درد دل های شما

**هما بانو**

سلام آقا رایتوس

این که میگین دنیای ما کوچیکه ، خب درسته! دنیای ما خیلی کوچیکه... اما قابلیت بزرگ شدن داره

ما مختاریم میتونیم همین دنیای کوچیک رو داشته باشیم و خوش باشیم! مثلا اگه من بخوام گناه کنم خدا جلومو گرفته؟!

اما اینکه شما انقدر ناراحتید و خودتونو دارین اذیت می کنید بخاطر اینه که نمی خواین دنیای کوچیک داشته باشین...

برای اینه که محبت خدا تو قلبتون وجود داره...

وقتی ناخالصی رو بخوان از آهن بگیرن تو کوره داغ میبرنش، ما هم همینطوریم اگه دل به مهر خدا بستی باید بدونی که مسیر ساده و راحت نخواهد بود

یواش یواش میبینیم که حتی وقتی ما ازش دوریم و فراموشش کردیم هوامونو داره واقعا داره...

کافیه تصمیم بگیریم انسان باشیم تا منتظر بلاهای کمرشکن باشیم اما اینم هست که :

و من اعرض عن ذکری فان له معیشه ضنکا و نحشره یوم القیامه اعمی(طه - 124)

و هر کس که از ياد من اعراض کند ، زندگيش تنگ شود و در روز قيامت نابينا محشورش سازيم.

**Milad milano** · 1390 دي 19، 11:23

من و تو اومده بودیم

عهد بسته بودیم

عهد شکستیم

قول را بد قول کردیم

خجالت نمی کشیم

چون بزرگیش را درک نمی کنیم

من و تو صحنه ی آزمایش های مکرریم

روزگار ما شد عرف ما

کی شود روی تو دریغا

**righteous_40** · 1390 دي 19، 14:32

سلام...
این چیزا که نوشتین... اشکم رو درآورد...
خدایا ببخش...

**homaraha** · 1390 دي 19، 14:44

(1390 دي 19، 2:15)righteous_40 نوشته است: خدا میشه؟
بیخیال من بشو! میشه؟
چی میخوای از جون من؟ خب نمیخوام.
اصلا نمیتونم. نه میخوام نه میتونم....
دلم میخواد سرم رو بذارم و دیگه بلند نشم...
مردم از بس به خودم روحیه دادم.
نمیخوام...
من دنیام خیلی کوچیکه... خیلی کوچیکتر از اونی که تو توش جا بشی...
پس بیخیال

سلام آقا رایتوس

تو رو خدا نگین ازین حرفا آدم دلش می گیره

آخه اگه خدا رو از همه داشته هامون کم کنیم هیچی برامون نمی مونه!!

می مونه؟

**homaraha**

پشتش‌ سنگين‌ بود
و جاده‌هاي‌ دنيا طولاني
مي‌دانست‌ كه‌ هميشه‌ جز اندكي‌ از بسيار را نخواهد رفت.
آهسته آهسته‌ مي‌خزيد،
دشوار و كُند؛
و دورها هميشه‌ دور بود.
سنگ‌پشت (لاک پشت) تقديرش‌ را دوست‌ نمي‌داشت‌
و آن‌ را چون‌ اجباري‌ بر دوش‌ مي‌كشيد
. پرنده‌اي‌ در آسمان‌ پر زد، سبك؛
و سنگ‌پشت‌ رو به‌ خدا كرد
و گفت: اين‌ عدل‌ نيست،
اين‌ عدل‌ نيست.
كاش‌ پُشتم‌ را اين‌ همه‌ سنگين‌ نمي‌كردي.
من‌ هيچ‌گاه‌ نمي‌رسم.
هيچ‌گاه.
و در لاك‌ سنگي‌ خود خزيد،
به‌ نيت‌ نا اميدي...
خدا سنگ‌پشت‌ را از روي‌ زمين‌ بلند كرد.
زمين‌ را نشانش‌ داد.
كُره‌اي‌ كوچك‌ بود
و گفت: نگاه‌ كن،
ابتدا و انتها ندارد.
هيچ كس‌ نمي‌رسد !
چون‌ رسيدني‌ در كار نيست.
فقط‌ رفتن‌ است.
حتي‌ اگر اندكي.
و هر بار كه‌ مي‌روي، رسيده‌اي.
و باور كن‌ آنچه‌ بر دوش‌ توست، تنها لاكي‌ سنگي‌ نيست،
تو پاره‌اي‌ از هستي‌ را بر دوش‌ مي‌كشي؛
پاره‌اي‌ از مرا.
خدا سنگ‌پشت‌ را بر زمين‌ گذاشت...
ديگر نه‌ بارش‌ چندان‌ سنگين‌ بود
و نه‌ راهها چندان‌ دور.
سنگ‌پشت‌ به‌ راه‌ افتاد و رفت،
حتي‌ اگر اندكي؛
و پاره‌اي‌ از «او» را با عشق‌ بر دوش‌ می كشيد...

**صابر..** · 1390 دي 19، 17:29

دلم گرفته

حس اون روزی رو دارم که عشق قبلیم تنهام گذاشت رفت !!!

نمیدونم چی می شه خدایا خوب یک کاری بکن

**soheil70**

خدایا کمک کن................
همش همین و میگم.................میگم دلم آروم شه..........
به رحمتت امیدوارم...............

**homaraha** · 1390 دي 19، 21:19

خداااااااااااایا خودت کمکم کن

امروز کمی بی ملاحظگی کردم Tears

چراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا آخه Tears

تو که می دونی پای راه رفتنت هنوز لرزونه چرااااااااا باید از لبه های پرتگاه راه بری 53258zu2qvp1d9v

امروز تونستی در بری دفعه بعد معلوم نیستااااااااااااا Tears

بار آخرت باشهههههههههههههه هما:smiley-yell:
نذار بشکنی:smiley-yell:
خودت به خودت کمک کن:smiley-yell:
خداااااااااااااااااااااااا هوامو داشته باش Tears

همونطور که همیشه داشتی Tears

**Milad milano** · 1390 دي 19، 22:18

تنها،بی کس،اما تو هستی با من

تو بیدار،تو روشن،چه فایده در غفلت من

تو راهی،تو ماهی،تو باقی

چه شرمنده،چه بی خیال چه در خواب من

مرا راهی نشان،مرا داری نگاه

وگرنه منتظر در پشت در جهنم من

**chika** · 1390 دي 19، 22:59

چقدر تحمل خنجر از پشت خوردن سخته
نه به خاطر زخمش نه به خاطر دردش
به خاطر اینکه شهامت اینا نداشتن توی چشمات نگاه کنن و زخم بزنن Tears

**alOne but Happy** · 1390 دي 20، 12:17

امررررررررروز اصلا از خوووودم راضی نیستمممم خدایا پس کی قراره آدم بشـــــــــــــــــم
شایدممممم.......خیلی بددددددددددددددددم خیلییییییییییییییییییییییییی.... Tears