امتیاز موضوع:
  • 4 رأی - میانگین امتیازات: 4.5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

میز گرد کانون

سلام ..من چند روزی نرسیدم بیان .. ولی گفتم حتما بحث مفصلی شده ..ولی انگار همه مثل خودم افتادن تو امتحانا
..................................................................
اما همونطور که گفتم جواب این سوالها رو که توی پست های قبلی مطرح شد میخوام از نظر خودم بگم:
اینکه چرا ما از اول رستگار نشدیم مگه خدا ما رو دوست نداره ؟
چرا از اول کامل آفریده نشدیم .یعنی خدا ناقص خلق میکنه ؟
چرا ما توی مسیر رشد و تکامل تدریجی هستیم ؟
اصلا اگر امامها هدف خلقتن پس ما چیکاره ایم ؟


...........................................................................
همون که میگن بی سردی برای ما گرمی مفهوم پیدا نمیکرد ...اگه نقص نبود کمال هم کمال نمیشد ..کامل نسبت به چی ؟
اگه از اول خدا بود و تجلی در کار نبود فقط خدا بود و خدا بود ..اونوقت خدا اسم نداشت چون تجلی نبود اون رو صدا بزنه ..خدا غفار نبود چون کسی نبود گناه کنه و به خدا بگه یا غفار ..کریم هم نبود تا به کسی ببخشه و کسی به اون بگه یا کریم ..و همه اسم های دیگه .
پس خدا صفتی پیدا نمیکرد و خودش بود و خودش .

پست های قبلی گفتم خدا به خاطر خداگیش میخواد با تجلیلتش خودش ،خودش رو بشناسه و خداییه که خودش را میشناسونه و دوست داره شناخته بشه ، از طریق تجلیلتش میعشقه به خاطر اینکه خدا هست .
..
پس ما انسان ها که از جامع ترین ظهور ها و تجلی های خدا هستیم در واقع عامل و باعث ظهور این عشق و شناخت هستیم


اگه همه ما از اول کامل بودیم از کجا میفهمیدیم که کاملیم ؟اصلا معنی کمال را میفهمیدیم ؟
قبلن گفتیم ما همه یه تجلی هایی از خدا هستیم و هرچی تجلیمون انسان تر و محمدی تر باشه به خدا نزدیک تریم ..اگه همه ما تجلی ها از اول کامل خلق میشدیم فوقش اینکه از اول مقام انسان کامل رو پیدا میکردیم و عین امام ها میشدیم .

اونوقت دیگه کمالی شناخته نمیشد و معنی پیدا نمیکرد ما هم هیچی نمیتونستیم بفهمیم و اصلا نمیدونستیم عشق و شناخت یعنی چه

اصلا همچین چیزی غیر ممکنه اگه قراره کاملی آفریده بشه و انسان کامل معنی پیدا کنه باید اون کمالش یک ظهور و تجلی داشته باشه که به عنوان کمال به حساب بیاد .

و اون ظهور و تجلی کاملتر نمیاد مگه این که ناقصترش هم باشه که نسبت به اون شناخته بشه .

انسان ظرفیت خیلی جامعی داره یعنی کاملترین تجلی های خدا تو هستی و متنوع ترین و نزدیک ترین های ظهور ها و جلوه های خدا میتونه از انسان بروز پیدا کنه و جامع تر ار ما نیست .

پس من و شما باعث شناخته شدن خدا و خلق کاملش امام هستیم .

اصلا حدا یه تجلی بیشتر نکرده و یه چیز بیشتر خلق نکرده و اون انسانیت کامله و ما از اونیم نه به معنی جزء یا به معنی اجزا بلکه به معنی ظهور...

مثل نور ضعیف شده از منبع نور ما محمد ضعیف شده نه به معنی کاملش هستیم . منتها از بقیه تجلیات جامع تریم و ظرفیت و استعداد خود انسانیت را داریم مثلن مثل فرشته رحمت نیسیم که معنی خشم خدا را هیچ وقت نفهمیم چون خودمون هم در خودمون دیدیم که عصبانی میشیم و همه صفات دیگه از خدا .پس از نظر استعداد از همه نوع دیگه اش بهتریم .

آین یعنی کامل ما زنده است و کامل آفریده شده این نور کامل من و شما بود که رفت کربلا ..خود ایده ال ما بود نه به عنوان یه ایده آل جدا بلکه اصل وجودیممون بود که رفت .برای همینه که عصر جمعه دلهامون میگیره چون دل امام زمان میگیره ...

برای همینه که روز عاشورا معمولن فطرت های پاک و با انصاف خیای دلشون برای امام حسین میگیره و سوز پیدا میکنن بعد میپرسیم فلانی که اهل نماز و اینها نبود و خیلیم غرتی به نظر میاد پس چرا عاشورا اینطوری میشه و دلش میشکنه چون وجودش به امام زمان نزریک تر از ماست و امامه که دلش شکسته








53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
سلام به همه دوستان

بحث هایی تو سه چهار صفحه قبلی شد هم خیلی جالب بود

و هم خیییلی سنگین و طولانی. سوال هایی که شد خیلی مفصل بود و شاید درباره هر کدوم بشه یه کتاب نوشت.
wacko2

من می خوام به دو نکته اشاره کنم:

1- اولا ما هیچ وقت نمی تونیم راجع به ذات خدا صحبت کنیم. به خاطر این که خدا خیلی بزرگه .و ما خیلی کوچک هستیم.

یعنی هر چقدر صحبت کنیم، هر چقدر فکر کنیم، نمی تونیم به نتیجه ایی برسیم. خدا از حد تصور ما خارجه. ما حتی

درباره دنیای خودمون اطلاعات بسییییار کمی داریم و حتی درباره خودمون اطلاعات بسیار محدودی داریم

امامان و اولیاء الهی هم ما رو از این کار باز داشتند.نه اینکه هر کی بره درباره خدا بحث کنه گناه کرده.

ولی به نفعشه که تو این وادی خییلی وارد نشهه. چون افرادی بودند که خواستند درباره خدا نظر بدند ولی آخرش یا گمراه

شدند یا دیوانه شدند یا....

[مثلا نیتون در اواخر عمرش فقط خواست ببینه خدا جهان رو چه طوری آفریده بیست و پنج سال آخر عمرش رو به این مضوع

پرداخت اما آخرش دیوانه شد و نتونست به نتیجه مشخصی برسه!!!
البته به چند نکته کوچک و جالب هم پی برد. مثلا بعد از مدتها مطالعه فهمید خدا نمی تونه چندا باشه و فقط باید یکی باشه.
خودتون می تونید برید اواخر زندگی نیتون رو مطالعه کنید.(البته این قضیه نیوتن رو من توی یه فیلم مستند زندگیش دیدم)]

خلاصه این که بحث درباره ذات خدا یا اینکه چرا ما رو آفریده یا....

یه بحثی هست که fزرگترین علمای تاریخ هم از پسش بر نمیان چه برسه به ما !!!

ما فقط می تونیم درباره صفات خدا بحث کنیم. که می تونه خیلی مفید هم باشه. اما باز هم بحث درباره صفات خدا

نامتناهی هست. یعنی اگر تمام انسان ها یا هر چقدر بیان نظر بدند در باره صفات خدا باز هم بحثش تموم نمیشه.


[تصویر:  3603a504c71.png]

نوبهارم کن، نوبهارم
2- تو بحث های قبلی چند بار به این اشاره شد که انسان میل به کمال داره و از همه موجودات برتره، جانشین خداست

و خلاصه اینکه داری صفات عالیه هست.

این دقیقا درسته که انسان در وجودش صفات فضیله وجود داره. یعنی میل به خوبی داره. از نیکی کردن خوشش میاد.

محبت رو دوست داره. انسان میتونه عاشق زیبایی بشه. همه چیزهای زیبا رو دوست داره. چون این تو درون انسان هست.

ولی چیزی که اکثرا ازش غافلیم اینه که انسان صفات رذیله هم داره.

یعنی تو وجودش غضب هم وجود داره. شهوت و حسد هم هست .

که جز صفات رذیله محسوب میشه. انسان هم نفس اماره( امر کننده به بدی) داره و هم نفس لوامه( سرزنش کننده).

من خودم این صفات رذیله رو تا قبل از این که دربارش مطلبی بخونم نادیده می گرفتم. به نظر من انسان وقتی به سعادت میرسه

که صفات فضیله به صفات رذیله غلبه پیدا کنند.



در پایان من می گم بحث رو بیاریم به سمت انسان شناسی و خود شناسی. چون هم میشه دربارش راحتر بحث کرد،

هم می تونه به ما تو زندگی کمک بکنه و هم اینکه که از خود شناسی می تونیم به خداشناسی برسیم.

بهتره سوال هایی مثل سوال های زیر رو بررسی کنیم.

انسان چطورری می تونه به خوشبختی و کمال برسه؟؟

انسان باید چطوری زندگی کنه؟؟ _ یک فرد چطوری می تونه استعدادهای خودش بشناسه و اونا رو پرورش بده؟؟؟ و...
[تصویر:  3603a504c71.png]

نوبهارم کن، نوبهارم
شما یک سوالی‌ رو طراحی کنید که تحت اون ما بشینیم به بحثKhansariha (18)

اگر تنهاترين تنها شوم باز خدا هست او جانشين همه نداشتنهاست (دکتر علی شریعتی)
اشتیاق جان سه تا سوال بالا در نظر بگیرین دیگه!!! درباره انسان هم سوال های زیادی وجود داره

باز هم سوال می کنم:

1- یک فرد چطوری می تونه به رستگاری و سعادت برسه؟؟

2- چرا ما با این که می دونیم گناه برامون ضرر داره و به نفعمون نیست، بازم میریم سمت گناه؟؟

3- چرا بعضی انسان ها با اینکه از لحاظ مادی و دنیایی هیچ مشکلی ندارند دچار افسردگی و احساس

پوچی میشن؟؟
[تصویر:  3603a504c71.png]

نوبهارم کن، نوبهارم
(1390 دي 24، 18:49)سیزده نوشته است: اشتیاق جان سه تا سوال بالا در نظر بگیرین دیگه!!! درباره انسان هم سوال های زیادی وجود داره

باز هم سوال می کنم:

1- یک فرد چطوری می تونه به رستگاری و سعادت برسه؟؟

2- چرا ما با این که می دونیم گناه برامون ضرر داره و به نفعمون نیست، بازم میریم سمت گناه؟؟

3- چرا بعضی انسان ها با اینکه از لحاظ مادی و دنیایی هیچ مشکلی ندارند دچار افسردگی و احساس

پوچی میشن؟؟




قبول
همین سوال‌ها خودشون خوبن
این بحث هم بحث جالبی‌ می‌شه چون انسان شناسی‌ و خدا شناسی‌ دو ماده‌ فلسفی‌ هستن که خیلی‌ تنگ به هم گره خوردن
پس سوال‌های بحث جدید

1- یک فرد چطوری می تونه به رستگاری و سعادت برسه؟؟

2- چرا ما با این که می دونیم گناه برامون ضرر داره و به نفعمون نیست، بازم میریم سمت گناه؟؟

3- چرا بعضی انسان ها با اینکه از لحاظ مادی و دنیایی هیچ مشکلی ندارند دچار افسردگی و احساس

پوچی میشن؟؟



ولی‌ من دوست دارم قبل از اینکه یک بحث جدید رو شروع کنم، یک نتیجه گیری از بحث قبلی‌ کنم:


به قول شاعر مورد علاقهٔ من خیام:
آورد با اضطرابم اول بوجود
جز حیرتم از هیات چیزی نفزود
رفتیم به اکراه و ندانیم چه بود
زین آمدن و ماندن و رفتن مقصود



دلیل اینکه خدا وند انسان هارو می‌‌افرینه در وجود خدا ریشه داره، خدا خداییش رو در آفریدن و هدایت کردن داره و اگه این کارو نکنه دیگه خدا نیست

خدا به همه شانس رسیدن به خودشو داده

در مورد این که آیا همه در دنیا به قول "مارمولک" شانس‌های مساوی برای رسیدن به خدا رو دارن آقا مجتبی‌ گفتن که هرکسی با شکلهٔ خودش سنجیده می‌شه و فرج قلبی مهمه ولی‌ جواب آخر رو هنوز بهش داده نشده
من امیدوارم که این یک نکته در بحث آینده مشخص تر بشه

در آخر آقا مجتبی‌ این فرضی‌یه رو بیان کرد که خداوند ما رو آفرید تا خودش خودش رو بشناسه و ما فقط یک نوع وسیله برای خدا برای فهم بهتره خدا هستیم

ولی‌ این فرضیه هم ۱۰۰% قانع کنند نبود چون این یعنی‌ که خدا دانای کل نیست و هنوز خودش خودش رو نشناخته




میدونم که خیلی‌ از فرضیه و جواب‌های شما عزیزان اینجا نیستن چون من وقت نداشتم تمام پست هارو از اول تا آخر دوباره بخونم و فقط چیز‌هایی‌ رو نوشتم که در یادم بود
کمو‌ کسری دیدین به من پیام بزنید تا من جم بندی رو کامل کنم




اگر تنهاترين تنها شوم باز خدا هست او جانشين همه نداشتنهاست (دکتر علی شریعتی)
کل منظورو رو خلاصه بگم :این ماییم که به خدا میگیم دانای کل وگرنه ذات خدا رو فقط میشه گفت "سبحان الله "

و تا نادون نباشه و چیزی نباشه که کسی بش علم پیدا کنه دانا معنی پیدا نمیکنه .

بی نیازی خدا هم بدون ما معنی پیدا نمیکنه این ما هستیم که به بی نیازی خدا نیاز داریم ...پس به خاطر نیاز ما خدا الله صمد شد .

گفتم خدا ذاتا میعشقه و شناخه میشه و میشناسه نه به معنای نیاز ..بنظر من ابهامی نیست .
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
مجتبی جان حرف از جهاتی قشنگ بود.

نمی دونم این حرف خودته یا جایی خوندی. ولی احساس می کنم این حرف هم خدا رو نیازمند نشون میده!!!!

طبق حرف تو خدا برای اثبات بی نیاز بودنش به یک نیازمند( مثل انسان) نیاز داره!!!!

یعنی خدا در این مورد نیازمند!!! نیازمند نسان یا یک موجود نیازمند دیگه!!!

آیا استنباط من از این حرفت درسته؟؟؟؟




سوال قبلی این بود:

چرا خدا انسان رو آفرید، مگه خدا بی نیاز نیست؟؟؟
[تصویر:  3603a504c71.png]

نوبهارم کن، نوبهارم
بابا یکی بیاد اینجارو بگردونه کلی چیز واسه بحث کردن دارم................53258zu2qvp1d9v
[تصویر:  MuALi.png]
سلام

ما هم گفتیم سعید جان

خدا بی نیازه نیازی به عبادت ما نداره این ما هستیم که نیاز داریم که عبادت کنیم

که خدا انسان برا برای چند دلیل افرید

یک آوردن اشرف مخلوقاتش که حکمتها داشت که من فقط اینارو میدوم

یکی از دلایل اینه اینکه شیطان از جنیان بود و ادعای تقرب میکرد و 6000 سال عبادت کرد خودشو بین فرشته ها جا داد

خدا برای آزمایش شیطان بود ابلیس که دستش رو شد و از درگاه الهی رانده شد

خدا حتی به عبادت ما و فرشته ها نیازی نداره

بعضی چیزا هست که از درک من یکی خارجه

در مورد نیوتن هم که گفتی دنبال خدا بود بله اما کدوم خدا ؟

خدای واحد خدایی که مارو آفریده و جهانو خلق کرده ؟

یا خدای که خودشون میپرستیدن

تا اونجا که من میدونم نیوتن عضو یکی از گروه های فراماسونری بود اسمشو یادم رفت

دنبال کشف و تجزیه نوری بود که بتونه با اون خدایان خودشونو ببینه(اجنه و شیاطین)

و لطفان یه بحثی رو مشخص کنید که به اون بپردازیمKhansariha (8)
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


سوال دوستان اين بود:
خدا چرا ما رو خلق کرده مگه خدا بي نياز نيست؟؟

من اين سوال رو مطرح نکردم.وخيلي هم وارد بحثش نشدم.

مجتبي جان گفت:

"بي نيازي خدا بدون ما معني پيدا نمي کنه"

من تو اين جمله تردید داشتم و نظرم رو گفتم.

در مورد نيتون هم اون جور که بنده مي دونم:

اين آقا عضو يکي از کليساهاي اون موقع بود و عقايد مسيحي داشت. اواخر عمرش تصميم گرفت بفهمه خدا جهان چطوري و با موادي

ازلحاظ فيزيکي خلق کرده. در اواخر عمرش افکارش با افکار کليسا در تقابل قرار مي گيره. چون اون اعتقاد داشت خدا که جهان رو

افريدهبايد يکي باشه. اما جرات نکرد اينو به کسي بگه و به بهونه بيماري از کليسا خارج شد. فقط اون مسئله رو تو يادداشت هاش

نوشتکه بعد از مرگش فهميدن قضيه چي بود.


در مورد تغيير موضوع:

بنده هم اين درخواست رو کرده بودم و گفتم بهتره بخث رو عوض کنیم و موضوعاتي رو هم پيشنهاد کردم.
[تصویر:  3603a504c71.png]

نوبهارم کن، نوبهارم
سعید جان دوباره بگو پیشنهاداتو بحث و راه بندازیم............
بحث قبلی بحث سنگینی یه............هر کی نظر خودشو میگه...............و هیچکدوم به نظر بنده ی حقیر درست نیست.........چه بسا قابل احترامه......
از مشکلات بگیم.........و بحث کنیم که اصلا اینا مشکلن یا نه..............
من الان فک میکنم سه چار ساعت در روز اینترنت اومدم وقت تلف کردنه.................البته غیر از اینجا که یه هدفی رو دنبال میکنه......میتونیم در مورد اینترنت بحث کنیم........
میتونیم در مورد درس نخوندن دانشجو ها صحبت کنیم..............
میتونیم در مورد تربیت بچه صحبت کنیم..............
میتونیم در مورد پدر و مادرا بحث کنیم.............
میتونیم در مورد نماز صحبت کنیم.................(نه اینکه خدا چرامارو به وجود آورد.........اصلن اگه خیلی با بحث های سنگین حال میکنین بگین ببینم خدا چجوری به وجود اومد4fvfcja)
میتونیم در مورد ورزش بحث کنیم..............
میتونیم در مورد موسیقی و هنر صحبت کنیم...............
بحث امون ساده باشه..............
البته کسایی هستن که اطلاعات دارن..... میتونیم در مورد این تحریم ها صحبت کنیم.............
میتونیم در مورد..............کانون بحث کنیم که به نظرتون از هدفش تا حدودی دور نشده؟؟............الان من نوعی که میام به سایت به جای اینکه به قسمت آموزش و تثبیت برم میرم سراغ حاشیه ها.................بحث کنیم که اینا درست ه یا غلط............اگه درسته چند دلیل بیاریم که این موارد چه کمکی به مترک میکنه؟.........
[تصویر:  MuALi.png]
سلام آقا سهیل
از نظر سازندت ممنونم
به نظر من هم موضوع بحث رو عوض کنیم و یک بحث جدید شروع کنیم چون بحث قبلی‌ به صورتی‌ گره خورده


حالا سوال اینجاست که کدوم موضوع رو انتخاب کنیم
آقا سهیل خودش ماشالا موضوع‌های خوب زیادی رو پیشنهاد کردن
( من تو لیست مینویسم تا از یاد نربن ؛))

من خودم خیلی‌ مشتاقم که در مورد تحریم‌ها حرف بزنم ولی‌ فکر کنم که اینجا جای خوبی‌ برای این بحث‌ها نباشه یا کمه کم می‌خوام اول از بزرگ تر‌ها اجازش رو بگیرم
به خاطره همین اول در مورد یک چیز دیگه حرف بزنیم
آقا ۱۳ فکر کنم یک بار پیشنهاد داده بودن در مورد انسانشناسی بحث کنیم

به نظر من سوال پیشنهادی ایشون خیلی‌ جالبه و قابل بحث


سوال این بحثمون: سعادت واقعی چیست و انسان چگونه به سعادت واقعی دست پیدا می‌کنه؟


امیدوارم از بحث جدید لذت ببرید

اگر تنهاترين تنها شوم باز خدا هست او جانشين همه نداشتنهاست (دکتر علی شریعتی)
از همه دوستان تشکر می کن. مخصوصا دوستانی که کمک کردند بحث عوض بشه.

اشتیاق جان در مورد بحث تحریم ها من خودم خیلی موافقم.

اما مثل اینکه بحث این دفعه قراره با محوریت این سوال باشه:

سعادت واقعی چیست و انسان چگونه به سعادت واقعی دست پیدا می‌کنه؟

اولین نظر رو بنده حقیر اعلام می کنم.

این که سعادت واقعی چیه من الان فقط یه کوچولو دربارش می نویسم. سعادت انسان هر تعریفی که داشته باشه

من فقط از یه چیز مطمئنم:

سعادت واقعی انسان قطعا نمی تونه یه چیز دنیایی باشه. چون چیزی که دنیایی باشه فانیه و روزی از بین می ره و وجود انسان یک چیز جاودانه است.

پس قطعا و یقینا و حقا(=حقن) سعادت انسان چیزی نیست که فقط مال این جهان باشه.

منتظر نظرات دوستان هستیم.


[تصویر:  3603a504c71.png]

نوبهارم کن، نوبهارم
سعادت واقعی رضایت از خوده..........
سعادت واقعی تو حال زندگی کردنه..........
سعادت واقعی همچنین کمک کردن به دیگران..........
سعادت واقعی از یه تصمیم درست تو جوونی کسب میشه.....................
و سعادت واقعی همون عاقبت به خیری یه..................که جز دعای پدر و مادر رسیدن بهش محاله
اینا همش شعار بود.........Smiley-face-cool-2
سعادت واقعی به نظر من:تو این دنیا......دیدار با امام زمان.......(زهی خیال...4fvfcja)
تو اون دنیا:بهشت.........53258zu2qvp1d9v
[تصویر:  MuALi.png]


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان