امتیاز موضوع:
  • 4 رأی - میانگین امتیازات: 4.5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

میز گرد کانون

خانم فاطمه

شما انتقاد کردی و گفتی رابطه ات با آقای افرا مشاوره درسی بوده.

خب نباید برای کانونی ها روشن می شد که چرا ما تذکر دادیم به شما؟ الان آبروی شما رفته؟ شما مگه عقیده نداشتی که رابطه ات فقط درسی بوده؟

من پیام های سایلنت رو گذاشتم، آقای رامین گفتن که این پیام ها مشکلی نداشته از نظرشون.
ولی برای من مدیر این مشکل داره.
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

نقل قول: مجاهد جان

متاسفانه یک کلمه از حرف هات رو هم نفهمیدم، اینقدر که لابه لای بی خی خی و مشتی و ... پیچوندیشون.  [تصویر:  53258zu2qvp1d9v.gif]

احتمالا مشکل از منه، ولی وقتی نمی فهمم چیکار کنم.

امیدوارم باقی کاربرای کانون حرف های شما رو بفهمنن و آخر سر که قراره رای گیری کنیم، درست رای بدن.

فدای سرت عاشق جون
صفای خودت رو عشقه
ممنون از توجهت
خدا حفظت کنی مشتی : )
بسم الله

سلام به همه عزیزانم در مسیر بهبودی 


ان‌شاالله خودتون و عزیزانتون در سلامت و تندرستی باشید

از ابتدای ایجاد این موضوع من نظرات رو خوندم با اینکه کمتر میتونم به کانون سر بزنم اما کمابیش در جریان قرار گرفتم که چه چی، باعث دلخوری شده
با اجازه دوستان عزیزم که گلچینی از بنده های پاک خدا هستید من هم نظرم رو بعنوان عضو کوچکی از کانون بیان می کنم 
از خدا میخوام از جاده انصاف خارج نشم و غرور و تکبر و منیتم که بعنوان یه بیملری در وجودم متاسفانه وجود داره مانع بیان حق نشه 
و اما بعد..
من ۵ساله عضو کانونم و روزی که اینجا وارد شدم سرخورده و دل شکسته و مشوش بودم و اینجا رو به مثابه ریسمان نجات دیدم و الحق هم ریسمان نجات دهنده من بود 
من اینجا بیماریمو که فکر میکردم خودارضاییه بهتر و عمیق تر شناختم و دریافتم من یه معتاد جنسی هستم. 
دریافتم بجای زندگی در واقعیت در توهم به سر میبرم و این بیماری من رو روز ب روز از واقعیت دورتر کرده و به انزوا کشونده
دریافتم برای رهایی باید مجموعه ای از نقصهامو بشناسم و همزمان با ترک رو اونها کار کنم 
فهمیدم 
به نقص غرور دچارم که مانع میشه بپذیرم بیمارم
به نقص توجه و تایید طلبی دچارم چرا که مهم بود برام مورد تایید قرار بگیرم
به نقص اهمالکاری دچار بودم چرا که معتقد بودم یا کاری باید در بهترین پجهش انجام شه یا اصلا انجام نشه
به نقص غلبه احساس بر عقلانیت دچار بودم و در مواقعی ک باید منطقی تصمیم میگرفتم جانب احساس رو می گرفتم و ..
فهمیدم در مسیر بهبودی باید یه جاهایی به خودم نه بگم مرزها و محدودیتهایی برای خودم لحاظ کنم تا خودمو تربیت کنم
فهمیدم ارتباط صمیمانه با جنس مخالف برای من بسیار خطرناکه چون باعث می شد به خیالپردازی روی بیارم و در گذر زمان اختیار ذهنمو از دست بدم و در صورت دیدن بی توجهی از اون شخص دچار حالت خشم و غم شم و اضطراب بهم وارد شه و برای فروکشی اضطراب به درمان همیشگیم یعنی خ ا پناه بیارم 
فهمیدم من ذهن خلاقی دارم تو فانتزی چیدن پس این فانتزی چیدن شد مرز من که باید به موقع جلوشو بگیرم
فهمیدم کلام قوی ای دارم پس باید حواسم به کلماتم باشه و خودمو گول نزنم و متوجه نیت پشت کلماتم باشم و غیرمستقیم باعث نشم از مرز بزرگم که نزدیکی به جنس مذکره عبور کنم
.
وارد کانون که شدم هدفم ترک بود و بس ..اینجا رو منسجم و برنامه ریزی شده یافتم
دریافتم اینجا یک‌مکان مذهبیه و با رویکرد دینی بدنیال ترکه اما اعضا رو الزام به انجام فرائض دینی نمیکنه
فضایی راحت و بی حاشیه برای نفس کشیدن 
وقتی وارد شدم متوجه شدم اینجا قواعدی داره و قوانینی ک باید رعایتش می کردم تا ن ب خودم اسیب برسه ن دیگران
 
من بجز اینجا در دنیای واقعی عضو انجمن دیگری هستم ک سیستم راهنما و رهجو داره اونجا قواعد مشخص و تغییرناپذیرن و هر عضوی که وارد میشه در هر جلسه ای ک شرکت میکنه بطور مداوم قوانین براش بازخوانی میکنن و ملکه ذهن افراد میشه 
اونجا راهنما حتما باید همجنس باشه اما افراد میتونن غیر همجنس هم انتخاب کنن و انجمن اکیدا تاکید میکنه انتخاب راهنمای غیرهمجنس میتونه به بیماری ما دامن بزنه و زمینه انحراف از مسیر بهبودی رو فراهم کنه حال انتخاب با شخصه که کدوم رو انتخاب کنه. این انجمن بین المللی و  کاملا غیرمذهبی و غیر سیاسیه و اگه کسی به این دو مقوله ورود کنه تذکر دریافت میکنه و دلیل این تذکرات هم اینه که معتقدن نباید از هدف انجمن دور بشیم و روی اشتراکات باید مانور بدیم

همه ما بیمارانی هستیم ک عمدتا حساسیتهای مشابهی داریم بیماری ما ابتدائا نشات گرفته از عواطف و غلیان احساسات ماست
توی کانون به من هم چندباری تذکر داده شده اخرین بار فک کنم دوسه ماه پیش بود که اقای عاشق بهم تذکر دادن که در صحبت کردن با جنس مذکر جانب احتیاط رو رعایت کنم 
کتمان نمیکنم ک بهم برخورد ناراحت شدم حس کردم بهم بی احترامی و توهین شده اما در خلوتم وقتی به رنجشی ک از ایشون گرفته بودم مراجعه کردم متوجه شدم نقص غروری ک دارم باعث شده حس کنم شادن نباید کسی بهش تذکر بده و با این تذکر من زیر سوال رفتم ..عمیق تر ک نگاه کردم دیدم بله حق با مدیریته مرز اصلی و اساسی من توی ترک ارتباطم با جنس مذکره ک بدلیل بیماریم باید روش حساس باشم و علیرغم دردش، تذکر رو پذیرفتم.

دوستان عزیزم 
من بعنوان یه عضو همدرد و از موضع یه همدرد دارم صحبت می‌کنم اینجا هدف همه ما ترکه و همه ما روزی از سر بیچارگی و درد، سرخورده از خودارضایی و درد پنهانمون سر از اینجا در آوردیم و برای بهبودی در تلاشیم زمین میخوریم درد می کشیم ولی جا نمیزنیم روحیاتمون حساسه بخاطر درد پنهانی ای ک حمل می کنیم و دقیقا بخاطر همین روحیه حساس در انتخاب کلمات باید دقت بشه بسماری ما اینقدر مرموزه و شهوت اینقد پنهانه که براحتی ما میتونیم خودمونو گول بزنیم و به رفتارهایی ک بیماری مارو تشدید میکنن دامن بزنیم و اسمهای قشنگ روش بذاریم اسمهایی ک وقتی تو خلوتمون بی پرده با خودمون مرورشون میکنیم متوجه میشیم شدیدا در انکار به سر می بریم و در واقع عمیقا متوجه میشیم در حال غذا دادن به شهوتیم منتهی با اسامی دیگه..


مدیران الحق و الانصاف خیلی زحمت می کشند وقت میذارن اینو منی میگم که چندسال در جمعشون بودم و خدا گواهه دیدم برای ی تذکر چقدررر بالاپایین میکنند چقدر سعی میکنن بس گدار به اب نزنن ک مبادا دلی بشکنه و خدایی نکرده شخص از کانون بره و چقدر که وقت میذارن خدا بهشون خیر بده 
سخنی که با عزیزان مدیر دارم لحن تذکراتی هس ک در قالب ایمیل و پیغام خصوصی داده میشه که اگر نرم تر باشه قطعا موثرتره و شخص هم درد کمتری رو تحمل میکنه.
و یه صحبت دیگری هم که دارم احساس میکنم در برخورد با افراد گاهی خیلی سختگیرانه برخورد می کنیم و تفسیر به رای صورت میگیره 
 همچنین فکر میکنم اگر بتونیم سیستم راهنما رهجو رو اینجا هم پیاده کنیم خیلی خوب میشه هرچند سازوکارش رو نمیدونم اینجا عملیه یا نه ..اینطوری فرد تازه وارد تنها رها نمیشه و ی راهنما و حامی کنار خودش داره که سابقه بیشتری تو ترک داره و میتونه مسیر بهبودی رو بهتر به تازه وارد نشون بده و همراهیش کنه و باعث دلگرمی اون شخص بشه 
تعدد تاپیکها که به گمانم وجود همه اونها ضرورتی نداره و فقط باعث‌پراکندگی میشه. اگر چندتاپیک پروپیمون جون دار داشته باشیم خیلی بهتر از تاپیکهای فراوانیه که وجود داره


.
عزیزان دلم ابجیای و برادرای خوبم که نور چشمان منید هدف همه ما خلاصی از این بیماریه این بیماری مرموزه تو مسیر ترک ما با خیلی از نواقص و عیوبمون اشنا میشیم که دو رویکرد میتونیم در مقابلشون داشته باشیم 
یا بپذیریم که نقص داریم و همزمان با ترک درد رو بپذیریم و در جهت اصلاح گام برداریم یا نادیده اش بگیریم و انکارش کنیم 
خودارضایی فقط یه درده که ناشی از کلی درد پنهانه و مهمترین درد مشترک همه ماهایی ک اینجاییم خلا عاطفی ایه ک دچارشیم و بلا استثنا بهش دچاریم همین حساسمون میکنه و شاید خیلی زودتر از بقیه وابسته شیم و دردی رو دردهای دیگه مون اضافه شه.
.
.
خیلی طولانی و پراکنده شد ..ببخشید .. من متاسفانه نمیتونم مختصر بنویسم Khansariha (60) 
امیدوارم خدا به همه مون کمک کنه هوشیار بمونیم و در مسیر بهبودی موفق باشیم با کمک خودش 
هرانچه گفتم حاصل تجربیاتم بود و خدا گواه فرد خاصی مخاطبم نبود امیدوارم عزیزی بهش برنخوره و باعث ناراحتی کسی نشم
♧ ما ابدیت را در پیش داریم♧
یک نکته دیگه هم عرض کنم در مورد بحث قوانین و عکس شهدا:

این که در حال حاضر در مورد قوانین ممنوعیت سیاسی در کانون خلأ قانونی هست درسته.
اما این خلآ مربوط به الان هست.

یعنی وقتی در گذشته این قانون وضع شده، تصاویر شهدا و محتوای مربوط به شهدا قرار داده می شد و حساسیتی روی اون ها نبود.
مثلاً مطالب مربوط به شهید مطهری قرار داده می شد کسی اعتراض نمی کرد که چون شهید مطهری فعالیت سیاسی داشتند پس چرا ممنوع نیست.
یا مثلاً در کانون تاپیک اختصاصی داریم که در مورد یکی از کتاب های شهید دکتر رضا پاک نژاد هست. ایشون نماینده مجلس بودند و جزأ شهدای هفتم تیر.
کسی اعتراض نمی کرد.

لذا مدیریت نیاز ندیده که این مورد در قانون ذکر کنه.

ضمن اینکه در مورد مطالب مربوط به شهدا صرفاً بحث ارتباط معنوی و کمک به پاکی مطرح هست.
چون این برای اهالی کانون و مدیریت ثابت شده که به پاکی کمک می کنه.

اما مثلاً عکس یک خواننده مرتد که چهره ای منفور هست، برای مدیریت ثابت نشده که به پاکی کمک می کنه.
حالا اگر فرضاً معدود مواردی باشند که بعید هست چنین مورد باشه ولی بر فرض هم که وجود داشته باشه که به پاکی شون کمک کنه، منع قانونی هست.

نه تنها در این نظام بلکه از دوران صفویه تا الان دین رسمی کشور شیعه اثنی عشری بوده و انتشار مطالبی که مربوط به الحاد و کفر و ارتداد باشه، ممنوع بوده و هست.
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

خلا دیگه ای که قوانین حاضر دارن، بحث ارتباط دختر و پسر هست.

من به بعضی از دوستان حق می دم اینجا.

این که قوانین باید بهتر نوشته بشند و مقداری شفاف تر قوانین ارتباط بین دختر و پسر رو شرح بدن.

دلیلش این هست که قوانین ما قدیمی هستند و اون زمان که نوشته شده ان، بچه ها معمولا در پیام پروفایل رعایت می کردند.
مشکل اون موقع ارتباط های خصوصی بوده که با بسته شدن پیام خصوصی حل شد.

اما در حال حاضر باید قوانین شفاف بشند.

این مشکل مدیران نیست، مشکل قوانین هست.

مدیریت ۷ ماهی هست که داره تلاش می کنه تا قوانین رو بروز کنه.
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

سلام
تک به تک پیام ها رو خوندم نظرمم گفتم
ولی من واقعا بعضی چیزا رو انتظار نداشتم
اینکه توی بحث ها آبروی کسی به حراج گذاشته بشه چه بسا اشتباه هم کرده باشه 
بعضی توهین ها چه از طرف کاربر ها چه از طرف مدیران ( به نظرم چون شما بزرگتر های کانون محسوب میشین رفتاره بهتر و زیبا تری انتظار میرفت البته با عرض معذرت بعضی جاها واقعا تند برخورد کردین و کاربر جدیدی بیاد بحثتون رو ببینه چه بسا شما رو نشناسه از کانون فرار میکنه ) 
البته اینم بگم بعضی از کاربر ها هم واقعا قدرشناس نیستن و با لحنی درست مدیران رو خطاب نکردن 
گذشته از همه اینا 
به نظرم یکم احترام هم از طرف مدیران هم کاربر های عادی میتونه کل کانون رو درست کنه بیشتر این اختلاف نظرا روی لج و لجبازیه


و شما انگار هدف کانون رو به کل فراموش کردین کانون در یه راستا داره پیش میره ترک کردن
و نمیخواد با حاشیه ها حواس ما پرت بشه و از چاله بیفتیم تو چاه !
 چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد
من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک
Khansariha (2)
  
بسم الله

خب ما رفتیم رفقا بر اساس همون پست درد دلی که نوشته بودیم
نام بنده بر لب جانانه عاشق عشقی ما رفته بود در پست اولش و باید میموندیم به نظرم و خودمونم دوست داشتیم بمونیم توی این بحث
خدا رو شکر خدا قوت داد حرفهامونم زدیم

عاشق جان درباره پست درددل توضیح دادم و دوست ندارم حمل بر جسارت بشه
توضیحات در راستای اصلاحی رو هم که امروز دادم

شاید دیگه نیازی نباشه در بحثها حضور داشته باشم .. چون هم خوندم هم عرض کردم
اما اگر امری بود که لازم بود احضار بشم در میل گوگلم یا بله لب تر کنی میرسم خدمتتون

خدا حفظتون کنه
خدا نگهدار
یا علی
 سپاس شده توسط
(1400 مهر 21، 17:00)مرد مجاهد نوشته است:
نقل قول: مجاهد جان

متاسفانه یک کلمه از حرف هات رو هم نفهمیدم، اینقدر که لابه لای بی خی خی و مشتی و ... پیچوندیشون.  [تصویر:  53258zu2qvp1d9v.gif]

احتمالا مشکل از منه، ولی وقتی نمی فهمم چیکار کنم.

امیدوارم باقی کاربرای کانون حرف های شما رو بفهمنن و آخر سر که قراره رای گیری کنیم، درست رای بدن.

فدای سرت عاشق جون
صفای خودت رو عشقه
ممنون از توجهت
خدا حفظت کنی مشتی : )

نه آخه.

کاشکی ساده تر می گفتی.

ببین مثلا گفتی به جای این که وقت رو بذاریم روی مستند سازی اشتباهات کاربران، بیایم و اصلا داستان که پاکی هست برسیم.
آخه مگه ما این کار رو نمی کنیم؟

مثلا ما با موردی مثل خانم فاطمه مواجه هستیم.
چیکار کنیم؟

بالاخره ما تا حدودی باید پیام ها رو چک کنیم.
گزارش هم دریافت می کنیم.

خب یا باید بی تفاوت باشیم. یا همون اول تذکر بدیم. یا صبر کنیم و دنبال کنیم که کار به کجا می رسه.
شما بگو ساده که چیکار کنیم؟
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

(1400 مهر 21، 17:14)Bright Star نوشته است: سلام
تک به تک پیام ها رو خوندم نظرمم گفتم
ولی من واقعا بعضی چیزا رو انتظار نداشتم
اینکه توی بحث ها آبروی کسی به حراج گذاشته بشه چه بسا اشتباه هم کرده باشه 
بعضی توهین ها چه از طرف کاربر ها چه از طرف مدیران ( به نظرم چون شما بزرگتر های کانون محسوب میشین رفتاره بهتر و زیبا تری انتظار میرفت البته با عرض معذرت بعضی جاها واقعا تند برخورد کردین و کاربر جدیدی بیاد بحثتون رو ببینه چه بسا شما رو نشناسه از کانون فرار میکنه ) 
البته اینم بگم بعضی از کاربر ها هم واقعا قدرشناس نیستن و با لحنی درست مدیران رو خطاب نکردن 
گذشته از همه اینا 
به نظرم یکم احترام هم از طرف مدیران هم کاربر های عادی میتونه کل کانون رو درست کنه بیشتر این اختلاف نظرا روی لج و لجبازیه


و شما انگار هدف کانون رو به کل فراموش کردین کانون در یه راستا داره پیش میره ترک کردن
و نمیخواد با حاشیه ها حواس ما پرت بشه و از چاله بیفتیم تو چاه !

من واقعا متاسفم از شرایط بوجود اومده خانم bright star


شما یه راهکار جلوی پای ما قرار بدید؟ خانم فاطمه اصرار دارن که کارشون خلاف قانون نبوده.
آقای افرا هم اصرار می کنن که حواسشون هست.
از اون طرف بعضی از دوستان اصرار دارن که چرا بین مدیریت و کاربرا فاصله است.



خب ما چیکار کنیم این وسط؟
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

(1400 مهر 21، 16:51)عاشق فاطمه زهرا نوشته است:
نقل قول: سلام
اقای عاشق تو این نقل قول هایی که ارسال کردین من صمیمیت خاصی ندیدم 
حالا شاید مجموع یک سری رفتار ها بوده که احساس کردین صمیمیت بوجود اومده ؛ ولی اگه بخاطرت این رشته صحبت ها اخطار داده شده به نظرم سخت گیرانه بوده . 


البته میدونم یک سری رفتارها انجام میشه که کم کم حساسیت بوجود میاره و در انتها مدیریت تذکر میده ولی تو نقل قول ها من ارتباط غیر معقولی ندیدم .

رامین جان من اصرار ندارم که شما یا دیگران این رو بپذیرید.
اما این از نظر ما صمیمیت محسوب میشه.

البته مجموعه رفتار قبل و بعدش هم هست، اما محتوای این پیام ها از نظر ما ممنوعه.

در ادامه این پست و اخطاری که به سایلنت داده بودیم.

خوبه که باقی دوستان هم نظر بدن.

آیا ما داریم زیادی سخت گیری می کنیم؟
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یه چیزی هم بگم.

اگر کسی فکر می کنه توی این میزگرد آبروش ریخته شده و دیگه نمی تونه فعالیت بکنه،

اگر قرار شد کانون به مسیرش ادامه بده و بسته نشه، ایمیل به ما بزنه، ما دسترسی کاربری قبلش رو می گیریم و می تونه یک اکانت دیگه بسازه.

البته به شرطی که قول بده قوانین رو رعایت کنه

این رو با توجه به ناراحتی خانم فاطمه گفتم.
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

شرمنده بین چندین نفر که پست زدند یهو من پست میزنم 
نقل قول: همچنین فکر میکنم اگر بتونیم سیستم راهنما رهجو رو اینجا هم پیاده کنیم خیلی خوب میشه هرچند سازوکارش رو نمیدونم اینجا عملیه یا نه ..اینطوری فرد تازه وارد تنها رها نمیشه و ی راهنما و حامی کنار خودش داره که سابقه بیشتری تو ترک داره و میتونه مسیر بهبودی رو بهتر به تازه وارد نشون بده و همراهیش کنه و باعث دلگرمی اون شخص بشه 
خانم شادن این سیستم راهنما و رهجو رو که میگین میدونم روش کدوم انجمن هست 
البته کانون هم بی شباهت به این سیستم نیست 
من شخص خودم عضو گروه استوا هستم راهنمای اعضای گروه استوا آقای آرمین هست 
آقای آرمین مارو در پاکی یاری می کنن  

راهنما و رهجو هم همین مدلی هست تفاوتی نداره 
تنها تفاوتش اینجاست که داخل اون انجمن هر یک نفر حق داره فقط یک راهنما بیشتر نداشته باشه تا به پاکی برسه 
اما اینجا حامی گروه تعداد زیادی از  اعضا رو راهنمایی می کنه
(1400 مهر 21، 17:18)مرد مجاهد نوشته است: بسم الله

خب ما رفتیم رفقا بر اساس همون پست درد دلی که نوشته بودیم
نام بنده بر لب جانانه عاشق عشقی ما رفته بود در پست اولش و باید میموندیم به نظرم و خودمونم دوست داشتیم بمونیم توی این بحث
خدا رو شکر خدا قوت داد حرفهامونم زدیم

عاشق جان درباره پست درددل توضیح دادم و دوست ندارم حمل بر جسارت بشه
توضیحات در راستای اصلاحی رو هم که امروز دادم

شاید دیگه نیازی نباشه در بحثها حضور داشته باشم .. چون هم خوندم هم عرض کردم
اما اگر امری بود که لازم بود احضار بشم در میل گوگلم یا بله لب تر کنی میرسم خدمتتون

خدا حفظتون کنه
خدا نگهدار
یا علی


آقای مجاهد ، دوسری قبلی ک شما تو مسئله ای مستقل اومدین حرف گذشته های دور و پیش کشیدین و ما اصلا نفهمیدیم چ ب چیه . 
شما پارسال یک طومار پیشنهاد نوشتین و رفتین . چندماه بعدم دلگیر شدین ک چرا رسیدگی نمیشه .

چندبار از شما دعوت شد بیاید برای کمک ؟! 
شما تو مسائل مذهبی مطالعاتتون زیاده . پای ثابت قرار عاشقی بودین . آقای محترم اگر خیلی ب فکر کانون بودین چرا کمک نکردین ؟
از سال 91 اینجا هستین . انتاظر میرفت حداقلش ، کم کمش ی سرپرستی و ب عهده بگیرین . شما دیگه کاربر اینجا محسوب نمیشین بلکه صاحب اینجا محسوب میشین مثل تمام قدیمی ها . 
ماهمین الانشم مدیر مذهبی نداریم . شما ک متخصص هستین تو این زمینه چرا کمک حال کانون نشدین ؟ مارو تنها گذاشتین و پیشنهاداتی رو مطرح کردین ک خودتون هم میدونین سایت کانون گنجایش چنین مسئله ای رو نداشت ، نداره و با این وضع نخواهد داشت . 

هرموقع هم ازتون میپرسیم اقا چ میخواین میگید من گفتم حرفام و خداحافظ . 

خداوکیلی از پارسال آذرماه ک تشنج ها شروع شد و شما هم جزو نقش های اصلی بودین چندبار طومار نشوتین و مدیریت جواب داده گفتین خداحافظ؟!!

من تعجب میکنم از این رفتار شما!!! 
شما بزرگ ما هستین و قدیمی .باید برای ما الگو باشید .ن اینکه هربار تیکه بندازید و خداحافظی کنید .


شما سری پیش خیلی محکم گفتین اقای صادقین مدیر شده من خیلی میترسم !!!!
فلانی مدیر بود بدتر میترسدیم .اصلا الان آقای ام اچ چندساله حضور ندران ولی شما پای ایشون و خیلی از قدیمی های دیگه رو وسط کشیدین و ب عبارتی انگار خیلی چیزها تو دلتون بوده و متظر فرصت بودین .

الانم جالبه .شما دو شب پیش قبل از همه ی این مسائل خداحافظی کردین باز برای چندمین بار و موقعی ک این اتفاق افتاد و همهی تاپیک ها بسته شد همون لحظات اول انلاین شدین .و چند روز گذشته سکوت کرده بودین و وقتی اقای عاشق اومدن شماهم افتخار دادین بهمون.

اینم بگم اگر منتظر این هستین اقا آرمین بیان برای پاسخگویی شما ، و شما با لفظ برادرم عزیزم و قند وعسل اعتراضات و توهیناتتون و مظرح کنید و ایشون مثل همیشه در مقابل شما متواضعانه جواب بدن خیر این اتفاق نمیوفته . ایشون اعصاب فولادین ندارن هربار بیان محترمانه بگن طرحت برای کانون چیه و شما بگین من گفتم نظر ندارم الان دیگه .لان مایل ب صحبت نیستم دیگه خداحافظ .... لطفا اگر حزفی دارید مطرح کنید . ندارید هم منتظر بزرگان کانونی نمونید ک بیان التماس کنند . 
سری پیش من دقیقا یادمه شما چ اتهاماتی ب کسانی ک نیستند و الان اصلا معلوم نیست کجا هستند و حاضرین وارد کردین . این سری قرار شده هم مدیران و هم کاربرها حرف هارو مطرح کنند ک اگر ب نتیجه رسیدیم بمونیم و ادامه بدیم خیر اگر نتیجه ای حاصل نشد اینجا بسته میشه .
هدف اصلی ما ترک هست و اینجا کانون ترک خوارضایی هست .
نقل قول: من واقعا متاسفم از شرایط بوجود اومده خانم bright star


شما یه راهکار جلوی پای ما قرار بدید؟ خانم فاطمه اصرار دارن که کارشون خلاف قانون نبوده.
آقای افرا هم اصرار می کنن که حواسشون هست.
از اون طرف بعضی از دوستان اصرار دارن که چرا بین مدیریت و کاربرا فاصله است.



خب ما چیکار کنیم این وسط؟
خواهش میکنم 
صد در صد که من اونا رو هم تایید نمیکنم ولی اینکه آبروشون بره هم خیر
میتونستین توی ایمیل همه چیز رو توضیح بدین چه نیاز بود اینجا باشه ؟


به نظرم هر دو طرف کمی کوتاه بیاین همه چی درست میشه میتونید توی تایپیک ها جمعی صحبت کنید به جای پروفایل شاید افراد دیگه ای هم باشن بتونن کمکتون کنن مدیران هم درک کنن اعضا رو شاید تحت شرایط بدی باشن به جای بحث راه حل منطقی بدن که نه اعضا ناراحت بشن نه اشتباه و خطایی توی کانون صورت بگیره مثلا یاقوت جان همین الان موضوع تایپیک رو گفتن خیلی خوبه ولی شاید نمیدونستن همچین جایی هم هست خوب طبیعتا بعضی تایپیک ها خیلی کم فعالیت میشه و شایدم حواسشون نبوده  Hanghead
 چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد
من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک
Khansariha (2)
  


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان