درد دل های شما

[باران..]

سلام به همه ی تازه واردایی که بسیار نا امیدن
اولا بگم نا امیدی اینجا چیییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ نداریم
آفرین

دوما..بسیار خرسندیم از اینکه جدید ترین خبر را به سمع و نظر دوستان برسانیم..

بی نام از قفس بالاخره پریییییییییییییییییییییدددددددددددددددددددددددددددددددددددددد
هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا..نه بابا با تو نیستم

[هورا]

بی نام یعنی عروس شدیییی؟

[mahdi]

به به مبارکههههههههههههههههه
ببین دوماده کیه که آبجی بی نام بهش جواب مثبت داده،
به افتخارشون
آبجی دلمون برات تنگ میشه

[باران..]

به این میگن قدرت شایعه پراکنی..
نه بابا
کارآموزیم تموم شد
هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا+ دست +سووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووت

به محض رویت داماد مجهول الهویه بهتون میگم..

[باران..]

آره به جون تنها

آی مهندس...کجایی که بی نام بی تو میمیره..


دیشب هورا گفت یه کاری بکنم ها..حرفش و جدی نگرفتم..
چقدر دوری سخته

[باران..]

امروز اولین روزیه که از دیدار یار محرومم
ماماااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن

آره تنها فکر خوبیه..بیا این ماه رمضونی یه ثواب قلنبه بکن

توجه..توجه..
هر کس بتواند من را به آقا مهندس آقا برساند رسما استعفا داده و او جانشین من می شود

راستی..به همه ی طرفدارانم می گم در نبود من خیلی گریه نکنن..
میام
نگران نباشین..
خوب چرا جیغ میزنین می گم که میام...
سرت و نزن به دیوار..eeeeeeeeeee
این چه کارایی شما می کنین
زنشته..

همتون و دوست دارم / بی اندازه..

مواظب همدیگه باشین

[mahdi_69]

خیلی بی معرفتین یعنی من یه دوست فابریک تو کانون ندارم که بچه این مهدی69 کجاست دلم براش تنگیده!
عجبا!!!!!!!!!
یه مسافرت فوری پیش اومد از همون محل کارم رفتم نشد بیام نت اعلام کنم!
دیگه ببخشید!
وای چقدر پست بی تشکر مونده من دیوونه تشکرم!
خوراکم تشکر کردنه!
حالا ببینید پای همه ی پستا یه تشکر از من هست!
مهدی69 ارباب تشکر!!!!

خوب یکی یکی جواب بدم!
آقا مهدی داداشه گلم عیب نداره!همین دلتنگیهاش قشنگه که وقتی تو بخوای به معشوقت برسی از خوشحالی میمیری! آره داداشی!
خوب دیگه!
آهان هورا خانوم شما چرا دیگه انرژی منفی میدید شما که به من یاد دادید زندگی زیباست! آره زندگی زیباست!
lonly شما هم همینطور!
راستی این که چیزی نیست!
من یه بنده خدایی رو هم میشناسم اینجوریه!
حتی فکرشم نمیکردم که بزنه!
ولی میزد!
خیلی ها هستن که این کارن ولی شما که نمیدونید!
منم الان بعضی از دوستام میدونن که میزدم ولی چیزی از دوستیمون کم نشد!
تازه منو راهنمایی هم میکنن!
ببین چه دوستای گلی دارم!

پارمیدا خانوم انشالله خوشبخت بشید آرزوی من خوشبختی تمام دخترای کانونه!(پسرا چرا اینجوری نگاه میکنن)
نه کلا تمامه بچه های کانون!
بی نام خانوم آقا مهندس آقا رو دریاب!
بنده خدا موردی نداره که مهندس که هست!پول دارم که هست!فقط کچله که اونم معیار نیست!
درست نمیگم بچه ها!
(شوخیییییییییی)
شما هم که بچه ها رو دق مرگ دادید کانون بدونه شما صفا نداره!یه هفته میاید!چند هفته میرید!
تنها خانوم من از خیلی وقت پیش گوگل بوت رو دارم راهنمایی میکنم که ترک کنه!
بیبی ورودتو تبریک میگم!
بیشتر پست بده تا بیشتر ازت بدونیم!:
من که به ناشناس پیام خصوصی میدم!اصلا جواب نمیده!
راستی تنها خانوم پیام خصوصی من مورد پیدا کرده!
هیچ کدوما رو نشون نمیده میزنه انکار دریافت!
خواهشن رسیدگی کنید!
بچه من هنوز سر پا هستما!
پرچم بالاست!
با سرافرازی پا به این ماه عزیز میزارم!

[davoodgt]

[/color]سلام به همه همسفرهای گل[color=#800000]
خب دلم گرفته بود

[khosh-ghadam]

سلام به همگی می بخشین که دیر وقت امدم اما این چند روز خیلی بهم خوش گذشت مشهد امام رضا رو می گم بچه ها جاتون حسابی خالی بود

این و که دارم می گم از ته دلم می گم بچه ها :

دلم براتون یه زره شده بود وای بچه ها
نمی دونین چقدر براتون دعاکردم البته اگر امام رضا دعا من گناه کارو قبول بکنه
همش تو حرم صحبت ازکانون می کردم همش دعاهام برای شما بود باسه امرزش گناهای خودم و همه بچه هایی کانون بوداز امام رضا کمک خواستم تا به همونن کمک کنه ازش قول گرفت که بچه های کانون نامیدش نکنن بهش گفتم به خدا بگه که توبه مارو بپزیره و گناهامون رو بیامورزه بهش گفتم که
تمام تلاششون رو برای خشنودی دل اقامون به کار می گیریم تا از ما راضی باشه

راستی تو صحن جمهوری ساعت 1 تا 3 شب منصوری دعای شعبانیه می خونند خیلی خیلی خیلی قشنگ بودکلی کیف کردم.
بچه سوغاتی براتون ا یه سری عکس گرفتم یه کم تاره اما قشنگه از تو صحن اسمال طلا امام رضا گرفتم خیلی قشنگن باشه بعدا الن خستهخ ام میرم بخوابم

یا علی

[نیما-رستگار]

سلام

خوش اومدي خوش قدم ... جات خالي بود ...

ولي مثل اينكه خيلي خسته بودي كه اينقدر اشتباه تايپ كردي ؟؟؟

اميدوارم كه دعاهات قبول حق باشه ... خيلي ممنون كه براي ما هم دعا كردي ... باز هم التماس دعا !

در پناه خدا !

[باران..]

امروز به هر بد بختی بود اومدم
اگه خانواده بفهمن من پای کامپیوترم جمیعا هممون و باهم می ترکونن
قرار اسم کوچمو ن و بزارن شهید بی نام - محل شهادت...دم در کانون ترک

مادرررررررررررررررررررررررررررررر جان

خوب ..سلام بر سلام خان بسیار بسیار ناجان

خوش قدم خان جان خوش اومدی

یه حس عجیب غریبی دارم که خیلی خوشم نمیاد ازش..
خوبم ها..
اما اما راستش حوصله ی جیغ زدن و ندارم!
گمانم یه نوعی از افسردگی حاد باشه..

خلاصه که..
همگی خوش باشین

خداوندا..دوستانی دارم که شایسته ی احترامند - یادشان مایه ی آرامش
آنان در میان خلق معدن خیرند و دارنده ی پاکترین خصوصیات..
خداوندا .. آنان را در ماه مبارک رمضان اکرام کن و بر صفات نیک آنان بیفزای و سلامتشان بدار
آمین

[mahdi]

یه حس عجیب غریبی دارم که خیلی خوشم نمیاد ازش..
خوبم ها..
اما اما راستش حوصله ی جیغ زدن و ندارم!
گمانم یه نوعی از افسردگی حاد باشه..

آبجی بی نام اینا نشانه های عاشقیه،
میگم عاشق شدی میگی نه،
راستی یه چیزی،نه که پرده های گوش من خیلی حساسه
به جای اینکه دمه گوشم جـــــیــــــغ(حنجرم بیشتر ازین یاری نمیکنه)
بزنی،بهت پیشنهاد میکنم بهم یتاپرنده بزنی.
وصیت می کنم که کانون رو همیشه تمیز نگه دارین
بچه های خوبی باشید،باهم بسازید،تو سرو کله هم نزنید،
انقد آبجی تنها رو اذیت نکنید.
من حاضرم بی نام خانوم.
:13:

[mahdi]

نمی دونم از کدوم ستاره می بینی منو
چشماتو می بندیو دوباره می بینی منو
پره بغضه جمعه های سوتو کورو بیصدا
خیلی خستم باورم کن دنیازندونه برام
تو همون حسه غریبی که همیشه با منی
تو بهونه ی هر عاشق واسه زنده بودنی
تو امید انتظاری تو دلای نا امید
مثه دیدن ستاره تو شبای ناپدید
تو....

ماه رمضون شد،بیا دیگه،طاقتمون تموم شده،
آقا بیا.

[khosh-ghadam]

mahdi جان خیلی خیلی قشنگ بود منو دوباره با این شعرت یاد خاطراتم تو جمکران انداختی

[firebird]

بعد از یک هفته سلام!
خیلی با حالین به مولا!
من یه هفته است گذاشتم و رفتم یه کی نکرد یه یادی از ما بکنه!
اصلا فکر کنم اگه یکی تو فروم بمیره تا خودش نیاد اعلام وضعیت بکنه کسی متوجه نمیشه! :smiley-yell:
باز دم بی نام و پارمیدا و هورا گرم که لطف می کردن واین مدت IM میزدند و نمیذاشتن تنها بمونم!
این دو روز آخر رو هم از مشهد ، سوغاتی علاوه بر مهر و تسبیح و زعفران ، یه آنفلوآنزای وحشتناک هم گرفتم که دو روز عین جسد تو رخت خواب بودم و بقیه سعی می کردن تبم رو بیارن پایین! الان هم با هزار زور و زحمت و خستگی دارم اینا رو می نویسم، شیطونه می گه یه چند تا عطسه وحشتناک تو فروم بکنم همه شما بی معرفتا هم آنفلوانزا بگیرین ، اون موقع است که طبق آمار 10% از کاربرای فروم به علت مرگ و میر کم میشه! و می فهمین باید یاد اونایی هم که نیست باشین!

ضمنا این سفر مشهد من بیشتر به نفع بچه های کانون خصوصاً پارمیدا و بی نام و تنها و تارک و هورا تموم شد تا اومدم روزای آخر برای خودم دعا کنم به این آنفلوانزا گرفتار شدم!
اما هیچ خیالی نیست! از امروز روز از نو روزی از نو!
دو باره شروع می کنم!
و باز هم ضمنا بالاخره تونستم از این مسابقه لج درارِ 10 تازه نفس خلاص بشم!