خداوندا زمانی که به خود می آیم
به اطرافم نگاه می کنم
و خود را غرق در نعمات توی می بینم.
پس چطور شکر تو را به جا آورم
که این به خود آمدن نیز نعمتی از نعمت های توست
و تو هستی که اگر نخواهی برگی به زمین نمی افتد
خداوندا!
تو را شکر می کنم که تنی سالم، ذهنی آماده و روحی پر امید دارم
تو را شکر می کنم که اطرافیانم را از کسانی قرار ندادی که بر من سخت بگیرند
تو را شکر می کنم که رزقم را همیشه رساندی، با آن که من نمک خورده و نمک دان شکستم
خدایا شکرت به خاطر این ساعت و این لحظه و این حال خوبی که وجودم را لبریز کرده
حقیقت آن است که فضل تو ورای آرزوی من بوده است.
و این تعارف یا حرفی از روی عادت یا یک شعر زیبا نیست
حقیقتی است که آن را می بینم
همان طور که نمی توانم وجود خورشید را انکار کنم
وجود فضل و نعمت فراوان تو را نیز یارای انکار ندارم
چرا که در پس هر رنجی که دیده ام نیز نعمتی نهفته دیده ام.
اگر روزی پایم شکست، روز بعدش آدم قوی تری بودم، چرا که دیگر شکستن پا برایم آنقدر ترسناک نبود.
اگر روزی دندانم درد گرفت، زمانی که درد آن بهبودی یافت، یافتم که چقدر سلامتی مهمی است.
و این بیداری و آگاهی خود نعمتی است که از پس آن رنج برایم ظاهر گشته.
خداوندا پس آنگونه تو را شکر می کنم که خود در قرآنت گفته ای.
خدایا شکرت به خاطر این همه چیز خوبی که توی زندگیم هست.
این که یه جایی دارم که وقتم رو توش بگذرونم و احساس مفید بودن بکنم.
شکرت که توی زندگی آسایش و آرامش دارم.
شکرت که پدر و مادر و خانواده مهربانی دارم.
شکرت که همکارهای خوبی دارم که باهاشون می تونم ساعت ها صحبت کنم و خوشحال باشم.
شکرت به خاطر غذایی که می خورم و این که سلامتی دارم.
این که بدنم خوب کار می کنه، غذا رو هضم می کنه، آب گوارا رو جذب می کنه و از بدنم خارج می شه.
خدایا من همینم که هستم.
چرا بعضی وقت ها فریب می خورم و فکر می کنم که خیلی بزرگ شده ام؟
فکر می کنم که قاطی خوبا شده ام؟
شاید به خاطر این چند روز خوبی که دارم.
مگه نمی دونم که این روزهای خوب به اشاره ای می تونن نابود بشن و البته تو کمک کردی که به این جا برسم.
پش چرا مغرور بشم.
خدایا چرا بعضی وقت ها فکر می کنم که تو به من بدهکاری؟
چرا فکر می کنم هر چیزی که می خوام باید برام فراهم بشه؟
چرا تنبلی می کنم و برای خواسته هام به اندازه کافی تلاش نمی کنم و انتظار دارم که تو برآورد شون کنی؟
شاید بخاطر نعمت فراوانیه که تو به من دادی و این من رو جری کرده.
ولی این باز نباید سبب بشه که در صورت ناکامی پیش تو جزع و فزع کنم.
از تو گلایه کنم؟ در حالی که هر چیزی که دارم رو تو به من دادی؟ اون هم به بهترین شکل ممکن.
محبوب خوبم
بد شدم چشاتو بستی تا نبینی،
تو کی هستی ،
در اوج ناامیدی چرا دستم را میگیری؟؟؟
بهت قول میدم ،اخرشم میشم اونی که تو میخای،
الان تنهام ،تنهام نذار
عهههههه
اینجا باید با خدا حرف میزدیم
خب زودتر میگفتین
من همه جای این کانون با خدا حرف زدم
خدایا ببخشید من آدرس را بلد نبودم
خدایی من که حال دلم عالیه
دعا میکنم حال آدم های این کانون از حال من بهتر بشه
آخدایی
امیدوارم حال خودتونم خوب باش