امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

خب درست میگی،ولی انقد خودتو اذیت نکن،
گریه نکن،خب؟
من الان یاد عشق خودم افتادم،میگی گریه میکنم دلم آتیش میگیره،
همش فکر میکنم عزیزدلم هم الان داره گریه میکنه،Tears
دریای اشک بودن فقط تورو پژمرده میکنه،دریای امید باش پارمیدا جان
یه مدینه،یه بقیعه،یه امامی که حرم نداره،
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
cheshmak براش آرزوی خوشبختی کن
خدا بیشتر از "تو" اون رو دوست داره! پس براش دعا کن!
وقتی سپردیش به خدا برا چی گریه؟
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
(1388 ارديبهشت 30، 22:31)mahdi نوشته است: خب درست میگی،ولی انقد خودتو اذیت نکن،
گریه نکن،خب؟
من الان یاد عشق خودم افتادم،میگی گریه میکنم دلم آتیش میگیره،
همش فکر میکنم عزیزدلم هم الان داره گریه میکنه،Tears
دریای اشک بودن فقط تورو پژمرده میکنه،دریای امید باش پارمیدا جان
من اقیانوس امیدم
قشنگی عشق به همین دلتنگیاشه
گریه نکن از طرف عشقت ازت میخوام گریه نکنی
سخت است فهماندن چیزی به کسی که برای نفهمیدنش پول می گیرد
ای خدااااااااااااااااااا
شماها چرا اینقدر گریه میکنین/..
خودم یه مراسم میگیرم دست همتون و میزارم تو دست عشقتون
مامان بزرگ به درد همین روزا میخوره دیگه...

حالا بخندین دلم گرفت
****************
هیشکی دوست نداره به من الآن کمک کنه!؟!>گزارش کارام رو هواس
فردا تحویل دارم×...خدایا...به این بندت یکم انضباط یاد بدی یه دنیا رو خوشحال کردی
راستی بچه ها..جوابای ارشد شنبه میاد
دعا کنین قبول شم..4fvfcja
خوشا باران و وصف بی مثالش
(1388 ارديبهشت 30، 22:34)مجتبی نوشته است: cheshmak براش آرزوی خوشبختی کن
خدا بیشتر از "تو" اون رو دوست داره! پس براش دعا کن!
وقتی سپردیش به خدا برا چی گریه؟
براش دعا میکنم ،دعا میکنم خوشبخت شه هر جای دنیا که هست
ما قسم خوردیم تا آخر عمرمون عشقمون تو دلمون بمونه حتی اگه ازدواج کنیم
این خودش خیلیه
دعا مکنم سر قولش بمونه
سخت است فهماندن چیزی به کسی که برای نفهمیدنش پول می گیرد
سلام ..حالا که بحثش پیش اومد من میخوام یه صحبتی مخصوصا با "پسر" های این سایت داشته باشم :

به نظر من زن و مرد طوری آفریده شدند که به صورت ناخود آگاه کشش و جاذبه و احساس نسبت به هم دارن ، این کاملا "نا آگاهانه" است ، و در اثر روابط بیشتری که با هم پیدا میکنن در "ضمیر "های ناخود آگاهشون این کشش و جاذبه بیشتر میشه و "وابستگی " بوجود میاد،خدا این رو برای متکامل کردن رابطه بین زن و مرد (در چارچوب مقدس ازدواج ) آفریده تا روابط خانواده مستحکمتر و عاشقانه بشه .

حالا به نظر من یه پسر پاک هیچ وقت با احساسات یک دختر بازی نمیکنه! این خیلی ظلمه ،ظلمش رو از خود ... هم بیشتر میدونم .آخه من اگه از یه نفر خوشم اومد و عاشقش شدم ..چرا رابطه؟ چرا با احساساتش بازی کنم؟ خیلی بش علاقه دارم موضوع رو با خانوادش مطرح میکنم نه مستقیما به خودش !حالا اگه خیلی ترسیدم که از دستم بره بلفرض که مستقیما بش بگم ،ولی باش "رابطه" ایجاد نمیکنم ،دختر خیلی احساساتی تر از ما پسرهاست ،بعد یه مدت رابطه زود وابسته میشه ، این ظلمه در حقش ،
بذار اولین بار تو محیط امن خانوادش تو رو بینه و با عقاید و افکارت آشنا بشه ، اونجا نه احساساتیه ، هم احساس امنیت بیشتری میکنه و هم بهترین تصمیم رو میگیره ، هم تو اون جا با خانواده و فرهنگشون آشنا میشی هم اون ..

این نهایت خود خواهیه ! بله منم اگه خود خواه باشم از کسی که خوشم میاد میرم مستقیما بش میگم و به بهانه آشنایی کلی باش رابطه ایجاد میکنم این طوری اونم دیگه وابسته شده و....(اگه تو روابطم صداقت نشون بدم تو درصد بالایی ازاین رابطه ها این حس بوجد میاد)

این جور رابطه ها قبل ازدواج رابطه نمیشه !ظلم میشه! به نیازت هم اصلا پاسخ نمیده ، کدوم آشنایی ! این اسمش آشنایی نیست ، آشنایی برا خودش اصول و قاعده داره ، 50 تا مثال برات میزنم که این روابط به بهانه آشنایی بوده ولی طرف وقتی بعد چند سال رفته خاستگاری و یکم تو محیط خانوادش باش سرو کار داشته میگه من تازه دارم میشناسمش!

من با این نوع "رابطه "ها هم که بالا گفتم مخالفم
من با دوستی هم مخالفم

خیلی از طرف خوشت میاد ، طوری برو جلو که بش ضرر نرسونی! اگه واقعا دوسش داری
مثلا(اگه تو محیط کار یا دانشگاست ) تا میتونی باش روابط اجتماعی بیشتری باش برقرار کن بشرطی که این رابطه رو هیچ وقت شخصی نکنی،
یا مثلا دعوتش کن با بچه ها برو باش اردو ، چون تو سفر میتونی خیلی بشناسیش ،چون هیچ وقت اونجا خودش رو برای تو نمیگیره تو جمع دوستاش! وهم رفتار طبیعی و واقعی خودش رو در میون دوستاش و بچه ها نشون میده !

بعدهم از طریق خانواده وارد شو . بیشتر خاستگاری ها برای شناخته ! برای مرحله آخرنیست ! بنظر من این مرحله اوله! برای تو اگه واقعا از کسی خوشت میاد و عاشقشی ! و هدفت رو هم مشخص کردی .
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
بچه ها من غلط کردم به [color]پارمیدا [/color]گفتم گریه کن17
بابا من بد فهمیدم. گریه وقتی جواب می ده که یه عزیزی رو خدا نکرده(زبونم هزار بار لال) از دست بده ادم، یه کم گریه می کنه دلش سبک می شه. یا چمیدونم یه سال از عزیزات دوری یه کم گرریه می کنی تموم می شه می ره پی کارش. ولی ادم وقتی اونقد منطقی و باهوشه که درست و نادرستو تشخیص میده باید به خودش افتخار کنه. گریه نداره. باور کن خیلی کمن ادمایی که بتونن تصمیمایی مثل تصمیم تو بگیرن. تو تصمیمی گرفتی که هم باعث می شه خودت خوش بخت شی هم اون.
ببین اینجور که تو حرفات نوشته بودی اینکه چند روز گریه و ... اینا دیگه داره وارد فاز ناشکری می شه ها. اینا یعنی فراموشی نعمت سلامتی، سلامتی پدر و مادر و هزاران نعمت دیگه که خودت بهتر می دونی. و فراموشیه اینا یعنی فراموشی خدا. حالا هر چقدر هم که بگی عشق اصلی خداست و .... در عمل چی؟
فقط و فقط خدا یکتاست. هیچ چیز یکتای دیگه ای وجود نداره.

مجتبی تبریک می گم 41 ولی مغرور نشیا ادمایی بودن به 3 4 ماه رسوندن و خراب کردن. راستی این پست بالایی هم که زدی اگه یه کم خشونتشو کم کنی باش موافقم.
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
یادمون نره ما همه با همدیگه حتما می تونیم.
(1388 ارديبهشت 31، 1:16)lovetruth نوشته است: مجتبی تبریک می گم 41 ولی مغرور نشیا ادمایی بودن به 3 4 ماه رسوندن و خراب کردن. راستی این پست بالایی هم که زدی اگه یه کم خشونتشو کم کنی باش موافقم.

خیلی ممنون ! 4fvfcja کجاش خشن بود!چون طرف صحبتم با" پسر" ها بود این طوری نوشتم !4fvfcja
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
رندي را گفتند : درد بي درمان چيست ؟

گفت : غم عشق

پرسيدند : غم عشق چگونه طاقت فرسا شود؟

گفت : در فراق يار

گفتند : فراق يار چگونه جلوه گري کند؟

گفت : با آه جگر سوز

پرسيدند : جانکاه تر از غم عشق و فراق يار و سوز جگر؟

گفت : آن است که عاشق از ابراز عشق به معشوقش درماند

گفتند : چه سازد عاشقي که به اين درد مبتلا ست؟

گفت : تنها بماند و بسوزد و بسازد

پرسيدند : حاصل سوختن و ساختن؟

گفت : مرگ جان و حيات جسم . . . بميرد قبل از آنکه بميرد

گفتند : چگونه؟

گفت : درموت جسم فاني شود و روح باقيست..

اما عاشق سينه سوخته ناتوان را روح بميرد و جسم در حيات

پرسيدند : اگر في الحال خرقه تهي کند؟

گفت : جاودانه در بهشت خواهد ماند

گفتند : نقري که برازنده سنگ مزارش باشد؟

گفت :

بر سر تربت ما چون گذري همت خواه
که زيارتگه رندان جهان خواهد شد



[تصویر:  2hcpbvk.gif]
دیری است که دعاهایمان »ندبه« شده است و هر صبح جمعه مشعل چشم های ما با زلال اشک روشن می شود. و من در کوچه های سرگردان »غیبت« تو را می جویم شاید مرا به میهمانی نگاهت بخوانی.
...«ღღ
کویر وجودم در انتظار باران ظهور توست
ღღ»...
[تصویر:  14a5beeb2cd5ff.gif]
(1388 ارديبهشت 30، 22:21)parmida نوشته است: .....
اون به چند دلیل از من جدا شد و منو تنها گذاشت
1)به هم رسیدن ما غیر ممکن بود
2)جون خودمو قسم خوردم که ازم دور شه
3)چند سال دیگه با هم میموندیم که چی بشه؟
یه دفعه چشمامونو باز میکردیم که غرق گناه بودیم (ما هم آدمیم دیگه همیشه میگن وقتی دو تا نا محرم با هم تنها باشن نفر سوم شیطانه ) با یه دنیا وابستگی (که الانم وابستگیمون کم نیست) باید موقع ازدواج یکیمون از هم جدا میشدیم اون موقع صد در صد حالمون خیلی خرابتر از الان میشد تو منو درک میکنی میفهمی یکی دیگه رو جای خودت دیدن چقدر سخته ما نمیخواستیم هیچ وقت با چنین اوضاعی مواجه بشیم
راستی اونم خیلی از گریه های من ناراحت میشد یادمه میگفت :هیچ چیز برا یه مرد بدتر از این نیست که اشکای عشقشو ببینه
الان کجاست تا ببینه من دریای اشکم؟

دختر با این حرفات شدی اتش زیر خاکستر برای این دل شکسته ما
اولی که اومدم تو این تایپیک سریع اخرین صفحه رو اوردم
دیدم حرف از عشق و عاشقیه
منم اون پست بالایی رو گذاشتم

الان که داشتم صفحات گذشته رو می خوندم
دلم هوایی شد--یاد روزایی افتادم که می خواستم فراموشش کنم

نمی دونم عشق چه بر سر ادما می اره که اینطور ..............

دوباره شدم فاز منفی
بسوزه عاشقی

پارمیدا جان
سه موردی که گفتی قشنگترین حالت عشقه
خیلی ازت خوشم اومد
افرین .. مثل تو کم پیدا می شه

یه چیزی دیگه هم بود که دلم نیومد بهت نگم
ابجی گلم
تو چند تا از پاسخای بعدیت دیدم نوشته بودی که بهم قول دادیم که تحت هر شرایطی همیدگه رو فراموش نکنیم حتی اگه ازدواج کنیم
مطمئن باش هیچوقت شما همدیگه رو فراموش نمی کنید .. پس بذار بهم دیگه وعده هایی بدین که زیبایی عشقتون رو بیشتر کنه
بهتره به جای اینکه بگی خدا کنه که منو فراموش نکنه بگی خدایا یه کاری کن اون بتونه راحت تر منو فراموش کنه ... اینطوری دل خودتم اروم تر می شه

راستی مهربون همه چیزو بسپار دست زمان!
خودش کم کم دلتو اروم می کنه ... هیچ راه دیگه ای هم فکر نکنم داشته باشه
فقط گذشت زمان می تونه مرهم دردات بشه

بی نامم خیلی دلم می خواد برای روحیه دادنم که شده دست و سوت بزنم
ولی دلم اشوب شد وقتی این حرفا رو خوندم

بهتر شدم دوباره می ام
دیری است که دعاهایمان »ندبه« شده است و هر صبح جمعه مشعل چشم های ما با زلال اشک روشن می شود. و من در کوچه های سرگردان »غیبت« تو را می جویم شاید مرا به میهمانی نگاهت بخوانی.
...«ღღ
کویر وجودم در انتظار باران ظهور توست
ღღ»...
[تصویر:  14a5beeb2cd5ff.gif]
سلام سلام
من اومدم با یه دنیا روحیه ی شاد
اولا: lovetruth جان دور از جونت عزیزم غلط کردم یعنی چی دیگه نشنوم
دوما:مجتبی جان شما درست میگی همه ی حرفاتو قبول دارم اینا همه مال بی تجربگی و خامیه عشق اوله!
سوما:من تو این مدت خیلی چیزا ازتون یاد گرفتم یه جورایی به همتون مدیونم من هیچ خواهر و برادری ندارم ولی الان احساس میکنم خواهرا و برادرایی دارم که شاید اگه خودم خواهر و برادر داشتم به این خوبی و دلسوزس نبودن ممنووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووون
چهارما:خدا خواست و من دیشب خوابشو دیدم تو خواب خیلی با هم حرف زدیم تا میتونستم نگاش کردم دلم خیلی آروم شد دیگه کمتر دلتنگشم شنبه ام احیانا میبینمش میان ترم فیزیک داریم به احتمال زیاد میاد ما خیلی خوب باهم تقلب میزنیم(این کارا بده شما نکنین)
پنجما :الان که فکر میکنم با زندگی آرومی که من دارم خدا یه جوری باید منو امتحان میکرد و منو تو سختی میذاشت امیدوارم سربلند بیرون اومده باشم
من یه زندگی مرفه،یه پدر و مادر خوب و فهمیده و تحصیل کرده که تمام هم و غمشون خوشبخت شدنه یدونه فرزندشونه!یه قیافه ی زیبا(نمیخوام تعریف کنم از خودم همش لطف خداست)که تا حالا خیلی کار دستم داده (از وقتی وارد دانشگاه شدم فقط مونده رئیس دانشگاه بهم شماره نده)منم با تمام اعتماد به نفس همه ی شماره هارو پاره کردم ریختم جلو پاشون،یه رشته ی تحصیلی خوب
داشتم کم کم مغرور میشدم همچین شکستی برا شکستن شاخم لازم بود
بالاخره هرچی از دوست رسد نیکوست
اینا بازی زمونست آخه منم جوونم (یاد مرحوم سوسن بخیر)
عیب نداره تا آخر عمرم با این درد میسوزم و میسازم این دردا برا ماهایی که به زمین و زمان مغروریم لازمه تا بفهمیم همیشه زندگی اونجور که ما میخوام نیست همیشه از ما بهترم هست
راستی من تو این مدت نشکستما!
هنوز مثل کوه پا برجام
شنبه میشه 1 ماه بدون خود ا... بدون گناه این یه ماه چقدر مزه داد
امیدوارم همتون زیر سایه ی حق موفق و پیروز باشید دوست جونام
سخت است فهماندن چیزی به کسی که برای نفهمیدنش پول می گیرد
سلام
بابا جمع کنید این غم و غصه هارو درسته این جا جای دردو دل کردن هست ولی نه این قد که زیاده روی کنید (گریه و اشک و ماتم و...)
بابا یکیم به من بگه چجوری واز کجا شروع کنم من نمیتونم نمی تونم ...
به من بگید شما چه کار کردید از کجا شروع کردید .
من خسته شدم بریدم .
این کار برای من لذت نداره فقط آرامش داره منم دنبال همین آرامشه هستم .
وقتی پارمیدا میگه من 1 ماهه شدم من از درون آتیش می گیرم نه به خاطر حسودی به خاطر این که منم می خام یک ماهه شم ولی نمیشه . میشه ؟
بچه ها برام دعا کنید . می خام تصمیم بگیرم خرداد ماله من شه امروز 31 اردیبهشت 1388 فردا اولین روزه ترک.
در ضمن من اگه بخام فقط از این گناه توبه کنم میشه یا نه؟
درضمن پارمیدا خانم فقط این شما نیستی که عاشق شدی خیلی بودین این طور که شنیدم عشق اولته درسته .بدون که عشق هیچ وقت خودشو نشون نمیده مگه تو زندگی با اون فرد البته این نظر منه . اگه من داستان عشفمو برات تعریف کنم که تو میگی عشق من پیشش هیچه در ضمن یه جورایی تو مایه های عشق تو منم به دلایلی اونو رها کردم چون ازدواج من و اون مثل افسانه می مونه (غیر ممکنه) .
من حدود 7 سال بود که دوسش داشتم و حدوده 3 ساله که دیونش بودم . همش براش گریه می کردم هیچ کسم نمی فهمید تا اینکه به خودم اومدم دیدم منو اون اصلا نمی تونیم زیر یه سقف زندگی کنیم.
راستی من یه دفعه ولش کردم رفتم .(به خاطر خودش) به نظر شما به احساساتش لطمه وارد شده ؟ منبه خاطر خودش این کارو کردم و باش دعا کردم که خوشبخت بشه.
راستی یه چیزی یادم رفت من می خام یه آهنگ برای امام زمان بسازم شما اگه شعر بلدین برام یه شعر توپ بگین .
در ضمن دست مزدش می دم .
آهای با شما هام...
اینجا چه خبره؟
میخواین منم گریه کنم؟
TearsTearsTearsهمش تقصیر شماهاس..با همتونم اگه همین الآن باهم نگین بی نام خیلی گلی جیغ میزنم..
خنده 4fvfcja

با شما ره ی 3 من
1
2
3..
بی نام جونم خیلی گلی (از طرف همه ی بچه های سایت+ توابع و وابستگان و اینوریا و اونوریا ) 4fvfcja
خنده

Khansariha (48)Khansariha (48)Khansariha (48)

خودمان از خودمان بابت این پست به شدت تشکر میکنیم D:
خوشا باران و وصف بی مثالش
(1388 ارديبهشت 31، 15:48)massoud نوشته است: من حدود 7 سال بود که دوسش داشتم و حدوده 3 ساله که دیونش بودم . همش براش گریه می کردم هیچ کسم نمی فهمید تا اینکه به خودم اومدم دیدم منو اون اصلا نمی تونیم زیر یه سقف زندگی کنیم.
راستی من یه دفعه ولش کردم رفتم .(به خاطر خودش) به نظر شما به احساساتش لطمه وارد شده ؟ منبه خاطر خودش این کارو کردم و باش دعا کردم که خوشبخت بشه.
سلام رفیق،به نظرم اگه از همون اول آدم منطقی برخورد کنه
اینطوری نمیشه،شما که میدونستین بهم نمیرسین اصلا نباید عاشق هم میشدین،
اگه اون بهت وابسته شده،و واقعا از ته دل دوست داره
بله بهش لطمه وارد میشه،ینی داغون میشه،
اگه بدون دلیل ولش کردی که دیگه بدتر(ینی دلیلشو براش توضیح ندادی)،الان اون پیش خودش دنبال دلیل میگرده،و هی به خودش میگه چرااااااااا؟این سوال آدمو بیچاره میکنه.

بینام جونم تو گریه نکنیا،بینام خانوم خیلی گلیییییییییییییییی
همگی دوست داریییییییییییییییییییییییییییییییییییم
یه مدینه،یه بقیعه،یه امامی که حرم نداره،
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 4 مهمان