1391 تير 22، 17:25
داستان عبرت انگیز هابیل و قابیل
و داستان دو پسر آدم را به درستى بر ايشان بخوان هنگامى كه [هر يك از آن دو] قربانيى پيش داشتند پس از يكى از آن دو پذيرفته شد و از ديگرى پذيرفته نشد [قابيل] گفتحتما تو را خواهم كشت [هابيل] گفتخدا فقط از تقواپيشگان مىپذيرد
(۲۷)
اگر دستخود را به سوى من دراز كنى تا مرا بكشى من دستم را به سوى تو دراز نمىكنم تا تو را بكشم چرا كه من از خداوند پروردگار جهانيان مىترسم
(۲۸)
من مىخواهم تو با گناه من و گناه خودت [به سوى خدا] بازگردى و در نتيجه از اهل آتش باشى و اين است سزاى ستمگران
(۲۹)
پس نفس [اماره]اش او را به قتل برادرش ترغيب كرد و وى را كشت و از زيانكاران شد
(۳۰)
حسد = عامل اصلی انحراف قابیل
ترس از خدا = عامل بازدارنده از گناهان
قربانی و صدقه دادن در راه خدا اگر با تقوا همراه نباشد مورد قبول قرار نمیگیرد.
" نفس اماره او را ترغیب کرد..." = نفس اماره انسان همواره گناهان را در نزد انسان حق و به جا نشان میدهد.
پیروی از نفس اماره ====> زیانکاری
یا عباس