگه حتی یکیتون سر این موضوع کانون رو ترک کند و یا بچه بازیهای دیگه از خودش در بیاره بازم میذارم میرم.
والسلام

[Alireza 68]

سلام
تواب خانوم حرف درست رو میگن
خواهش میکنم جو کانون رو متشنج نکنین :smiley-yell:
تو پست قبلیم هم منظورم این بود بازم میگم جو اینجا رو متشنج نکنین
صدرا خانوم این بحث کمی خاص هست
از امیر علی و امین هم کمال تشکر رو دارم
ما دوست نداریم تواب خانوم برن

..................
یا هادی المضلین

[نیما-رستگار]

سلام

اینطوری یعنی کلا در هر صورت میزاری میری که !

[ساحل]

سلام

اینطوری یعنی کلا در هر صورت میزاری میری که !

آره دیگه

خوشحال میشی من برم؟

ممنون علیرضا خان

[eshtiagh]

من هم با نظر msadraموافقم

اینکه همه چیز رو بریزیم تو خودمون راه کار درستی‌ نیست چون یه روز دیگه یی یه جای دیگه یی میریزه بیرون
فقط با حرف زدن می‌شه این جور مشکلات و کینه‌ها رو حل کرد

به نظر من این بحث رو فقط دارین تو تاپیک اشتباهی‌ می‌کنید(تاپیک درد دل‌ مال این حرفا نیست)

[m.amin]

لطفا مشکلات مدیریتی را در جمع مطرح نکنیم
اگر هم مطرح می کنیم برای نظرات دیگران احترام قائل شویم
همین نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر

[کریم]

برای تلطیف جو

:haha:

[ساحل]

هااااااااااااااااااااااااااااااا

چه خبر شد آقا کریم؟؟؟

فک کنم رفتم من قطغی شده دیگه

[سها]

سلام
اوکی!!
باز من دیگه هیچی نباید بگم و نمیگم..!!

فقط کدوم نامه منتشر شده؟؟؟؟؟
این سوال منتظر جواب نیست .. که خودتون خیلی خوب میدونین هیچ نامه ای در کار نیست.. (وه..!! یه ظلم دیگه و یه تلاش دیگه!تحویل بگیر سها خانم!!)
(شما هم که نامه نگه داشتین!! تازه اون جمله هیچ حسادتی توش نیست.. شما بد تعبیر کردین.. من اگر حسود بودم به توانایی شما.. هیچ سوالی ازتون نمیپرسیدم..موضوع من نوع نگاه شما بود...)

و آخرین حرف هم اینکه ..
خرابی به خاطر انتظار برای تنظیمات دامنه طول کشید..حتی شما هم بودین کاری نمیتونستین بکنین...!!!

پس دوستان .. یه بار دیگه اخبار رو بخونین تا در جریان کامل قرار بگیرین.. و یادتون بیاد فراموش کرده ها رو...!!! (خطاب به نظر دیگران!)
و اینکه ما داریم در مورد وقتی حرف میزنیم که شما کانون نبودین و مسائل اون موقع..!

که من نمیدونم چرا یوریا خان هر از گاهی دوست دارن مرور بشن..!

از نظر من بحث تموم شده است..!

یاعلی.

[کریم]

اختیار دارید تواب خانم
موضوع مهمی نیست ، یه بحث ساده است
و از دوستان هم می خوام که دیگه بحث رو ادامه ندن
ممنون

[سلام]

خب می بینم که حسابی زحمت کشیدین و کلی مطلب تایپ کردین.


خسته نباشین.

وظایف اصلی ما توی کانون چیه؟ یادتونه؟
مطمئنم که جروبحث کردن جزء وظایف اصلی ما نیست. حتی وظیفه فرعی هم نیست. اصلا این کار مجاز نیست. چرا؟ یه نگاه به قوانین بندازین.

اگر دلتون میخواد میتونین با ایمیل با هم جروبحث کنین اما اینجا نه.


خب دیگه بریم سراغ وظایف اصلیمون توی سایت.

و دیگه نبینم که هیچ جای علنی به هیچ وجه جروبحث مطرح بشه. نگین که نگفتی. بعدا کسی دلگیر نشه.

[eshtiagh]

سلام بچها

من مثل اینکه هدف اصلیم رو از اومدن به این سایت فراموش کردم........

من نمیدونم ولی‌ دیگه مثل موقعی که اومدم به این سایت شور ترک رو ندارم

نمیدونم چم شده......فشار درسیم......فشار خانوادست.......فشار دوستامه که از این جور چیز‌ها سر در نمیارن......

من قدیم یادم میاد که هر روز به موقع همهٔ نماز هامو می‌خوندم ولی‌ حالا که به خودم نگاه می‌کنم......

نمیدوم چم شده : دارم تو گناه غلتک میزنم ولی‌ هنوز اون احساس قبلی‌ رو نسبت به گناه ندارم

نمیدونم دیگه حوصلهٔ هیچ کاری رو هم ندارم

منظورم اینکه الان خیره سرم تعطیلم ولی‌ اصلاً و ابدان حوصلهٔ هیچ کاری ندارم

همش یه احساس عجیبی‌ دارم

دیروز که داشتم آهنگهای م پ‌۳ رو نگاه می‌کردم متوجه شدم که بیشتر دارم به آهنگهای فوق غمگین گوش میدم
کارنامم که دیگه قربونش برم

تو کارنامم نوشتن که آقا اشتیاق همیشه دیر به کلاس‌ها میاید....


من فکر می‌کنم زندگیم داره یه جوری روز به روز بد تر می‌شه

دیگه روی نماز خوندن رو ندارم

نمیدونم تا حالا این حس رو داشتین یا نه

ادم از خودش خجالت میکش وقتی‌ سجده می‌کنه و از خودش میپرسه که بد از این همه گن اه چطوری میتونی‌ و با چ رو یی میتونی‌ نماز بخونی‌.....

[dr30na]

چقدر این دخترا نامردن
یه عمر یکی رو دوست داشته باش. دلسوزش باش . تو تنهایی ها کنارش باش ، آخرش بیاد بهت بگه دوستت ندارم...
خب آخه اگه نداشتی پس چرا دروغ گفتی که دارم....

(ببخشید این رو میگم)
به دختر جماعت رو دادن مثل با کله پریدن تو چاهه :smiley-yell: :smiley-yell: :smiley-yell:

[سها]

سلام
آقا اشتیاق بحث گناه یه چیزه و حفظ ارتباط با خدا یه چیز دیگه..

ظلم نکنین به خودتون و با این بهانه ها نماز رو ترک کنین ها...این دقیقا کاری هست که شیطان میخواد شما انجام بدین..
شما که دوست ندارین شیطان راضی باشه؟!
میدونین وقتی به این موضوع فکر کنیم خیلی قوه باز دارنده اش زیاده..

ماها لج کردن رو بلدیم.. خب چرا برای لج کردن با شیطان به کارش نبریم؟ تا لاقل فایده داشته باشه..

و اینکه حوصله هیچ کاری رو ندارین..
یه دوره است..معمولا پیش میاد..
(البته این به معنی خوب بودنش نیست.. شاید ناگزیریم ازش.. چون یه وقتایی رفتار و عملمون با اصول تضاد داره و این تضاد خودشو اینجوری نشون میده!)
سعی کنین که توش نمونین و بیاین بیرون ازش..
لااقل اینکه شما تلاش کنین که تغییرش بدین..رفته رفته تغییر میکنه..

میدونین.. ماها میتونیم و فقط باید یادبگیریم که چطور انجام بدیم!!
راه ها رو باید پیدا کنیم..

قدمها رو باید برداشت!!! و تنها کسی که اینکار رو باید انجام بده خودتونین..

یه نکته هم بگم.
این که شما به این نارضایتی رسیدین خیلی خوبه ها!! حالا دیگه وقته تغییره..!

صمیمانه امیدوارم موفق باشین..

چقدر این دخترا نامردن
یه عمر یکی رو دوست داشته باش. دلسوزش باش . تو تنهایی ها کنارش باش ، آخرش بیاد بهت بگه دوستت ندارم...
خب آخه اگه نداشتی پس چرا دروغ گفتی که دارم....

(ببخشید این رو میگم)
به دختر جماعت رو دادن مثل با کله پریدن تو چاهه :smiley-yell: :smiley-yell: :smiley-yell:

سلام
اول اینکه جمع نبندین..بابا اینجا دختره مرد هم هست ها..

خب آره.. نامردی دیدن اصلا دل چسب نیست.. و حق دارین که برآشفته بشین..
اما یادتون باشه که حق ندارین تو این آشفتگی بمونین!!!
باید از این حالت خارج بشین.. اون خانم به هر دلیلی یه کاری کردن و این اتفاق بین شما افتاد.. اما شما به هزار دلیل دیگه باید فراموش کنین و به آینده خوش بین باشین..

یه وقتی میشه که باید به یه خانمی اعتماد کنین. .فکر کنین و...(یار مبارک بادا!!)
پس اجازه ندین که دیدتون منفی بمونه..!!

موفق باشین و شاد..
در پناه خدا..
یاعلی.

[libera]

سلا م من خیلی غصه دارمو ناراحتم توروخدا یکی بیاد با من حرف بزنه