امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

سلام تنها جان

چشم حتما همين كارو مي كنم !! همه همينو مي گن !! 41

بازم ممنون كه روحيه مي دين !!! بچه ها ممنونم ازتون !! varzesh

التماس دعا
يا حق
cheshmak
ممنون و مرسی از بچه هایی که به من روحیه دادن انشالله پر شور تر تو کانون ظاهر میشم
بچه ها من دارم فایل پاور پوینت برای تازه نفسا و کلا برای کانون درست میکنم یه جای کار گیر کردم میخوام آهنگ بزارم وقتی که میزارم پخش میکنه ولی برای هر صفحه جدا پخش میکنه چی کار کنم که درست بشه؟17
با سلام

اين بار خدا ميخواد با ما درد و دل بكنه :

امروز صبح که از خواب بيدار شدي،نگاهت مي کردم؛و اميدوار بودم که با من حرف بزني،حتي براي چند کلمه،نظرم را بپرسي يا براي اتفاق خوبي که ديروز در زندگي ات افتاد،از من تشکر کني.اما متوجه شدم که خيلي مشغولي،مشغول انتخاب لباسي که مي خواستي بپوشي.وقتي داشتي اين طرف و آن طرف مي دويدي تا حاضر شوي فکر مي کردم چند دقيقه اي وقت داري که بايستي و به من بگويي:سلام؛اما تو خيلي مشغول بودي.

يک بار مجبور شدي منتظر بشوي و براي مدت يک ربع کاري نداشتي جز آنکه روي يک صندلي بنشيني. بعد ديدمت که از جا پريدي.خيال کردم مي خواهي با من صحبت کني؛اما به طرف تلفن دويدي و در عوض به دوستت تلفن کردي تا از آخرين شايعات با خبر شوي. تمام روز با صبوري منتظر بودم.با اونهمه کارهاي مختلف گمان مي کنم که اصلاً وقت نداشتي با من حرف بزني.

متوجه شدم قبل از نهار هي دور و برت را نگاه مي کني،شايد چون خجالت مي کشيدي که با من حرف بزني،سرت را به سوي من خم نکردي. تو به خانه رفتي و به نظر مي رسيد که هنوز خيلي کارها براي انجام دادن داري.

بعد از انجام دادن چند کار،تلويزيون را روشن کردي.در آن چيزهاي زيادي نشان مي دهند و تو هر روز مدت زيادي از روزت را جلوي آن مي گذراني؛ در حالي که درباره هيچ چيز فکر نمي کني و فقط از برنامه هايش لذت مي بري...باز هم صبورانه انتظارت را کشيدم و تو در حالي که تلويزيون را نگاه مي کردي،شام خوردي؛ و باز هم با من صحبت نکردي.

موقع خواب...،فکر مي کنم خيلي خسته بودي. بعد از آن که به اعضاي خوانواده ات شب به خير گفتي ، به رختخواب رفتي و فوراً به خواب رفتي.اشکالي ندارد.احتمالاً متوجه نشدي که من هميشه در کنارت و براي کمک به تو آماده ام. من صبورم،بيش از آنچه تو فکرش را مي کني.حتي دلم مي خواهد يادت بدهم که تو چطور با ديگران صبور باشي.

من آنقدر دوستت دارم که هر روز منتظرت هستم.منتظر يک سر تکان دادن،دعا،فکر،يا گوشه اي از قلبت که متشکر باشد.خيلي سخت است که يک مکالمه يک طرفه داشته باشي.خوب،من باز هم منتظرت هستم؛سراسر پر از عشق تو...به اميد آنکه شايد امروز کمي هم به من وقت بدهي.

هنوز هم دوستت دارم. روز خوبي داشته باشي...

از طرف...دوست و دوستدارت:خدا


يا حق !
وَ احـــفَــظـنِــی بِــرَحـــمَـــتِـــکَ یــا الله
خدایا من خستم!
لیاقت زندگی رو ندارم!
دیگه تحمل این وضع رو هم ندارم!
می خوام بمیرم ، اما جرات اون رو هم ندارم!
این چند روز برای همه جشن بود ، اما برای من یه جهنم واقعی!
همین الان هم که دارم اینا رو می نویسم ، داد و فریاد دعوای پدر و مادرم رو دارم می شنوم!
فکر می کردم وقتی ترک کنم همه چیز زیبا میشه اما بر عکس شد!
تو این 15 روز بیشتر نا راحتی و مصیبت و وسوسه اومد سراغم!
آخرش هم بعد از 3 روز وسوسه شدید شکستم!
فکر می کردم دنیا قشنگه ، اما فهمیدم برای هر کی قشنگ باشه برای من نیست!
15 روز رو تحمل کردم اما همین که داشتم به بالای مسیر می رسیدم با سر پریدم ته چاه!

می خوام بمیرم!
من از عهد آدم تو را دوست دارم ---------از آغاز عالم تو را دوست دارم
چه شبها من و آسمان تا دم صبح--------سروديم نم نم: تو را دوست دارم
نه خطي، نه خالي! نه خواب و خيالي!-- من اي حس مبهم تو را دوست دارم
سلامي صميمي تر از غم نديدم ---------به اندازه ي غم تو را دوست دارم
بيا تا صدا از دل سنگ خيزد --------------بگوييم با هم: تو را دوست دارم
جهان يك دهان شد هماواز با ما: ---------تو را دوست دارم، تو را دوست دارم
[تصویر:  hosein.jpg]
(1388 مرداد 6، 8:41)firebird نوشته است: خدایا من خستم!
لیاقت زندگی رو ندارم!
دیگه تحمل این وضع رو هم ندارم!
می خوام بمیرم ، اما جرات اون رو هم ندارم!
این چند روز برای همه جشن بود ، اما برای من یه جهنم واقعی!
همین الان هم که دارم اینا رو می نویسم ، داد و فریاد دعوای پدر و مادرم رو دارم می شنوم!
فکر می کردم وقتی ترک کنم همه چیز زیبا میشه اما بر عکس شد!
تو این 15 روز بیشتر نا راحتی و مصیبت و وسوسه اومد سراغم!
آخرش هم بعد از 3 روز وسوسه شدید شکستم!
فکر می کردم دنیا قشنگه ، اما فهمیدم برای هر کی قشنگ باشه برای من نیست!
15 روز رو تحمل کردم اما همین که داشتم به بالای مسیر می رسیدم با سر پریدم ته چاه!

می خوام بمیرم!
آخه فایر جان این حرفا چیه؟
هرچقدرم این دنیا بد باشه یه صاحبی داره که خودش آخر زیباییه آخر امیده
این چند روز رو یکم صبر کن بعدا وسوسه اش هم از بین میره
یکم فقط تحمل کن
عجیبه تو صبر و استقامت و ایمان تو اگوی من بودی ایمانت به خدا توکلت به خدا حاضرم قسم بخورم از پارمیدا تنها تر کسی نیست ولی همیشه یه بزرگی تو تنهاییام هست اونم خداست فقط و فقط خودشه وقتی اون باشه دیگه احتیاجی به کسی نیست!
این چند روز اول ترک رو تحمل کن خیلی سخته میدونم ولی صبر داشته باش همه چیز همونی میشه که میخای مطمئنم
حالا هم دیگه حرفای نا امید کننده نزن بخند!
راجع به اون برنامه مشکلش حل شدا تونستم آیدیمو بنویسم بقیشو اگه لطف کنی تو پیامم خصوصی بهم بگی ممنون میشمKhansariha (48)
به افتخار فایر گل دست بزنید برا سلامتیشم صلوات بفرستید
سخت است فهماندن چیزی به کسی که برای نفهمیدنش پول می گیرد
(1388 مرداد 6، 8:41)firebird نوشته است: خدایا من خستم!
لیاقت زندگی رو ندارم!
دیگه تحمل این وضع رو هم ندارم!
می خوام بمیرم ، اما جرات اون رو هم ندارم!
این چند روز برای همه جشن بود ، اما برای من یه جهنم واقعی!
همین الان هم که دارم اینا رو می نویسم ، داد و فریاد دعوای پدر و مادرم رو دارم می شنوم!
فکر می کردم وقتی ترک کنم همه چیز زیبا میشه اما بر عکس شد!
تو این 15 روز بیشتر نا راحتی و مصیبت و وسوسه اومد سراغم!
آخرش هم بعد از 3 روز وسوسه شدید شکستم!
فکر می کردم دنیا قشنگه ، اما فهمیدم برای هر کی قشنگ باشه برای من نیست!
15 روز رو تحمل کردم اما همین که داشتم به بالای مسیر می رسیدم با سر پریدم ته چاه!

می خوام بمیرم!

فایرجان زندگی همینه مهم اینه که بدونی چجوری بهش نگاه کنی ... فکر نکن دعوا و غم و غصه فقط توی زندگی تویه... همه ی ما این مسایلو توی زندگی داریم البته یکی کمتر و یکی بیشتر... همه چی بر می گرده به نوع نگاهت به مسایل عزیز من53258zu2qvp1d9v می دونم که سخته ولی غیر ممکن نیست
خودتو ناراحت نکن و مثل همیشه سعی کن بخندی...خدا هواتو داره مطمئن باش و همینکه الآن زنده هستی یعنی اینکه خدا بهت مهلتی داده که زندگی رو اون طور که واقعا هست درک کنی53258zu2qvp1d9v
از نظر من بدی و رنج وجود خارجی نداره و این ما هستیم که به خاطر دید محدودمون خیلی از مسایل رو بد می بینیم و از اونها رنج می بریم53258zu2qvp1d9v
فایر گل سعی کن طوری دیگه به مشکلاتت نگاه کنی و این تغییر دید به مطالعه بیشتری نیاز داره ...فقط اینو بدون که اتفاقای دور و برت همینطوری تصادفی نیست... و اگه اطرافیانت باهم مشکل دارن این خوست خداست و مطمئن باش خدا می خواد که تو و اونها از این اتفاقا یه درسایی رو یاد بگیرین53258zu2qvp1d9v
شاید داره صبر تو رو آزمایش می کنه... البته فقط تو می تونی بفهمی که خدا می خواد با این اتفاقا چی رو آزمایش کنه و چیه چیزیو بهت یاد بده53258zu2qvp1d9vپس یه کم تامل کن و درباره این اتفاقا فکر کن و دلیلشون رو بفهم اون وقت شاید خیلی چیزا برات روشن بشه و دیگه اینطوری رنج نبری53258zu2qvp1d9v
اما هیچ وقته هیچ وقت از خدا نخواه که از دنیا بری... چون این تنها فرصتیه که تو برای رشد کردن داری برای کشف کردن خدا و خودت و رازهای این جهان عظیم...
خدا هر کسی رو به این دنیا برای انجام دادن یک کار خاص(که هیچ کسی دیگه نمی تونه انجامش بده)فرستاده...حالا اگه تو همینطوری از دنیا بری بدون اینکه حتی یه قدم برای رسیدن به هدفت برداشته باشی...فکر می کنی اون وقت توی آخرت زندگی زیبایی خواهی داشت؟؟؟اصلا خودت راضی هستی که اینطوری از دنیا بری؟یعنی همینطوری بیهوده؟؟؟
خودتو ناراحت نکن فایر جان و به جای اینکه به فکر تغییر دادن اتفاقای اطرافت باشی به فکر تغییر دادن خودت و طرز تفکرت باش ...اینطوری می تونی رشد کنی...
خدا خیلی دوستت داره که این فرصتو بهت داده تا بتونی تغییر کنی...چون خیلیا هستن که از بس از زندگی راضین هیچ وقت حتی لحظه ای به فکر رشد و تغییر نمیفتن و بعد می بینیم که چطور گرفتار شیطان شدن و توی فساد دست و پا می زنن...
پس امیدوار باش و برای خودت هدف بذار و ببین خدا تو رو برای چی توی این دنیا آورده؟
نگران اینکه شکستی هم نباش مطمئنم همه چیز تغییر می کنه فقط باید بخوای فایر عزیز و باید دوباره بلند بشی و از نو شروع کنی53258zu2qvp1d9v
خدا همین صبر کردنا و تحمل کردناتو دوست داره...
برات دعا می کنم و آرزوی موفقیت دارم برات
بهترین راه پیش بینی آینده،ساختن آن است

زندگي يک آرزوي دور نيست؛ زندگي يک جست و جوي کور نيست
زيستن در پيله پروانه چيست؟

زندگي کن ؛ زندگي افسانه نيست
گوش کن ! دريا صدايت ميزند؛ هرچه ناپيدا صدايت ميزند
جنگل خاموش ميداند تو را؛ با صدايي سبز ميخواند تو را
زير باران آتشي در جان توست؛
قمري تنها پي دستان توست
پيله پروانه از دنيا جداست؛

زندگي يک مقصد بي انتهاست؛ هيچ جايي انتهاي راه نيست؛
اين تمامش ماجراي زندگيست...


راستش از بی احترامی ها و نا مهربانی ها خسته شدم ... اینجا روزگاری جای مهربونی و محبت بود ... ولی متاسفانه مدتیه که دیگه اون رنگای قشنگ کمرنگ شدن ... امیدوارم شماها که هنوز اینجایین دوباره بهش رنگ بدین وزیباترش کنین (البته از درون و نه فقط در ظاهر) ... براتون دعا می کنم ... فراموشم نکنین ... حلالم کنین ... التماس دعا ... دلم برای تک تکتون تنگ میشه ... خیلی دوستون دارم
:13:

و درست در همون لحظه که احساس می کنی تمام بدبختی های عالم روی سرت هوار شده! ؛ دوستانت به کمکت میان!

از همتون متشکرم!

یه سری توضیح هم اینجا هست که بهتره بخونید!
من از عهد آدم تو را دوست دارم ---------از آغاز عالم تو را دوست دارم
چه شبها من و آسمان تا دم صبح--------سروديم نم نم: تو را دوست دارم
نه خطي، نه خالي! نه خواب و خيالي!-- من اي حس مبهم تو را دوست دارم
سلامي صميمي تر از غم نديدم ---------به اندازه ي غم تو را دوست دارم
بيا تا صدا از دل سنگ خيزد --------------بگوييم با هم: تو را دوست دارم
جهان يك دهان شد هماواز با ما: ---------تو را دوست دارم، تو را دوست دارم
[تصویر:  hosein.jpg]
(1388 مرداد 6، 8:41)firebird نوشته است: خدایا من خستم!
لیاقت زندگی رو ندارم!
دیگه تحمل این وضع رو هم ندارم!
می خوام بمیرم ، اما جرات اون رو هم ندارم!
این چند روز برای همه جشن بود ، اما برای من یه جهنم واقعی!
همین الان هم که دارم اینا رو می نویسم ، داد و فریاد دعوای پدر و مادرم رو دارم می شنوم!
فکر می کردم وقتی ترک کنم همه چیز زیبا میشه اما بر عکس شد!
تو این 15 روز بیشتر نا راحتی و مصیبت و وسوسه اومد سراغم!
آخرش هم بعد از 3 روز وسوسه شدید شکستم!
فکر می کردم دنیا قشنگه ، اما فهمیدم برای هر کی قشنگ باشه برای من نیست!
15 روز رو تحمل کردم اما همین که داشتم به بالای مسیر می رسیدم با سر پریدم ته چاه!

می خوام بمیرم!
با سلام
تمام ارادت و درود هاي خالصانه من براي فايربرد ...
من به شدت بهش ارادت دارم ...
حرفهاي xxx بسيار سنجيده و درست بود و جايي براي حرف باقي نذاشت ...
ولي ميخوام بگم كه اگر صبر كني ، بهشت را خواهي ديد كه در همين نزديكيهاست ...
من خودم اين جمله رو با تمام وجودم احساس كردم و بدون كه 100 در 100 واقعيت داره و از دل قرآن بيرون اومده ...
مطمئن باش با صبر به همه خواستهات ميرسي ، به طرزي شگفت انگيز كه حتي فكرش رو هم نميكردي ...
اينا رو كه ميگم ، من خودم واقعا حس كردم و ايمان داشته باش كه واقعيت داره ...
و بدون كه همه ما در كنارت هستيم و تنهات نميذاريم ...

درود و رحمت بي پاياني براي تو ...

در پناه خدا !
وَ احـــفَــظـنِــی بِــرَحـــمَـــتِـــکَ یــا الله
بچه ها دیدید چی شد داداش مهدی تون پر پر شد[تصویر:  shame.gif]

کجایی رز به دادم برس دوباره کار دست خودم دادم13

انقدر عذاب وجدان دارم که از حمام اومده سریع دارم اینو براتون مینیویسم[تصویر:  306.gif]

داوود امروز میام تو یاهو 100 درصد گیوتینیتو میگیرم این که نشد کار17

بعد از این همه نماز اول وقت خوندن حالا نمیخواستم به شما بگم ریا بشه نماز صبح اول وقت ظهر و مغرب همین طور دوباره زدم [تصویر:  4fvgdaq_th.gif]

علت دو تا دلیل : من خیلی به فیلمای ناجور عادت کردم که نمیتونستم ترک کنم به فرمان یکی از دوستان فیلمای اکشنو جایگزینش کردم خدا لعنتشون کنه آخه وسط فیلمه اکشن صحنه ناجور چیه دیگه میزارید!دیگه فکر اینجا شو نکرده بودم فیلمای اکشنم اینجور باشه![تصویر:  97.gif]

علت دوم : ترک کردن قرآن به مدت چند روز! از این به بعد زیر سرم میزارم قرآن و میخوابم!
الانم همین نا امیدم هم این که امید دارم![تصویر:  Just_Cuz_06.gif]
نا امیدم به خاطر اینکه دوباره میترسم بعد از چندین روز ترک کردن یه اتفاقه تصادفی برام بیوفته و کار دسته خودم بدم
امید دارم به خاطر آیندم

الان از صبح تا ظهر خودمو تو شرکت پدرم مشغول کردم این خیلی عالیه چون مشغولم
حالا باید به فکره از بعد از ظهر تا شب باشم که خودمو مشغول کنم
شاید دیگه کمتر اومدم کانون
چون اگه آدم مشغول باشه اینجوری نمیشه!
دیگه به امید خدا اگه خدا بخواد بعدش ماه رمضونه ببینم از الان میتونم خودمو نگه دارم!
ولی یه سوال[تصویر:  297.gif]
از کهنه کار های کانون واقعا چه جوری شما تونستید انقدر دوووم بیارید؟
آخه من که فکر ناجور نکردم فیلمم ندیدم فقط یه حادثه بود که اینجوری شد!
آخه چر اینجوریه که من بعد از 1 ماه ترک دوباره باید برم سراغش!
دیگه خسته شدمTears
راه به جایی ندارم
تا کی باید اینجوری باشم!
حسرت تنها،پرواز، بی نام ، پارمیدا، امید که رفت ،مهدی، و... خیلی های دیگه که تونستن ترک کردن و میخورم!
فکر میکنم منم دیگه خیلی دوم بیارم 1 ماه! خیلی دوست دارم که ترک بکنم ولی از همین اتفاق هایی که ممکنه برام بیوفته میترسم!

تنها بیا با این بزن تو سرم آدم بشم[تصویر:  vahidrk.gif]
خب من به شخصه اصلا فیلم نگاه نمی کنم...
آخه فیلمم چیزیه که آدم وقتشو براش بذاره؟؟؟
من فقط کارتون نگاه می کنم4fvfcja
برات ناراحت شدم...اما خب چرا حرف تکراری بزنم؟خودتم می دونی که باید دوباره از نو شروع کنی...
عزیز من یعنی چی که عادت کردی و باید فیلم اکشن جایگزینش می کردی؟؟؟
اگه واقعا نخوای این جور چیزا رو ببینی تا جایی که بتونی ازشون فاصله می گیری...
دور شدن از قرآن دلیل خوبیه ولی دیدن فیلم اکشن و یه تصویر تصادفی اصلا دلیل قابل قبولی نیست...تو که بهتر از من میدونی که خارجیا اگه توی فیلماشون یه صحنه کوچیک (حتی یه بوسیدن) نیارن فیلمشون فیلم نمیشه حالا چه اکشن باشه چه خانوادگی چه... آقاجون من فیلم خارجی نگاه نکن ...ایرانی هم که اصلا ارزش دیدن نداره...اصلا چرا وقت ا ارزشمونو بذاریم پای این چیزا؟؟؟
به جاش کتاب بخون ، ورزش کن، برو انواع کلاسایی که بهشون علاقه داری، واسه آیندت برنامه بریز، و ... و .. و....:smiley-yell:
دوباره شروع کن
می دونم که موفق میشی
یا حق
بهترین راه پیش بینی آینده،ساختن آن است

زندگي يک آرزوي دور نيست؛ زندگي يک جست و جوي کور نيست
زيستن در پيله پروانه چيست؟

زندگي کن ؛ زندگي افسانه نيست
گوش کن ! دريا صدايت ميزند؛ هرچه ناپيدا صدايت ميزند
جنگل خاموش ميداند تو را؛ با صدايي سبز ميخواند تو را
زير باران آتشي در جان توست؛
قمري تنها پي دستان توست
پيله پروانه از دنيا جداست؛

زندگي يک مقصد بي انتهاست؛ هيچ جايي انتهاي راه نيست؛
اين تمامش ماجراي زندگيست...


راستش از بی احترامی ها و نا مهربانی ها خسته شدم ... اینجا روزگاری جای مهربونی و محبت بود ... ولی متاسفانه مدتیه که دیگه اون رنگای قشنگ کمرنگ شدن ... امیدوارم شماها که هنوز اینجایین دوباره بهش رنگ بدین وزیباترش کنین (البته از درون و نه فقط در ظاهر) ... براتون دعا می کنم ... فراموشم نکنین ... حلالم کنین ... التماس دعا ... دلم برای تک تکتون تنگ میشه ... خیلی دوستون دارم
:13:

خوب صحنش خیلی ناجور بود42
خوب من عاشق فیلم دیدنم هرکی عاشقه یه چیزیه البته کتابم دوست دارم اونم از نوع تخیلیش که برا من نمی صرفه که بخرم آخه انقدر علاقه دارم میرم کلی پول پای کتاب میدم الانم که میدونید 4 تا صفحه کتاب 5 تومان پولشو باید بدی بعد 3 روزه کتاب مثلا 700 صفحه ای رو تموم میکنم1744337bve7cd1t81
اینم از کتاب کلاسم میرم ولی دیگه نباید خودم پای این کامپیوتر لعنتی مشغول کنم! حتما کمترش میکنم ببینم نتیجه میده ممنون 3 ایکس جان!cheshmak
سلام یه همه بروبچه های گل کانون
داش مهدی ، ناراحت شدم که فهمیدم دوباره اون کارو کردی اما میدونم که تو وجودشو داری که بذاریش کنار ، پس یا علی
راجع به فیلمم چون میدونم کنار گذاشتنش سخته ، همون که جاشو با فیلمای اکشن عوض کردی خیلی خوبه .. فقط قبله اینکه فیلم معمولی بگیری بپرس که صحنه داره یا نه .. آخه بعضی فیلما از فیلمای سو.. هم بدترن
اگرم خواستی به خودم بگو تا آمار اون فیلمو برات در بیارم ، چون من فیلم زیاد میبینم
بچه ها راستی اگه عصر یخبندان 3 دوبلش اومده ، به منم بگین . خدایی ته خندست 4fvfcja
.

خدایا همه جا هستی و تو به خواسته هایم از من آگاه تری و تو از من به من نزدیک تری .

در همه ی امور یاریم ده که تو در یاری نمودن من برای رسیدن به آرزوهای پاکم از من مشتاق تری .

فقط کافیست امور کارهایم را به تو واگذار کنم ای قدرت واقعی و بیکران ، بی شک برآورده می شود .



مهدی جان سلام!
ببین عزیز دل برادر! من امروز صبح تا الان 5 کورس دوره فشرده روانشناسی رو دیدم!
اونم توسط کادر مجرب و ورزیده کانون!

180 درجه فرق کردم!

این که شما می گی به فیلم ناجور عادت کردی اما قرآن هم می خونی ، زیاد جور در نمی یاد !!! ما به این می گیم زیر و رو کشیدن! شریک دزد و رفیق قافله (یا شایدم بر عکس!)

این که آدم دیدن فیلم رو دوست داشته باشه که دلیل نمیشه! مثلا من خودم دو تا رفیق دارم که 90% فیلم های تاریخ سینما تا سال 2009 رو از کارگردان گرفته تا صدابردارشون میشناسن و دیدن! اما من حاضرم سر پاکیشون قسم بخورم!چون اهل دیدن صحنه نیستن!

اما تمام فیلم هایی که تو دنیا ساخته می شن صحنه دارن! تنها تو فیلم های ایرانی نیست که اون هم فقط تا پشت در اتاق رو نشون می دن!
کلا فیلم های خارجی زیاد ارزش دیدن نداره! فیلم های ایرانی هم تازگیا اصلا ارزش دیدن ندارن!

من خودمم برای تقویت زبانم فقط کارتون های زبان اصلی زیاد نگاه می کنم! یکیش همین آواتار خودم!

اما من اینکه اصلا فیلم نگاه نکنیم و فقط بریم کتاب و کلاس و ورزش این حرفا رو قبول ندارم ، اما قرار نیست که شما هم حتما بری فیلم نا جور نگاه کنی! سینما هم Green Mile رو داره هم American Pie ، هم قلب مقدس رو داره هم پرل هاربر! این به شما بستگی داره که کدوم رو ببینی!

ببین آقا مهدی!
من اصلا تصادف رو قبول ندارم!
چون این ما هستیم که با کارهامون شرایط رو می سازیم و شرایط هم سرنوشت ما رو!
به همین دلیل بتهوون میگه :"سرنوشت باید در زیر دستان قدرتمند انسان ناله کند و فریاد عجز بر آورد!"

اگه قرار باشه تصادف زندگی ما رو شکل بده پس ما باید بگیریم بشینیم تو حیاط خونه چون ممکنه بر حسب تصادف از یکی از این هواپیما ها که از بالا سر ما رد میشه یه بشقاب غذا بیافته تو سرمون!


ضمنا این که شما فیلم ناجور رو با فیلم اکشن عوض کردی! به نظر خودت شد راه حل؟
اگه اثر فیلم ناجور خود ... باشه خوب اثر فیلم اکشن هم عصبانیت ، هیجان کاذب ، پر خاشگری و بدبینی نسبت به دیگرونه! اینا رو از رو حرفای روانشناسا نمی گم ، همش تجربه خودمه!

مثلا فیلم Departed تقریبا صحنه نداره! اما یه جای فیلم مارتین شین رو از بالای ساختمون پرت می کنند پایین! می خوره زمین عین گوجه ، رب میشه! یا یه جای دیگه دیکاپریو با یه چوب می زنه تو صورت یه نفر و صورت طرف متلاشی میشه ! میدونی این دو تا صحنه الان چند وقته که تو ذهنه منه؟!

یادمه پارسال یکی اینجا بود که از بس از خود.. شاکی بود می گفت چرا روابط جنسی تو ایران آزاد نیست که آدم دچار خود... نشه!!!! (تکیه کلامش هم خود کشی بود!)

فقط خواستم بگم سعی کنیم از چاله تو چاه نیافتیم!
من از عهد آدم تو را دوست دارم ---------از آغاز عالم تو را دوست دارم
چه شبها من و آسمان تا دم صبح--------سروديم نم نم: تو را دوست دارم
نه خطي، نه خالي! نه خواب و خيالي!-- من اي حس مبهم تو را دوست دارم
سلامي صميمي تر از غم نديدم ---------به اندازه ي غم تو را دوست دارم
بيا تا صدا از دل سنگ خيزد --------------بگوييم با هم: تو را دوست دارم
جهان يك دهان شد هماواز با ما: ---------تو را دوست دارم، تو را دوست دارم
[تصویر:  hosein.jpg]
سلام مهدي_69 خان جان

داداشي ناراحتم كردي ؟؟؟؟ مشكلي نيست / مهم اينه كه ديگه بر نمي گردي سوي گناه ه ه ه ه !

نكنه نگران و ناراحت باشيا تا منو داري غم نداري !!! Khansariha (48)

دوباره بگو يا علي و شروع كن !!!


بسم الله پسر . . .
(1388 مرداد 6، 22:55)tanha نوشته است: ......

همون شب ولادت امام حسین که گفتم فکرش اومد
شب حسش هم اومد
هی به خودم می گفتم نه!!!!نباید نباید
و اونقدر گریه کردم تا خوابم برد

تلخه
تلخه
که با گریه بخوابی
و تنهایی خیلی وقتا مجبور باشی صدات رو تو خودت فرو ببری تا کسی نفهمه از چه دردی به خودت می پیچی
ولی باور کن وقتی صبح می شه
و بلند می شی و پاک هستی
زیباترین لحظه هاست

.........


به به

افرین به این شجاعت و اراده
دیری است که دعاهایمان »ندبه« شده است و هر صبح جمعه مشعل چشم های ما با زلال اشک روشن می شود. و من در کوچه های سرگردان »غیبت« تو را می جویم شاید مرا به میهمانی نگاهت بخوانی.
...«ღღ
کویر وجودم در انتظار باران ظهور توست
ღღ»...
[تصویر:  14a5beeb2cd5ff.gif]


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان