امتیاز موضوع:
  • 4 رأی - میانگین امتیازات: 4.5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

درسیجات (سرپرست: محسنین)

آقا اینجا سلام :دی
چهارمیا چقدر میخونین هفته ای؟!
من نمی دانم!
که چرا می گویند:
«اسب حیوان نجیبی است،
کبوتر زیباست.»
و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست؛
گل شبدر چه کم از لاله ی قرمز دارد؟


چشمها را باید شست؛
جور دیگر باید دید.


واژه ها را باید شست؛
واژه باید خود باد،
واژه باید خود باران باشد.


چتر ها را باید بست؛
زیر باران باید رفت؛
فکر را، خاطره را، زیر باران باید برد؛
با همه مردم شهر، زیر باران باید رفت؛
دوست را، زیر باران باید دید؛
عشق را، زیر باران باید جست.
سلام به دوستان درس خون

یکی هست که منه تنبلو راهنمایی کنه؟

من تا کمتر از یک ماهه دیگه یه آزمونه اپن بوک دارم، خیلی توی این آزمونای اپن بوک مشکل دارم،

همیشه وقت کم میارم، نمره منفی هم داره، مثلا برا قبولی باید 50 تا تست بزنم، من به زور میرسم 30 تا بزنم، ولی همشونو درست میزنم

مشکلم وقته 1276746pa51mbeg8j

میشه راهنماییم کنین؟ هم چطوری از الان تا اون موقع بخونم؟ هم چطوری تست بزنم که وقتم.... 13
[img=0x0]http://www.ktark.com/05_blue.png[/img]
میشه بیشتر در مورد آزمون و حجم مباحثش توضیح بدین؟
من نمی دانم!
که چرا می گویند:
«اسب حیوان نجیبی است،
کبوتر زیباست.»
و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست؛
گل شبدر چه کم از لاله ی قرمز دارد؟


چشمها را باید شست؛
جور دیگر باید دید.


واژه ها را باید شست؛
واژه باید خود باد،
واژه باید خود باران باشد.


چتر ها را باید بست؛
زیر باران باید رفت؛
فکر را، خاطره را، زیر باران باید برد؛
با همه مردم شهر، زیر باران باید رفت؛
دوست را، زیر باران باید دید؛
عشق را، زیر باران باید جست.
(1392 آبان 28، 23:16)ahm نوشته است: میشه بیشتر در مورد آزمون و حجم مباحثش توضیح بدین؟

آزمون نظام مهندسیه...

12تا کتاب باید برا آزمون بخونم
[img=0x0]http://www.ktark.com/05_blue.png[/img]
آقا عطا من اطلاعات چندانی ندارم راستش
اما فکر می کنم اگر من بودم کتاب ها رو میخوندم و به صورت تیتر به تیتر خلاصه نویسی میکردم و بعدش هم مرور خلاصه ها و یادآوری جزئیات...
من نمی دانم!
که چرا می گویند:
«اسب حیوان نجیبی است،
کبوتر زیباست.»
و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست؛
گل شبدر چه کم از لاله ی قرمز دارد؟


چشمها را باید شست؛
جور دیگر باید دید.


واژه ها را باید شست؛
واژه باید خود باد،
واژه باید خود باران باشد.


چتر ها را باید بست؛
زیر باران باید رفت؛
فکر را، خاطره را، زیر باران باید برد؛
با همه مردم شهر، زیر باران باید رفت؛
دوست را، زیر باران باید دید؛
عشق را، زیر باران باید جست.
دیروز 7 ساعت خوندم یعنی یکساعت بیشتر از قرار53
امروزم 6 ساعت انشاا...
میتوانم خانوم یعنی استرس بدترین اثر رو عملکردتون میزاره...ریلکس و راحت درستو بخون
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
سلام
منم دارم واسه ارشد اماده ميشم
اين هفته ۷-۹ ساعت روزانه خوندم
امروز ۲ ساعت خوندم
انشالله واسه فردا۶ ساعت
عاقبت این عشق هلاکم کند

درگذر کوی تو خاکم کند......

[تصویر:  07165097414216144584.jpg]
[تصویر:  05_blue.png]
سلام
آقا ساعت و اینارو نمیدونم الان..
الان استرس گرفتم:-s
یه برگه بود یه خلاصه خوبی روش نوشته بودم..الان نیستش اصلن..
آقا جان من اگه خلاصه مینویسین مغزتون رو وابسته به اون کاغذه نکنیید؛بعدش سریع نوشته هارو حفظ کنیید.. 13 4chsmu1

حالا اون برگهه هم مهم نیست؛فردا امتحان از همین مبحث م داریم؛
باید خوب بشم؛استرس دارمم..نمیدونم یهو چرا اینجوری شدمم..wacko2

دعا یادتون نرههه1
راهكار الهي ترك

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾ وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾
 إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٦﴾ فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿٧﴾ وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿٨﴾


چرخه:
پس چون فراغت يافتي،[در طاعت] بكوش(٧) و با اشتياق بسوي پروردگارت روي آور(٨) -->آيا كار را بر تو راحت نكرديم؟(١-٢-٣-٤-٥-٦)

-->چون نفس را مشغول نكني،وي تورا به بازي ميگيرد<--
--->كار را بر نفست سخت گردان<---
(تو دهني به نفس با نه گفتن به تمايلات حتي حلال)
[تصویر:  05_blue.png]
داداش امید!
خلاصه فقط یکی از مزایاش اینه که قبل آزمون میخونیش
یه بنده خدای معتبری میگفت (میگه) همون نوشتنِ خلاصه، برابر با 8 بار مرور خالیه!
استرس که شما رو به برگه‌ی خلاصه یا نمره‌ی خوب نمیرسونه!
فوقش شروع کنید با سرفصل ها، یادآوری کنید اگر منبع دستونه... یه مقدار هم آرومتر میشین!
من نمی دانم!
که چرا می گویند:
«اسب حیوان نجیبی است،
کبوتر زیباست.»
و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست؛
گل شبدر چه کم از لاله ی قرمز دارد؟


چشمها را باید شست؛
جور دیگر باید دید.


واژه ها را باید شست؛
واژه باید خود باد،
واژه باید خود باران باشد.


چتر ها را باید بست؛
زیر باران باید رفت؛
فکر را، خاطره را، زیر باران باید برد؛
با همه مردم شهر، زیر باران باید رفت؛
دوست را، زیر باران باید دید؛
عشق را، زیر باران باید جست.
الان دارم مرور میکنم ولی بدتر میشه..42 4chsmu1
یکم بهتر شد؛دوباره بدتر شد..میخوام سوال حل کنم ولی استرس مرور میگیرتم..خلاصه الان نشستم بلاتکلیف..1

ممنون که ج دادیید..Khansariha (8)

پ.ن:خوب من همون نوشته باعث شد چند دور نکات رو یادآور بشم؛ولی حل شد؛تقریبا یادمه همش..317
راهكار الهي ترك

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾ وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾
 إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٦﴾ فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿٧﴾ وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿٨﴾


چرخه:
پس چون فراغت يافتي،[در طاعت] بكوش(٧) و با اشتياق بسوي پروردگارت روي آور(٨) -->آيا كار را بر تو راحت نكرديم؟(١-٢-٣-٤-٥-٦)

-->چون نفس را مشغول نكني،وي تورا به بازي ميگيرد<--
--->كار را بر نفست سخت گردان<---
(تو دهني به نفس با نه گفتن به تمايلات حتي حلال)
[تصویر:  05_blue.png]
4chsmu1
سلام علیکم4chsmu1
از اونجایی که این تاپیک هنوز به وجود من مزین نشده....
تصمیم به فعالیت در این تاپیک گرفته می باشه بودم 4chsmu1

اولویت اصلیم هم آزمون هفته بعد کانونه..4chsmu1
پیش بینی فردا (پنجشنبه)===> 9-8 ساعت4fvfcja


(1392 آبان 29، 19:58)omid farda نوشته است: الان دارم مرور میکنم ولی بدتر میشه..42 4chsmu1
یکم بهتر شد؛دوباره بدتر شد..میخوام سوال حل کنم ولی استرس مرور میگیرتم..خلاصه الان نشستم بلاتکلیف..1

الان چه امتحان داری داداش؟4chsmu1
[تصویر:  1516091_1378333602425510_322294495_n.jpg]

535353
[تصویر:  05_blue.png]
سلام

تا الان 40 تا تست برا آزمونم خوندم، تا شب بیشتر میخونم، ایشالا
[img=0x0]http://www.ktark.com/05_blue.png[/img]
سلام داداش روزبه
 مدل سوالای المپیادی برای مبحث متابولیسمه
یعنی به حد عجیبی فرار و مهمه4chsmu1
(هی من نمیخوام بگم،هی نمیزارنن4chsmu1)

الان یه چندتا سوال حل میکنم و یه مقدار مرور؛بعد دیگه مغزمو راحت میزارم..1
راهكار الهي ترك

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾ وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾
 إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٦﴾ فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿٧﴾ وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿٨﴾


چرخه:
پس چون فراغت يافتي،[در طاعت] بكوش(٧) و با اشتياق بسوي پروردگارت روي آور(٨) -->آيا كار را بر تو راحت نكرديم؟(١-٢-٣-٤-٥-٦)

-->چون نفس را مشغول نكني،وي تورا به بازي ميگيرد<--
--->كار را بر نفست سخت گردان<---
(تو دهني به نفس با نه گفتن به تمايلات حتي حلال)
[تصویر:  05_blue.png]
خوب من بازم یه ساعت اضافه خوندم
امروز هم 6 ساعت انشاا...
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
جریان برای من چطور بود :

تقریبا از 20 مهر ماه بود که جدی و با قدرت راهمو شروع کرده بودم

دقیقا یک ماه پیش بود

به خودم گفتم کیمی! آبان از راه رسید! کلی کار انجام نشده داری!

خدایی غیرت به خرج بده و این آبان رو نزار مفت از دست بدی

آبان از راه رسید...حجم کارها و درس ها با محاسبات من بیش از 3 برابر شد

و این علاوه بر اون چیزی بود که از قبل باقی مونده بود

روزهای تعطیلم رو تا جایی که میتونستم ( دقت کنید : تا جایی که میتونستم ! و نه در حد خودکشی!!!) از وقتم استفاده میکردم

اما باز هم عقب بودم

خیلی عقب

ولی تلاشمو میکردم

هر بار گوشه ای از کاری رو میگرفتم و ادامه میدادم....حتی شاید تو بعضی از کارها به نتیجه هم نمیرسیدم.

همش احساس کسی رو داشتم که سرعت دویدنش رو تند تر و تند تر میکنه اما نقطه پایان دور تر و دورتر میشه...

کم کم افکار منفی و ترس ناشی از کمبود زمان  به ذهنم هجوم میاورد

و مسلما اولین اتفاقی که تو این شرایط پیش میاد اتفاق افتاد :

افزایش استرس! از دست دادن مدیریت زمان!

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

اما کم کم نتایج حاصل از کارهای انجام شده یکی یکی از راه می رسید.

کارهایی که همه رو میتونم بگم 90% رو ناتمام انجام دادم ..
.اما با تمام تلاش

اما نتایج  جالب بود! و خیلی امیدوارم کننده

نتایجی رو گرفتم که خودم انتظارشو نداشتم

و این منو واقعا سوپرایز کرد

---------------------------------------------------------------------------------------------------

چه اتفاقی افتاده بود پس؟ چرا من که کارهام ناتموم بود تونسته بودم نتایج خوبی بگیرم؟؟؟

اینجا یک تضاد پیش اومده بود

و اون تضاد ناشی از نگاه من بود

نگاه من یک نگاه ایده ال گرا بود

دوست داشتم کارها رو 1-در سر وقت 2- به صورت کامل 3- به نحو احسن انجام بدم


اما در واقع هیچوقت عملکرد شما رو با ایده آل ها نمیسنجن

بلکه با توجه به عملکرد بقیه سنجیده میشید

من نسبت به بقیه بهتر عمل کرده بودم و واسه همین تونسته بودم نتایجی بهتر از اونا رو بگیرم


--------------------------------------------------------------------------------------------------------

نتایج نهایی به میزان تلاش و عملکرد شما وابسته است

نه به اینکه چند تا کتاب رو تموم کرده باشین.....چقدر موفق بودین کار رو به آخر رسونده باشین

منکر این نیستم که حجم کاری هم مهمه

اما هدف اصلی اینه که واقعا زحمت بکشید

تلاش کنید

واقعا بخواید که یه کاری رو درست انجام بدین

اون وقت حتی اگه تموم هم نشه بازم هم منفعت داره براتون

اما اگه کاری رو سمبَل کنید و حتی تموم کنید مطمئن باشین هیچ ارزشی نداره.

------------------------------------------------------------------------------------------------------

استرسی که پیدا کردم یه مدت منو نا امید کرد

تنبل شدم

نمیدونستم کدوم کارو باید اول انجام بدم

اما وقتی اون نتیجه های ریزه میزه رو دیدم ته دلم یه انرژی گرفتم

راهم درست بود....باید ادامه اش رو برم

--------------------------------------------------------------------------------------------------------

هیچوقت فکر نکنید از کارتون عقب هستین...خیلی ها از شما عقب تر هستن

دست از کار نکشید.....ترمز کردن = استرس و ناراحتی و بی انگیزگی بیشتر میشه

حتی شده کم کم انجام بدین ولی کارها رو انجام بدین

و از همه مهمتر : دید ایده آل گرا و کمال گرا نداشته باشین! اثرات منفی روی روحیه تون میزاره


--------------------------------------------------------------------------------------------------------

مطمدن باشین الان هم شروع کنید و از وقتتون خوب استفاده کنید موفقیت در انتظارتونه

نتایج خوب نصیب کسی میشه که شجاعت و انگیزه بیشتری داشته باشه

در برابر هجوم افکار منفی ( هم از طرف خودش و هم دیگران ) بتونه راهشو ادامه بده

بزارین یه جور دیگه بگم :

به کارهایی که انجام میدین به چشم یک کار سخت و طاقت فرسا نگاه نکنید

راهی که طی میکنید براتون مهمتر از هدف باشه

سعی کنید خودتونو توی راه بسازید

ببینید چند مرده حلاجید

سعی کنید استانداردهای زندگیتون رو یه بازنگری کنید

بزارین بقیه شما رو افرادی تلاشگر و وقت شناس بشناسن

 و از همه مهمتر خودتون! پیش خودتون و ته دلتون از خودتون راضی باشین



یا عباس


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان