1393 آذر 21، 0:25
* دیالوگی به یادماندنی از فیلم سنتــــــــــــــــــوری *
اینم یه پیغام دیگه از علی بدبخته!علی تنها!علی پر غم ...!
دیشب ریختن تو عروسیمون!زدن سازمو لت و پار کردن! خودمو علیل و چلاغ کردن!مهم نیست!
داشتم دنبال پماد سالیسیلات می گشتم که تو بعضی وقتا می مالیدی به دست و پاهام،کجاست؟اینم مهم نیست ....!