امتیاز موضوع:
  • 8 رأی - میانگین امتیازات: 4.5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

قرار عاشقی (سرپرست: مرد مقاومت )

صبـــــــــــــــح :   49-2
ظهـــر و عصـر :
مغرب و عشا :


خدا رو شکر 53
 سپاس شده توسط
سلام 
صبـــــــــــــــح :   
ظهـــر و عصـر :
مغرب و عشا :
خدایا توفیق نماز اول وقت، با حضور قلب ،به جماعت به هممون عنایت کن
لطفا یک صلوات بفرستید 53 
 سپاس شده توسط
مطلب دیگر اینکه جمیع حرکات و سکنات اختیاری انسان و عزم و اراده و حب و بغض و تصور سعادت و شقاوت و خلاصه تمام حرکات و سکنات اعضاء آدمی اثری از احوالات قلب بوده و از صفات آن ناشی میشود، و منشأ احوالات قلب، یا امری ظاهری از اعمال و رفتار جوارح و اعضاء آدمی بخصوص حواس است و یا امری باطنی است مثل خیال و شهوت و غضب و اخلاقی که در مزاج آدمی مرکب شده است. و لذا هر گاه آدمی چیزی را بوسیلۀ حواس درک نمود اثری از آن در قلب پدید می‌آید که اگر آنچه که درک شده خیر باشد آن اثر، نور است و صفاء و اگر شر باشد ظلمت است و تیرگی، هم چنین اگر شهوت فوران نمود و مثلا آدمی به پرخوری گرفتار شد، اثری از آن در قلب حاصل میشود و این آثار باقی مانده و در انتقال خیال از چیزی به چیز دیگر کمک می‌کند، و بحسب انتقال خیال، قلب آدمی هم از حالی به حال دیگر منتقل میشود و بر اثر آثار اسبابی که بر قلب عارض میشود قلب آدمی پیوسته در تغییر و تحول است و خصوصی‌ترین اثری که برای قلب آدمی حاصل میشود همین خطورات قلبی است که مقصود از این خطورات، همان فکر و اندیشه و یادی است که بر سبیل تجدد و یا تذکر در دل آدمی می‌گذرد، و شوق و نفرت از همین خطورات قلبی است که حاصل میشود و انگیزۀ جلب و دفع نیز همین است، زیرا نیت و اراده و عزم از همین خطورات قلبی نشأت می‌گیرد، لذا می‌توان گفت که مبدأ همۀ کارها و اعمال بشر، همان چیزی است که ابتدا در دل آدمی می‌گذرد و پدید می‌آید، این امر رغبت و میل آدمی را تحریک میکند و از میل، نیت و اراده بر میخیزد، و اراده، عضلات را بحرکت وا میدارد، و از حرکت عضلات عمل انجام می‌گیرد.
سلام

صبـــــــــــــــح:   
ظهـــر و عصـر:

مغرب و عشا: 
★ 
 سپاس شده توسط
صبـــــــــــــــح:   
ظهـــر و عصـر:

مغرب و عشا:


Hanghead 117 Tears

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
صبـــــــــــــــح:   
ظهـــر و عصـر:

مغرب و عشا:

فردا همش طلایی می شه ، ان شاء الله :47b20s0:
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
سلام
الحمدلله... 1

صبـــــــــــــــح:   
ظهـــر و عصـر:

مغرب و عشا:


در پناه خدا..
یاعلی.
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

 سپاس شده توسط
صبـــــــــــــــح :   [تصویر:  49-2.gif] 49-2
ظهـــر و عصـر :
مغرب و عشا :


خدا رو شکر [تصویر:  53.gif]
 سپاس شده توسط
خطورات قلبی بر دو قسم است یک قسم خطوراتی است که آدمی را به شر و فساد می‌کشاند و ثمره‌اش ضرری است که از آن ضرر، خیری قوی‌تر از آن حاصل نمیشود، و قسم دیگر باعث خیر و خوبی است آن‌هم خیری که هیچ ضرری نداشته باشد نه خیری که ضررش کمتر از خیرش باشد.
و خاطرۀ محمود و پسندیده‌ای که آدمی را بخیر دعوت میکند ذات اقدس حق بوساطت ملائکه ببندگان افاضه می‌نماید و بآن «الهام» گویند و آنچه که آدمی را به شر و پلیدی می‌کشاند بواسطۀ شیطان است و آن را «وسوسه» نامیده‌اند، و به لطفی که دل را برای الهام ملائکه و قبول آن آماده میکند توفیق و بحالتی که زمینه را برای وسوسۀ شیطان و پذیرش آن مهیا می‌سازد خذلان گویند.
بنابر این ملک آفریده‌ای است که ذات اقدس حق او را برای افاضۀ خیرات که علم و کشف حقیقت و وعده به معروف باشد آفریده، و شیطان موجودی است که کارش وعدۀ به شر و امر به فحشاء و ترسانیدن آدمی از فقر آنگاه که تصمیم بانجام کار خیری بگیرد میباشد، و قلب آدمی پیوسته بین این دو کشش در نوسان است.
پس اگر این حقیقت را به وجدانت دریافتی به یقین خواهی دانست که برای اعمال و رفتارت چه بدنی و چه قلبی در توفیق و خذلان و الهام و قبول آن، و وسوسه و پذیرش آن، تأثیر بسزائی بوده و همین است که منشأ افعال و حرکات بعدی انسان میشود. بنابر این اگر بنده‌ای به مواظبت اعمال و رفتار خود پرداخت توفیق قلبی نصیبش گشته و از حال حاضر خود و آمادگی اسباب خیر و اسباب شر، نور اعمال پیشین و یا ظلمت و تاریکی آن را در می‌یابد و تبعات آن اعمال و رفتار را که در آینده بسراغش خواهد آمد در خواهد یافت و توفیق و یا خذلانی که بر اثر آن اعمال و رفتار در انتظارش هست مشاهده خواهد کرد، و این مراقبت و مواظبت با علم باین حقیقت، سبب خواهد شد که آنچه را در گذشته از کف داده تدارک کند، و برای خطاهای گذشته به استغفار و توبه بپردازد و آنچه را که بر اثر این اعمال و رفتار در آینده متوجه او خواهد شد با استعاذه و دعا تغییر دهد، و علت مبالغۀ من در فهم آثار اعمال چیزی جز این امر نیست، زیرا کسیکه باین حقیقت دست بیابد و به درک این خیر نائل شود ببهترین نوع محاسبۀ نفس که در روایات ائمه علیهم السّلام بدان توصیه شده و فرموده‌اند «هر کس که از نفس خود حساب رسی نداشته باشد از ما نیست» دست یافته است.

سلام
صبـــــــــــــــح:   
ظهـــر و عصـر:

مغرب و عشا: 
★ 
 سپاس شده توسط
هم چنین تخلیۀ معده و کثافات آن، او را متوجه نقص و احتیاجش نموده تا ببیند که چگونه برای دفع آنچه که ثمرۀ خوردن و آشامیدن او است و حال بصورت مدفوع و کثافت در آمده چگونه باید تحمل اذیت و ناراحتی کند و او این ناراحتی‌ها را تحمل میکند بدون اینکه متوقع این امر باشد که ذات اقدس حق آنچه را که حکمتش اقتضاء نموده و در هر موجودی هر صفت و تأثیری که ذات آن موجود اقتضاء آن را داشته بودیعت نهاده تغییر دهد و مثلا توقع این را داشته باشد که مدفوعش بوی خوش بدهد بلکه از مدفوع بوی بد انتظار دارد چون اقتضاء طبیعتش چنین است، و از این امر باید نتیجه گیرد که پس در تأثیر اعمال زشت و ناپسندی هم که از او سرزده نباید توقع خلاف طبیعت آن عمل را داشته باشد، و مثلا توقع این را داشته باشد که نتیجۀ ظلم و ستم نور باشد، در حالیکه اثر ظلم چیزی جز ظلمت و تاریکی  نیست و او نمی‌تواند از چیزی که اثری جز ظلمت و تاریکی ندارد توقع نور داشته باشد.
و همان گونه که اگر انسانی حنظل بکارد و توقع این را داشته باشد که از آن بوتۀ حنظل شکر درو کند و یا میوه‌ای خوش طعم بچیند او را سفیه میدانیم باید متوجه باشیم که خود همین مسئله را در مورد اعمال زشت و ناپسند متوقع نبوده و باین سفاهت و حماقت گرفتار نگردیم.
اگر بگوئی با این سخنی که تو گفتی پس جائی برای رجاء و امیدواری باقی نمانده و این سخن پیامبر که فرمود:
یا مبدل السیئات باضعافها من الحسنات.
«این آنکه بدیها را بچندین برابر آن از نیکوئیها بدل می‌سازی» معنائی نمیدهد؟
می‌گویم این ایراد از جهل تو است. زیرا «رجاء» غیر از «آمال» است و آمال غیر از «امانی» است و امانی غیر از «حماقت» است و این‌ها هر یک مرتبه‌ای از انتظار خیر و خوبی است.
آن کس که در زمین حاصلخیزی گندم بکارد و هر زمانی هم که آن زمین احتیاج بآب داشته باشد آبیاریش کند و در انجام کارهائی که باید در آن زمین انجام دهد کوشا باشد، و بعد از خدا بخواهد که از این زراعت بهترین محصولی که از چنین زراعتی امید میرود نصیب او فرماید به آن «رجاء» گویند و اگر کسی در زمینی حاصلخیز گندمی کاشت و در بعضی از مواردی که زمین احتیاج بآب داشت آن را آب داد و بقیه را به انتظار باران نشست آن‌هم در منطقه‌ای که شرایط جوی آن بگونه‌ای است که اکثر سال‌ها باران کفایت این امر را میکند این را «امل» گویند.
و اما اگر کسی در زمینی که شرایط جوی آن بگونه‌ای است که کمتر سالی میشود که باران کشتزارهای آن منطقه را سیراب کند گندمی کاشت و اصلا آن را آب نداد بلکه بانتظار باران نشست چنین کسی اگر امید ببرداشت محصول فراوانی از آن زمین داشته باشد، به این امید نه رجاء می‌گویند و نه امل بلکه آن «امنیه» و آرزویی بیش نیست. 
و کسی که در زمینی جو بکارد و اصلاهم بآن نرسد و بعد امید برداشت گندم داشته باشد این چیزی جز حماقت و سفاهت نیست.
سلام
صبـــــــــــــــح:   
ظهـــر و عصـر:

مغرب و عشا: 
★ 
 سپاس شده توسط
صبـــــــــــــــح:   
ظهـــر و عصـر:

مغرب و عشا:

22
مهدیار جان از کجا می آری این مطالب رو؟
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
سلام داداش جون
خوبی؟
امروز انگار دانشگاه نبودیا 4chsmu1
همونطور که دو سه روز پیش گفتم
شروع کردم به یاری خدا،
از ابتدای کتاب اسرار الصلوة، آیت الله ملکی تبریزی دارم میذارم و میخونم.
از نسخه ی html اش:
download.ghaemiyeh.com/downloads/htm/2000/10579-f-13921206-asrar alsalat.htm
2uge4p4  2uge4p4
صبح : ★★★★★★★
ظهر و عصر: ★★★★★★★
مغرب و عشا: ★★★★★★★
2uge4p4  2uge4p4

[تصویر:  941493eeea57.jpg][تصویر:  941493eeea57.jpg][تصویر:  941493eeea57.jpg]
 سپاس شده توسط
صبـــــــــــــــح :   [تصویر:  49-2.gif] [تصویر:  49-2.gif]
ظهـــر و عصـر :
مغرب و عشا :


قراره دوست خوب من  سنا بانوووو هم بیاد اینجا 317
منتظرتم سنا خانم 317
 
 سپاس شده توسط
صبـــــــــــــــح:   
ظهـــر و عصـر:

مغرب و عشا:

خیلی جا داره نماز هام بهتر بشه.
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
صبـــــــــــــــح :   [تصویر:  49-2.gif] [تصویر:  49-2.gif] 49-2
ظهـــر و عصـر :
مغرب و عشا :
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 7 مهمان